دوشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۷ - ۰۵ می ۲۰۰۸
جوان معتاد پسر 10ساله را حلق آویز کرد
جوان معتاد بعد از کشتن پسربچه یی 10ساله او را حلق آویز کرد تا جنایتش را خودکشی جلوه بدهد. به گزارش خبرنگار ما بعد از ظهر یکشنبه هشت دی ماه کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی استان تهران رهسپار آپارتمانی در فاز دو شهرک اندیشه شدند تا به تحقیق درباره یک حادثه مرگبار بپردازند. به آنها گزارش شده بود پسربچه یی 10ساله به نام علیرضا حلق آویز شده و جان باخته است. پس از آنکه کارآگاهان جسد این کودک را که با یک شال گردن به ستون آشپزخانه آویزان شده بود، مشاهده کردند در همان دقایق اول فرضیه خودکشی را منتفی دانستند چرا که شرایط سن مقتول به گونه یی نبود که وی بخواهد به استقبال مرگ برود. از آنجا که برادر علیرضا جسد را پیدا و پلیس را مطلع کرده بود پرس وجو از او آغاز شد تا سرنخی از جنایت به دست بیاید. پسر جوان گفت؛ صبح امروز من، پسرخاله مادرم به نام عظیم و علیرضا در خانه تنها بودیم. حوالی ظهر عظیم از من خواست همراه او به محل کار مادرم بروم و مبلغی پول بگیرم و به وی بدهم من هم قبول کردم.
پسر جوان ماجرا را این طور ادامه داد؛ «وقتی پول را به عظیم دادم او از من جدا شد و گفت به تهران می روم. من هم مدتی نزد مادرم ماندم و بعد از ظهر وقتی به خانه برگشتم جسد برادرم را که حلق آویز شده بود، دیدم. در حالی که وحشت سراسر وجودم را فرا گرفته بود به طرف او دویدم و چند بار صدایش زدم و نبضش را کنترل کردم ولی فایده یی نداشت و علیرضا جان باخته بود.»
کارآگاهان که در این مرحله نام پسرخاله مادر مقتول را به خاطر سپرده بودند در ادامه به بازجویی از همسایه ها پرداختند و چند نفر از آنها با ارائه مشخصات عظیم گفتند او را در حالی که به تنهایی از آپارتمان خارج می شد، دیده اند. اظهارات این شاهدان گواهی می داد پسر جوان بعد از جدا شدن از برادر علیرضا به خانه بازگشته و کودک 10ساله را به قتل رسانده است. افسران جنایی پلیس آگاهی پس از آنکه از سوی بازپرس ویژه قتل ماموریت یافتند عظیم را دستگیر کنند به جست وجوی وسیع برای یافتن او پرداختند. آنها که می دانستند مظنون فراری اهل خوزستان است، فرضیه فرار او به زادگاهش را مدنظر قرار دادند و سرانجام وی را هنگامی که قصد داشت راهی اهواز شود به دام انداختند.
متهم 24ساله بعد از انتقال به پلیس آگاهی خودش را به بی خبری زد و گفت درباره قتل علیرضا هیچ چیزی نمی داند. پنهانکاری های عظیم زیاد طول نکشید و او بالاخره در جریان بازجویی های فنی- پلیسی به ارتکاب جنایت اقرار کرد و در اعترافاتش گفت؛ به خاطر اعتیاد به مواد مخدر همیشه با والدینم اختلاف داشتم و احساس می کردم در منزل خودمان یک فرد اضافی هستم و آنها دیگر من را به عنوان فرزندشان قبول ندارند. من همیشه توسط آنها و دیگر اعضای خانواده تحقیر می شدم. به همین دلیل از یک ماه پیش از منزل پدری خودم در خوزستان فرار کردم و به خانه دخترخاله ام در شهریار آمدم. این در حالی بود که درآمدی نداشتم و تحت فشارهای روحی و روانی قرار گرفته بودم.
