شنبه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۷ - ۱۰ می ۲۰۰۸
دستفروش متهم به قتل، مجنون یا جنایتکار
مرد دستفروشی که متهم است یک دستفروش دیگر را به قتل رسانده در جلسه دادگاه نتوانست به سوالات قضات پاسخ دهد و وکیل دادگستری ادعا کرد این مرد بیمار روانی است.
به گزارش خبرنگار ما در ابتدای جلسه محاکمه محمد شادابی نماینده دادستان تهران در برابر قضات حاضر شد و در توضیح کیفرخواست گفت؛ هفت فروردین ماه سال جاری گزارش یک فقره درگیری در عوارضی اتوبان ساوه- تهران به ماموران پلیس 110 داده شد. ماموران بعد از حضور در محل دریافتند دعوا بین دو گروه
دستفروش رخ داده است و برادران چاغاله فروش با دو مرد وانت سوار که نوشابه و کیک می فروختند درگیر شده و یکی از آنها به نام علی که متهم حاضر در دادگاه است با ضربه سنگ، مرد وانت سوار به نام محمدحسین را به قتل رسانده است. پس از شرح ماجرا توسط نماینده دادستان اولیای دم مقتول در جایگاه حاضر شدند و برای متهم تقاضای حکم قصاص کردند و سپس شش شاهد پرونده یک به یک مشاهدات خود را توضیح دادند. یکی از شاهدان که در دعوا نیز شرکت داشت، گفت؛ من و محمدحسین برای فروش نوشابه به عوارضی اتوبان ساوه- تهران رفته بودیم. علی و برادرانش به ما گفتند نباید در اینجا باشید و هر چه زودتر بروید. ما فاصله زیادی از آنها داشتیم و اجناسی هم که می فروختیم، فرق داشت. درگیری لفظی بین ما اتفاق افتاد. علی و برادرانش شروع به پرتاب سنگ به من کردند، علاوه بر اینکه به پلیس اطلاع دادم، با دوستانم هم تماس گرفتم و خواستم به کمک ما بیایند، در همین حین متوجه شدم سنگی به سر محمدحسین برخورد کرده و او روی زمین افتاده است. من به سرعت اورژانس را خبر کردم، آنها گفتند هنوز زنده است اما زمانی که به بیمارستان رسید، فوت شد.
سپس برادر متهم که او نیز به عنوان شاهد صحبت کرد، گفت؛ این ما نبودیم که سنگ پرتاب می کردیم بلکه دوستان مقتول به ما حمله کردند. من صحنه پرتاب سنگ توسط برادرم را ندیدم و زمانی وارد دعوا شدم که مهاجمان برادر دیگرم به نام طاهر را به شدت کتک زده و عینکش را شکسته بودند. طاهر چشمانش بسیار ضعیف است و من از ترس اینکه مبادا تصادف کند به سمتش رفتم و یکدفعه متوجه سنگ پرانی شدم.
در ادامه متهم در جایگاه قرار گرفت. وی اتهام قتل را پذیرفت اما نتوانست جزئیات آن را توضیح دهد و با جواب های نامربوط به سوالات قاضی عزیزمحمدی مدعی شد نمی داند مقتول را با چه وسیله یی کشته است.
سپس وکیل مدافع متهم در جایگاه حاضر شد و گفت؛ موکل من مبتلا به بیماری اسکیزوفرنیا است و به همین خاطر هم مدتی بستری شده و تحت مداوا قرار گرفته است. وی ادامه داد؛ پزشکی قانونی کمیسیون تخصصی در این زمینه تشکیل نداده و به همین خاطر هم در نظریه آمده او سالم است اما وی حتی نمی تواند در دادگاه از خود دفاع کند.
پس از پایان جلسه دادگاه هیات قضات شعبه 71 دادگاه کیفری برای صدور رای وارد شور شدند.
| a_bamdad - ایران - تهران |
بچه ها یه مطلب بی ربط.اینا درد دل منه اما شمام روش فکر کنید.
چرا شاد نیستیم؟
شاد نیستیم چون صبح که از خواب بیدار میشیم 2 حالت داره:
الف:کار داریم و باید از 6 صبح بریم سر کار تا 6 بعد از ظهر تا برای 4-5 ساعت باقی مونده یه لقمه نون داشته باشیم
ب:کار نداریم و باید از 6 صبح تا 6 بعد از ظهر بریم دنبال کار بگردیم تا برای 4-5 ساعت باقی مونده بهانه ای برای غصه خوردن داشته باشیم.
