حاشیه های کودکان حاشیه

حاشیه های کودکان حاشیه

«شوهرم بچم رو توی خماری کوبید به دیوار، بچم داره می میره» اعظم که کنار تخت کودکی 6 ماهه در یکی از بیمارستان های مرکز شهر مشهد ایستاده است این را می گوید؛ صورت کوچک بلقیس کبود شده و قسمتی از سرش باندپیچی است. گریه نمی کند اما گاهی اوقات صدای خس خسی از گلویش بلند می شود. اعظم نگران این است که ساعت هاست بلقیس شیر نخورده و انگار نمی تواند سینه مادرش را در دهان بگیرد. هرچند این مساله تنها نگرانی اش نیست، «چطوری خرج بیمارستان رو بدم؟ اون ممد نامرد از دیروز که بچه رو کوبیده به دیوار از ترس اینکه بگیرنش و برگردوننش عراق خودش رو گم و گور کرده. اگه دیگه هیچ وقت برنگرده چی کار کنم؟ کی می خواد خرج من و بچم رو بده.»

با گوشه چادر اشکش را پاک می کند؛ «بابام من رو به زور به اون داد. می گفت؛ جوون سالمیه، اهل کار و زندگیه. عراقی بودن که عیب نیست. الان همه آرزوشونه برن پابوس امام حسین... اصلاً بهتر که نریم محضر و بی خود 20 ، 30 تومان پول محضردار بدیم. تو حرم شرعیتون می کنیم، شگون هم داره.»

هق هقش بالا می گیرد؛ «می دونستم همش به خاطر اون 700 هزار تومانی بود که شیربها گرفت. اینم نتیجش. حالام اگه من رو ول کنه و بره، بابام من رو زیر کتک می کشه. به خدا حتی توی حیاط خونش هم رام نمیده.» خودش می گوید؛ 16ساله است اما صورتش 13 ، 14 سال بیشتر نشان نمی دهد. نه اینکه جوان مانده باشد، ظاهرش خیلی کودک تر و کوچک تر از دختری 16ساله است. خانه پدری اش در یکی از محله های حاشیه یی مشهد واقع شده است؛ محله یی که پر است از خانه های خشتی 30-20 متری؛ خانه هایی که در هر کدام خانواده یی 10 ،12 نفره زندگی می کنند. از میان کوچه های خاکی و همیشه شلوغ، جوی کوچک یا فاضلاب رد می شود و همین جوی هم تنها وسیله بازی و شیطنت های بچه های قد و نیم قدی است که با لباس های خاکی و وصله دار از فشار دیوار های خانه می گریزند و سر از کوچه درمی آورند و بی خیال از سمفونی پر از درد حاشیه نشینی با توپ پلاستیکی شان از این سوی جوی به آن سو می پرند. این همان حاشیه یی است که هنوز هم بر سر رقم واقعی ساکنانش جدال است؛ هرچند به گفته تهمینه شکیب رئیس سازمان بهزیستی خراسان رضوی نزدیک به 750 هزار نفر را در خود جای داده است که این رقم دو برابر میانگین کشوری حاشیه نشین است. شکیب از افزایش زاغه نشینی در مشهد اظهار نگرانی می کند و حاشیه نشینی را زمینه بروز بسیاری از آسیب های اجتماعی می داند همان طور که دکتر قادری معاون سابق اجتماعی بهزیستی خراسان رضوی و استاد دانشگاه می گوید؛ «برآیند فقر اقتصادی و اجتماعی چیزی جز آسیب های اجتماعی نیست.» قادری تاکید می کند؛ «کودک حاشیه نشین از بدو تولد تا لحظه مرگ با بحران هایی مثل فقر، اعتیاد، بزه، فساد، کودک آزاری، کار اجباری، ازدواج اجباری و از سویی نبود امکانات رفاهی و آموزشی از جمله کمبود مدرسه، بیمارستان، آب و غذای سالم و مشکلات روانی همچون طرد و تحقیر و محرومیت مواجه است و تمام اینها همان قدر که به خود او آسیب می رساند راه را برای آسیب رساندن او به جامعه نیز هموار می کند.»

