چهارشنبه ۱ خرداد ۱۳۸۷ - ۲۱ می ۲۰۰۸
توماس ادیسون؛ میلیونری که از هیچ شروع کرد
دوران کودکی
توماس ادیسون در سال 1847 در میلان ، Ohio متولد شد . تام در کودکی نتوانست مانند دیگر بچه ها در مدرسه موفق باشد . مادرش تصمیم گرفت او را در خانه تحت تعلیم قرار دهد، تعداد زیادی کتاب به او داد تا مطالعه کند . تام پسری کنجکاو بود . همیشه علاقه داشت که بفهمد که چیزهای اطرافش چگونه عمل می کنند .
دوست داشت که بتواند کاری کند که آنها بهتر عمل کنند . مادرش به وی اجازه داد تا لابراتواری در خانه برایش درست شود تا او بتواند آزمایشات خود را انجام دهد. در هنگام جوانی تام آزمایشگاهی از خودش درست کرد جایی که می توانست ایده ها و نظریاتش را آزمایش کند .
دوران جوانی
پس از دست فروشی و کارهای مانند این در دوران نوجوانی وی در سال 1862م. بر حسب اتفاق با تلگراف که در آن زمان وسیله نوظهوری بود آشنا شد و با وجود کمشنوایی چندی بعد توانست در اداره راهآهن بهعنوان تلگرافچی شغلی برای خود بیابد و با تمرین زیاد یکی از چابک دستترین مأموران تلگراف در آمریکا شود.
ادیسون هنگامی که فقط بیست و یک سال داشت، اولین اختراع خود را که یک دستگاه الکتریکی شمارش آراء بود عرضه کرد. آن دستگاه فروش نرفت و او تصمیم گرفت که دیگر تا احتیاج و تقاضای عامه ایجاب نکند به فکر اختراع دیگری نیافتد .
در سال 1869 م. ادیسون که اداره راهآهن را ترک کرده بود، بهعنوان سرپرست فنی به استخدام یک مؤسسه صرافی بزرگ در نیویورک در آمد. در این مقام او توانست نخستین اختراع موفقش را که نوعی تلگراف چاپی بود، به نام خود ثبت کند. تلگراف ادیسون برخلاف انواع رایج که علائم مورس را به صورت صداهای کوتاه و کشیده به گوش اپراتور میرسانیدند، آنها را به شکل خط و نقطه بر روی نوار کاغذی چاپ میکرد. او حق امتیاز اختراعش را در مقابل چهل هزار دلار به مدیر صرافخانه واگذار کرد و با پول آن در شهر نیوآرک ایالت نیوجرسی یک کارگاه تحقیقاتی برای خود برپا نمود. در محل جدید او علاوه بر تکمیل لوازم جانبی تلگراف، یک سامانه پیشرفته نمایشگر اطلاعات بورس را طراحی کرد که سود هنگفتی از آن حاصل آمد.
مهم ترین اختراعات
گرامافون
از قدیم الایام، داشتن وسیلهای که بتوان با آن صدا را ضبط کرد از آرزوهای بشر بوده است. قبل از آنکه توجه ادیسون به این مقوله جلب شود، لئون اسکوت مارتینویل فرانسوی (1857 م.) و دیگران تحقیقاتی کرده و گامهایی در این راه برداشته بودند؛ اما دستگاههای آنها عملا ً قابل استفاده نبود زیرا تنها با یک دور گوش دادن، صدای ضبط شده از بین میرفت.
در سال 1877 م. ادیسون موفق به ساخت وسیلهای شد که واقعاً کار میکرد؛ یعنی میتوانست صدا را ضبط و دو تا سه بار پخش کند. «ضبط صوت» ادیسون که فونوگراف (آوانگار) نام گرفته بود، ساختمانی ساده داشت: استوانهای فلزی بود با یک دسته گرداننده که در یک انتهای آن سوزنی همراه با یک بوق تعبیه
شده بود. وقتی کسی استوانه را میچرخاند و درون بوق صحبت میکرد، بر اثر ارتعاش سوزن، روی ورقه نازک حلبی ِدور استوانه خراشهایی میافتاد. برای شنیدن صدای ضبط شده نیز کافی بود سوزن را به ابتدای مسیر برگردانده و دوباره استوانه را بهچرخش در آورند. کیفیت صدا البته بسیار پایین بود و صفحه حلبی هم پس از چند بار استفاده خراب میشد. با اینحال همین وسیله ابتدایی در نظر مردم بسیار شگفتانگیز مینمود و بشدت مورد استقبال قرار گرفت. روزنامهها ادیسون را «جادوگر منلوپارک» لقب دادند. حتی دولت رسماً وی را به واشینگتن دعوت کرد تا اختراعش را در برابر مقامات به نمایش بگذارد. ده سال بعد (1887 م.) ادیسون (یا به روایتی الکساندر گراهام بل)، استوانه مومی را جایگزین ورق حلبی کرد و بالاخره امیل برلینر مخترع آمریکایی آلمانیتبار با تبدیل استوانه مومی به صفحه پلاستیکی، گرامافون را به شکل امروزی درآورد.