متهم به قتل ادامه داد؛ در طول مدتی که در منزل دخترخاله ام بودم احساس می کردم علیرضا از حضور من ناراحت است. روز حادثه پس از خداحافظی از دخترخاله ام و برادر بزرگ علیرضا مجدداً به منزل برگشتم.علیرضا که مشغول تماشای تلویزیون بود با حضورم در آنجا به من زل زد و احساس کردم می خواهد من را تحقیر کند، عصبانی شدم و تصمیم گرفتم به نوعی از او زهرچشم بگیرم و از خودم بترسانمش تا دیگر نسبت به من بی احترامی نکند. آن روز به بهانه بازی شال پارچه یی به دور گردن او بستم اما فقط می خواستم کمی اذیتش کنم و نمی دانم کی حلقه شال سفت شد و نفس های او را بند آورد. هرگز فکر نمی کردم کار به اینجا بکشد و او به قتل برسد. متهم ادامه داد؛ پس از آنکه متوجه شدم علیرضا دیگر نفس نمی کشد برای فرار از اتهام قتل، به صورت نمایشی شال را به ستون آشپزخانه بستم و او را حلق آویز کردم تا نشان دهم علیرضا خودکشی کرده است.
بنابر این گزارش متهم در حال حاضر بازداشت شده و تحقیقات از او ادامه دارد.
سرهنگ یارندی معاون اجتماعی استان تهران با اشاره به این خبر در توصیه به خانواده ها گفت؛ عظیم به دلیل اعتیاد از خانواده خود رانده شد و برای اینکه برای خود پناهگاهی داشته باشد به منزل یکی از اقوام خود رفت و در آنجا فرزند دخترخاله خود را به قصد زهرچشم گرفتن به قتل رساند.
در اینجا باید به این نکته اشاره کرد که فرد معتاد در واقع یک بیمار است؛ بیماری که مبتلا به ناراحتی روحی شده و هر آن ممکن است دست به جرم بزند یا برای تهیه هزینه اعتیاد خود از ارتکاب به هیچ جرمی حتی قتل خودداری نکند و به سایر معضلات اجتماعی گرفتار شود. به همین دلیل به خانواده ها توصیه می شود به جای اینکه این گونه افراد را از خانه طرد کنند با حمایت های عاطفی خود فرد معتاد را به مراکز درمانی ببرند و او را تحت مراقبت های ویژه قرار دهند و هرگز با رفتارهای خود وی را مورد سرزنش و تحقیر قرار ندهند تا فرد بهبود یابد و به زندگی عادی خود بازگردد.
| acid_pro - اتریش - وین |
ج.ا بسیاری از مردم را مریض و روانی بار آورده.از 7 سالگی که به مدرسه میرن این روند نژاد پرستی دینی و ترویج خشونت و پرورش انسانهای مریض و روانی آغاز میشه. |
یکشنبه 22 دی 1387 |
|
| shabnam anti mammad! - استرالیا - سیدنی |
پاراگراف آخر تا حدودی درسته. هرچند معمولا معتادان با حمایت خانواده هم دست از اعتیاد بر نمی دارند ولی حداقل احتمالا از آمار اینگونه جنایت ها کم میکنه. به هرحال ریشه این مشکلات خیلی عمیق تر از اونه که با چند کلمه بشه در موردش بحث کرد. همه هم میدونیم مشکل کجاست. |
یکشنبه 22 دی 1387 |
|
| azadazad - ایران - تهران |
به این مقدار بسنده نکنید که برایتان خانه می سازند ما معنویات شما را بالا میبریم آب و برق را مجانی میکنیم (یکی پا نشد بگه زکی )
ملت تا کی خفقان تا کی حقارت و تا کی قبول استبداد و تن دادن به هر گونه اراجیف بشکنید این فضای سیاه را شما می تونید خودتان را باور کنید
ما هستیم // |
دوشنبه 23 دی 1387 |
|
| masuleh - برزیل - ریو |
واقعا متاسفم که شما دوستان همه موارد را به دولت و نظام ربط می دهید در صورتی که همه این حوادث در تمام کشورهای دنیا وجود دارد حق این آشغال فقط اعدام همین و بس |
دوشنبه 23 دی 1387 |
|