شاد نیستیم چون تو اون 4-5 ساعت باقی مونده تلویزیون رو که روشن میکنیم 2 حالت داره:
الف:روز عزاداریه که در اون صورت مؤظفیم احساس کنیم بابامون مرده و اینجا هم مسجده و باید بخاطر ادمی که حتی نمیدونیم کیه گریه کنیم یا حداقل غمگین باشیم.
ب:روز عزاداری نیست و باید یا اخوند با کله سیاه ببینیم یا با کله سفید که بهمون بگن شما هیچی نمی فهمید و اگه ما نباشیم 3 سوته میرید جهنم و جیز میشید و یا ببینیم کی کجای دنیا پدر اون یکی رو در اورده که ما غصشو بخوریم.حالت اخرم اینه که یه سریال ببینیم و بجای خوابیدن فکر کنیم که هنرپیشه نقش اول حق داشت زن دوم بگیره یا نه.
شاد نیستیم چون اگه یه کم به اتفاقای مملکتمون فکر کنیم 2 حالت داره:
الف:سرسام میگیریم و دق میکنیم
ب:غیرتی میشیم و میریم کار سیاسی میکنیم و بعد از اینکه جد و اباد خودمون و فامیلمون و همسایه هامون و هرکی که تو بچگی باهاش بازی کردیم در اومد در نهایت اعدام میشیم
شاد نیستیم چون یا پول نداریم تفریح کنیم یا اگه داشتیم چون بابامون کاره ای نیست اون تفریح حتما برای ما غیر قانونیه و باید بریم منکرات یا اگه مسلمون خوبی باشیم میخوایم طبق حدیث کار تفریحه مؤمنه کار کنیم اما با یه بغل مدرک کار گیرمون نمیاد
شاد نیستیم چون بنا بر ایه ان الانسان لفی خسر و احادیث معتبر کتاب بحارالانوار دنیا جای سختی کشیدنه و اگه بخوایم خوش باشیم ادم بدی هستیم و باید بریم جهنم جیز شیم.
شاد نیستیم چون عقل داریم و هرچی خودمونو به اون راه میزنیم بازم یه چیزی هست ازارمون بده
شاد نیستیم چون تو مملکتمون هرکی هر کاری میکنه میندازه گردن امام زمان تا اگه ما اعتراض کردیم خفمون کنه
شاد نیستیم چون اگه با ایدز مبارزه کنیم به جرم بر اندازی میریم زندان.
شاد نیستیم چون اگه رورنامه نگارامون یه کلمه حرف بزنن بجرم تشویش اذهان عمومی میگیرنشون
شاد نیستیم چون ممکنه سنی مسیحی یهودی زرتشتی بهایی یا هر چیز دیگه ای باشیم و این یعنی تلاش برای براندازی نظام
شاد نیستیم چون بچه های غزه از بچه های بم مهمترن
شاد نیستیم چون تو مدرسه بجای کلاس موسیقی برامون نوحه میذارن
شاد نیستیم چون بابامون شهید نشده که با هوش مرغابی بریم دانشگاه
شاد نیستیم چون کنسرتا تند و تند لغو میشه اما محرم هر سال رونقش بیشتر
شاد نیستیم چون پول نفتمون بجای عمران مملکتمون ونزوئلا رو اباد میکنه
شاد نیستیم چون مراسم با شکوه تحلیف اوباما میشه یه خبر 5 دقیقه ای اما سخنرانیه حسن دزدالله رو مستقیم پخش میکنن
شاد نیستیم چون به یکی دیگه رای میدیم اما اسم یکی دیگه از صندوق در میاد
شاد نیستیم چون میگن زیر لیست کابینه دولتمونو امام زمان امضا کرده اما مدرک وزیرمون جعلی از اب در میاد
شاد نیستیم چون بجای اینکه به حقوقمون اضافه بکنن ازمون میخوان ازش بدیم به مردم غزه و اگه ندیم حتما ضد انقلابیم و بعد واویلا
شاد نیستیم چون تو مدرسه هامون بجای اینکه بچه ها رو ببرن اردوی تفریحی ازشون واسه رفتن به غزه ثبت نام میکنن
شاد نیستیم چون یکی تو مملکتمون جایزه نوبل میگیره اما بجای تقدیر میریزن دم خونش و فوشش میدن
شاد نیستیم چون هر روز میترسیم نکنه امریکا یا اسرائیل بهمون حمله کنن
شاد نیستیم چون خودمون زمستونا گاز نداریم اما گاز رو با ارزونترین قیمت صادر میکنیم
شاد نیستیم چون امارات با کمتر از 50 سال سابقه استقلال میخواد از ما با حداقل 3000 سال سابقه کشورداری 3 تا جزیره بزور بگیره
شاد نیستیم چون بخاطر بیخیالیه مسئولامون ابو علی سینا میشه عرب و مولانا با چند هزار بیت شعر فارسی و نداشتن حتی یک بیت شعر ترکی میشه ترک
شاد نیستیم چون 30 ساله انقلاب شده؛28 ساله شاه مرده اما مسئولای ما هنوز تنها دغدغشون فوش دادن به شاهه
شاد نیستیم چون بنزین نداریم بریم
شاد نیستیم چون شهردار شهرمون میگه باید یه 20 سالی صبر کنیم تا دیگه تو ترافیک گیر نکنیم.
