تحلیگران اجتماعی، شعارهایی را که در هر دوره زمانی در یک جامعه مطرح می شوند، جزئی از ادبیات یک سرزمین می دانند که می توانند بخشی از واقعیت ها را در باره رویدادهای سیاسی، اجتماعی و حتی فرهنگی آن جامعه منعکس کنند.
زمینه ها، ایدئولوژی، اهداف و خواسته های مطرح در یک انقلاب هم در شعارهای آن تجلی می یابد و می توان شعارهای مطرح در اجتماعاتی را که زمینه ساز تحول بزرگی مانند یک انقلاب می شوند، به عنوان بخشی از اسناد و منابع مهم مطالعه آن انقلاب به کار گرفت.
شعارهایی که مردم ایران در تظاهرات پیش از پیروزی انقلاب اسلامی سر می دادند از این قاعده مستثنی نیست، هرچند به عقیده احمد سلامتیان ، کارشناس مسائل سیاسی ایران و نماینده اولین دوره مجلس پس از انقلاب سال 1357، در شعارهای انقلاب ایران، در قیاس با انقلاب ها در کشورهای دیگر، تفاوتی قابل توجه وجود داشت. او می گوید: در زمان انقلاب، میزان خلاقیت و نوآوری و ابتکار در حد وسیع مردمی، از کم سوادترین تا باسوادترین آنها، در ایران بی نظیر بوده است و می توان گفت که کشور صحنه ابداع، ابتکار و خلق شعارها و شعرهایی مختلف بود. مجموعه جامعه به صورت یک هیات تحریریه و هیات انتخاب کننده عمل می کرد و از بین این شعر و شعارها، چیزی را بزرگ می کرد که بیش از بقیه، بیانگر نظراتش بود و آهنگ حرکت و راهپیمایی ها را داشت.
به گفته آقای سلامتیان، جامعه ایران، جامعه ای با فرهنگ شفاهی بسیار قوی است که شعر و نظم به طور طبیعی در آن جریان دارند و منطقی است که در هر شرایط و اوضاع و احوالی که فعالیت جمعی در این کشور به راه می افتد، ذوق و استعداد مردم برای ساختن نظم ها و شعرهای مختلف و هماهنگ کردن آن با قدم های خود به کار گرفته می شود.
عباس عبدی، کارشناس مسایل ایران که در سال های پیش از پیروزی انقلاب از رهبران جنبش دانشجویی طرفدار این انقلاب بوده است هم شعارهای مطرح در تظاهرات قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران را شعارهایی رسمی و پذیرفته شده می داند و می گوید: این شعارها، شعارهای رسمی، پذیرفته شده و ناظر بر مسایلی کلیدی و تاریخی در ایران بود؛ از جمله بحث استقلال، دخالت بیگانگان و وابستگی شاه به آنها بحثی کلیدی بود که در ذهن همه وجود داشت و در اطلاعیه ها هم مطرح می شد، در نتیجه طبیعی بود که این موضوع ها در قالب یک شعار مطرح شود، ولی ترکیب این خواسته با آزادی و جمهوری اسلامی، به مرور زمان شکل گرفت.
عباس عبدی، شعارهای آن دوره زمانی را به دو دسته تقسیم می کند؛ شعارهایی کلیدی که ناظر بر نیازهای اساسی بودند و شعارهایی که بر حسب موقعیت، مطرح می شدند. وی می گوید: افزون بر شعارهای کلیدی مهم که ناظر بر نیازهای اساسی بودند، شعارهای دیگری بر حسب موقعیت مطرح می شدند که نمی توان گفت چه کسی آنها را درست می کرد؟ مانند زمانی که ازهاری گفت "این صدای نوار است" و مردم شعاری علیه او سر دادند؛ ولی زمانی که این موقعیت به پایان می رسد، شعارهای مربوط به آن هم از بین می رود و در ذهن کسی نمی ماند.
او می افزاید: برخی شعارهای مطرح در سال های انقلاب اسلامی، تاکتیکی و بیشتر آهنگین و بر وزن شعر بودند که متناسب با موقعیت و جا و مکان مطرح می شدند ولی تعداد شعارهای کلیدی که تکرار می شدند و رسمی تر بودند، محدود بود، ولی تا به حال نشنیده ام که مرجع و نهادی خاص یا یک گروه و تشکیلات آنها را تصویب و ابلاغ کرده باشد.
