سه مرد اعضای خانواده شان را قتل عام کردند

سه مرد اعضای خانواده شان را قتل عام کردند

پرونده سه کشتار خانوادگی که با انگیزه های متفاوت در استان های فارس، اصفهان و خوزستان رخ داده است روی میز بازپرسان جنایی قرار گرفت تا با انجام تحقیقات تکمیلی چگونگی وقوع این جنایت ها روشن شود.


در یکی از این قتل ها که در اصفهان رخ داد پسری جوان خاله، دایی و همسر دایی اش را کشت. در جنایت دیگر مرد اهوازی چهار عضو خانواده اش را قربانی و پنج تن دیگر را زخمی کرد و سپس به زندگی خودش پایان داد. جوانی در فیروزآباد استان فارس نیز پدر و مادرش را به گلوله بست و سه خواهر خود را مجروح کرد.

جنایت در اصفهان

بعد از ظهر روز چهارشنبه هفته گذشته جوانی
24 ساله به نام علی به منزل دایی اش رفت. هر چند کسی در خانه نبود، او می دانست تا دقایقی دیگر دایی و خاله اش به همراه همسران خود به آنجا خواهند آمد به همین خاطر به انتظار نشست و به محض ورود دایی، زن دایی و خاله اش به خانه به مشاجره با آنها پرداخت. او که چاقویی در دست داشت ابتدا چند ضربه پی درپی به دایی اش وارد کرد و بعد از آن با حمله به همسر وی این زن را نیز نقش بر زمین کرد و به سوی خاله اش هجوم برد.زن جوان که از رفتار خواهرزاده اش شوکه شده بود در حالی که مجروح شده بود سعی کرد از خانه فرار کند. در همین حین شوهر وی که تا آن زمان در کوچه بود با شنیدن صدای داد و فریاد داخل منزل رفت تا به قربانیان کمک کند ولی یورش علی او را فراری داد. پسر جوان سپس به تعقیب خاله اش پرداخت و او را در کوچه به قتل رساند. پس از این جنایت علی به حسینیه یی که در نزدیکی محل حادثه واقع شده بود رفت و در آنجا پنهان شد اما اهالی محل که از موضوع کشتار خانوادگی مطلع شده بودند، این جوان را مورد ضرب و جرح قرار دادند و سپس پلیس را از واقعه مطلع کردند.

پس از حضور کارآگاهان تحقیقات از متهم آغاز شد و این جوان به هذیان گویی پرداخت. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی عبرت متهم درباره انگیزه خود از این قتل عام گفته است؛ من برای نجات از جهنم آنها را کشتم. شیطان من را به رویگردانی از دین واداشته بود و برای اینکه از رفتن به جهنم نجات پیدا کنم باید دایی، خاله ام و همسران شان را می کشتم. این متهم اکنون به دستور بازپرس شاه محمدی- رئیس شعبه 5 دادسرای جنایی اصفهان- در بازداشت به سر می برد و تحقیقات برای افشای انگیزه او از این جنایت ادامه دارد.

کشتار در اهواز

همزمان با قتل عام خانوادگی در اصفهان کارآگاهان جنایی اهواز نیز در برابر پرونده یی مشابه قرار گرفتند و ظهر روز چهارشنبه مطلع شدند مردی 60 ساله در روستای دغاغله خون به پا کرده است. آنان پس از حضور در قتلگاه با اجساد غرق در خون پنج نفر مواجه شدند و مشاهده کردند پنج تن دیگر نیز گلوله خورده و زخمی شده اند. بعد از انتقال مجروحان به بیمارستان تحقیقات وسیعی آغاز و معلوم شد مرد 60 ساله روز حادثه به خاطر اختلافات خانوادگی به سوی اعضای خانواده اش تیراندازی کرده و دو فرزند و دو برادرزاده اش را که 17 تا 22 سال داشتند از پای درآورده و سپس با هدف گرفتن پنج عضو دیگر خانواده اش با شلیک گلوله به زندگی خود نیز پایان داده است. هنوز انگیزه اصلی قاتل از این کشتار خانوادگی مشخص نشده است و کارآگاهان به تحقیقات خود در این رابطه ادامه می دهند.

