اوباما و گام های کوچکی که تاریخ را ساخته اند

اوباما و گام های کوچکی که تاریخ را ساخته اند

برای تغییر یک رفتار و یا اندیشه نادرست درخویشتن ، خانه ،کوچه ،جامعه و حتی جهان چه باید کرد؟آیا باید یکسره تن به خشونت و احساسات کور و یا در پس ناامیدی ناشی از عدم تعقل در مسیر اصلاح یک جامعه یا جهان ، تن به یاس و گوشه نشینی داد؟این سوالی است که من سعی می کنم پاسخ آن را در لابه لای مطلب امروز خود بگنجانم.

امروز روزی است که باراک اوباما به شکل رسمی به ریاست جمهوری ایالات متحده رسید،اما آنچه که برای من مهم است ،نه روز باشکوه برای مردم ایالت متحده که فرارسیدن آن برهه ای از حیات بشری است که رای اکثریت مردم  - کشوری همچون ایالات متحده- به فردی است که تاچندی پیش هم نژادان وی -در آفریقای جنوبی و حتی در آمریکا- صرفا به دلیل رنگ پوست خود از حقوق اولیه یک انسان محروم بودند و شاید رویدادی که امروز انسان ها در واشنگتن شاهد آن هستند، روزی به آن سطح از رفتار و عادت تبدیل شود که انسان ها حتی به عقاید کاملا متفاوت با عقاید خود در محیطی روامدارانه و توام با تساهل به دیده احترام وشکوه بنگرند.

آنچه مهم است ،نه روز باشکوه برای مردم ایالت متحده که فرارسیدن آن برهه ای از حیات بشری است که رای اکثریت مردم  به فردی است که تاچندی پیش هم نژادان وی صرفا به دلیل رنگ پوست خود از حقوق اولیه یک انسان محروم بودند

امروز اوباما به شکل رسمی رییس جمهور آمریکا شد.رسانه ها از هزینه های میلیونی این مراسم،نورافکن ها،طراحان لباس و سنت های قدیمی این مراسم می گویند اما همه این ها، موضوعاتی پوچ و غیر قابل اهمیت اند و بهتر است به جای این موضوعات ، به این مساله بیاندیشیم که امروز، علاوه بر رییس جمهور سیاهپوست ،مادربزرگی کنیایی و ناپدری ای اندونزیایی نیز حضور داشتند تا هرگونه شائبه انحصاری و نژادی از این مراسم زدوده شود و پیروزی یک سیاه پوست –ونه شخص اوباما- به عنوان میراثی بشری معرفی گردد و از همه اینها مهم تر حضور افراد در این مراسم بود که این پست را به معرفی آنها اختصاص داده ام.

این9نفرکه دلیل اصلی حضور آنها در این مراسم ، به 50 سال پیش برمی گردد؛ عبارتند از :

تیلما مودرشید مودرشیدThelma Mothershed:کارمند بازنشسته صلیب سرخ در ایالت ایلینویز که اکنون در لیتل روک زندگی می کند.
مینی جین براون
Minnijean Brown:معاون وزیر آموزش در دولت کلینتون.
الیزابت اکفورد
Elizabeth Eckford:روزنامه نگار بازنشسته وزارت دفاع.
گلوریا رایGloria Ray:کارمند شرکت رایانه ای  در سوئد.

ملبا پاتیلیوMelba Pattilloو:استاد علوم رسانه ای در سانفرانسیکو(ایالت کالیفرنیا).
کارلوتا وولز لانر
Carlotta Walls LaNier:مشاور مسکن و سرمایه گذاری در دنوور کلرادو.
جفرسون توماسJefferson Thomas:کارمند بازنشسته وزارت دفاع که اکنون در«لیتل روک»زندگی می کند.

ترنس رابرتTerrence Roberts:استاد روانشناسی در دانشگاه لس آنجلس(ایالت کالیفرنیا).
ارنست گرین گرینErnest Green :مشاور اقتصادی شرکت معتبر«لمن برادرز»Lehman Brothers در واشنگتن(ﻳﮑﻲ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻳﻦ ﺑﺎﻧﮑﻬﺎﻱ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺍﻱ ﺁﻣﺮﻳﮑﺎ).