با این حال، ابراهیم نبوی روزنامه نگار و از فعالان دانشجویی در سال های انقلاب اسلامی در ایران، سازمان یافته بودن برخی شعارها را امکان پذیر می داند و می گوید: طرح این موضوع که افرادی در جریان سازمان دهی انقلاب، برخی شعارها را برای مراسم هایی خاص طراحی می کردند، چندان بی ریشه نیست.
ولی او نیز با اشاره به این موضوع که گاه در ابتدای روز در تظاهرات، شعاری دو قسمتی مطرح می شد و پس از مدتی، در بین جمعیت به چهار یا پنج قسمت می رسید و گسترده تر می شد، نتیجه گیری می کند که در بیشتر موارد، تمام شرکت کنندگان در تظاهرات، در شکل گیری شعارها دست داشته اند و می گوید: در باره برخی شعارها که وزن و شکل دارند، می توان این نظر را داشت که شاید بعضی ها آنها را تنظیم می کردند، ولی در بین مردم ایران که به طور طبیعی، دست کم 30 درصد آنها شاعرند، همیشه چنین آمادگی هایی هست و می توانند به راحتی هر چیزی را در زمانی کوتاه به صورت شعر و با وزن بیان کنند.
ابراهیم نبوی معتقد است که شعارهای دوران انقلاب اسلامی در دو دوره زمانی شکل گرفته اند. وی می گوید: به نظر می رسد از پاییز سال 57 به بعد، سر و سامانی در شعارها وجود دارد و حساب شده هستند، ولی تا پیش از آن، مثلا در تظاهراتی که گروه های دانشجویی تا پیش از مهر و آبان 57 برگزار می کردند، بیشتر شعارها علیه حکومت، شاه و استبداد بود، ولی نام آیت الله خمینی و تاکید بر وجه اسلامی انقلاب از نیمه دوم سال 57 در شعارها مطرح شد یعنی زمانی که رهبران انقلاب و گروه هایی که انقلاب را سازماندهی می کردند، در حال ثبت سند انقلاب به نام خود بودند.
فرخ نگهدار، از رهبران گروه های چپگرای مخالف شاه در سال های پیروزی انقلاب اسلامی هم چنین اعتقادی دارد و می گوید با وجود مشارکت تمام گروه های سیاسی در اجتماعات مردمی، تنها شعارهایی خاص در این تظاهرات مطرح می شدند. به گفته او، شرکت وسیع مردم از تمام گروه ها در تجمع های انقلابی ویژگی بارز روزهای قبل از پیروزی این انقلاب بود، ولی نوعی انحصار طلبی وجود داشت و طرفداران آیت الله خمینی اجازه نمی دادند دیگران با شعارهای خود در خیابان ها تظاهرات کنند و حضور داشته باشند.
با این حال، عباس عبدی با بیان این که در زمان انقلاب، بیشتر شرکت کنندگان در تظاهرات چندان سازمان یافته نبودند و به صورت خودجوش به تجمعات مردمی می پیوستند، می گوید: برخی گروه ها کاملا سازمان یافته در این تجمع ها شرکت می کردند و مثلا در یک تظاهرات 100 یا 200 هزار نفری، ممکن بود 5 هزار نفر هم طرفدار گروه های چپ حضور داشته باشند که شعارهای خود را می دادند و حتی پلاکارد هم به همراه داشتند، ولی شعارهای آنها در بین جمعیت تعمیم نمی یافت و با واکنشی همراه نمی شد، در نتیجه در حد همان گروه و به صورت محدود باقی می ماند، ولی این موضوع به معنای آن نیست که این گروه ها فرصتی نداشتند شعاری بدهند.
احمد سلامتیان، با بیان این که مراحل مختلف اوج گیری انقلاب ایران، با سلسله ای از مناسبت های مذهبی مقارن شده بود، می گوید: اوج انقلاب اسلامی با مسایل مربوط به عاشورا، تاسوعا، اربعین و روزهای 28 و 29 صفر همراه شد، یعنی روزها و ایامی که نوحه و مرثیه خواندن در جامعه ایران رسم بود، در نتیجه شعر سیاسی به راحتی و به میزان زیادی، جایگزین شعر، شعار و نوحه و مرثیه های مذهبی شد، ولی شکل و استخوانبندی آنها را حفظ کرد.