علیرضا 3 ،4 ساله که مدتی در یکی از مراکز کاهش آسیب اعتیاد به همراه پدرش زندگی می کرد آیینه تمام نمای تاثیر زندگی حاشیه نشینی بر زندگی و آینده کودکان آن است. مادر علیرضا چند ماه پیشتر همسر معتاد و پسر کوچکش را ترک کرده بود و پدر هم که تحت فشار مضاعفی قرار گرفته بود، داروی بی تابی های کودکش را کمی مواد یافته بود و هر بار که علیرضا به هر دلیلی گریه می کرد، اندکی تریاک به خوردش می داد و همین مصرف اندک اندک مواد، کار او را هم مانند پدرش به اعتیاد و از آنجا هم به مرکز کاهش آسیب کشانده بود. علیرضا با آن چشمان معصوم و زیبا که در حال ترک کمی هم گود افتاده می گوید؛ «دوست دارم وقتی من و بابا خوب شدیم، مامان بیاد پیشمون و همگی با هم آشتی کنیم. به بابا میگم هر روز بیاد از مرکز عدسی بگیره که دیگه سر غذا نداشتن دعواشون نشه.» البته ماجرای علیرضا که فقر فرهنگی و اقتصادی خانواده اش گریبانش را می گیرد یک سوی سکه است و روی دیگر این سکه کودکانی هستند که سرانجام به علت گرفتار شدن در دام باندهای خلافکاری، مسیرشان به کانون های اصلاح و تربیت و زندان می افتد. محمد هشت ساله که در یکی دیگر از محله های حاشیه یی مشهد زندگی می کند، دستفروش است. خودش می گوید دستمال کاغذی و فال و دعا و آدامس و هر چیز دیگری که به تورش بخورد می فروشد. بزرگ تر از سنش حرف می زند همچون مردی بزرگ با مسوولیت های فراوان، به تحلیل شرایط خودش می پردازد و در تمام جملاتش هم از ضمیر جمع استفاده می کند؛ «بابامون معتاده. مادرمون اونقدر کار کرده که دیگه نه کمر مونده براش و نه گردن و الان دیگه تقریباً علیل شده. زن بابامون هم کلفتی می کنه و به زور خرج شکم خودش و داداش شیریمون رو درمیاره. از ما هشت تا بچه هم فقط پنج تامون می تونیم کار کنیم. پنج نفری باید شکم 10 نفر رو سیر کنیم.» آب دهنش را قورت می دهد و سرش را تندتند می خاراند؛ «یه بار یه بابایی بهمون دو هزار تومان پول داد که یه بسته یی رو بدیم به یه آقای دیگه چند تا چهارراه اونور تر. فکر کنم مواد بود. ولی ما که کاری به این چیزاش نداشتیم. به جاش با دو هزار تومان کلی غذا مذا خریدیم بردیم خونه.» وقتی بحث به درس و مدرسه می رسد با خشمی غیرقابل پیش بینی می گوید؛ «بریم مدرسه که بابا و ننمون از گشنگی بمیرن؟ خرج شکم خواهر و برادر کوچیک ترمون رو تو میدی؟ بابامون میگه اگه ما کار نکنیم ممکن خواهرمون به راه بد بره. اون وقت تو جواب آبرومون رو میدی؟»

دکتر قادری در این باره می گوید؛ به رغم اینکه کار کودکان زیر 14 سال غیرقانونی است، اما وقتی وارد زندگی این کودکان می شویم و بحران های مالی را که خانواده های آنان با آن مواجهند، مشاهده می کنیم، دیگر نمی توانیم به سادگی از سن قانونی کار کردن صحبت کنیم و راه حل منطقی تر این است که تبعات منفی کار کردن کودکان حاشیه نشین را کاهش دهیم. قادری اولین اولویت اصلاح شرایط این کودکان را مهیا کردن فرصت تحصیل و اشتغال به صورت همزمان و ایجاد زمان های فراغت برای حضور در کنار خانواده هایشان می داند. حال اگر از این ماجرا بگذریم باز هم اتفاقاتی که برای اعظم افتاد و در ازای 700 هزار تومان به عقد اجباری با مردی عراقی درآمد، هم چندان کم اهمیت تر از آن نیست. ازدواج های اجباری که دختران کم سن و سال در آن نه تنها هیچ حق و اختیاری ندارند که با کوچک ترین ابراز مخالفتی هم مورد تنبیه های سختی قرار می گیرند و عملاً جز تن دادن به فرمان پدرشان هیچ راه گریزی نمی یابند. از سوی دیگر این ازدواج های اجباری کودکان، تبعات دیگری را برای فرزندان آنها نیز به وجود می آورد.