چه عاملی باعث شد که این افراد در چنین مراسم مهم و باشکوهی،آن هم در جایگاه مهمانان افتخاری قرار گیرند؟

در تاریخ 17/5/1954دادگاه عالی واشنگتنThe U.S. Supreme Court (دادگاهی که تفسیر قانون اساسی را بر عهده دارد)قانون«جداسازی نژادی در مدارس آمریکا»را که به قانون «جدایی در عین تساوی» Separate but equal مشهور شده بود را لغو و اعلام کرد که این وضعیت هیچ مبنای قانونی ندارد (بر طبق قانون جدایی در عین تساوی علیرغم حق بهره برداری مساوی سیاهان و سفید پوستان از حقوق طبیعی و امکانات رفاهی ، تاکید شده بود که این دو دسته باید در مکان های جدا از هم به زندگی و فعالیت بپردازند).

ریشه قانون «جدایی در عین تساوی»به نصف قرن پیش از این تاریخ برمی گشت زیرا در سال 1896 همین دادگاه -عالی واشنگتن-قانونی بودن «جدایی -سیاهان از سفید پوستان-در عین تساوی»را اعلام کرده بود.برای درک بهتر این رویدادها بهتر است، داستان را از سال 1860 یعنی سالی که« آبراهام لینکلن» Abraham Lincoln نامزد جمهوری خواه ریاست جمهوری، سخن از لغو برده داری را بر زبان راند شروع کنم.وقتی که تلاش های لینکلن برای لغو برده داری شکل قانونی گرفت ،ایالت های جنوبی آمریکا -که عمدتا در اختیار دموکرات ها بود- با این قانون مخالفت کردند(بعدها عده ای ادعا کردند- درست یا غلط این ادعا را نمی دانم- که دلیل حمایت از قانون برده داری چندان هم انسانی نبود و دلیل ان بود که بر این اساس، سیاهان نیز حق رای پیدا می کردند و این مساله در نهایت به موفقیت نسبی جمهوری خواهان در انتخابات منجر می شد!!) مخالفت ایالت های جنوبی با ایالت های شمالی به جداشدن آنها از شمال و تشکیل کشور جدید:« ایالات کنفدرال امریکایی»منجر و همین مساله سبب اعلام جنگ از سوی آبراهام لینکلن علیه جنوبی ها شد.

سفید پوستان با شبیه سازی صحنه اعدام سیاه پوستان توسط گروه کوکلس کلان عاقبت کار را برای دانش آموزان سیاه یادآور می شدند
جنگ های داخلی آمریکا پنج سال به طول انجامید و سرانجام با پیروزی آبراهام لینکلن به پایان رسید. (رمان و فیلم بر باد رفته Gone With The Wind -
مارگرت میچل Margaret Mitchell - انعکاسی از این دوران است). پیامد طبیعی پیروزی لینکلن بر ایالات جنوبی، این بود که این ایالت ها نیز لغو برده داری را به شکل کامل بپذیرند اما ده سال بعد وپس از خروج نیروهای دولت مرکزی از ایالت های جنوبی)قانونی نژادپرستانه در این ایالت ها وضع شد که بر اساس آن، برده داری ممنوع بود اما سیاهان باید در مکان هایی جدا از سفید پوستان زندگی و فعالیت می کردند.

اجرای طرح جداسازی به خوبی نشان می داد که دادگاه عالی قانون اساسی نزدیک به یک قرن پس از لغو قانون برده داری، همچنان فاقد آن شجاعت و جسارتی است که مانع اجرای طرح جداسازی شود .دلیل پایداری طرح جداسازی نیز آن بود که بیست سال پس از لغو قانون برده داری در ایالات جنوبی آمریکا، دادگاه عالی واشنگتن (دادگاه قانون اساسی)با وجود تشکیل جلسات متعدد توام با بحث های پیچیده، نتوانست قانونی روشن و دقیق برای نفی کامل قوانین نژادپرستانه وضع کند و تحت تاثیر افکار عمومی آن زمان آمریکا قرار گرفت، بنابراین در سال 1883 طی استفساریه ای اعلام کرد که:« تصمیم کنگره مبنی بر نفی نژاد پرستی صرفا محدود به موسسات دولتی و نه خصوصی است ...بنابراین صاحبان شرکت های خصوصی، رستوران ها و خودروها ی خصوصی و...» می توانستند، قوانین نژادپرستانه را بدون هیچ مانعی اعمال کنند.