لامپ الکتریکی
سابقه سیستم روشنایی الکتریکی به اواسط قرن نوزدهم میرسد. در سال 1854 م. هاینریش گوبل نخستین لامپ برق را اختراع کرد که حدود چهارصد ساعت نور میداد اما آن را به نام خود به ثبت نرساند. پس از وی جیمز وودوارد، ویلیام سایر، متیو ایوانز (1875م.) و جوزف سووان (1878 م.) مدلهای دیگر چراغهای ا لکتریکی را ارائه کردند.
کمی پیش از آنکه ادیسون نیز وارد این عرصه جدید شود، والیس صنعتگر آمریکایی نوعی چراغ برق را روانه بازارکرده بود که نمونهای از آن به دست ادیسون رسید (1878 م.). دستگاه والیس تشکیل میشد از چارچوبی با یک حباب و دو میله? فلزی متحرک که به هر کدام تکه ذغالی متصل بود .عبور جریان برق از میلهها باعث میشد که دو قطعه ذغال بسوزند و میانشان قوس الکتریکی بسیار درخشانی به رنگ آبی پدیدار شود. این چراغ الکتریکی ابتدایی بازده پایینی داشت زیرا مصرف برق آن زیاد و عمر ذغالهایش کم بود. با این وجود، ادیسون که به اهمیت اختراع والیس پیبرده بود، تصمیم گرفت آن را اصلاح کند و به جای ذغال ماده مناسب تری بیابد که با برق کمتر مدت درازی روشنایی بدهد و به مرور زمان نسوزد و از بین نرود.
پس از یک سال تلاش بیوقفه و آزمایش صدها ماده گوناگون، سرانجام ادیسون و همکارانش توانستند با خالی کردن هوای داخل حباب و استفاده از نخ معمولی کربونیزه (ذغالیشده) لامپی بسازند که تا چهل ساعت نور بدهد. این موفقیت اولیه موجب شد تا آنها با پشتکار بیشتری به تحقیقات خود ادامه دهند و زمانیکه موفق شدند عمر متوسط چراغ برق را به پانصد ساعت برسانند، ادیسون تشخیص داد که زمان مناسب برای نمایش آن فرا رسیده است.
او از روزنامهنگاران و صاحبان سرمایه دعوت کرد تا در شب 31 دسامبر 1879 م. برای دیدن اختراع جدیدش به منلوپارک بیایند. به دستور او آزمایشگاه و اطراف آن را با صدها لامپ برق آراستند بطوریکه محوطه منلو پارک و جاده منتهی به آن غرق در نور شده بود. ادیسون میهمانان خود را با چیزی روبرو کرده بود که برایشان سابقه نداشت. منظره لامپهای نورانی بازدیدکنندگان را به شدت تحت تأثیر قرار داد؛ بطوریکه وقتی ادیسون نقشه خود را برای تأسیس یک کارخانه بزرگ الکتریسیته در نیویورک مطرح کرد پیشنهادش با استقبال گرم سرمایهداران حاضر روبرو شد.
فلوروسکوپ(Fluoroscopy)
ادیسون کسی بود که توانست این دستگاه را که کاربرد فراوانی در پزشکی دارد و عکس های رادیوگرافی بوسیله آن گرفته می شود را اختراع کند. وی این تکنولوژی را بر ساس کشفی که توسط رونتگن که در آن از صفحات نمایش باریم استفاده می شد که نتیجه آن عکس های غیر واضح بود اختراع کرد با این تفاوت که ادیسون از تنگستن کلسیم استفاده می کرد. اساس کار ادیسون امروز نیز مورد استفاده دانشمندان قرار می گیرد.
آخرین اختراع
در 3 ژانویه 1931م. ادیسون درخواستنامه ثبت آخرین اختراع خود «وسیله نگهدارنده اشیاء هنگام آبکاری» را به ادارهاختراعات فرستاد اما پیش از دریافت پاسخ در اواخر همان سال در سن 84 سالگی درگذشت.
من نخواهم گفت هزار بار شکست خوردم...
خواهم گفت هزار راه شکست را کشف کردم .
