اعدام برای راننده پیکان آلبالویی به جرم تعرض به زنان

اعدام برای راننده پیکان آلبالویی به جرم تعرض به زنان

هیات عمومی دیوان عالی کشور مردی را که با لقب راننده پیکان آلبالویی شناخته می شود و متهم است به چندین زن تعرض کرده، مستحق مرگ دانست.

هیات عمومی دیوان عالی کشور مردی را که با لقب راننده پیکان آلبالویی شناخته می شود و متهم است به چندین زن تعرض کرده، مستحق مرگ دانست.

پرونده حبیب جوان 25 ساله از سال 83 به جریان افتاد و اولین شکایت از سوی دختر جوانی به اداره آگاهی ارائه شد. این دختر در شکایت خود گفت؛ من در نزدیکی پل سیدخندان منتظر تاکسی بودم که پیکان آلبالویی رنگی مقابل پایم توقف کرد. من هم به تصور اینکه مسافرکش است، سوار شدم. مقصد من تجریش بود اما کمی که جلوتر رفتیم راننده مسیرش را تغییر داد و به جای دیگری رفت.
اعتراض کردم و از او خواستم توقف کند اما توجهی نکرد و با سرعت به حرکتش ادامه داد تا اینکه به جنگل لویزان رسیدیم. مرد راننده بدون توجه به التماس هایم مرا مورد آزاد قرار داد و تهدید کرد اگر به پلیس شکایت کنم، بلای بدتری بر سرم خواهد آورد.
در حالی که پلیس شکایت دختر جوان را پیگیری می کرد، زنی به ماموران مراجعه کرد و مدعی شد راننده پیکان آلبالویی رنگی او را ربوده و قصد تعرض داشته اما وی توانسته از دست او فرار کند. این زن گفت؛ روز حادثه برای شرکت در یک میهمانی با آژانس تماس گرفتم و خودم جلوی در رفتم. چند دقیقه بعد یک پیکان آلبالویی رنگ جلوی پایم توقف کرد. من ابتدا پرسیدم از طرف آژانس آمده است و زمانی که راننده تایید کرد، سوار شدم. چند دقیقه بعد خواهرم تماس گرفت و گفت ماشینی از طرف آژانس آمده و منتظر من است.
وقتی از مرد راننده نامش را پرسیدم تا ماجرا را به آژانس اطلاع بدهم، او جوابی نداد ضمن اینکه با سرعت وارد اتوبان شد. وقتی به جنگل لویزان رسید و به داخل پیچید، من در ماشین را باز کردم و بیرون پریدم. مرد راننده هم به دنبالم دوید، اما وقتی توانستم خودم را به بزرگراه برسانم و از مردم کمک خواستم، وی فرار کرد. من فقط دو رقم سمت راست پلاک ماشین را حفظ کردم. دو رقم سمت راست پلاک سرنخ مهمی را در اختیار ماموران قرار داد و آنها با ردیابی شماره به دست آمده، 10 پیکان آلبالویی رنگ را در تهران شناسایی کردند و صاحبان آنها را مورد بازجویی قرار دادند و متوجه شدند مشخصات یکی از خودروها با آنچه دو زن شاکی عنوان کرده اند، همخوانی دارد. بنابراین صاحب پیکان به اداره آگاهی احضار شد.
این مرد ادعا کرد زمان وقوع حادثه ماشین او در تعمیرگاه بوده و نمی داند چه کسی خودرو را بیرون برده است.

" پلیس در ادامه تحقیقات خود کارگران تعمیرگاهی را که صاحب پیکان آلبالویی مدعی بود ماشینش در آنجا بوده، دستگیر کرد.... "