شاد نیستیم چون تو دوران سازندگی! همش سد ساختیم اما هیچ وقت اب نداریم
شاد نیستیم چون تو زمستون گاز نداریم تو تابستون واسه کولر برق نداریم همیشه ابمون جیره بندیه
شاد نیستیم چون تنها دلخوشیمون که فوتباله سیاسی شده و تنها برنامه بدرد بخورش چون انتقادیه داره تعطیل میشه
شاد نیستیم چون دلیلی واسه شادی نداریم و اگه شاد باشیم عقلمون رو بردیم زیر سؤال
شاد نیستیم چون ما تو مملکت خودمون شهروند درجه 2 هستیم
شاد نیستیم اما بجاش داریم صاحب بمب اتم میشیم! |
چهارشنبه 2 بهمن 1387 |
|
| بچه دروازه غار - ایران - تهران |
a_bamdad - ایران - تهران
شاد نیستی؛ چون که بیکاری! اینو از میزان نوشتت حدس زدم.
بقول شاعر: برو کار میکن مگو چیست کار - که سرمایه (شادمانیست)!! کار |
چهارشنبه 2 بهمن 1387 |
|
| shiraz_girl - دانمارک - ویله |
a_bamdad - ایران - تهران
صد در صد باهات موافقم...هر جای دنیا هم که بریم شاد نیستیم چون غم بیماری پدر و بی پولی مادر..کار سیاه کردن و میطلبه...شاد نیستیم چون دلهره رو شدن سیاه کار کردن خواب شبتو جهنم میکنه....شاد نیستیم چون اونایی که دارن همه جا دارن ولی اونی که نداره هیچ چیز و هیچ جا نداره ..شاد نیستیم چون یاد نگرفتیم شای چی هست..چشم باز کردیم بوی بمب و باروت .نوحه و جنازه.جیره بندی کپن بازی دیدیم.. شاد نیستیم چون نوجونی رو با حسرت ادامه تحصیل توی خونه بخت پر پر کردیم شاد تیستیم چون غربت که شادی نداره.... |
چهارشنبه 2 بهمن 1387 |
|
| royaa - ایران - تهران |
بچه دروازه غار - ایران - تهران
از قدیم گفتن حقیقت تلخه !......... همه چیو گفت الا یه چی و اونم این که شاد نیستیم چون لعنت شده خداییم!
خدایش راست می گه |
چهارشنبه 2 بهمن 1387 |
|
| farzande koroshe kabir - ایران - تهران |
بچه دروازه غار - ایران - تهران
اگه یه کمی عقل توی کله ی شما و امثال شما پیدا میشد الان وضعیت ما این نبود.
shiraz_girl - دانمارک - ویله
میتونم حرفتون رو درک کنم. ما ایرانیها توی مملکت خودمونم غریبیم
چون عربها دارند برا ما حکومت می کنند.