"توماس ادیسون"
| ida-relax - انگلیس - لندن |
پشتکارش غیر قابل توصیفه .... به دنیا خدمت بزرگی کرد
|
یکشنبه 20 بهمن 1387 |
|
| TAAT - ایران - اردبیل |
آدمهایی مثل ادیسون جزو فرشتگان الهی هستند.ایرانیان باستان معتقد بودند عده ای (هفت و به قولی هفتاد نفر)اوتادند.یعنی مثلاً میخهای کره زمین هستند.اگر آنها را برداریم زیست کُره را هم از دست میدهیم.به نظرم ادیسون هم از آنها بود.فرشتگان خدا بالهای خود را زیر پای امثال او گستردند تا او رسالت خود را به بشریّت نشان دهد.رحمت بیکران خدا بر او باد. |
یکشنبه 20 بهمن 1387 |
|
| bahram$hiroshima - ژاپن - هیروشیما |
من نخواهم گفت هزار بار شکست خوردم...
خواهم گفت هزار راه شکست کشف کردم.
ادیسون رحمت ا... علیه
ــــــــ.............ــــــــــــ...........ـــــــــــــــ............
کاش من یک سرباز بودم.
کاش من یک پاسدار بودم.
من ورزشکار نیستم ولی ورزشکاران را دوست دارم.
از اراجیف گهر بار خمینی { لع } |
یکشنبه 20 بهمن 1387 |
|
| organic - ایران - اصفهان |
روحش شاد باشه.با خوندنه این مطلب روحیه گرفتم. ازمایشهای پروژه ی من تا حالا جواب نداده ولی ناامید نمیشم و دوباره تلاش میکنم |
یکشنبه 20 بهمن 1387 |
|
| man iraniam1 - هندوستان - بنگلور |
من که هروقت برق قطع می شه کلی برای این ادیسون دعا می کنم . کلا ما ایرانی ها علاقه زیادی به روشنی داریم .یه استادی داشتیم می گفت همینکه برق میاد همه صلوات می فرستند برمی گرده به پیشینه زرتشتی ایرانیا .این عادت اینجا هم باماهست و دوستای هندی مسلمان خیلی تعجب می کنند که چرا وقتی برق میاد ما صلوات می فرستیم !!!!! |
یکشنبه 20 بهمن 1387 |
|
| Dokhtare_iran_zamin - ایران - تهران |
خیلی جالبه یکی دیگه برق و اختراع کرده اون وقت اسلامیون جاهل با قطع و وصل شدنش سلام و صلوات برای خاندان نداشته یک عرب میفرستن!!! |
یکشنبه 20 بهمن 1387 |
|
| baran-wien - اترپش - وپن |
وقتی بچه بودم درایران یک فیلم راجب زندگی خدابیامرز دیدم خیلی دلم می خواهددوباره ببینم |
یکشنبه 20 بهمن 1387 |
|
| shajan_00 - سوید - استگهلم |
چه فایده ( شیعه ) نبوده میره جهنم و میسوزه0 |
یکشنبه 20 بهمن 1387 |
|
| bahram-tehran - ایران - تهران |
bahram$hiroshima - ژاپن - هیروشیما
خیلی خوب گفتی کلی خندیدم . مرسی
|
یکشنبه 20 بهمن 1387 |
|
| Hoja Verde - ایران - تهران |
درود بر این مرد بزرگ |
یکشنبه 20 بهمن 1387 |
|
| rino - ایران - قزوین |
امسال که برق سهمیه بندی شده بود و هر روز سر یک ساعت مشخص برق میرفت و ما را از خیلی کارهایی که به برق مربوطه محروم میکرد، از ادیسون خیلی یاد کردیم . دمش گرم با این اختراعش.... روحش شاد |
دوشنبه 21 بهمن 1387 |
|
| محمد-بچه لرستان - ایران - خرم آباد |
عبادت بجز خدمت خلق نیست
به تسبیح و سجاده ودلق نیست
گر عبادتهای ما رهبر بدی
دنگ* هر رزاز* پیغمبر بدی
پی نوشت:
* -دنگ : وسیله برنج کوبی در قدیم که حرکتش شبیه سجده رفتن انسان است
* - رزاز : برنج کوب |
دوشنبه 21 بهمن 1387 |
|
| dama200108001 - ایران - قم |
در باره لحظات آخر عمر این بزرگ مرد گفته شده : در آخرین ثانیه های عمر در حالی که بیهوش روی تخت افتاده بود ، ناگهان نشست و گفت : "تعجب می کنم ، اینجا چقدر قشنگ و سرسبز شده" و پس از اینکه دوباره دراز کشید ، فوت کرد. درود بر او بر تمام کسانی که مانند او با عشق به بشریت خدمت کردند. |
دوشنبه 21 بهمن 1387 |
|
| shahram khosh maram - ایران - تهران |
زندگی ادیسون میتواند یک الگوی خوب باشد. ادیسون که از یک خانواده معمولی بود و تحصیلات دانشگاهی نداشت؛ توانست با شناخت صحیح استعداد خود و پرورش آن با پشتکار زیاد؛ هم خودش از راه درست به ثروت برسد؛ هم به توسعه کشور خودش کمک کند و هم زندگی مردم جهان را بهبود بخشد. یادش بخیر! وقتی کلاس پنجم بودم؛ زندگیش را در یکی از انشاهایم اوردم و 20 گرفتم. روحش شاد. |
دوشنبه 21 بهمن 1387 |
|
| آنتی اسلام - این - اهواز |
Dokhtare_iran_zamin - ایران - تهران
گل گفتی |
چهارشنبه 23 بهمن 1387 |
|
| مسلمان ایرانی - ایران - شیراز |
آنتی اسلام - این - اهواز
یه سوال از شما داشتم. لامپ به این کوچکی رو ادیسون اختراع کرد ( که تا یک چیزی ( مثل برق ) پشتش نباشه روشن نمیشه ). حالا این خورشید به این بزرگی که میلیون ها سال است که روشن هست رو چه کسی اختراع کرده؟!!! |
چهارشنبه 23 بهمن 1387 |
|
| آنتی اسلام - ایران - اهواز |
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز
قسمت یک:
جوابت خیلی ساده است.