 دو زن شاکی از میان چندین نفر که به صف ایستاده بودند، جوانی چشم آبی به نام حبیب را که تعمیرکار پیکان موردنظر بود، شناسایی کردند. پسر جوان در بازجویی اتهام ربایش و تعرض به زنان را پذیرفت و گفت؛ مدتی بود پیکان آلبالویی را برای تعمیر به مغازه ما آورده بودند. در این مدت من به بهانه اینکه وضعیت فنی ماشین را بررسی کنم، سوار آن می شدم و به شهر می رفتم و به عنوان مسافرکش، زنان و دختران جوان را سوار می کردم و در جنگل لویزان مورد آزار و اذیت قرار می دادم. با درج خبر دستگیری راننده پیکان آلبالویی و چاپ عکس وی در روزنامه ها زنان دیگری هم به پلیس مراجعه کردند و مدعی شدند از سوی راننده پیکان آلبالویی مورد تعرض قرار گرفته اند.
در حالی که هفت زن از حبیب شکایت کرده بودند، پرونده برای تحقیقات بیشتر به شعبه 77 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد اما از آنجایی که حبیب موفق شده بود رضایت شکات را جلب کند، تنها یک نفر به عنوان شاکی در دادگاه حاضر شد.
حبیب در جلسه محاکمه در دفاع از خود مدعی شد دختر شاکی به ایجاد رابطه با او تمایل داشته است.
با توجه به انکار حبیب قضات شعبه 77 دادگاه کیفری استان تهران او را از اتهام تجاوز به عنف تبرئه و به پنج سال حبس محکوم کردند و پرونده وی به دیوان عالی کشور فرستاده شد اما پس از بررسی، حکم نقض شد و قضات دیوان آن را خلاف قانون تشخیص دادند.
در حالی که پرونده برای رسیدگی مجدد به شعبه 72 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شده بود، قضات این شعبه متوجه شدند حبیب پرونده دیگری در یک دادسرای عمومی داشته که در آن پرونده با وثیقه آزاد شده و مسوولان زندان متوجه اتهام دیگر وی در دادگاه کیفری استان تهران نشده اند.
بنابراین پرونده حبیب یک بار دیگر در اداره آگاهی به جریان افتاد و بعد از چندین ماه جست وجو پلیس موفق شد وی را در یک قرار صوری دستگیر کند و بار دیگر این مرد در شعبه 72 دادگاه کیفری استان تهران مورد محاکمه قرار گرفت و این بار هم تبرئه شد و پرونده برای بار دوم روی میز قضات شعبه 33 دیوان عالی کشور قرار گرفت و باز هم دیوان حکم را نقض کرد.
با توجه به اصرار دیوان بر نقض حکم و پافشاری دادگاه کیفری بر تبرئه متهم، هیات عمومی دیوان عالی کشور برای تعیین تکلیف پرونده حبیب تشکیل جلسه داد.
در این جلسه که به ریاست آیت الله مفید رئیس دیوان عالی کشور برگزار شد و 50 قاضی دیوان عالی کشور بعد از بررسی دقیق پرونده و چندین ساعت بحث و بررسی اعلام کردند هیچ مدرکی دال بر اینکه این زن با پای خود به جنگل لویزان رفته باشد، وجود ندارد ضمن اینکه بررسی زندگی شاکیان نشان می دهد آنها همگی افرادی بااخلاق و سالم هستند بنابراین نمی توان پذیرفت آنها همگی بدون اعتراض تسلیم حبیب شده اند.
به این ترتیب جرم این مرد تجاوز به عنف است که پس از این جلسه هیات عمومی پرونده را برای صدور حکم اعدام به دادگاه کیفری استان تهران بازگرداند.

غروب - امارات - دبی
کشوری مثل ایران که قانون دران وجود نداره همینه اخه خنگها نمیتونید فقط از ماشینهای مخصوص تاکسی رانی استفاده کنید فقط سو ار ماشینهای تاکسی بشید نه هر ماشینی جلوی پایتان ایستاد یالله یا علی میکنید وسوار میشید حقتونه...
جمعه 11 بهمن 1387

neda5 - امارات - دبی
اما از آنجایی که حبیب موفق شده بود رضایت شکات را جلب کند، تنها یک نفر به عنوان شاکی در دادگاه حاضر شد؟؟؟؟؟؟ ببخشیییییددد؟؟ یعنی چی اونوقت؟
جمعه 11 بهمن 1387

koochegard - امارات - دبی
دوست عزیز فکر نمیکنید ممکن بود به جای پیکان آلبالویی یک تاکسی به این تعمیر گاه برده میشد . پس ماشین زیاد مهم نیست باید ببینید این عقده هاو بد اخلاقیهای اجتماع از کجا ناشی میشه .......؟؟؟
جمعه 11 بهمن 1387