در سال 1896 نیز دادگاه عالی واشنگتن(قانون اساسی) چنین ابراز نظر کرد که:«در قانون جدایی در عین تساوی»،«تساوی»بیش از «جدایی»مورد تاکید است ،اما این اظهار نظر صرفا اقدامی برای توجیه ماندگاری قوانین نژادپرستانه بود و تا سال 1954هیچ تغییر جدی رخ نداد.پس از گذشت 100سال از برده داری و جداسازی سلیقه ای عمل کردن دراجرای این طرح ،بالاخره در سال 1954قانون«جدایی در عین تساوی»نیز لغو شد، اقدامی که نه فقط ایالت های جنوب بلکه به دلیل بروز برخی ناآرامی ها سرتاسر آمریکا را تحت تاثیر قرار داد.

این ۹ کودک مصمم سیاه ثابت کردند که تاریخ را  تنهابزرگان نمی سازند بلکه گام های مصمم ولو کوچک نیز در آن سهیم اند

قانون جدید لازم الاجرا بود لیکن برخی ایالت ها همچون«آرکانزاس»این قانون را نپذیرفتند.در 24/5/1955 یعنی یکسال پس از لغو قانون «جدایی در عین تساوی» ویرژیل بلوسوم Virgil Blossomمدیر مدرسه« لیتل روک»  Little Rock - مرکز ایالت آرکانزاس- با وجو د تاکید روشن قانون، اعلام کرد که سه سال دیگر به این قانون تن خواهد داد.کمیته پیشرفت رنگین پوستانNational Association for the Advancement of Colored People ()NAACP)) نیز این فرصت را به وی داد تا در این سال ها شرایط را برای اجرای این قانون فراهم کند و در این راستا 9 دانش آموز13 تا 14 ساله –موسوم به 9 تایی های لیتل روک-را برای طی آزمایشی این دوران معرفی کرد (این افراد همان نه نفری هستند که در مقدمه مطلب به آنها اشاره کردم).

روز موعود فرارسید اما هنوز یک مشکل باقی مانده بود و آن اینکه باوجود، قانونی بودن ورود سیاهپوستان به مدرسه ، هنوز علاوه بر افکار عمومی، شورای شهروندان –شورایی که سفید پوستان مخالف با این قانون تاسیس کرده بودند- سازمان های مرتبط با کلیسا و شورای کلیسایی زنان -گروهی از زنانی که بانی تجمعات دینی در اماکن عمومی بودند- به شدت مخالف اجرای این قانون بودند.در تاریخ 4/9/1957یعنی روز بازگشایی مدرسه گروه ها و سازمان های مختلف سفیدپوست برای ممانعت از ورود این 9 دانش آموز، مقابل مدرسه لیتل روک تجمع کردند و سیاه پوستان نیز درمقابل این تجمع صف آرایی کردند،  این درحالی بود که اوروال فوباس Orval Faubusفرماندار آرکانزاس که به شکل قانونی باید مجری قانون و تامین امنیت می شد با فراخوان نیروهای گاردملی ایالت آرکانزاس Arkansas National Guard(هر ایالتی دارای گارد ملی است که در شرایط عادی تحت فرمان فرماندار ایالت است)در کنار معترضان سفید پوست قرار گرفت و مانع ورود دانش آموزان سیاه شد.

روز بعد دوایت آیزنهاورDwight Eisenhower رییس جمهور وقت آمریکا، فرماندار ایالات را به واشنگتن فراخواند و به او یادآور شد که هرچه زودتر تصمیم دادگاه عالی قانون اساسی را اجرا کند.فرماندار آرکانزاس با این درخواست مخالفت کرد و رییس جمهور نیز ناچار شد که شکایت نامه ای را علیه وی تقدیم وزیر دادگستری کند- زیرا وی به لحاظ قانونی حق نداشت برای ممانعت از اجرای قانون از نیروهای گارد ملی استفاده کند-نمایندگانی از وزارت دادگستری به ایالت آرکانازاس مسافرت کردند و پرونده را تقدیم «دادگاه مرکزی  فدرال»آن ایالت کردند.