قتل پدر و مادر

سومین پرونده کشتار خانوادگی اکنون روی میز بازپرس ویژه قتل دادسرای فیروزآباد قرار گرفته و او در حال تحقیق از پسر 27 ساله یی به نام حامد است که در جنایتی مسلحانه پدر و مادرش را کشت و سپس به سوی سه خواهر خود آتش گشود. حامد ساعت یک بامداد 10 دی ماه در حالی که پدرش خواب بود سراغ او رفت و انگشتش را روی ماشه سلاح فشرد. در حالی که پدر خانواده درجا جان باخته بود طنین صدای شلیک گلوله مادر خانواده را بیدار کرد و او وقتی حامد را با اسلحه دید با وحشت و ترس سعی کرد پسرش را آرام کند اما این جوان بدون تعلل به سوی مادرش هم تیراندازی کرد. پس از آن سه خواهر جوان جانی با جیغ و فریاد سعی کردند از خانه فرار کنند اما حامد به آنها نیز فرصت نداد و آنان را نیز به گلوله بست. در این اثنا اهالی محل که صدای تیراندازی را شنیده بودند با پلیس تماس گرفتند و دقایقی بعد خانه به محاصره درآمد. مرد جوان که قصد داشت از حلقه محاصره فرار کند با داد و فریاد به تهدید ماموران پرداخت اما وقتی دید آنان حاضر نیستند محل را ترک کنند یکی از آنها را با گلوله زخمی کرد. پس از آن ماموران داخل خانه رفتند و ضمن خلع سلاح کردن و دستگیری حامد سه خواهر او را که به شدت مجروح شده بودند به بیمارستان منتقل کردند. بعد از انتقال حامد به پلیس آگاهی جوان معتاد تحت بازجویی قرار گرفت و در اعترافاتش گفت؛ «پدرم همیشه بین من و برادرم فرق می گذاشت. او را خیلی بیشتر از من دوست داشت. او هیچ توجهی به من نمی کرد و همین مساله باعث شده بود همیشه احساس حسادت کنم و از پدرم کینه به دل بگیرم. بعد از اینکه از دانشگاه فارغ التحصیل شدم کاری پیدا نکردم و از طرفی مجبور بودم رفتارهای تبعیض آمیز پدرم را هم تحمل کنم. به تدریج به سمت مواد مخدر کشیده شدم و درنهایت در حالی که والدینم را مقصر همه ناکامی هایم می دانستم تصمیم گرفتم از آنها انتقام بگیرم. برای این کار سلاحی خریدم و روز حادثه نقشه ام را عملی کردم.»بنابر این گزارش حامد اکنون در بازداشت به سر می برد و پرونده قضایی او به جریان افتاده است.

maryam2032 - ایران - تهران
خدا شفا بده بابا..اینا دیگه از کجا پیداشون میشه..روانیه بدبخت.
جمعه 20 دی 1387

dastopaaa - روسیه - مسکو
از نتایج جمهوری اسلامی هستند.خدا زندگی خارج از کشور را نصیب همه جوانان ایران بکند
شنبه 21 دی 1387

DERAKHT - نروژ - کریستیانساند
ای بابا مگه چی شده...به خدا سرم داره میترکه . لابد بازم نباید توهین کنیم. این نقطهچینها رو ......... تقدیم میکنم به زئیسان مملکت .
حسنی، امام جمعه ارومیه: "اگر فرد مشرکی را وقتی فهمیدیم که واقعاً مشرک شده، باید او رابسوزانیم؛ اگر با گلوله هم بود اشکالی ندارد."
شنبه 21 دی 1387