چه برسه به این که دور از خانواده زندگی کنیم.
a_bamdad - ایران - تهران
دوست عزیز حرفات همه راسته. این رژیم داره هم دین و ایمان مردم رو می گیره و هم تمام منتقدان رو از دم تیغ می گذرونه. ما وظیفه مون در حال حاضر افشاگریه. به دوستانمون به فرزندانمون و به همه باید بگیم چه خبره. باید توی این سانسور شدید خبری نقش یک خبرنگار رو بر عهده بگیریم. تا فرزندان ما بتونند حق خودشون رو از این ظالمان بگیرن. |
چهارشنبه 2 بهمن 1387 |
|
| fateheghale - امریکا - چپل هیل |
بامداد-ایران
مرصی که درد همه مردم را گفتی.اینم اضافه مطالبت میکردی :
شاد نیستم چون از اشنا و دوست و رفیق از پشت خنجر میخورم... |
چهارشنبه 2 بهمن 1387 |
|
| venoosi - بلژپک - ورویرس |
a_bamdad - ایران - تهران
باهات کاملا موافقم. |
چهارشنبه 2 بهمن 1387 |
|
| Surrender - دانمارک - شیلند |
shiraz_girl - دانمارک - ویله
البته قصد جسارت یا فضولی را ندارم دوست عزیز، ولیکن تصور می کنم کامنت شما کمی ناعادلانه بود. زندگی در دانمارک در مقایسه با کشورهای دیگر بسیار مرفه تر می باشد! در اینجا به ندرت می شود فقیری را مشاهده کرد و کار سیاه کردن نیز تنها برای کسانی است که خواهان فرار از پرداخت مالیات هستند، یا اینکه با توسل به هزار حیله و فریب، حقوق بازنشستگی می گیرند و در کنار آن کار سیاه انجام می دهند.
در دانمارک به راحتی می توان به موازات اجرای قانون پول درآورد و قسمتی از آن را نیز همانند دیگر دانمارکی ها به عنوان مالیات پرداخت نمود، که البته حق حکومت دانمارک است. زیرا در مقابل ، بسیاری از سازمان ها رایگان می باشند.البته از اینکه نتونستید ادامه ی تحصیل بدهید متاسفم، ولیکن اگر مایل باشید می توانید در دانشگاه های دانمارک و به طور رایگان تحصیلات خود را به پایان برسانید. در هر صورت دوست عزیز بهتر است که به نیمه ی پر لیوان نگاه کنید ، بسیاری از انسان ها در حسرت زندگی کنونی شما هستند.
farzande koroshe kabir - ایران - تهران
بهتره برای یافتن حکومت واقعی عربی! به کشور امارات و یا کشورهای حومه ی خلیج سفر کنید تا از میزان رفاه و امنیتی و آسایشی که حکومت های عربی برای شهروندانشان فراهم کرده اند مطلع شوید.
حکومت جمهوری اسلامی ایران را تنها عده ای ایرانی کوته فکر و جاهل اداره می کنند که هیچ نسبیت و سنخیتی با عرب ندارند و حتی بعضا با حکومت های عربی همچون عربستان و مصر نیز به شدت در حال ستیز می باشند.لطفا اهمال کاری خودتان را در انتخاب یک حکومت شایسته به پای قوم عرب ننویسید.
بچه دروازه غار - ایران - تهران
شعر جالب و مفهوم داری بود دوست من.