الیزابت اکفورد در راه مدرسه و درمیان توهین وفحاشی سفیدپوست ها

چهار روز بعد ،دادگاه فدرال حکم داد که فرماندار ایالت ملزم به اجرای دستور رییس جمهور است . دو  وز بعد از حکم دادگاه ،نیروهای گارد ملی مستقر در ایالت- مدرسه را ترک کردند و مسوولیت امنیت، برعهده پلیس محلی گذاشته شد(پلیس شهر تحت امر شهردار«ودرو مان» بود).اکنون امنیت برعهده پلیس محلی گذاشته شده اما پیدا بود که آنها قادر به کنترل جمعیت خشمگین سفید پوست نبودند بنابراین به پیشنهاد شهردار قرار شد که 9 دانش آموز از در عقبی وارد مدرسه شوند .دانش آموزان سیاه پوست وارد شدند، اما سفید پوستها به محض مشاهده آنها شروع به فحاشی و تهدید کردند و همگی فریاد زدند:«دار... دار... د ار...» این عبارت به نحوه مجازات سیاهان توسط  گروه «کوکلس کلان»اشاره داشت  که معمولا سیاهپوستان را بر شاخه درختان  دار می زدند.

اعتراض ها لحظه به لحظه فزونی گرفت تا جایی که پلیس مجبور شد ، دانشآموزان را از مدرسه خارج کنند و در این میان شمار زیادی از کودکان سیاهپوست که شاهد این ماجرا بودند زیر دست و پا از بین رفتند .رییس پلیس شهر از فرماندار درخواست کمک کرد اما پاسخ فرماندار، منفی بود زیرا دادگاه وی را از استفاده «گارد ملی»منع کرده بود، بنابراین باز هم، دست کمک به سوی رییس جمهور «دوایت آیزنهاور» دراز شد.

درتاریخ ۲۴/۹/۱۹۵۷ گردان ۱۰۱ نیروی هوایی -وابسته به نیروهای مرکزی مسلح آمریکا- در فرودگاه لیتل روک پیاده شدند و فرمانده این گردان با دراختیار داشتن اختیار تام از سوی رییس جمهور، ده هزار تن از سربازان گارد ملی را نیز به خدمت فراخواند.فرمانده گارد ملی مجبور به اطاعت امر بود زیرا به شکل قانونی، نیروهای گارد ملی مستقر در ایالت تحت امر نیروهای مسلح مرکزی هستند و در صورت در خواست فرمانده نیروهای مسلح مرکزی نمی توانند تابع دستورات فرماندار ایالت شوند.

گارد ملی در ماموریت« حضور ۹ سیاهپوست در یک مدرسه»،به یک تصویر طنزآمیز شبیه است وقتی به یاد بیاوریم ،امروز ؛روزی است که اوبامای سیاه پوست به شکل رسمی رییس جمهور آمریکا خواهد شد

روز بعد دانش آوزان در امنیت کامل وارد مدرسه شدند اما اعتراض سفید پوستان به ویژه دانش آموزان ادامه داشت و برای کنترل خشم آنها نیز هیچ قانونی قابل اعمال نبود.تمام دانش آموزان، یک صدا دانش آموزان سیاه پوست را«کاکاسیاه» Nigger صدا می زدند و بیرون از مدرسه نیز صدای فحاشی مادران و پدران سفید پوست بلند بود.هرچند آن روز دانش آموزان سیاه موفق به حضور در کلاس شدند اما مدتی بعد برای کاستن از تشنج  و با تلاش اکثریت دموکرات کنگره، قانونی تصویب شد که دارای دو نکته محوری بود:

اول :سال آموزشی در همه دبیرستان های ایالت آرکانزاس تعطیل و بازگشایی آن به حضور توام با آرامش ۹ دانش آموز سیاه پوست، منوط شد.
دوم:تسهیلات مالی برای تاسیس مدارس ویژه در اختیار آن دسته از سفید پوستانی که خواهان جدا بودن از سیاهپوستان بودند، قرار گرفت(در سال ۱۹۵۹سرانجام اینگونه مدارس نیز برچیده و مقرر شد که تمامی مدارس برای پذیرش دانش آموزان-صرف نظر از نژاد آنان آمادگی- دارند).