بسیاری از این ازدواج ها به خاطر تابعیت غیرایرانی پدر به صورت غیرقانونی، اما شرعی صورت می گیرد و همین امر منجر به شناسنامه نداشتن و عدم تابعیت ایرانی برای کودکان حاصل از این ازدواج می شود که از رفتن به مدرسه و تحصیل هم محروم می شوند. این در حالی است که بر اساس اصول 19 و 20 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و ماده 10 اهداف و وظایف آموزش و پرورش کشور، تحصیل رایگان حق تمامی کودکانی است که در یک کشور زندگی می کنند. جواد آرین منش نماینده مردم مشهد در مجلس هفتم در این باره می گوید؛ «کودکانی که تا قبل از سال 87 از مادری ایرانی و پدری غیرایرانی متولد شده اند می توانند از مزایای زندگی در ایران تا 18سالگی استفاده کنند و پس از 18سالگی هم به دلخواه خود تابعیت مادر یا پدر را بپذیرند، اما زهره ارزنی حقوقدان با اشاره به این مطلب که روند ازدواج ها غیرقانونی و اما شرعی در حاشیه شهر ها متوقف نشده است و پس از سال 87 هم کودکان زیادی که ثمره این ازدواج ها هستند دوباره با مشکل تحصیل و اقامت و... مواجه خواهند شد، این مصوبه را غیرعملی می خواند. آرین منش نیز در پاسخ به این اظهارنظر تصریح می کند؛ «زنی که با فردی غیرایرانی و به صورت غیرقانونی ازدواج می کند باید تبعات این ازدواج نادرست از جمله عدم تابعیت ایرانی فرزند و به تبع آن محرومیت از حقوق شهروندی کودکش را بپذیرد.»

اگرچه آرین منش ادعا می کند که این ازدواج های اجباری به شکل ملموسی کاهش یافته است و دیگر کسی دختر کوچکش را به کسی که نشناسد نمی فروشد، ارزنی این ادعا را پاک کردن صورت مساله می داند و با اشاره به آمار کودکانی که حاصل همین ازدواج ها و درصدد اخذ تابعیت ایرانی و سند هویتی برای خود هستند، قید زمانی تا ابتدای سال 87 را برای مصوبه یی که در آن سرنوشت کودکان زیادی را تحت الشعاع قرار می دهد، نادرست می داند. ارزنی یکی از راه های کم هزینه یی را که برای کاهش تبعات حاشیه نشینی برای کودکان وجود دارد استفاده از نیروهای مردمی و به خصوص سازمان های غیردولتی (NGOها) می داند. این در حالی است که به گفته برخی از اعضای این NGO ها، بسیاری از آنان برای فعالیت های خود با محدودیت های فراوانی مواجه هستند.

اگرچه محمدی زاده استاندار خراسان رضوی به بحرانی بودن وضعیت حاشیه نشینان واقف است و رسیدگی به وضعیت حاشیه نشینان را بسیار مهم می داند و از اینکه آمار حاشیه نشینان مشهد به اندازه کل جمعیت استان خراسان جنوبی است اظهار تاسف می کند. به گزارش مهر رئیس جمهور هم در بازدیدی که از منطقه تبادکان مشهد داشته اعلام آمادگی کرده است که مشکلات مناطق حاشیه نشین مشهد را با سرعت و دقت حل می کند ولی هنوز مشکلی از اعظم، محمد، علیرضا و ده ها کودک حاشیه نشین دیگر که با مشقات حاشیه نشینی دست و پنجه نرم می کنند، حل نشده است. مادر کوچولوی بلقیس می گوید؛ «کاش بلقیس مرده بود به جای اینکه مجبور به زندگی توی این نکبت باشه...»

