کارت ملی قفل سه ساله یک معمای جنایی را گشود

کارت ملی قفل سه ساله یک معمای جنایی را گشود

کارت ملی یک مقتول به سرنخی تبدیل شد که کارآگاهان را بعد از گذشت سه سال از وقوع جنایت به سوی دستگیری قاتلان راهنمایی کرد.


به گزارش خبرنگار ما روز 20 خردادماه سال جاری مردی به نام عباس با مراجعه به پلیس آگاهی استان هرمزگان از ماموران برای یافتن برادر 22 ساله اش علی که از سه سال قبل ناپدید شده بود، کمک خواست.

او گفت؛ ما اهل شهرستان ماکو هستیم اما علی مدت ها قبل برای کار به کرمان رفته بود و در یک شرکت تولید عایق های ساختمانی کار می کرد. برادرم در تماس های تلفنی که با من داشت از وضعیت کاری اش ابراز رضایت می کرد و می گفت شغل پرسودی دارد. تماس های گاه و بیگاه علی ادامه داشت تا اینکه متوجه شدم او به چند نفر مبالغ زیادی بدهکار شده است.برادرم یک روز تماس گرفت و گفت به خاطر بدهی هایش دیگر نمی تواند در کرمان بماند و قصد دارد به بندرعباس برود. پس از این ماجرا چند ماهی از برادرم بی خبر بودم تا اینکه پس از مدتی او باز هم به من تلفن زد و گفت در بندرعباس مسافرکشی می کند و برای مدتی نمی تواند به شهرمان برگردد. علی هیچ آدرسی از خود اعلام نکرد اما گفت از وضع زندگی اش راضی است. این مرد ادامه داد؛ این آخرین تماس برادرم با من بود و پس از آن دیگر هیچ خبری از او نشد. من فکر می کردم او به خاطر مشکلاتش فرصت تلفن زدن ندارد اما با گذشت سه سال از آخرین مکالمه تلفنی مان طاقت نیاوردم و تصمیم گرفتم برای پیدا کردن او به بندرعباس بیایم.در پی اظهارات این مرد افسران آگاهی بندرعباس با دریافت عکس و مشخصات جوان ناپدید شده درصدد یافتن او برآمدند و به جست وجوی فردی با مشخصات علی در میان پرونده های راکد پرداختند و سرانجام دریافتند سال 84 جسد جوانی که شباهت زیادی با علی دارد در کنار راه آهن بندرعباس کشف و همان زمان دفن شده است.عباس پس از مشاهده عکس های جوان کشته شده، تایید کرد این تصاویر متعلق به برادرش است. به این ترتیب پرونده قتل علی که از سال 84 راکد مانده بود به جریان افتاد و تحقیقات برای شناسایی عاملان این جنایت آغاز شد.کارآگاهان جنایی بندرعباس بار دیگر به تحقیق از برادر مقتول پرداختند تا شاید بتوانند به سرنخ تازه یی در این باره دست پیدا کنند. عباس گفت؛ برادرش با هیچ کس خصومت نداشته و در مورد قتل او به هیچ فردی مظنون نیست. او گفت؛ من سال ها از برادرم دور بودم اما در آخرین روزهایی که از او خبر داشتم علی به من گفت در حال انجام کارهای اداری برای گرفتن کارت ملی است. این گفته عباس کافی بود تا تحقیقات وارد مرحله تازه یی شود. افسران پرونده بلافاصله به اداره ثبت احوال مراجعه کردند تا با اطلاعاتی که از او در آنجا به ثبت رسیده از محل زندگی مقتول مطلع شوند. این اقدام پلیس راه گشا بود و آدرس ثبت شده در فرم درخواست کارت ملی کارآگاهان را به خانه یی که جوان کشته شده در آنجا سکونت داشت، رساند.به این ترتیب صاحبخانه تحت بازجویی قرار گرفت و گفت؛ علی در خانه او زندگی می کرد اما یک روز به طور ناگهانی ناپدید شد. او ادامه داد؛ علی جوان خوبی بود. مدتی که در خانه من اقامت داشت هیچ بدی از او ندیدم. او جوان زحمت کشی بود و با یک پیکان مدل پایین مسافرکشی می کرد و از این راه خرجش را درمی آورد.پس از آنکه صاحبخانه مشخصات خودروی مقتول را اعلام کرد کارآگاهان به این نتیجه رسیدند که برای رمزگشایی از این جنایت قدیمی راهی جز پیدا کردن پیکان قدیمی ندارند. به این ترتیب تحقیقات معطوف به این موضوع شد و طی عملیات وسیعی با ایجاد پست های ایست و بازرسی و همچنین انجام تحقیقات نامحسوس بررسی ها ادامه یافت تا اینکه بالاخره ماموران موفق شدند خودروی مقتول را در حالی که دو سرنشین داشت، توقیف کنند.این دو نفر که کریم- 23 ساله- و امین - 30 ساله- نام دارند هنگامی که تحت بازجویی قرار گرفتند خود را بی گناه معرفی کردند و گفتند خودرو را خریده اند. آنها با ادامه یافتن تحقیقات لب به اعتراف گشودند و قتل علی را به گردن گرفتند.امین گفت؛ در مدتی که علی در بندرعباس اقامت داشت ما با او دوست شده بودیم و به خانه اش رفت وآمد می کردیم. من و کریم به مواد مخدر اعتیاد داشتیم و علی نیز از این موضوع خبر داشت. یک شب او ما را به خانه اش دعوت کرد تا به اتفاق هم مواد مصرف کنیم. آن شب پس از خوردن شام مشغول کشیدن مواد شدیم و پس از دقایقی من و کریم درحالی که از خود بی خود شده بودیم به این فکر افتادیم که ماشین علی را بدزدیم. برای اجرای این نقشه در یک لحظه او را غافلگیر کردیم و به قتل رساندیم. سپس مخفیانه جسدش را درون صندوق عقب ماشین قرار دادیم و آن را در کنار راه آهن رها کردیم. در ادامه بررسی این پرونده با توجه به اعترافات دو متهم آنها به محل جنایت منتقل شدند و صحنه قتل را بازسازی کردند.بنابراین گزارش هم اکنون این دو جنایتکار در بازداشت به سر می برند و منتظر آغاز محاکمه شان هستند.