در زمان انقلاب، میزان خلاقیت و نوآوری و ابتکار در حد وسیع مردمی، از کم سوادترین تا باسوادترین آنها، در ایران بی نظیر بوده است و می توان گفت که کشور صحنه ابداع، ابتکار و خلق شعارها و شعرهایی مختلف بود.
احمد سلامتیان
او معتقد است که در شرایط آن زمان، ضرب آهنگ زمانی و مکانی، برای طرح شعارهای سیاسی که رنگ و بوی مذهبی نداشتند، مناسب نبود. وی می گوید: اگر فرض کنیم حرکت انقلابی در فصل و شرایط دیگری اتفاق می افتاد، توازن و نوع شعر و شعارها هم فرق می کرد.
احمد سلامتیان، همچنین به تغییراتی اشاره می کند که در دوره های زمانی پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در پلاکاردها و تصاویر موجود در تظاهرات، نمود پیدا کردند. وی می گوید: در سال های نخست، گروه و دسته های مختلف، عکس هایی از دکتر مصدق، دکتر شریعتی یا عکس های بعضی قربانیان سرکوب در آن سال ها را به همراه می آوردند، ولی این عکس ها به سرعت جای خود را به پلاکاردهای بزرگ و پرچم های مذهبی داد و غیر از عکس آیت الله خمینی، عکس دیگری در این مجموعه باقی نماند.
ولی عباس عبدی، چندان به اجباری بودن برداشتن برخی پلاکاردها و تصاویر اعتقاد ندارد و می گوید: در آن زمان، هرکس متناسب با خواسته ها و میل خود چیزی را به همراه می آورد، هرچند در برخی موقعیت ها، مانند زمانی که برنامه ریزی ها برای حضور در تظاهرات در یک مسجد انجام می شد، پلاکاردهایی که توزیع می شدند، بر اساس گرایش هایی خاص بود.
شعارهای مطرح در هر اجتماع مردمی، تبلور خواسته های اصلی شرکت کنندگان در آن است و تمام جنبش ها و گروه ها تلاش می کنند با طرح شعارهایی هماهنگ و همراه داشتن نوشته هایی مشخص، افزون بر اعلام خواسته ها و آرمان های خود، گردهمایی و حرکت مردم را سازماندهی کنند و حمایت و مشارکت بیشتری را به دست آورند. اتفاقی که در رویکرد بیشتر مردم ایران به تظاهرات، در سال های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی هم تجربه شده است.
payaam - ایران - تهران |
یادش بخیر ! اون روزا که دبستان می رفتیم ، روزای جنگ بود . «صدام حسین»، ایرانی ها رو می کشت . اما در عوض آقای «خمینی»، ایرانی ها رو اعدام می کرد ! (ما که هنوز فرق این دو تا رو نفهمیدیم !)
القصه ! هر روز صبح، سر مراسم صبحگاهی، به صف می شدیم . به درخواست آقای ناظم شکنجه گر ، یکی از بچه ها برای اجرای مناسک شعار و فحاشی ، داوطلب می شد . (که عمدتاً از بچه های پاچه خوار و دائم الرفوزهء مدرسه بود !)
شعارها، از اینجا شروع می شد :
«مرگ بر امریکا» ، «مرگ بر شوروی» ، «مرگ بر اسرائیل» ، «مرگ بر صدام» ، «مرگ بر ضد ولایت فقیه» ، «مرگ بر انگلیس» ، «مرگ بر فرانسه» ، «مرگ بر منافق» و ...
در ادامه (بر حسب شرایط سیاسی روز) به اینجا می رسیدیم :
«مرگ بر استرالیا» ، «مرگ بر موزامبیک» ، «مرگ بر ایتالیا» ، «مرگ بر ساحل عاج» ، «مرگ بر مراکش» و ... !
بعد از اینکه بر جد و آباد 200 کشور جهان، مرگ می فرستادیم ، تازه نوبت نیایش بود :
«خدایا خدایا تا انقلاب مهدی، خمینی را نگه دار - از عمر من بکاه و بر عمر او بیفزا» (البته خدا از عمر ما کاست ، اما گویا بر عمر پیرمرد 80 سالهء جماران، نیفزود - عجب ضد حالی !)
غرض : قصدم این بود که بگم، آقای سید روح الله از روزی که در مدرسهء علوی، به حکومت رسید ، جز کینه و نفرت، چیزی به ارمغان نیاورد . دل های همهء ما رو آکنده از سیاهی و تنفر کرد . فقط کشت و کشت و کشت .