اما بخاطر اینکه یک بار و برای همیشه جواب این سوال مسخره و تکراریت را داده باشم از جایی بصورت کپی پیست بصورت مفصل و تشریحی با مثال برایت میگذارم که دوستان دیگه هم استفاده کنند. |
پنجشنبه 24 بهمن 1387 |
|
| آنتی اسلام - ایران - اهواز |
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز
قسمت دوم:
ین پرسش معمولا نخستین پرسشی است که از یک خداناباور توسط یک خداباور پرسیده میشود. این پرسش همچنین از پرسشهایی است که ذهن پرسشگر انسانها برای مدتهای زیادی بدنبال پاسخ آن بوده است و افراد زیادی از فلاسفه و دانشمندان گرفته تا شاعران و خرافه گرایان هرکدام تلاش کرده اند پاسخی به این پرسش دهند. در این نوشتار تلاش خواهد شد که پاسخی کامل به این پرسش داده شود. این پرسش درون خود سه فرض اساسی دارد
1- دنیا خلق شده است.
2- انسان خلق شده است.
3- یک کسی دنیا و انسان را خلق کرده است.
و بعد از این سه فرض، خداباور معمولا تلاش میکند که نتیجه بگیرد
4- خداوند دنیا و انسان را خلق کرده است.
حال بعد از این 3 فرض خداباور آدرس کسی که فرض سوم به آن اشاره میکند را از خداناباور میخواهد و میپرسد اگر خدا وجود ندارد پس چه کسی دنیا و انسان را خلق کرده است؟ این درحالی است که خداباور و بیخدا حداقل در مورد یکی از این سه فرض و در مورد بسیاری از خداناباوران در مورد دو فرض نخست نیز، توافق وجود ندارد. لذا اساسا این پرسش چون بر فرضهای غیر مشترک مبتنی است پرسشی صحیح نیست و به یک پرسش غلط نمیتوان پاسخ داد. در این نوشتار ریشه این پرسش رایج و همچنین خطاهای آن پرداخته خواهد شد.خداباور نخست باید 3 فرض اول را ثابت کند و بعد پرسش را مطرح کند؛ این مانند این است که شخصی از شخص دیگر بپرسد
شما در چه زمانی همسر خود را غیب کرده اید؟ در پرسش شخص نخست فرض شده است که طرف مقابل همسری دارد، غیب کردن یک انسان ممکن است و اینکه این اتفاق در مورد همسر شخص مقابل و توسط شخص مقابل انجام گرفته است. حال اگر شخص نخست تمامی این فرضیات را ثابت نکند و یا حداقل این فرضیات مورد توافق طرفین نباشد، این پرسش، پرسش غلطی خواهد بود. و پاسخ شخص پرسش شونده این نخواهد بود که من در فلان زمان اینکار را انجام دادم.در این نوشتار به بررسی این سه فرض پرداخته خواهد شد اما قبل از آن شایسته است راجع به انگیزه این پرسش و دلیل اینکه این پرسش بسیار پرسش رایجی است اندکی توضیح داده شود. |
پنجشنبه 24 بهمن 1387 |
|
| آنتی اسلام - ایران - اهواز |
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز
قسمت سوم:
چرا این پرسش بسیار رایج است؟
آدمیان از روی غرور و غیر واقع بینی خود همواره از اعتراف به "ندانستن" در هراس بوده اند و برخی اوقات این هراس بیهوده و خام باعث میشده است که جوابهایی را برای پرسشهایی که جوابشان را "نمیدانسته اند" از خود بسازند و اوهام و خیالات خود را بجای حقایق (حقیقت چیست؟) به مخاطبان خود تحویل دهند. از بارزترین مثالهای این عادت زشت تاریخی قضیه "خداوند حفره ها" است، توضیحات مفصد پیرامون این مسئله را در نوشتاری با فرنام (خدای حفره ها چیست؟) بیابید. همواره بشر هروقت دلیل چیزی را نمیدانسه است آنرا به خدا و خدایان و سایر موجوداتی که مربوط به دنیای واقعی نبوده اند نسبت میداده است. یعنی حفره های خالی دانش خود را با چپانیدن موجودات خیالی پر میکرده است، زیرا این روش ساده ترین راه برای رسیدن به پاسخ پرسش های انسان بوده است. نمود این واقعیت را میتوان در طول تاریخ اساطیر بشری دید، هرچه بیشتر به گذشته باز میگردیم فعالیت خدایان و حضور آنان بر روی زمین بیشتر میشود و کارهای عجیب و غریب بیشتری از خدایان و اعمالشان نقل میشود اما حوزه فعالیت خدایان با مرور زمان و با پیشرفت دانش بشری و حوزه فعالیت او کمتر و کمتر شده است و پس از تصعید آنها به آسمان و بعد متافیزیکی شدن آنها، اعمالشان واقعاً ساده و مختصر از سوی خداباوران تلقی میشود.
