شنبه ۴ خرداد ۱۳۸۷ - ۲۴ می ۲۰۰۸
ادای سوگند برای تبرئه از اتهام قتل شوهر صیغه یی
زنی که متهم بود با همدستی شوهر سابقش همسر صیغه یی خود را به آتش کشیده و او را کشته است پس از قسم خوردن در دادگاه تبرئه شد.
به گزارش خبرنگار ما در ابتدای جلسه محاکمه این زن، علی دلداری به عنوان نماینده دادستان تهران به تشریح پرونده پرداخت و گفت؛ چهارم اردیبهشت ماه سال گذشته ماموران کلانتری ستارخان در جریان سوختگی شدید مردی به نام محمود قرار گرفتند که گفته می شد خودش را به آتش کشیده است. فردای آن روز به بازپرس کشیک قتل خبر دادند، محمود در بیمارستان جان باخته است. به دستور بازپرس تحقیقات در این زمینه آغاز شد و پلیس شاهدان ماجرا را تحت بازجویی قرار داد اما هیچ کدام از آنها نحوه آتش گرفتن محمود را ندیده و پس از آتش سوزی به محل رسیده بودند. این در حالی بود که خانواده محمود اعلام کردند فرزندشان لحظاتی قبل از مرگ گفته است حسن شوهر سابق همسرش روی او بنزین ریخت و همسرش طاهره نیز فندک را روشن کرد. نماینده دادستان افزود؛ با احضار طاهره به اداره آگاهی وی مورد بازجویی قرار گرفت. او مدعی شد همسرش محمود به بیماری روانی مبتلا بوده و به همین خاطر هم خود را آتش زده است. هر چند این زن و شوهر سابقش حسن اتهام قتل را انکار کردند، دادسرا با توجه به شواهد موجود در پرونده متهمان را گناهکار تشخیص داد. در ادامه جلسه دادگاه پدر مقتول به عنوان یکی از اولیای دم و قیم نوه اش در برابر قضات حاضر شد و تقاضای پرداخت دیه از سوی متهمان را کرد. وی گفت؛ طاهره به خانه ما زنگ زد و اصرار می کرد پسرم همسرش را طلاق دهد، البته او ابتدا نمی دانست محمود همسر دارد و زمانی که در جریان قرار گرفت به پسرم خیلی فشار آورد که از زنش جدا شود. پسرم تازه صاحب فرزندی شده بود و به همین دلیل من اصرار داشتم همسرش را طلاق ندهد اما او می گفت طاهره و خانواده اش وی را تهدید کرده اند و او مجبور به این کار است. پسرم در بیمارستان به من گفت؛ طاهره و شوهر سابقش حسن او را به آتش کشیده اند. سپس شاهدان در جایگاه حاضر شدند و همگی گفتند محمود در مورد اینکه چه کسی او را به آتش کشیده چیزی نگفته بود. زنی که همسایه طاهره بود، گفت؛ من از طبقه دوم دیدم مردی آتش گرفته و در حال سوختن است بلافاصله خودم را به حیاط رساندم و دیدم حسن شیر آب را باز کرده و شلنگ را روی محمود گرفته است. شلنگ را از او گرفتم و خودم روی محمود آب پاشیدم و از حسن خواستم آمبولانس خبر کند. در همین حین پرسیدم چرا این کار را کردی، او گفت؛ همسرم به من خیانت کرده و آبرویم را برده بود. بعد از شاهدان، طاهره متهم ردیف اول در جایگاه حاضر شد. وی اتهام قتل عمد را رد کرد و گفت؛ من محمود را عاشقانه دوست داشتم، اما چون به من خیلی دروغ می گفت، از او ناراحت بودم و می خواستم به این وضعیت پایان دهم. چند سال پیش وقتی از حسن جدا شدم از قزوین به تهران آمدم. دو دختر داشتم و مجبور بودم برای بزرگ کردن آنها کار کنم. در تهران بازار کار بیشتر بود. مدتی بعد با محمود آشنا شدم و از آن به بعد با هم بودیم. وی ادامه داد؛ محمود به خاطر پولی که به مردم بدهکار بود، فراری بود و