مردم مؤمن و مهربان ایران رو تبدیل به موجودات درنده و بی ایمان کرد . هم دنیای ما رو خراب کرد ، هم آخرت ما رو . این انقلاب آقای خمینی بود که پدر و فرزند رو در مقابل هم قرار داد تا یکی، دیگری رو لو بده و بکشه .
آقای خمینی، وقتی که حکم وزارت اطلاعات رو به «ری شهری» داد ، هرگز تصور نمی کرد که فرزند جگرگوشهء خودش، روزی قربانی این هیولا خواهد شد . |
پنجشنبه 17 بهمن 1387 |
|
bluestar - ایران - تهران |
تقریبا اکثر قریب به اتفاق تجمعات در دنیا شعارهای طراحی شده و لیدر شعار دارند. این کار باعث جلوگیری از فرصت طلبی اقلیتهای فرصت طلب برای استفاده از تجمع اکثریت می شود. تنها شعاری که دیدم به صورت خودجوش بود شعار ((خاتمی دوستت داریم)) سال 78 در سخنرانی آقای خاتمی در دانشگاه تهران بود. |
پنجشنبه 17 بهمن 1387 |
|
shabnam anti mammad! - استرالیا - سیدنی |
payaam - ایران - تهران
خوب نوشتی. موفق باشی |
پنجشنبه 17 بهمن 1387 |
|
parandehparshekaste - ایران - بوشهر |
با وجودی که آکنده از نفرت این ایرانخوارانم اما بیایید شعارهای انقلابی مردمی آزادیخواه و اگرچه فریب خورده را به پستی و خونرنگی ایشان آلوده نسازیم که آزادیخواهی ایرانیان نه با ایشان بوجود آمد و نه پس از مرگ غریب الوقوع این رژیم از پا می افتد |
پنجشنبه 17 بهمن 1387 |
|
khodekhodeshe - بلژیک - انت ورپ |
پیام جون
چقدر گل گفتی. کاشکی هیچ وقت این انقلاب سیاه پیش نمومد. |
پنجشنبه 17 بهمن 1387 |
|
تبعیدی - نیوزیلند - کریست چرچ |
پیام-ایران-تهران
واقعا عالی نوشتی داداش. مارو یاد روزای بی خاطره انداختی! من هم از همه این روزها گذشتم! یه خاطره جالب هم من واست تعریف کنم! یادمه کلاس دوم دبیرستان مدیر گفت امروز مدرسه تعطیل میشه و همه باید سازماندهی شده بریم راهپیمایی! شعارها هم مثل همیشه از توی دفتر پرورشی مدرسه آماده شده بود و بچه های بسیجی قلم بدست آماده نوشتن اسامی بچه هایی بودن که از راهپیمایی فرار میکردن! البته نمره 20 انضباط هم از یه طرف دیگه قرار بود به اونهایی داده بشه که تا آخر راهپیمایی میکنن!
خلاصه.. جونم به جونت بگه که همه بچه ها طبق معمول آماده مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسراییل و انگلیس و بقیه داستان گفتن بودن که مدیر مدرسه گفت باید مرگ بر آلمان هم بگید! بچه ها هیچ شخصیت آلمانی رو نمیشناختن و به شوخی شعار میدادن مرگ بر کلیزمن.. مرگ بر ماتیوس که فوتبالیستهای آلمانی در اون دوره بودن...
در اون زمان دادگاه میکونوس آدمخوارهای رژیم رو محکوم کرده بود و تازه چند نفر از سران اپوزیسیون ایران رو در رستوران میکونوس آلمان به رگبار بسته بودن. خلاصه همه مدارس و اداره هارو ریخته بودن خیابون که از فلاحیان و دارو دستش حمایت کنن! یعنی ما مجبور بودیم از عملی حمایت کنیم که امروزه ما در معرض خطرش قرار داریم!!!