۹ تایی هایی لیتل روک در میان توهین و فحاشی دانش آموزان سفید پوست و تدابیر امنیتی شدید وارد مدرسه شدند(برش بالایی-رنگی- تصویر ۹ تایی را در روزگار کنونی نشان می دهد)

سرانجام این داستان واقعی، با حضورآرام این ۹ دانش آموز بر سر کلاس های درس و عادی شدن شرایط گره خورد و اگرچه آیزنهاور در این ماجرا نقش مثبتی ایفا کرد اما همه مورخان و کسانی که به این رویداد تاریخی پرداخته اند بر سر این موضوع ،اتفاق نظر دارند که بخش عمده موفقیت، مرهون شجاعت و جسارت دانش آموزان سیاه پوستی بود که با وجود فشارهای طاقت فرسا و با حفظ اعتدال و ادب و تمکین قانون؛ شجاعانه به راهی که باور داشتند،ادامه دادند و سرانجام نیز در آن موفق شدند.زمانی خبرنگاری با یکی از این دانش آموزان مصاحبه کرده بود و از او پرسیده بود :« حالا که شما را تهدید به دار زدن می کنند چه اصراری دارید که در دبیرستان مشهور شهر تحصیل کنید؟»دانش آموز سیاه پوست، شانه بالا انداخته و با تبسمی گفته بود :«وقتی این مدرسه نزدیک خانه ماست و بهترین مدرسه شهر است؟ چه لزومی دارد که من به مدرسه دیگری بروم؟ ...نه من از هیچ کس نمی ترسم و قصد دارم در همین مدرسه درس بخوانم !».

امروز تصویر این ۹ دانش آموز لاغراندام سیاهپوست که با چهره ای آرام و پوششی ساده، کتا ب و دفترچه هایشان را در دست گرفته و بی توجه به چهره های خشمگین و فحاش اطراف خود، امیدوارانه راه مدرسه را در پیش گرفته اند؛ جزیی از تاریخ مبارزه بشر در راه استیفای حقوق طبیعی خود و مساوات است  .امروز همان دانش آموزان جزو مهمانان افتخاری اوباما هستند و با چشمان خود شاهد تاثیر سریع آن گام های کوچک در تحول ریشه ای یک جامعه به سمت وسویی هستند که اکنون یک سیاهپوست را برای تصدی ریاست جمهوری ایالات متحده بر می گزیند و اگرچه اوباما برای پیروزی در انتخابات هیچگاه بر عنصر نژادی خود تاکید نکرد اما دعوت از این نه نفر، نشانگر توجه ویژه او به یادآوری تاریخ و تاثیر اقدامات سازنده ای است که در نگاه اول کوچک و بی اهمیت به نظر می رسند .

۹ تایی هایی لیتل روک با گام های مصمم خودتاریخ را دگرگون کردند(ایستاده:نفر دوم از سمت راست جزو این نه تن نیست)

فوباس فرماندار ایالات آرکانزاس، ده سال پیش در گذشت او بعدها طی مصاحبه ای اعلام کرد که دلیل مخالفت وی با حضور دانش آموزان سیاهپوست ،سیاسی و نه نژادی بوده است زیرا وی به آرای اکثریت سفید پوست در انتخابات بعدی نیاز داشته است اما رقیب انتخاباتی وی ،«جیمس جانسون»این ادعا را رد کرده و وی را یک نژاد پرست خوانده است .بنا بر نظرسنجی موسسه «گالوپ»-که چند سالی پس از آن واقعه صورت گرفت-فوباس بر خلاف امروز ،جزو ده مرد محبوب جهان از نظر آمریکایی ها محسوب می شد.

هرچند که تاریخ ،اکنون مشی نژادپرستانه فوباس را زیر سوال می برد اما او تا روز آخر تاکید داشت که معیارهای سیاسی وی را به سوی آن چیزی سوق داده است که باعث شد تا دو دوره بعد نیزهمچنان فرماندار ایالت آرکانزاس بماند و حتی در سال 1986 که کلینتون به مقام فرماندار آن ایالت رسید جزو کسانی باشد که آرزوی فرمانداری آرکانزاس را در سر داشتند و حتی کمی بعد نیز به مقام ریاست جمهوری ایالت متحده می اندیشیدند.

مهم این است که اکنون سکه های یادبود نقره ای میان حاضران در مراسم ،دست به دست می شود.سکه ای نقره ای که در آن ،تصویر 9 دانش آموز نحیف و لاغرسیاه نقش بسته است، یک سرباز مراقب آنان است و در بالای سکه نیز 9 ستاره می درخشند

فوباس در سال های آخر معتدل تر شده بود و بنا به اقتضای دوران، از موفقیت نهایی آن نه نفر ، ابراز خرسندی می کرد اما تا روزآخر از عذرخواهی سرباز زد.عذرخواهی یا عدم عذرخواهی فوباس و آن هتاکی ها اکنون دیگر چندان، مهم نیست.باراک اوباما به ریاست جمهوری آمریکا رسیده است و آن دانش آموزان گل سرسبد و الگوی ماندگار مراسم هایی چون یادبود «مارتین لوترکینگ» و مراسم های مربوط به جنبش های مدنی و نظایر آن هستند و اکنون در حالی در جایگاه مهمانان افتخاری باراک اوباما نشسته اند که سکه های یادبود نقره ای میان حاضران در مراسم ،دست به دست می شود.سکه ای نقره ای که در آن ،تصویر 9 دانش اموز نحیف و لاغرسیاه نقش بسته است، یک سرباز مراقب آنان است و در بالای سکه نیز 9 ستاره می درخشند.