sogol21 - یونان - یوانینا
غروب - امارات - دبی
فکر کنم شما مدت زیادی است به ایران سفر نکرده اید. تاکسی رانی تهران فقط تعداد محدودی تاکسی در اختیار دارد که این تعداد پاسخگوی جمعیت تهران نیست و از ان جایی که تاکسی رانی دچار هرج و مرج است و از طرف دیگر به دلیل مشکلات مالی که گریبان گیر خیلی از افراد است , مردم فرسوده ترین اتومبیل هایشان را هم برای مسافر کشی از خانه خارج می کنند و با توجه به زندگی ماشینی و سرشار از ترافیک حوصله ی منتظرماندن در ایستگاه ها را ندارند و اگر هم حوصله هم داشته باشند از تاکسی بدون سرنشین و به قول معروف خالی خبری نیست.
این نمونه ی است از مشکلاتی است که خانم ها و دختران ایرانی هر روز با ان دست به گریباننىد.
جمعه 11 بهمن 1387

panjere - سو عد - گو تنبر گ
شیطان در جسم ادما اعدام کمه باید زجر بکشه تا بفهمه زنها تو اون موقعییت جی کشیدن.......
جمعه 11 بهمن 1387

man iraniam - هندوستان - بنگلور
ماکه قاضی نیستیم که بگیم اعدام حقشه یا نه ولی یاد اونا یارو خفاش شب که می افتم فکرکنم بهتره که حق این اقا را همین الان بگذارن کف دستش . در ثانی اگه یکی خودش بخواد با این اقا بره بیرون تو جنگل که نمی ره .
شنبه 12 بهمن 1387

sarab22 - المان - دوسلدورف
احتمالا پارتی داشته که چندبار تبرئه شده بود کسی با این جرم بره دادگاه خدا بدادش برسه . میگم راستی زارعی و همدان و حاج توسیرگان چی شدند؟ اسلام را بخطر نیاندازید
شنبه 12 بهمن 1387

jamshid_64 - ایران - تهران
غروب - امارات - دبی... ببین دو روزه رفتی آن طرف آب جوگیر نشو ...دراینکه تو ایران کمبودهایی هست شک نکن ولی این اتقاق در همه جای دنیا پیش می آید حال تو ماشین مسافر کشی نباشه هرجایی می تواند این اتفاق بیافتد حتی تو امارت هم دراخبار بسیار شنیده شده یادته یه عرب یه دختر روس را چند ماه دزدیده بود و با دوستاش بهش تجاوز می کرد؟ یا در آمریکا فلان شخص به چند دختر بچه تجاوز کرده بود ؟ لطفا خواستی اظهار فضل کنی یه کم بیشتر فکر کن... که چرت و پرت ننویسی
شنبه 12 بهمن 1387

girnadeh - استرالیا - ملبورن
غروب - امارات - دبی
میگم رفتی اونجا خوبه هنوز فارسی یادته !!!
شنبه 12 بهمن 1387

odin - بلژیک - انتورپن
neda5 - امارات - دبی
یعنی احتمالا این هم مثل جنایتکار اصلی در پرونده تجاوز بکودکان پاکدشت باباش یا ننه اش از انصار و بسیج و سپاه هستن یا مرید مصباح یزدی. در نتیجه شکایت یکنفر هم که در اسلام مهم نیست.مخصوصا که شاکی زن هم باشه. عزیز جان مملکت دست امثال حبیبه به نوشته هاشون تو اینجا نگاه کن.یکبار از مظلوم دفاع نمیکنن.
شنبه 12 بهمن 1387

aftab1381 - ایران - تهران
اعدام هم برای این کثافت کمه
دوشنبه 14 بهمن 1387

sayna_a_2006 - ایران - سربندر
غروب - امارات - دبی
تا دیروز دوچرخه گیرت نمیومد سوار بشی امروز برامون صاحب نظر شدی و از قانون وقانونگذار صحبت میکنی که تاکسی وجود نداره وکولر دار نیست واله بله جیمبله. حد اقل گذشته خودت رو فراموش نکن . قبلا تو هم توی این ماشینها سوار می شدی. شاید هم بجای ماشین با گاری این ور و تونور می رفتی. حالت خوب نیست مثل اینکه.
سه‌شنبه 15 بهمن 1387

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.