ننگ بر اون روزی که ایران روی خمینی رو به خودش دید! |
پنجشنبه 17 بهمن 1387 |
|
کتی خانوم - ایران - ایران |
payaam - ایران - تهران
خیلی جالب گفتی ایول |
پنجشنبه 17 بهمن 1387 |
|
qatar_doha_shiraz - قطر - دوحه |
دوستانی که به یاد دارند فتنه 58را اولین کلام اخوند ها با خشن ترین نام خدا(بسم ا...القاسم الجبارین)شروع شد.من خودم 10سال بعداز انقلاب به اینها فکرکردم. ایکیو را میبینی؟ولی خیلی هاهنوزم نفهمین |
پنجشنبه 17 بهمن 1387 |
|
golf persia - ایران - شیراز |
payaam - ایران - تهران
آفرین به تو دوست عزیز
البته خواندن قرآن و شعار هفته و نماز جماعت ظهر که براش حضورو غیاب میکردنو باید بهش اضافه کرد.ملت ما باید همون روز توی هواپیما اون ((هیچ ))رو درک میکردن که همه چیز این آقا هیچ بود.رهبری که از روز اول بذر دروغ و ریارو تو دل مردم کاشت و به اصطلاح با خون جوانان وطن پرورش دادو امروز هم داریم ثمره اون رو به عراق و لبنان و ....صادر میکنیم.(اون رهبر, بزرگترین دروغگوی تاریخ چند هزار سالی ایران بود که نه از حکومت و نه از وطن پرستی چیزی میدونست )
زخواب غفلت هر آن دیدهای که بیدار است
بدین گناه اگرکور شد،سزاوار است
فریدون مشیری:
بـا تـوگـویـم میهنــم
ایـن بـار هـم گـل مـی کنـم
آسمـانـت را پُـلِ پـروازِ سُنبـل مـی کنـم
در سـرِ پیـری جـوان مـی گـردمـی همچـون بهـار
کـوچـه بـاغـت را پـر از آواز بلبـل مـی کنـم
جـاودانـه میهنـم
این بـار هـم مـی سـازمـت
چون درفـش کـاویـان هر جای می افرازمت
همچـو رستـم
می کَـنم دیـو پلیـدی را ز جـای
چـون فـریـدون شـوکـت دیـریـنه می پـردازمت
با تـو مـام میهنـم
دیـرینه پیمـان می کنـم
گـر که ایـرانـم نبـاشـد، تـرک ایـن جـان می کنم
همچـو آرش
بر پَـرِ البـرز جـان بـر کَـف بـه پـای
کوهسـاران را پُـر از آواز ایــران می کنم
بـا تـو گـویـم میهنـم
این بـار هـم گـل می کنم
با تـو گـویـم میهنم
ایـن بـار هـم گـل مـی کنـم. |
پنجشنبه 17 بهمن 1387 |
|
golf persia - ایران - شیراز |
کورورش بزرگ:
فرمان دادم بدنم را بدون تابوت و مومیایی به خاک سپارند تا اجزای بدنم خاک ایران را تشکیل دهد .
داریوش بزرگ:
خداوند این کشور )ایران ( را از گزند دشمن - دروغ و خشکسالی محفوظ دارد.
فردوسی بزرگ:
سیاوش منم نه از پریزادگان
از ایرانم از شهر آزادگان
که ایران بهشت است یا بوستان
همی بوی مشک آید از بوستان
خداوند پاسبان تو )ایران( باد
ز خرداد روشن روان تو باد
ندانی که ایران نشست من است
جهان سر به زیر دست من است
هنر نزد ایرانیان است و بس
ندادند شیر ژیان را به کس
همه یکدلانند و یزدان شناس
به نیکی ندارند از بد هراس
دریغ است که ایران ویران شود
کنام پلنگان و شیران شود
همه جای جنگی سواران بدی
نشستن گه شهریاران بدی
چو ایران نباشد تن من مباد
بر این بوم و بر زنده یک تن مباد
همه روی یکسر به جنگ آوریم
جهان بر بد اندیش تنگ آوریم
ز بهر بر و بوم و پیوند خویش
زن و کودک وخرد و فرزند خویش
همه سر به تن کشتن دهیم
از آن به که کشور به دشمن دهیم |
پنجشنبه 17 بهمن 1387 |
|
ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو |
payaam - ایران - تهران
درود بر تو که نفس این شورش ننگین را درک کردی که جز نکبت ثمری نداشت البته برای تعدادی لمپن و بوقلمون صفت پیام اور ثروت و قدرت بود .این قدرت اقتدار کامل در اعدام مصادره ی اموال تجاوز به دختران و زنان و هر بلائی که به ذهن اید.