موفق باشید. |
چهارشنبه 2 بهمن 1387 |
|
| soogol - ایران - تهران |
a_bamdad - ایران - تهران
موافقم
|
پنجشنبه 3 بهمن 1387 |
|
| soogol - ایران - تهران |
موافقم |
پنجشنبه 3 بهمن 1387 |
|
| بچه دروازه غار - ایران - تهران |
Surrender - دانمارک - شیلند
دوست گرامی؛کامنتت زیبا وخواندنی بود. تعداد افرادی که با مشکلات عدیده مواجه اند کم نیست؛ ولی اونهایی که در شرایط سخت رفتار عاقلانه و منطقی دارند کم هستند. بعضی ها همیشه می نالند و به زمین و زمان ؛ دوست و دشمن بد و بیراه میگن؛ در همین سایت میشه پیامهای بی محتواشونو دید! در مقابل بعضی از دوستان با وجود مواجه با گرفتاریهای زیاد در داخل و خارج از کشور وقایع رو خیلی زیبا تحلیل می کنند. برای شما و این دوستان سلامتی و سربلندی ارزو میکنم. موفق باشید. |
پنجشنبه 3 بهمن 1387 |
|
| dara_karaji - ایران - کرج |
Surrender - دانمارک - شیلند.من تصحیح میکنم سران حکومت ایران عرب نیستند.عرب پرست و غریبه پرست هستند. تو هم بشین یک کلمه از عرب تو کامنت هر کی دیدی برای خودت شعر بباف تا وطن پرستی ات را به خودت ثابت کنی....وقتی معنی حرفهای بامداد رو نمیفهمی لازم نیست شعر بی ربط بچه دروازه غار رو با معنی بخونی.خیلیها در ایران هستند که دو شیفت و 3 شیفت در شبانه روز کارمیکنند اما این کار کردن فشرده باعث شاد بودنشون نمیشه که هیچی .همیشه اعصابشون داغونه که پول فلان قسط و بدهیشون رو از کجا پرداخت کنند؟پس شاد بودن صرفا با کار کردن تامین نمیشه.دفعه بعد خواستی وطن پرستی ات رو نشون بدی اول 5 دقیقه رو حرفهایی که میخواهی بنویسی فکر کن . |
پنجشنبه 3 بهمن 1387 |
|
| shiraz_girl - دانمارک - ویله |
Surrender - دانمارک - شیلند
فرمایشاتون درست...ولی برای کسی که فقط برای تامین خونوادش اینجاست نه.. اونایی که اقامت دارند فرمایشتون در مورشون صدق میکنه.... در ضمن پدر بیماری که هفته ای هفتاد هزار تومان خرج داره و تنها در امدش حاصل کار سیاه هست هیچ جوری نمیشه که به گفته های شما
تطبیق پیدا کنه من حرفاتون رو تائید میکنم ولی فکر میکنم اگر قبل از نظر دادن احتمالات رو در نظر میگرفتین کسی از کامنت شما دلگیر نمیشد! |
پنجشنبه 3 بهمن 1387 |
|
| shiraz_girl - دانمارک - ویله |
بچه دروازه غار - ایران - تهران
شما نظر یا به قول خودتون پیام منو بی محتوا میدونی ولی یه نگاه بندازی میبینی که چندین بار اسمتون به خاطر پیام پر محتواتون تکرار شده !!!!! |
پنجشنبه 3 بهمن 1387 |
|
| Surrender - دانمارک - شیلند |
بچه دروازه غار - ایران - تهران
ممنون دوست عزیز. البته تمام انسان ها دارای مشکلاتی هستند، ولیکن هر شخصی تصور می کند که مشکلش بزرگترین مشکل جهان است.
به قول استاد قمشه ای : دو نفر از میله های زندان به بیرون نگاه می کنند، یکی آسمان آبی و پرواز پرندگان را می بیند و دیگری خیابان سرشار از گل و لای و سیاه را.
dara_karaji - ایران - کرج
دوست عزیز متاسفم. از این به بعد سعی می کنم برای نوشتن کامنت های خود و اثبات وطن پرستی خود از شما اجازه بگیرم.
shiraz_girl - دانمارک - ویله
اوه من واقعا از شنیدن این خبر متاسفم.تعداد اشخاصی که در دانمارک موفق به دریافت اقامت نشدند زیاد است.البته من همانطور که عرض کردم قصد دخالت در امور خصوصی شما را نداشتم، تنها وظیفه ی خودم دونستم که اوضاع اجتماعی دانمارک را شرح بدهم.متاسفم از اینکه از کامنت من دلگیر شدید و امیدوارم مشکلات شما نیز به پایان برسند.
|
پنجشنبه 3 بهمن 1387 |
|
| dara_karaji - ایران - کرج |
Surrender - دانمارک - شیلند حتما این کار رو بکن. برای خودت هم بهتره که راجع به چیزی که اطلاع نداری بیخود اظهار نظر نکنی |
جمعه 4 بهمن 1387 |
|
| بچه دروازه غار - ایران - تهران |
shiraz_girl - دانمارک - ویله
من در مورد شما و نوشته تان اظهار نظری نداشتم برای همین متوجه دلیل گله شما نشدم! ضمناْ من دوستان بسیار خوب و عزیزی دارم که شیرازی هستند. موفق باشید. |
شنبه 5 بهمن 1387 |
|