پرسیدن این پرسش نیز از همیجنا ناشی میشود، خداباور معمولاً چون با مفاهیم مرتبط به نحوه بوجود آمدن انسان و محیط اطراف خود و سیاره ها و ستاره ها و د ر انتها جهان آشنا نیست و اطلاعات چندانی نسبت به این مسائل ندارد، میخواهد نادانی خود را و این حفره ای را که در دانایی خود او وجود دارد را با ساده انگاری بسیاری پوشش دهد و نادانی خود را با دخالت دادن یک موجود ماوراء طبیعی پوشش دهد. شایسته است برای اینکه مسئله خدای حفره ها روشنتر شود مثالی بزنیم.
فرض کنید فضانوردی بر روی کره مریخ میرود و انسانی فضایی می یابد، و به رسم یادبود به او یک مجسمه ساخته شده از یخ هدیه میدهد. آدم فضایی مجسمه را به خانه اش میبرد اما بعد از مدتی نالان نزد فضانورد آمده و میگوید، مجسمه من را یک نفر دزدیده است، من آنرا روی بخاری در خانه ام گذاشته بودم و بعد از مدتی دریافتم که دیگر روی بخاری نیست، لذا یک نفر آنرا از من دزدیده است! چه کسی آنرا دزدیده است؟ فضا نورد بعداً برای او توضیح میدهد که یخ در مقابل بخاری ذوب میشود و کسی آنرا ندزدیده است. |
پنجشنبه 24 بهمن 1387 |
|
| آنتی اسلام - ایران - اهواز |
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز
قسمت چهارم:
در مثالی که زده شد نادانی آدم فضایی نسبت به چیستی یخ باعث شده بود که او دلیل اتفاق ذوب شدن و آب شدن یخ را نداند و به فکر این بیافتد که یک "کسی" باید حتماً این کار را انجام داده باشد. مثال خداباوران نیز وقتی که این پرسش را مطرح میکنند دقیقاً همینگونه است. یعنی همانطور که گفته شد چون با دنیا و انسان و سایر موجودات و چیستی و چگونگی آنها چندان آشنایی ندارند، فکر میکنند بوجود آمدن اینها را یک "کسی" انجام داده است. اینجاست که پرسش میکنند پس اگر خدایی وجود ندارد پس آن کس کیست که دنیا را بوجود آورده است؟ همواره انسانهایی عادت دارند اتفاقاتی را که علت واقعی آنرا درک نمیکنند به موجوداتی ذی شعور و هوشمند نسبت دهند. لذا این پرسش معمولا از روی نادانی نسبت به مسائل فیزیکی و بیولوژیکی و کیهان شناسی بر میخیزد و ضعف در فلسفه باعث میشود افرا به این نتیجه برسند که حتماً کسی باید جهان را و انسان را خلق کرده باشد و لزوماً آن شخص نیز خدا است. پس خدا وجود دارد، دقیقاً همانگونه که ضعف در زمین شناسی باعث میشود برخی گمان کنند زمین لرزه از طرف خدا است، و ضعف در پزشکی باعث میشود برخی گمان کنند مورد نفرین خدا قرار گرفته اند.