انقلاب بر پایه ی منافع غرب.. تعدادی خود فروخته به دنبال قدرت و عده ی زیادی نااگاه مذهبی که فریب اتوبوس برق و و مجانی را که سر دسته ی قاتلان//خمینی// وعده داده بود خوردند و این شد ایرانی ویران .... |
پنجشنبه 17 بهمن 1387 |
|
velayat - ایران - شیراز |
از بین همه شعارها زیباترینش به نظر من اینه:
ما میگیم ... نمی خوایم .....عوض میشه.ما میگیم شاه نمی خوایم نخست وزیر عوض میشه
payaam - ایران - تهران
تعداد اعدامی های زمان انقلاب از تعداد شهدای انقلاب که به وسیله ی سربازان رژیم کشته شدند بسیار بسیار کم تر است. امام خمینی به دادگاه های انقلاب در دو صورت اجازه اعدام داده بود1- گروهی که قبل از انقلاب فرمان کشتار صادر کرده بودند2- گروهی که شکنجه شدید منتهی به قتل صورت داده بودند.تا حالا شده به کشته های قبل از انقلاب که به فرمان شاه صورت می گرفت اعتراض کنی؟ حتماً حقشون بوده نه؟از این که سعی دارید همیشه انقلاب را یه طور دیگه ببینید برات متأسفم. این همه دشمنی فقط به خاطر اینه که مثل سابق نمی تونی .... |
پنجشنبه 17 بهمن 1387 |
|
rezanl - هلند - امستردام |
payaam - ایران - تهران
اری یادش بخیر روزهای زندگی که توسط موجوداتی سیاه دل این چنین سپری شد. دوست عزیز با همین چند سطر مرا به دنیای خاطرات تلخ و شیرین بردی. درود بر شما جالب بود. به امید روزهای بهتر بدون این دیوصفتان |
پنجشنبه 17 بهمن 1387 |
|
Dokhtare_iran_zamin - ایران - تهران |
آمد و ایران را به خاک و خون کشید - دیو خون خواری که چون صاعقه ای ویران گر بر آسمان شفاف و لبریز از نور ایران ظاهر شد و با تصرف به تاریخ پر شکوه ایران و بهره از نیرنگ و رذالت ذاتی خود ده سال سیاه بر ملک کیانی ایران نابخردانه حکمرانی کرد و بالاخره پس از آنکه دیگر با سیاست ها و خیانت ها و جنایت هایش ایران را به ورطه نابودی مطلق کشانده بود دست اجل گریبان او را گرفت تا ملت مظلوم ایران با میراث شوم وی و جانشینان پست تر از او تنها بماند. هزاران لعنت بر روح ... |
پنجشنبه 17 بهمن 1387 |
|
khodekhodeshe - بلژیک - انت ورپ |
ولایت
اینو دیگه همه میدونن که کشته های انقلاب مخصوصا میدان ژاله به دست گروهی از اجیر کرده های فلسطینی بود نه شاه.که از ساختمانهای مجاور به مردم شلیک کردن تا کسایی مثل شما به گردن ارتش و در نتیجه شاه بزارن.دیگه مغلطم حدی داره اخه جوجو. |
پنجشنبه 17 بهمن 1387 |
|
TurKTaz - ترکیه - انکارا |
payaam - ایران - تهران
مرسی پیام جان
اگه امکان داره لطفا در مورد ری شهری و قسمتی که گفتی فرزند خود خمیتی قربانی اون هیالوی سیاه شد توضیح بدی
ممنون |
پنجشنبه 17 بهمن 1387 |
|
souroosh - ایران - ساری |
payaam - ایران - تهران
بسیار زیبا و سرشار از واقعییت. کجایی ای خدا.تو ای خدا ما را فراموش کردی |
پنجشنبه 17 بهمن 1387 |
|
a-h - ایران - کرمان |
payaam - ایران - تهران
فکر میکنی برای کسانی که دشمنی آشکار با ملت ایران داشته و هزاران هزار جنایت بشری را ازقبیل کشتار زنان و کودکان بیگناه در پرونده سیاه خود دارند. مثل آمریکا اسراییل صدام چه شعاری غیر مرگ میتواندباشد .