velayat - ایران - شیراز
پدر اعتیاد بسوزد که بیشتر مشکلات مردم از این لعنتی است. به این بیچاره ها هم هر چی کمک کنن میرن خرج دود و دم می کنن.
راستی یه سؤال دارم. کسی می دونه بعد از اشغال افغانستان توسط آمریکا کشت خشخاش چند برابر شده؟ آیا این از مزایای آزادی و دموکراسی محسوب میشه؟ ممنون میشم جواب بدین.
یکشنبه 6 بهمن 1387

jakopo - ایتالیا - میلان
خاک بر سر اون پدر...خاک بر سر رژیم اسلامی
یکشنبه 6 بهمن 1387

dastopaaa - روسیه - مسکو
velayat - ایران - شیراز
در ایران روزانه صدها تن مواد مخدر مصرف میشه.فکر میکنی این مقدار توسط قاچاقچی و تو ساک وارد کشور میشه؟وچطوری پولش جابجا می شود.دست همین رژیم تو کاره
یکشنبه 6 بهمن 1387

a_bamdad - ایران - تهران
به ما چه؟!!!!همچین میگه انگار هواپیماهای رژیم جنایتکار صهیونیستی با بمب فسفری زدنش؟ما الان درد کودکان غزه رو داریم وقتمون رو با بچه های ایران نگیر!!!!مگه نمیدونی اینجا ایران نیست.اینجا اسمش شده فدراسیون غزه-جنوب لبنان!!!!
یکشنبه 6 بهمن 1387

yaas - ایران - تهران
خداوندا...!
خداوندا...!
اگر روزی بشر گردی و از عرشت به زیر آیی
لباس فقر پوشی و
غرورت را برای
تکه نانی
بریزی زیر پای نامردی
زمین وآسمان را کفر میگویی....
نمی گویی؟؟؟؟؟؟؟
یکشنبه 6 بهمن 1387

rabi - ایران - تهران
زنده باد ... ناراحت شدم هر چند امثال اینها رو از نزدیک دیدم من چند باری برای کار به دوغارون که مرز گمرکی با افغانستانه رفته ام یادم می یاد یک بار در مسیر ماشین خراب شد نزدیک تایباد خانواده ای دیدم که از ستاد مزخرف امام مل..ن یک کیسه ارد می گرفتن یک خانواد هفت نفره مرد خانواده کلی از ستاد خمینی م... تشکر کرد دلم براش خیلی سوخت فکرش جوری بود که با یک کیسه ارد می شد خرید. فکر می کرد تمام زندگی همین یک کیسه ارده فکر می کرد که بهش دارن لطف می کنن اگر نظام ... اسلامی نباشه زن بچه اش نونی نخواهند داشت همچی رو از دید نظام متحجر اسلامی درست می دونست من یک جا ایستاد بودم و نگاه می کردم امثال این خانواده رو زیاد دیده بودم لباسهای کهنه زن و بچه هایی که یک گوشه منتظر پدر بودن من زیاد اهمیت نمی دم ولی در ان روز اشتهای غذا خودن نداشتم خیلی ناراحت بودم چرا این خانواده نباید درست زندگی کنن مگه ما نفت نداریم مگه ما ایرانی نیستیم مگه ما غیرت نداریم باور نمی کنم این بچه های ان خانواده بهتر از پدر و مادر خودشان زندگی کنن . زنده باد عدالت
یکشنبه 6 بهمن 1387