کمتر به خانه می آمد. بعد از مدتی هم فهمیدم که او همسر دارد و به دروغ به من گفته که از زنش جدا شده است. وقتی شنیدم محمود بچه دار شده از او خواستم دست از سر من بردارد اما او مرتب به خانه ام می آمد. مدت صیغه ما تمام شد و من دیگر حاضر نشدم صیغه را تمدید کنم. چند ماه قبل از این حادثه دختر بزرگم را به عقد پسر جوانی درآورده بودم و قرار بود آنها به هلند بروند. به شوهر سابقم زنگ زدم. از او خواستم برای تامین هزینه های عروسی دخترمان به تهران بیاید. وقتی او آمد و فهمید من در صیغه محمود نیستم برای اینکه بتواند به خانه من رفت و آمد کند برای دو ماه مرا صیغه کرد. وقتی مراسم عروسی تمام شد و دخترم را راهی هلند کردیم، حسن هم رفت. چند روز بعد از این ماجرا یک روز صبح حسن و محمود یکدفعه در خانه مرا باز کردند و وارد شدند. محمود می گفت تو زن من هستی در حالی که مدت صیغه تمام شده بود. بعد هم از خانه خارج شد. حسن به من گفت محمود در ماشین صحبت از خودکشی می کرد.با عجله دنبالش رفتم. دیدم سرتاپایش خیس است. او بنزین روی خودش ریخته بود. دستش را گرفتم و قسمش دادم که به خانه برگردد تا با هم صحبت کنیم. یکدفعه فندک را زد و بدنش شعله ور شد. زن متهم به قتل ادامه داد؛ فریاد زدم و از حسن کمک خواستم، او هم آمد و روی بدن محمود آب گرفت. در ادامه جلسه دادگاه، حسن متهم ردیف دوم در جایگاه حاضر شد. وی نیز اتهام قتل را رد کرد و گفت؛ بعد از ازدواج دخترم من چند بار با همسر سابقم تماس گرفتم که حال دختر کوچکم را بپرسم اما هر بار محمود تلفن را جواب داد و از من خواست برای روشن شدن برخی مسائل به تهران بیایم. وقتی آمدم با هم به خانه طاهره رفتیم و این مساله پیش آمد. در ادامه قاضی عزیزمحمدی و چهار قاضی مستشار (بومی، مرادی، محمدی کشکولی و سری) مراسم سوگند را برگزار کردند و دو متهم قسم خوردند که در مرگ محمود نقشی نداشتند. قضات سپس وارد شور شدند و رای بر برائت هر دو متهم صادر کردند.
| shabnam anti mammad! - استرالیا - سیدنی |
واقعا این صیغه دیگه چه صیغه ای بود؟ خودشونو مسخره کردند. مردم رو ابله گیر آوردند!! |
جمعه 25 بهمن 1387 |
|
| kuroshe kabire iran - روسیه - مسکو |
ادم چه خبرهایی که از ایران که نمی شنوه اخره این مملکت به کجا برسه نمیدانم |
جمعه 25 بهمن 1387 |
|
| pishi_moosikh - ایران - تهران |
به شباهت این دو کلمه دقت کنید : صیغه(خیانت) |
جمعه 25 بهمن 1387 |
|
| man iraniam1 - هندوستان - بنگلور |
چه خانواده شیکی !!! |
جمعه 25 بهمن 1387 |
|
| pokalu - المان - دورتموند |
pishi_moosikh - ایران - تهران
آفرین |
جمعه 25 بهمن 1387 |
|
| atoosairan - بلژیک - کنوکه |
اه.این صیغه دیگه چه صیغه اییه.!!!!! |
جمعه 25 بهمن 1387 |
|
| ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو |
صیغه همان تن فروشی است با استناد به یک کاغذ پاره.. و هزار ننگ به شما اسلامیون که فکر و ذکرتان یا کشتن است یا شهوت البته اسلامیون واقعی نه نا اگاهان مسلمان. |
جمعه 25 بهمن 1387 |
|
| khanande - اﻴﺮاﻦ - اﻴﺮاﻦ |
man iraniam1 - هندوستان - بنگلور
با هات موافقم خیلی شیکن!! |
جمعه 25 بهمن 1387 |
|