اما آنچه که از کلام شما بر می آید نشانه کینه های شخصی است نه اعتقادی! داستان کینه ورزانه خود را دوباره بخوان! و انصاف بده! |
پنجشنبه 17 بهمن 1387 |
|
sarab22 - المان - دوسلدورف |
بهترین شعار. مرگ بر این حکومت پرفریب اسلامی. |
پنجشنبه 17 بهمن 1387 |
|
ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو |
velayat - ایران - شیراز
قاتل اسلام؟؟فرخرو پارسای.. جهانبانی قربانیان تابستان 67 و هزاران نفر دیگر دستور کشتن داده بودند که اعدام کردید؟؟ تا چه حد رذالت شرم کن ان اسلام توست که دستور کشتن داد می دهد و خواهد داد ننگ بر تو و بقیه ی اراذل اوباش رژیم در این سایت. |
جمعه 18 بهمن 1387 |
|
آنتی اسلام - ایران - اهواز |
velayat - ایران - شیراز
{{تعداد اعدامی های زمان انقلاب از تعداد شهدای انقلاب که به وسیله ی سربازان رژیم کشته شدند بسیار بسیار کم تر است}}.شما 100% اطلاعاتت کم و ضعیف است و در اول انقلاب یا اصلاً و جود نداشتی یا سن و سالت خیلی کم بوده. از سال 1342 تا سال 1357 کلاً 3400 سیاسی و ضد دولت شاه اعدام شدند یا کشته شدند. از سال 56 تا 57 تعداد کشته شدگان حدود 2000 نفر بود، که 650 نفر فقط توی سینما رکس توسط خود حزب اللهی های طرفدار خمینی سوزانده شدند. که با حادثهء آتش زدن مسجد کرمان همراه بود. |
جمعه 18 بهمن 1387 |
|
shahram khosh maram - ایران - تهران |
payaam - ایران - تهران
تازه ما شعارهای دیگه ای هم میدادیم مثل: « خلیج فارس ایران؛ محل دفن ریگان» و «منتظری نستوه؛ به لطف خود نگه دار» .
جلوی در ورودی مدرسه؛ پرچمهای امریکا؛ اسرائیل؛ شوروی و فرانسه روی زمین بود و هر کس وارد مدرسه میشد از روش باید رد میشد. تازه در اواخر جنگ بچه ها هر روز یک تومان و معلمان روزی 2 تومان باید برای کمک به رزمندگان میدادند. البته این فقط در مدرسه ما بود. بعد از 2 ماه مدیرمان مدتی نیامد. میگفتند پولها را بالا کشیده ولی دوباره امد و برنامه کمک اجباری قطع شد. فکر میکنم از اموزش و پرورش منطقه فهمیده بودند. به هر حال سر و صدای قضیه خوابید. الان فکر میکنم احتمالا طرح خود مدیر بوده و در حقیقت یه جور دستمال بوده که با اعتراض والدین و معلمان قطع شد.
یادمه من خیلی کتاب میخواندم و توانستم توی مسابقه کتابخوانی مدرسه اول شوم. یکی از سوالات این بود که هفته وحدت را چه کسی نامگذاری کرد؟ که جوابش ایت ا... منتظری بود. سال بعد خیلی اتفاقها افتاده بود و ایت ا... منتظری برکنار شده بود. در مسابقات کتابخوانی ان سال من هم شرکت کردم ولی این دفعه دوم شدم. فهمیدم همان سوال چه کسی هفته وحدت را نامگذاری کرد را غلط جواب داده بودم چون جوابش شده بود امام خمینی! به مسوول امور تربیتی گفتم من خودم پارسال اول شدم. همین سوال هم امد ولی جوابش ایت ا... منتظری بود. بالاخره واقعا کی این هفته را نامگذاری کرد؟ گفت خوب در اصل طرح و پیشنهاد امام بود ولی اقای منتظری مطرح کرد. پس جواب صحیح امام خمینی است.
الان فکر میکنم همه ان شعارها و کارها غلط بود. این کارها نحوه فکر کردن و تحلیل را به ما یاد نمیدادند بلکه یک جور شتشوی مغزی بود. به نظر من شعار زنده باد و مرده باد چه برای رهبر چه شاه در مدارس غلط است. بچه ها شاد و پر جنب و جوش هستند و قاعدتا نباید توانایی تحلیل داشته باشند. نباید بذر کینه و تنفر را در دلهای انها کاشت.
آنتی اسلام - ایران - اهواز
وب سایتی را میشناسید که اسامی اعدامیهای بعد از انقلاب را داشته باشد؟
velayat - ایران - شیراز
وب سایتی را میشناسید که اسامی اعدامیها و زندانیان قبل از انقلاب را داشته باشد؟
|
شنبه 19 بهمن 1387 |
|