KAAMEL - ارمنستان - ایروان
اگر از شرایط زندگی خود راضی نیستید و یا اگر فکر می کنید همه چیز بر وفق مراد شما نیست بهتر است نگاهی به متن زیر بیندازیدبه نکته‌هاى زیر توجه کنید:
اگر امروز صبح سالم از خواب برخاستید، قدر سلامتى خود را بدانید زیرا یک میلیون نفر تا یک هفته دیگر زنده نخواهند بود.
اگر تاکنون از آسیب‌هاى جنگ، تنهایى در سلول زندان، عذاب شکنجه، یا گرسنگى در امان بوده‌اید،
وضعیت شما از وضعیت 500 میلیون نفر در دنیا بهتر است.
اگر می‌توانید بدون ترس از زندانى شدن یا مرگ، وارد مسجد (یا کلیسا) شوید،
وضع شما از ٣ میلیون نفر در دنیا بهتر است.
اگر در یخچال شما خوراکى و غذا وجود دارد،
اگر کفش و لباس دارید،
اگر تختخواب و سرپناهى دارید،
در این صورت شما از ٧٥٪ مردم جهان ثروتمندتر هستید.
اگر در بانکى حساب دارید، و اگر در جیب‌تان پول دارید،
شما به ٨٪ مردم دنیا که چنین شرایطى دارند تعلّق دارید.
اگر شما این نوشته را می‌خوانید، از سه خوشبختى بهره‌مند هستید:
1- یک کسى به فکر شما بوده است.
2- شما به 200 میلیون نفرى که قادر به خواندن نیستند تعلّق ندارید.
3- و ... شما جزو ١٪ از مردم دنیا هستید که کامپیوتر دارند.
به قول یکنفر:
طورى کار کنید که انگار نیازى به پول ندارید،
طورى عشق بورزید که انگار هرگز آزرده خاطر نشده‌اید،
طورى آواز بخوانید که انگار هیچکس صداى شما را نمی‌شنود،
و بالاخره طورى زندگى کنید که انگار زمین، بهشت است.
وهمیشه خدا را شکر کنید
یکشنبه 6 بهمن 1387

arazel - انگلستان - میدلزبرو
شبی مست رفتم اندر ویرانه ای ناگهان چشمم بیافتاد اندر خانه ای نرم نرمک پیش رفتم در کنار پنجره تا که دیدم صحنه ی دیوانه ای پیرمردی کور و فلج درگوشه ای مادری مات و پریشان همچنان پروانه ای پسرک از سوز سرما میزند دندان به هم دختری مشغول عیش و نوش با بیگانه ای پس از ان سوگند خوردم مست نروم بر در خانه ای تا که بینم دختری عفت فروشد بهر نان خانه ای
یکشنبه 6 بهمن 1387

reza74 - کانادا - تورنتو
با تشکیل ستاد بازسازى براى کمک به مردم فلسطین
ایران ۱۰۰۰ خانه، ۱۰ مدرسه و یک بیمارستان در غزه مى سازد
در این جلسه مقرر شد به کمک مردم مسلمان و انقلابى ایران با هدایت دولت جمهورى اسلامى، این ستاد در اولین فرصت نسبت به ساخت و تجهیز تعداد یک هزار باب واحد مسکونى، ۱۰ باب مدرسه، پنج باب مسجد، بازسازى ۵۰۰ واحد تجارى و خدماتى، بازسازى و تجهیز یک واحد بیمارستانى، بازسازى و تجهیز یک واحد دانشگاهى اقدام کند. همچنین مقرر شد ترتیبى اتخاذ شود تا تعداد چهار هزار نفر از مجروحان این تجاوز ظالمانه، درمان شوند. کمک به تمامى خانواده هاى شهداى نبرد ۲۲ روزه و جانبازان آن و تحت پوشش قرار دادن ایتام و آسیب دیدگان و کمک به بازسازى زیرساخت هاى شهرى از دیگر برنامه هاى ستاد بازسازى غزه است.
یکشنبه 6 بهمن 1387

farzande koroshe kabir - ایران - تهران
(بابامون معتاده. مادرمون اونقدر کار کرده که دیگه نه کمر مونده براش و نه گردن و الان دیگه تقریباً علیل شده. زن بابامون هم کلفتی می کنه و به زور خرج شکم خودش و داداش شیریمون رو درمیاره)
عجیببه. این مرتیکه با این وضعش چه طور رفته برای هوس بازیش دو تا زن گرفته؟ حالا زنش هم مریض که باشه دلیلی نمیشه این کاررو بکنه؟
ردر مملکتی که سران اون به فکر بیگانه ها هستند نه ملت خودشون. ما باید فکر خودمون باشیم و اینقدر بچه نیاریم که از پس زندگیشون برنیایم. یک بچه برای هرخانواده ای بس است. موندم که چرا اینطور آدمها یه عالم بچه دارند؟
یکشنبه 6 بهمن 1387

saraee - ایران - اهواز
با تشکیل ستاد بازسازى براى کمک به مردم فلسطین

ایران ۱۰۰۰ خانه، ۱۰ مدرسه و یک بیمارستان در غزه مى سازد!!!!!!!