اصولا از جایگاهی بالاتر که به قضیه نگاه کنیم دلیل به وجود آمدن توهمی بنام خداوند همین قضیه بوده است. انسانهایی که در اعصار گذشته زندگی میکرده اند در مقابل پدیده ها، حوادث و اتفاقاتی که در اطرافشان می افتاده به دلیل اینکه از اطلاعات و آگاهی فوق العاده سطحی ای در مقایسه با امروز برخوردار بودند خدایانی میساختند، مثلا در یونان برای آتش و گیاه و باد و طوفان و دریا و جنگ و... خدایانی میساختند، اما به تدریج با کشف واقعیت ها این خدایان از میان رفتند و خدایان کاملتری مانند الله آمدند که یک تنه مسئولیت همه این قضایارا بر عهده گرفته اند. واقعیت در این نکته پنهان است که بشر بطور ناخود آگاه هرگاه علت پدیده ای را نمیدانسته از روی آموزشهای قبلی و محیطی ای که قبلا دیده علت آن پدیده را به سوی خدا سوق میدهد تا جایی که خداوند را در مفاهیم اسلامی علت العلل مینامند، در حالی که در دنیای واقعیت علت هیچ چیز خدا نیست. شما در هیچ کتاب فیزیک یا شیمی ای (مگر چاپ شده در کشورهای اسلامی) حرفی از خدا و یا قدرت خدا نمیبینید، علت ها همگی زمینی و علمی هستند. علوم بشری، چه تجربی و چه نظری همگی روزگاری متکی به الهیات بودند، ولی با فرارسیدن پیشرفتهای متعدد در زمینه های مختلف کم کم بشر دست به اکتشاف علت های ماقعی و منطقی و غیر الهی زد، از این روست که علم اصولا مادیگراست و شما در هیچ رشته علمی ای انشاء الله و ماشالله نمیبینید. |
پنجشنبه 24 بهمن 1387 |
|
| آنتی اسلام - ایران - اهواز |
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز
قسمت پنجم:
حتی دانشمندان و عالمان بزرگی نیز دچار این انحراف فکری شده اند که شاید بتوان معروف ترین آنها را نیوتون دانست. نیوتون را شاید بتوان بزرگترین مغز علمی تمام طول تاریخ نامید، وی برای کشفیات خود نیاز به ریاضیات جدیدی داشت که این ریاضیات در دوران او وجود نداشت و وی خود دست به کار شد و این ریاضیات را پدید آورد، حسابان (Calculus) بسیاری از مفاهیم خود را مدیون نیوتون است از دیگر خدماتی که نیوتون به علم کرد میتوان کشف نیروی جاذبه و قوانین حرکتی و بسیاری از چیزهای دیگر را نام برد. نیوتون که حدود 300 سال پیش زندگی میکرد خدا را باور داشت. شناخت نیروی جاذبه و حرکتهای فلکی سیارات و حرکت بیضی وار اجرام آسمانی به دور خورشید برای نیوتون همانطور که خود میگوید یک الهام بزرگ بود. نیوتون با نگاه کردن به اینکه چگونه ممکن است سیارات و اجرام آسمانی بر روی یک صفحه و در یک جهت و در مسیر مشخص حرکت کنند را نشان از یک نظم و طراحی و در نتیجه ناظم و یا طراح بزرگ و قادر دانست (نگاه کنید به برهان نظم و رد آن) و علت آنرا خدا دانست و گفت این نظم خدارا اثبات میکند. در حالی که ما امروز میدانیم چرا اجرام به دور خورشید میگردند و چرا در یک جهت و در یک صفحه میگردند و... بنابر این نیوتون در این نتیجه گیری خود دچار یک انحراف شده بود. ما میدانیم این شکاف در دانش نیوتون امروز دارای پاسخ های کاملی است و علت این پدیده ها خدا نیست بلکه پدیده های دیگر علمی است.
بعد از توضیحی مختصر در مورد انگیزه شکل گرفتن این گونه پرسشها در ذهن خداباوران به بررسی فرضهایی که در ابتدای این نوشتار مطرح شد خواهیم پرداخت؛ اما پیش از آن شایسته است چند عبارت را که در این نوشتار استفاده خواهد شد تعریف کنیم.
جهان/کائنات/دنیا
کائنات (Universe) مجموعه ای است که تمام چیزهایی که وجود دارند را در خود جای میدهد. هرچیز که وجود داشته باشد جزو این مجموعه جهانی است و اگر وجود نداشته باشد جزوی از جهان نیست، لذا میتوان گفت جهان و وجود دو مفهوم برابر هستند، هرجا جهان وجود داشته باشد، وجود، موجود است و هرجا و هرزمان وجود موجود باشد جهان وجود دارد. کلمه مترادف با وجود، هستی است، لذا میتوان گفت بر اساس تعریفی که از جهان داده شد، جهان و هستی هردو به یک معنی هستند. با این تعریف نه میتوان جایی غیر از جهان را در نظر گرفت و نه میتوان زمانی خارج از جهان را در نظر گرفت.
|
پنجشنبه 24 بهمن 1387 |
|
| آنتی اسلام - ایران - اهواز |
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز
قسمت ششم :
قدیم
چیزی قدیم است که وجود داشته باشد و هرگز آغاز به وجود نکرده باشد، یعنی همیشه وجود داشته باشد. چیزی که قدیم است تابع زمان نیست، یعنی در هر زمانی وجود داشته است. موجودی که قدیم است، هستی را در ذات خود دارد و بوجود آمدنی نیست.
