شیوه یی تازه برای صدور کارت خبرنگاری ورزشی

شیوه یی تازه برای صدور کارت خبرنگاری ورزشی
وقتی از ساختمان چهار طبقه خیابان سئول خارج شدم، حس ناخوشایندی داشتم. فکر کردم قید کارت خبرنگاری را می زنم و دیگر برای توضیح دادن وارد این ساختمان نمی شوم. این بار دوم بود که مجبور بودم برای اینکه ثابت کنم خبرنگار حوزه ورزش هستم و نوشتن می دانم، به مسوولی توضیح دهم که سر در اتاقش تابلوی «معاون حفاظت فیزیکی حراست» نصب شده است. کلاس آموزش روزنامه نگاری گذاشته بودم؛ «آقا اینها خبرند، به این فرم نوشتن می گویند گزارش... بله، این هم گزارش است، آن یکی هم مصاحبه.»

---

داستان کارت خبرنگاری سازمان تربیت بدنی برای ورود به اماکن ورزشی از چند ماه قبل آغاز شد. ظاهر امر ایرادی را نشان نمی داد. مثل هر سال نامه یی از روزنامه بردم به نام معرفی نامه. آقایان فلانی و فلانی خبرنگار ورزشی روزنامه اعتماد هستند. وقتی وارد ساختمان سازمان تربیت بدنی شدم، اعلام کردند روابط عمومی برخلاف سال های گذشته نقشی در تایید یا صدور کارت ها ندارد و این مجموعه حراست سازمان است که باید تایید کند شما خبرنگار هستی یا خیر و اگر هستی صلاح می دانند به شما کارت خبرنگاری بدهند یا خیر

تا اینجای کار اگر هم مشکلی بود، آنقدر مهم جلوه نمی کرد تا زمانی که وارد اتاق معاون حفاظت فیزیکی حراست شدم. آنجا بود که وقتی نامه از سوی مسوول تایید گشوده شد با جمله جالب توجهی روبه رو شدم؛ «طبق قانون امسال کسی از روزنامه های سیاسی نمی تواند کارت خبرنگاری سازمان بگیرد.» ، «چرا؟ ما روزنامه نگار سیاسی نیستیم، روزنامه صفحات ورزشی هم دارد که ما در آن حوزه فعالیت می کنیم.»، «نمی شود، فقط روزنامه های ورزشی.» تلاش من و همکارانم برای توجیه مقام مسوول بی نتیجه ماند. یک ساعت از ما توضیح و از وی انکار که نمی شود. دو راه حل از سوی مقام مسوول پیشنهاد شد؛ اول اینکه کارت درجه C بگیریم که مجوز ورود به استادیوم آزادی ندارد و یا برویم و با روزنامه بازگردیم تا مقام مسوول روزنامه را ببیند که اولاً وجود خارجی داشته باشد و ثانیاً اگر مورد تایید بودیم، کارت خبرنگاری بدهند. راه دوم را انتخاب کردیم و برای بار دوم، وقتی دیروز برای اثبات وجود روزنامه یی به نام «اعتماد» وارد اتاق معاون محترم حراست شدم، ابتدا مجبور شدم کلاس آموزش تفکیک خبر از گزارش و گزارش از گفت و گو بگذارم و بعد؛ «حاج آقا باید روزنامه تان را بخوانند. بعد بررسی که کردیم هفته آینده خبر می دهیم می توانید کارت بگیرید یا خیر.»

وقتی از ساختمان چهار طبقه خیابان سئول خارج می شدم، احساس می کردم از کارم و حوزه ام بیزارم. برای بار چندم سوال ها را در ذهنم مرور کردم.

1- تخصص لازمه این کار را چه کسی در مسوول حراست دیده و تایید کرده است که او را بر این کار گمارده اند؟ می توان از فردا مجوز صدور کارت بازی فوتبالیست ها را به سازمانی یا نهادی غیرمسوول سپرد و مثلاً گفت؛ «بروید از سازمان بنادر و کشتیرانی کارت بازی بگیرید،» که بعد توقع نداشت مسوول غیرمتخصص از فوتبالیست بخواهد برای اثبات فوتبالیست بودنش روپایی بزند و اصلاً ثابت کند تیمی مثل پرسپولیس یا استقلال وجود خارجی دارند یا خیر و اگر ثابت کرد که «بله، داریم» نگوید، چون رنگ پیراهن ات قرمز است، بخشنامه داریم که به تو کارت بازی ندهیم. معاون محترم حراست سازمان تربیت بدنی که نمی داند روزنامه یی به نام اعتماد وجود دارد چگونه می تواند تایید کند که فلان آدم خبرنگار هست یا نه؟