7-aseman - اتریش - وین
خدا ریشه ی اصلی مشکلات در ایران را حل کنه فکر میکنی خارج خونه خاله ست اینجام تابخواد کسی جابیوفته مشکلات خودشو داره البته نه قتل و کشتار ولی از نظر روحی- عاطفی - غربت و بستگی به شرایط داره که به نوبه ی خودش بی نصیب نیست
شنبه 21 دی 1387

royan62 - ایران - دانشجو
خاک بر سرشون روانی ها خوشی زده زیر دلشون
شنبه 21 دی 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
1-اگر یک زن سیگار بکشد:
در امریکا به او می گویند :زنیکه سیگاری
در ایران به او می گویند : زنیکه معتاد فاحشه خیابانی لجن!
و در عربستان او را سنگسار می کنند!
2-اگر یک زن برای برابری حقوق زن و مرد تلاش کند:
در امریکا به او می گویند : فمنیست
در ایران به او می گویند :تهمینه میلانی
و در عربستان او را سنگسار می کنند!
3-اگر یک زن مورد تجاوز قرار بگیرد :
در امریکا او را به آسایشگاه روانی می برند تا او را به زندگی اجتماعی باز گردانند.
در ایران او را به آسایشگاه روانی می برند و او در آنجا خودکشی می کند!
و در عربستان او را سنگسار می کنند!
4-اگر جسد زنی در یکی از میدان های شهر و درون یک کیسه پلاستیکی پیدا شود:
در امریکا : احتمالاً او یک زن خیابانی و بی خانمان بوده.
در ایران:احتمالاً شوهر غیرتی اش او را کشته
در عربستان: صد در صد بر اثر جراحات وارده ناشی از سنگسار به قتل رسیده است!
5-زنان:
در امریکا اجازه دارند در پزشکی ، حقوق ، مهندسی و … تحصیل نمایند.
در ایران اجازه دارند در پزشکی ، حقوق ، مهندسی و …. به شرط تفکیک جنسیتی تحصیل نمایند
در عربستان اجازه دارند از بین بی سوادی و سنگسار یکی را برگزینند!
6-
در امریکا: مادر و پدر مسئول نگه داری و تربیت و بزرگ کردن فرزندان هستند.
در ایران: مادر مسئول نگه داری و تربیت و بزرگ کردن فرزندان است.
در عربستان:فرقی نمی کند که مادر مسئول چیست چون در هر صورت سنگسار می گردد.
7- اگر زنی بخواهد از شوهرش جدا شود:
در امریکا:درخواست طلاق می دهد و نیمی از سرمایه شوهرش به او میرسد( زمان بین درخواست طلاق و اتمام مراحل قانونی:دو هفته)
در ایران:در خواست طلاق می دهد و در صورتی که هیچ ادعایی نسبت به نفقه و مهریه نداشته باشد میتواند از همسرش جدا گردد(زمان بین درخواست طلاق و اتمام مراحل قانونی: 14 الی 15 سال!)
در عربستان:درخواست طلاق میدهد و شوهرش اجازه دارد او را سنگسار کند
8-یک دختر 18 ساله:
در امریکا نیازی به اجازه کسی برای انجام کارهایش ندارد.
در ایران تنها برای دست شویی رفتن و تنفس نیازی به اجازه کسی ندارد!
در عربستان اصولاً هیچ اجازه ای ندارد!!!
9-تبریک میگم شما پدر شدید.بچتون یه دختره
در امریکا:Oh God Thanks
در ایران: خاک بر سرت حلیمه! بازم دختر زاییدی؟!؟!
در عربستان: نعم؟البنت؟ لا لا لا! أنا بد بخت! سنک سار یا زنده فی القبر هذه الدختر!
10-زنی به شوهرش خیانت کرد….
در امریکا: طلاق ….
در ایران: فحش، کتک ، اسید ، چاقو ، قتل ناموسی…..
در عربستان: به دلیل دلخراش بودن صحنه ها از بیان آن عاجزیم!
شنبه 21 دی 1387