siajon - انگلستان - بریستول
فقر.. اعتیاد..
شنبه 14 دی 1387

kenzou - ژاپن - توکتو
سلام.ایرانی ادم کشی را دوست دارد.مثلا داره مرغ می کش. منظور انها که در ایراند.
شنبه 14 دی 1387

غروب - امارات - دبی
جنایت در ایران یک امر طبیعیست نمی دانم چرا اینقدر اینا سنگدل هستند در این کشور نمی شود به کسی اعتماد کرد ما که در یک کشور عربی زندگی می کنیم احساس امان می کنیم وکم این چیزا رو می بینیم خیلی کم...
شنبه 14 دی 1387

elika56 - استرالیا - سیدنی
واقعا که چه تفسیرهایی میکنید.شما باید تحلیل گر مسائل خیلی مهمی میشدید، نه تحلیل گر قتل دو نفر قاتل که تحت تاثیر مواد روان گردان اقدام به قتل کرده اند.
یا حتما خانواده و عزیزانی که در ایران دارید مثل همین قاتل ها رفتار کرده اند، که نظرتون رو این همه نسبت به کل ایرانی هایی که تو ایران زندگی میکنند تحت تاثیر قرار دادند؟
مگه تو خودت ایرانی نیستی که میگی ایرانی مثل مرغ آدم میکشه؟ چرا انقدر بی ابرویی و بی حیثیتی میکنید؟ایران هزار و یک مشکل داره درست.تو ایران مردم بیچاره ایران تحت فشار انواع و اقسام بدبختی ها هستند ، درست.ولی دیگه تو ایران مثل مرغ آدم نمیکشن. اینقدر دیگه سیاه نمایی نکن. آخه با این سیاه نمایی چی به تو میرسه؟
بعدم جالب اینجاست که شما در پایان افاضاتتون میفرمایید "منظور اونا که تو ایرانند"؟؟!!!
مثلا شما تا زمانیکه ایران بودی یه قاتل بالفطره بودی و بعد به محض اینکه قدمتو از ایران گذاشتی بیرون اصلاح شدی؟؟ بابا توکیو چه معجزاتی میکنه؟ اگر اینجوری کل قاتلین و معتاد های ایران بیان اونجا چون یه شبه اصلاح میشن.اینجوری خیلی خوبه چون هم خودشون نجات پیدا میکنند هم برای ژاپن مثل شما ،مفید واقع میشن.
یکشنبه 15 دی 1387

salamiran - ایران - شیراز
می بینید چه راحت همه مسائل را گفته اند ! « تحقیقات پلیسی » در ایران یعنی همین . اگر برادر مقتول از ماکو به بندرعباس نمی آمد که پلیس کاری به کار مقتول نداشت . بعد هم خدا بیامرزد پدر شکنجه را که شیوه کارآمد و بی برو برگرد پلیس ایران است . سه سوته مشکل حل می شود و طرف به کارهای نکرده اش هم اعتراف می کند .
یکشنبه 15 دی 1387

lordkalis - آمریکا - آمریکا
kenzou - ژاپن - توکتو
غروب - امارات - دبی
گمون کنم چشماتون مشکل داره.اگر اخبار کثافت کاری های اعراب یا سامورایی هر رو ندارین راتون بفرستم!اصالتم خوب چیزی که شما ندارین و هر جا که باد بجنبه خودتونو به یه جای دیگه وصله میزنید.
یکشنبه 15 دی 1387

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.