2- بهانه اینکه چون روزنامه سیاسی است، نمی توانیم کارت بدهیم، دقیقاً مثل این است که به فلان فوتبالیست بگوییم چون باشگاه شما در رشته های والیبال، بسکتبال کشتی و ... فعال است، شما نمی توانید فوتبال بازی کنید. مگر ما چند خبرگزاری کاملاً ورزشی داریم؟ پس با این خط کش و معیار به خبرنگار ورزشی هیچ خبرگزاری به جز ایپنا (که کاملاً ورزشی است) نباید کارت سازمان تحویل شود؟ آیا چنین کرده اند؟ یا چون صداوسیما شبکه تخصصی ورزشی نداردپس به هیچ خبرنگاری از رادیو و تلویزیون نباید کارت خبرنگاری سازمان تربیت بدنی بدهیم.آیا این اتفاق رخ داده است؟ مسلماً این گونه نیست. پس بخشنامه های بی محتوا و بدون تحقیق تخصصی، تنها دستاویزی است برای التماس خبرنگار جماعت که 10 مرتبه برویم و بیاییم و دست آخر با منت کارت خبرنگاری بگیریم.

3- با وجود این قانون، آیا خبرنگاری به جز خبرنگاران روزنامه های ورزشی، نتوانسته اند کارت خبرنگاری بگیرند؟اگر این گونه می اندیشید، کاملاً در اشتباهید. این کارت مثل خودکار است برای خبرنگار و عده یی برای داشتن آن مجبور شده اند با معاون محترم سازش کنند، چندین بار بروند و بیایند، عصبانیت شان را با قربان صدقه رفتن معاوضه کنند تا کارت خبرنگاری بگیرند. اگر این قانون به طور کامل اجرا شده است، چگونه خبرنگار و عکاس نشریه «ن.ب» که تنها جدول منتشر می کند توانسته اند کارت A سازمان تربیت بدنی دریافت کنند؟

4- عکاسان روزنامه اعتماد موفق شدند کارت خود را دریافت کنند چگونه؟ «نامه را گفتند در نظر نمی گیریم و نام شما را در فهرست عکاسان مستقل می گذاریم و کارت A هم می دهیم.» به همین راحتی. وقتی از مقام محترم خواستیم نام ما را هم در فهرست خبرنگاران مستقل قرار دهد، جواب این بود؛ «نه، خبرنگار مستقل و آزاد نداریم. فقط عکاس آزاد داریم.» تعاریف برخلاف دنیا می توانند تغییر کنند. تعاریف بین المللی را هم می توانیم تغییر دهیم چون آقای معاون نمی دانند خبرنگار به لحاظ کاری چه فرقی با جوشکار دارد.

5- «پس ما چه کنیم؟»، «هر وقت خواستید برنامه یی بروید، نامه بدهید تا برایتان مجوز یک بار مصرف صادر کنیم»، «اگر برنامه یی به صورت لحظه یی و پس از پایان ساعت کاری شما اعلام شد، چه کنیم؟»، «صبر کنید.» تحلیل این گفت وگو با خودتان.

---

باید از رئیس سازمان تربیت بدنی پرسید پروسه صدور کارت برای خبرنگاران توسط چه کسی تایید و تصویب شده است؟

اگر این مورد به تایید شما نرسیده و یک حرکت خودجوش درون سازمانی است باید به نوع مدیریت سازمانی که معاون رئیس جمهور بر آن مدیریت می کند، افسوس خورد که سازمان و مجموعه تحت مدیریتش نام «اعتماد» را نشنیده اند یا مدعی هستند تنها حوزه خبری خبرنگاران روزنامه های سیاسی، مجلس است و دولت. و اگر این پروسه با نظر رئیس سازمان در حال اجرا است باید به حال خودمان افسوس بخوریم که در حوزه یی فعالیت می کنیم که کار روابط عمومی (به دلیل تعریف ذاتی این واحد) را حراست انجام می دهد و لابد روابط عمومی هم مسوولیت بودجه بندی را برعهده دارد و همین چرخه بی معنی مدام در ورزش تکرار می شود. تخصص همان چیزی است که اگر کمی خود را به آن مقید می کردیم، این بلبشوی عجیب به وجود نمی آمد.

باید از محمد علی آبادی پرسید اگر روزی کمیته فنی فدراسیون فوتبال، سرمربی تیم ملی کشتی آزاد را انتخاب کند، تعجب نمی کنید؟ پس چرا در مورد این مساله هیچ سوالی برایتان طرح نشد؟

و در پایان باید از رئیس سازمان تربیت بدنی عذرخواهی کنم که به من و همکارانم نیاموخته اند که دست کسی را ببوسیم تا حق مان را بگیریم. برای دریافت کارت خبرنگاری سازمان تربیت بدنی هم، به التماس و شیرین زبانی متوسل نمی شویم.
+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.