بنای یادبود نه تایی های تاریخ ساز در ایالت آرکانزاس

منبع : وبلاگ نون والقلم

asal-63 - ایران - تهران
من کل این مطلب رو خوندم. خیلی جالب بود. حتما شما هم کامل بخونید.
سه‌شنبه 1 بهمن 1387

گمشده - ایران - تهران
مطلب خوبی بود آری به امید روزی که انسانها حق یکدیگر را ضایع نکنند
ممنون از مطلبتون
سه‌شنبه 1 بهمن 1387

parisil - ایران - اصفهان
آفرین به غیرتتون!
زنده باد آزادی.
آزادی..
آزادی...
چهار‌شنبه 2 بهمن 1387

bizet - ایران - شیراز
وااااای
تا حالا اینقدر از خوندن یه مطلب لذت نبرده بودم.
چهار‌شنبه 2 بهمن 1387

گیلانا87 - ایران - تهران
خیلی جالب و خواندنی بود . مرسی از این که چنین مطلب واقعی و قشنگ را گذاشتین .
چهار‌شنبه 2 بهمن 1387

salamiran - ایران - شیراز
ترفند ریاکارانه جدید امپریالیسم قابل تدقیق است که با ساز و دهل و غوغا و جمع آوری بیش از یک میلیون آدم مقهور رسانه های صهیونیستی ، یک سیاهپوست را روانه کاخ سفید می کنند تا وصله ناچسپ دموکراسی را به پیکر آغشته به خون بیگناهان خود بچسپانند و عمله ای با ظاهری معصوم تر و مردم فریب تر جهت اجرای هر چه بهتر دسایس اسرئیل و جهانخواران را به خدمت بگمارند !
چهار‌شنبه 2 بهمن 1387

azadazad - ایران - تهران
باید قبول کنیم که سرنوشتمان و فرزندانمان در دستان خود ماست
پاینده باد ایران بزرگ متحد و آزاد
چهار‌شنبه 2 بهمن 1387

غزل باران - ایران - یزد
خدایا چه قدر این مطلب انسان را شگفت زده و امیدوار میکند زنده باد ازادی
چهار‌شنبه 2 بهمن 1387

babek - ایران - تبر یز
با عرض سلام به دست اندر کاران این وب سایت . باراک حسین اوباما امروز به دنیا ثابت کرد که هر ملتی به حق حقوق خود خواهد رسید و امیدوارم روزی ما هم به حقوق اجتماعی و مدنی خود برسیم
چهار‌شنبه 2 بهمن 1387

خواهر جون - استرالیا - سیدنی
خواهش میکنم هر کدامتان در دل خود فکر کنید ببینید چه قدمی میتوانید بردارید مثلا برای همین عادل
چهار‌شنبه 2 بهمن 1387

hossinnazir - ایران - گرگان
به نظر بنده حرکتی که ملت امریکا با انتخاب اوباما انجام داد خود می تواند موجبات تحولی شگرف در جهان امروز را رقم خواهد زده و با این حرکت هوشمندانه بارقه امید بر دیدگان جهانیان به خصوص ملتهای رنج دیده نیز به آینده فراروی خویش امیدوار گشته و مهمتر اینکه شرایط را همگان برای زندگی در صلح مهیا تر از قبل احساس می کنند . به امید تحقق آن و موفقت روز افزون بنفع احاد جامعه بشری
چهار‌شنبه 2 بهمن 1387

لیبرال - ایران - شوش
امیدوارم روزی نژاد پرستی در ایران ریشه کن شود
چهار‌شنبه 2 بهمن 1387

mehranfa - ایران - ایران
جز مطالبی بود که تا اخر خوندم. فوقالعاده بود.
چهار‌شنبه 2 بهمن 1387

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.