این کامنت هم البته به نظر بعضی کم خردها که ایرانی هم نیستن! هیچ ربطی به این خبر نداره... چون اصولا همه مردم دنیا اعم از عراقی ( مثلا Surrender - دانمارک - شیلند ) و غیر عراقی و اهل هرجای دنیا جز ایران باید درباره ایران و ایرانی و پول ایران و قوانین ایران و تاریخ ایران و نوع حکومت ایران و هرچیز متعلق به ایران نظر بدن و بنده به عنوان یک ایرانی نباید از حق خودم دفاع کنم و گرنه جز انسانهای بی ادب روزگار محسوب میشم.
یکشنبه 6 بهمن 1387

sara25 - ایران - ایران
آیا می دانید که ثروت ایرانیها چقدر است ؟
سلام عرض شد!

ایرانیان فقیرتر و ثروتمندتر شده اند. از فقر ایرانی زیاد می شنویم، اما در زیر به بیان نمونه هایی از «ثروت ایرانی» می پردازیم:
الف) مردم ایران به اندازه مردم کانادا، هلند و بلژیک ساعت سوئیسی میخرند.
ایرانیان در مرداد ماه امسال 5 میلیارد تومان ساعت سوئیسی خریدند. این رقم تقریبا معادل خرید مردم کشورهای کانادا، هلند و بلژیک بوده. (رقم خرید ایرانیان نسبت به دو سال گذشته 350 درصد رشد داشته که بالاترین میزان رشد در بین تمامی کشورها بوده.)
این آمار رسمی اتحادیه ساعت سازان سوئیسی از صادرات اونهاست با توجه به اینکه واردکنندگان ما معمولا به اسم دیگری به جز ایران تجارت می کنند، آمار واقعی قطعا بالاتر این حرفهاست.
اما شاید فقط ما ساعت سوئیسی دوست داریم و مردم کانادا، هلند و بلژیک اصلا به ساعت سوئیسی علاقه ای ندارند؟ به آمار 2006 نگاه می کنیم: تا همین دو سال پیش مردم کانادا و هلند 6 برابر ما و مردم بلژیک 4 برابر ما ساعت سوئیسی می خریدند.
ب) مردم ایران هر روز 6.5 میلیارد تومان خودرو خارجی می خرند
در خیابونهای تهران ماشینهای مدل بالا زیاد می بینید. اما واقعا مردم ایران چه قدر پول برای ماشین خارجی خرج می کنند؟
آمار رسمی می گه در پنج ماه اول امسال ارزش ماشینهای وارداتی 528 میلیون دلار بوده. یادتون نره که تقریبا به اندازه ارزش ماشین عوارض تعلق می گیره... پس یعنی مردم ایران 528 + 528 میلیون دلار یا 1 تریلیون تومان در پنج ماه پول برای خودرو خارجی داده اند! یک تریلیون تومان! (بعد از میلیارد به فارسی می شه تریلیون!)
یک تریلیون تومان در پنج ماه یعنی روزی 6.5 میلیارد تومان! (برای اینکه ببینیم 6.5 میلیارد تومان درروز یعنی چی، حقوق متوسط یک فارغ التحصیل خوب یا کارمند متوسط را 700 هزار تومان در ماه یا 23000 تومان در روز در نظر بگیرید. وقتی 6.5 میلیارد را بر 23000 تقسیم می کنید به عدد 282000 می رسید. یعنی مردم ایران می تونند با پولی که در "یک روز" برای ماشینهای خارجی خودشان می پردازند حقوق روزانه 282 هزار نفر را پرداخت کنند!)
هدف این نوشته را اشتباه نگیرید. بقول یکی از دوستان تعداد زیادی از اون خریداران ماشینهای خارجی، دهها کارگاه و کارخانه تولیدی دارند و تعداد زیادی شکم را سیر می کنند. دولت بسیار محترم هم حتی در همین روش کاملا اشتباه عوارض صد در صد (به جای بازار آزاد) در تئوری داره نصف این مبلغ را خرج مردم ضعیفترمی کنه.
ج) مغازه های دو میلیارد تومانی
می دونید قیمت یک مغازه شش متری در بازار طلافروشهای تهران چنده؟ به نوشته روزنامه دنیای اقتصاد: یک میلیارد و 800 میلیون تومان. می دونید اوباما برای اون تبلیغ معروف تلویزیونیش چه قدر خرج کرد؟ 5 میلیون دلار. یعنی فقط دو تا از بازاریهای تهران می تونند با فروش مغازه های خودشون مثل اوباما 30 دقیقه تبلیغ در بهترین ساعت هر چهار تلویزیون معروف امریکا (NBC, CBS, Fox , Univision) پخش کنند!
یا یک جور دیگه نگاه کنید: درآمد رافائل نادال بهترین بازیکن تنیس باز جهان در سال 2008 بعد از بازی در دهها تورنمنت بوده 6.5 میلیون دلار. یعنی بهترین بازیکن تنیس باز جهان اگر در تهران زندگی می کرد با کل درآمد امسالش نمی تونست مغازه ای بزرگتر از 22 متر در بازار تهران بخره!
ثروت ایرانی پدیده ای جدید است و هنوز کمتر در موردش صحبت می شه. ثروت ایرانی خیلی چیزها را تغییر خواهد داد. در دولت. در بیرون دولت. در مردم. در روابطشون. مثلا اگر یک تاجر باشی بازار عجیب و جدیدی برای محصولاتت به وجود اومده. ثروتمند ایرانی هم مثل همه ثروتمندان به سواچ و مرسدس و آرمانی و لویی ویتان و رولکس و ورساچی علاقمند است. (می دونستید حتی سایتی فارسی داریم که خیلی جدی دستبند برلیان شش میلیون تومانی آنلاین می فروشه؟)