حادث
چیزی است که وجود داشته باشد و آغاز به وجود کرده باشد، یعنی در لحظه ای وجود نداشته باشد و در لحظه دیگر بوجود آمده باشد. در زبان پارسی حادث را همچنین پدیده مینامند. پدیده چیزی است که پدیدار شود یعنی در زمانی وجود نداشته باشد و در زمان دیگری بوجود آمده باشد. حادث هستی را در ذات خود ندارد و هستی در مورد آن اتفاق می افتد.
علت
علت اتفاقی است که انجام یافتن آن سبب تحقق معلول میشود. علت در واقع وجود دهنده معلول است و هستی را را به معلول میبخشد، علت و معلول لازمه یکدیگر هستند یعنی اگر علت وجود نداشته باشد، معلول نیز وجود نخواهد داشت. علت یک شیع نیست، بلکه یک اتفاق یا یک عمل است.
معلول
معلول اتفاقی (عملی) یا چیزی است که از خود (در ذات خود) هستی نداشته باشد، یعنی وجود خود را وابسته به چیز دیگری (علت) باشد، یعنی تنها و تنها اگر علت وجود داشته باشد معلول بوجود می آید و در غیاب علت هرگز معلول بوجود نمی آید. معلول لزوماً حادث نیست، ممکن است معلولی قدیم باشد و هستی خود را مدیون علتی که آن نیز قدیم است باشد.
علیت
رابطه موجود بین علت و معلول را علیت میخوانند. بین اینکه آیا علیت رابطه ای بین دو شیع است یا بین دو فعل (عمل یا اتفاق) است بین فلاسفه اختلاف نظر وجود دارد، علیت عمیق ترین و اساسی ترین رابطه ای است که میتواند بین دو چیز وجود داشته باشد زیرا هستی و نیستی آن چیز در گرو رابطه علیتی است که بین معلول و علت برقرار میشود.
|
پنجشنبه 24 بهمن 1387 |
|
| آنتی اسلام - ایران - اهواز |
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز
قسمت هفتم :
آیا دنیا خلق شده است؟
با تعریفی که از دنیا داده شد، بسیاری از فلاسفه چه خداباور و چه بیخدا معتقدند جهان اساساً قدیم است و خلق نشده است. یعنی همواره وجود داشته است و آغاز بوجود نکرده است. دلایلی که این فلاسفه برای اثبات این ادعا می آورند بسیار متنوع است، البته قدیم بودن دنیا به خودی خود به معنی معلول نبودن آن نیست. در مورد قدیم بودن دنیا و توضیحات بیشتر در این زمینه به نوشتاری با فرنام "در مورد ازلی و ابدی بودن جهان" مراجعه کنید. برخی فلاسفه، چه خداباور چه بیخدا نیز معتقدند جهان آغاز به وجود کرده است و حادث و معلول است. در مورد استدلالهایی که برای اثبات حادث بودن جهان میشود و نقد برخی از آنها به نوشتاری با فرنام "آیا جهان حادث است؟" مراجعه کنید. اگر دنیا خلق نشده باشد آشکار است که بر اساس توضیحات داده شده این پرسش اساسی که این نوشتار سعی در پاسخ آن دارد بطور کلی بی معنی خواهد بود و با تعریفی که از خلقت داده شد، دنیا خلق نشده است و نیاز به خالق نیز ندارد.
اما برخی از فلاسفه چه بیخدا و چه خداباور نیز معتقدند که جهان حادث است و قدیم نیست، و خلق شده است. تئوری بیگ بنگ (بیگ بنگ چیست؟) یا انفجار بزرگ امروزه معتبر ترین توضیح علمی برای تشریح چگونگی بوجود آمدن کائنات است. اما تئوری بیگ بنگ ثابت نمیکند که جهان برای وجود داشتن نیاز به علتی دارد. برای اطلاعات بیشتر در مورد اینکه چگونه جهان میتواند بدون وجود هیچ علتی خلق شده باشد به نوشتاری با فرنام "آغاز به وجود بدون نیاز به علت" مراجعه کنید. فیزیک مدرن و مدارک علمی نسبتاً جدید نشان میدهند که جهان میتواند بدون اینکه نیازی به علتی داشته باشد ناگهان بوجود بیاید. بسیاری از پدیده ها و اتفاقهای فیزیکی اساساً نیازی به علت ندارند و رابطه علیت در مورد آنها صدق نمیکند. این نوشتار بطور کامل این قضیه را نشان میدهد. لذا این نظر که "هر حادثی لزوماً معلول است و علتی دارد" زیر سوال است و مدارکی فیزیکی علیه آن وجود دارد. لذا حتی اگر با برهانهای صحیح و معتبر اثبات شود که دنیا بوجود آمده است و خلق شده است نیز هنوز اثبات نشده است که دنیا علتی دارد! لذا خلق شدن دنیا به معنی وجود خالقی برای آن نیست.