rabi - ایران - تهران
زندباد ... ناراحت شدم دوست ندارم دری وری بنویسم دلم می گیره خبرهای تکراری با مکان زمان و اسم متفاوت. نباید بهتر از این باشه هیچ وقت کمتر نمی شه مثله باتلاق می مونه تا حالا توی یک باتلاق فرورفید خیلی جالبه احساس می کنید تنهاید صدای کسی رو نمی شنوید دست پا می زند باز فرو می رید دیگه توجهی به بوی لجن نمی کنید احساس سنگینی می کنید احساس ترس وجود شما رو می گیره هر دست کمکی که به طرف شما دراز میشه اونو نمی توانی بگیری فقط کمک می خوای اما همین کمک و ترست و خواستنت بر علیهت می شه این اقایان مشکلاتی داشتن که در جامعه کنونی امثال انها کم نیستن که نیاز به کمک دارند در زمان گرفتاری مسائل را از هم نتوانستن تفکیک کنن و سنگینی این بار بیشتر و بیشتر شده و به شکل نهفته در ناخداگاه انها بشکل دیگر بروز کرده دارم چی می نویسم مگه من دکترم از اقایان دکترا و اساتید پوزش می طلبم از دید من بود شاید دری وری باشه ولی از دید من بود اگر نظری دارید لطفا بنویسید من خوشحال می شم ما اینجایم که به همدیگر کمک کنیم که بتوانیم درست فکر کنیم و عیبهای همدیگر را رفع کنیم. داشت یادم می رفت زندباد اسرائیل.
شنبه 21 دی 1387

darya_24 - بحرین - .
اینها یک مشت دیوانه و روانی به تمام معنا هستن
شنبه 21 دی 1387

pokalu - المان - دورتموند
rabi - ایران - تهران
دمت گرم خیلی‌ باحال بود مخصوصا قسمت سنگسارش، روده بر شدم...
شنبه 21 دی 1387

roshaanak_alman - آلمان - برلین
آنتی اسلام - ایران - اهواز
مرسی از مطلب خوب شما... ولیکن از کنار این اخبار نمیشه به راحتی گذشت. واقعا دردناکه. جمهوری اسلامی با این همه تلاش برای کشوری آرام و سربه راه نتوانسته بزرگ ترین و مخفی ترین مشکل مردم که همان مشکلات روانی و روحی هستش از بین ببره. و دلایل اونهم مشخصه . بیکاری و فقر و اعتیاد و نبود آزادی
شنبه 21 دی 1387

elektris - فرانسه - پاریس
واقعا که افسوس و صد افسوس برای جوانان ایرانی‌!!! وقتی‌ که آدما و غم و شمشیر و با سرو وضع خونی جلو یه همه میان می‌رن! خوب اینم یه جور خون ریختن دیگه در ضمن خوا نم با فرهنگ!! farnush63 اینا که از فرهنگ کرد که سرچشمه نمیگیره‌ها ها ها!!!!!!! تا تو باشی‌ دیگه از فرهنگ کسی‌ صحبت نکنی‌.
شنبه 21 دی 1387

pokalu - المان - دورتموند
ببخشید رابی منظورم شما نبودید


آنتی اسلام طرف صحبتم شما بودی، مطلبت فوق العاده بود ، مرسی‌ از شما



شنبه 21 دی 1387

venoosi - بلژپک - ورویرس
جدا متاسفم.
شنبه 21 دی 1387

rabi - ایران - تهران
انتی اسلام - ایران - اهواز
جالب بود تا حالا از نزدیک سنگسار دیدی من یک بار دیدم تا مدتی هر سنگی که روی زمین می دیدم یاد اون سنگسار می افتادم خصوصا ان ادمهای که سنگ پرت می کردن من ان زمان برای کاری در هرات بودم در زمان طالبان البته هنوز در انجا طبق اخباری که می رسه باز این کارها انجا می دن خوب چه می شه کرد وقتی در کشور ما انجام می شه نباید توقع داشته باشی که افغانها انجام ندن زندباد اسرائیل
pokalu -المان-دورتموند
من چیزی ندارم ببخشم شما ببخش
یکشنبه 22 دی 1387

آنتی اسلام - ایران - اهواز
rabi - ایران - تهران
درود بر تو دوست من. عزیزم من هیچوقت دوست نداشتم و ندارم مردن یک گنجشک را ببینم که تا لحظه ای قبل پرواز میکرد، به امیدی که زود تر و زود تر به آشیانه اش برگردد تا خرده نانی را که با هزار بدبختی پیدا کرده با جوجه هایش قسمت کند!
دوشنبه 23 دی 1387

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.