نکته پایانی اینکه به نظر می رسه ‌ ثروت ایرانی خیلی چیزها را تغییر بده. خودتون را برای این تغییرات آماده کنید...
یکشنبه 6 بهمن 1387

Black Chador - امزیکا - ولدن
چطوری خرج بیمارستان رو بدم؟
بهتره بری غزه و به این اخودهای خونخوار بگی که فلستینی هستی و اسرائیلی ها بچه رو زدن.
یکشنبه 6 بهمن 1387

farshad711 - آمریکا - سندیگو
خیلی‌‌ها از این مشکلات دارن و این هم بخاطر طرز فکر خانواده هاست.اگر گفته‌های این خانم درست باشه،،،من واقعا متاسفم برای چنین افرادی
یکشنبه 6 بهمن 1387

parang - سوید - سوندسوال
yaas - ایران - تهران
خیلی به دلم نشست.مرسی
یکشنبه 6 بهمن 1387

Black Chador - امزیکا - ولدن
velayat - ایران - شیراز
اشغال افغانستان بدست یک ادم مزخرف بود و با کمک اخوندهای مزخرف توی ایران. من هم یه سوال از تو دارم. اگر مواد مخدر در اسلام حرامه چرا تعداد معتادان در ایران بعد از انقلاب اسلامی اینقدر زیاد شده؟
دوشنبه 7 بهمن 1387

barany - بریستول - انگلیس
امیدوارم ناراحت نشوید ما زنان ایرانی داخل ایران عادت کردیم از مرد بترسیم چون در ایران قانون تمام حق را به مرد می دهد اگر این بچه بمیره با پدرش هیچ کاری ندارند مادر شوهر یک نفرمیگفت کتک شوهر وپدر گل است البته برای عروس ولی خدا دخترش را گلباران کرد توسط اقا دامادشان
دوشنبه 7 بهمن 1387

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.