پیرامون تئوریهایی که برای آنچه باعث بیگ بنگ شده است به منابع زیر رجوع کنید.
تئوری رشته (String Theory)
کائنات اکپیروتیکی (Ekpyrotic Universe)
و برای مناظره بین معروف ترین فلاسفه خداباور و بیخدا در مورد بیگ بنگ و خدا به کتاب خداباوری و خداناباوری و بیگ بنگ مراجعه کنید.
|
پنجشنبه 24 بهمن 1387 |
|
| آنتی اسلام - ایران - اهواز |
مسلمان ایرانی - ایران - شیراز
قسمت آخر :
آیا خداوند میتواند خالق جهان باشد؟
کسانی که خداوند را علت بوجود آمدن دنیا میدانند از قدیمی ترین و ابتدائی ترین تئوریهای موجود برای علیت که به دوران ارسطو برمی گردد استفاده میکنند. این درحالی است که تئوریهای زیادی برای علیت بعد از ارسطو بوجود آمده است و فلاسفه بسیاری این تئوری را پیشرفت داده اند و تعاریف و شرایط دقیقی برای آن وضع کرده اند. برای ارسطو و کسانیکه پیروان او بوده اند و هستند کاملاً طبیعی و منطقی به نظر میرسد که بگویند خداوند علت جهان است، اما همانطور که علم پیشرفت کرده است فلسفه نیز پابه پای آن پیشرفت کرده است. دیدگاهی که امروز نسبت به تئوری علیت وجود دارد نسبت به دیدگاه ارسطو که 2400 سال پیش زندگی میکرده است بسیار متفاوت است و کسانیکه از آن رابطه علیت استفاده میکنند مانند این است که از دست آوردهای علمی آن دوران استفاده کنند. خدا با تعریفی که خداباوران از آن دارند (خداوند چیست؟) با تئوریهای جدیدتر از تئوری علیت ابداً سازگار نیست و اگر درستی این تئوری ها را قبول کنیم، خداوند هرگز نمیتواند علت پدید آمدن کائنات باشد، زیرا خداوند هرگز در تعریف علت نمیگنجد و لذا نمیتواند علت هیچ چیزی باشد. برای اطلاعات و توضیحات بیشتر در این مورد به نوشتاری با فرنام "علیت و محال بودن منطقی یک علت الهی" مراجعه کنید. |
پنجشنبه 24 بهمن 1387 |
|
| مسلمان ایرانی - ایران - شیراز |
آنتی اسلام - ایران - اهواز
من این سوال رو یک بار از خودت و یک بار هم از پسر عموی 5 ساله ام پرسیدم. پسر عموم در جوابم یک شعری خوند بدین مضمون این جهان و دنیا و آدما رو خدا جون آفریده و الی آخر...
حال نمیدونم کجا من این سوال رو پرسیدم که گفتی تکراری!!!!
در زیر فقط به ذکر چند نمونه ی کوتاه در بابا اثبات وجود خدا برات میذارم :
|
جمعه 25 بهمن 1387 |
|
| مسلمان ایرانی - ایران - شیراز |
1- برهان نظم
مقدمه ی صغری : 1. جهان دارای نظم است.
مقدمه ی کبری : 2. هر نظمی ناظمی دارد ( هر فعلی فاعلی دارد . فاعل = کننده ی کار ).
نتیجه : 3. پس این جهان ناظمی دارد ( فاعل = خدای واحد ).
2- برهان حدوث
1. جهان حادث(نوپدید) است؛ چرا که جهان، مرکّب از موجوداتی است که همگی سابقه عدم دارند. بنا بر این، کلّ جهان نیز سابقه عدم داشته حادث است.
2. هر حادثی (پدیده ای) محتاج محدثی(پدید آورنده ای) است.
3. پس این جهان محدث و پدید آورنده ای دارد.
3- برهان حرکت
1. جهان طبیعت سراسر حرکت است و سکون، امری نسبی است. این قضیه هم در فلسفه ثابت شده هم در علم فیزیک نوین.
2. هر حرکتی، محتاج محرّک(حرکت دهنده) است.
3. خود آن محرّک نیز یا دارای حرکت است یا دارای حرکت نیست.
4. اگر دارای حرکت نیست مطلوب ما ثابت است؛ امّا اگر حرکت دارد باز خود، محتاج محرّک است.
5. باز محرّک او یا فاقد حرکت است یا واجد حرکت. اگر فاقد حرکت است مطلوب ثابت است و الّا باز روند قبلی تکرار می شود.
6. و چون تسلسل محال است لذا سلسله محرّکها باید منتهی به محرّکی بدون حرکت شود.
7. پس محرّک بدون حرکت یقیناً وجود دارد که همان خداست.
یا حق.... |
جمعه 25 بهمن 1387 |
|