مرد نابینا در آتش انتقام سوخت

مرد نابینا در آتش انتقام سوخت

تحقیقات برای رازگشایی از حادثه یی هولناک که در آن مرد نابینایی با نقشه برادرزن سابقش به آتش کشیده شد و جان باخت به دستگیری برادرزن انتقام جو و دو دوستش انجامید.


به گزارش خبرنگار ما شامگاه روز دوم تیرماه افرادی که از جاده کهریزک- واوان عبور می کردند مرد میانسالی را در حالی که آتش گرفته بود مشاهده کردند.

این مرد با غلت زدن در حاشیه خاکی جاده سعی داشت خود را نجات دهد اما تلاش اش بیهوده بود. سرانجام سرنشینان یکی از خودروهای عبوری به یاری او شتافتند و به وسیله کپسول های آتش نشانی توانستند پس از چند دقیقه آتش را خاموش کنند. مرد که قسمت های مختلف بدنش به شدت آسیب دیده و نیمه جان شده بود در حالی که به سختی حرف می زد خود را محمدجواد معرفی کرد و گفت؛ نابینا است.او گفت؛ دو نفر از نزدیکان یکی از دوستانش به نام محمد این بلا را سرش آورده اند. محمدجواد در ادامه شماره تلفنی را به عابران داد و پس از لحظاتی به علت شدت سوختگی جان باخت.

در پی کشته شدن این مرد جسد او به پزشکی قانونی انتقال یافت و پرونده یی نیز برای تحقیقات در این باره در شعبه 101 دادسرای کهریزک تشکیل شد.

افرادی که حادثه دلخراش سوختن این مرد را مشاهده کرده بودند، شهادت دادند در دقایقی که محمدجواد در حال دست و پنجه نرم کردن با مرگ بود یک دستگاه خودروی پراید از محل حادثه گریخت. کارآگاهان پلیس آگاهی با توجه به نابینا بودن مقتول به این نتیجه رسیدند که احتمالاً سرنشینان پراید او را فریب داده اند و پس از آنکه وی را سوار خودروشان کرده اند به محل حادثه که مکان خلوت و کم ترددی است، کشانده اند و سپس او را آتش زده اند.

از سوی دیگر بنابر اظهارات مقتول که در لحظات پایانی عمرش از دوستش محمد نام برده بود این شخص که از کارمندان بهزیستی است به سرعت شناسایی شد و تحت بازجویی قرار گرفت. تحقیقات از این مظنون نشان داد او هیچ نقشی در این حادثه نداشته است و افراد دیگری این جنایت را رقم زده اند. به همین خاطر برای روشن شدن موضوع کارآگاهان تحقیقات خود را روی شاخه های دیگر پلیسی متمرکز کردند. در این بین بررسی زندگی خصوصی مقتول نشان داد او مدت ها قبل از همسرش که از پا معلول است، جدا شده و با زن دیگری که نابینا است، ازدواج کرده است. کنکاش در مورد زندگی محمدجواد با همسر اولش فاش کرد او با این زن اختلافات شدیدی داشته و این اختلافات پس از جدایی نیز ادامه پیدا کرده بود آنچنان که چند روز قبل از حادثه محمدجواد به خانه همسر اولش رفته و به مشاجره با او پرداخته بود.

کارآگاهان این اختلافات را به عنوان انگیزه یی برای جنایت مد نظر قرار دادند و به همین خاطر به بازجویی از همسر اول مقتول پرداختند. متهم که سعی داشت خود را از کشته شدن همسر سابقش متاثر نشان دهد، دست داشتن در این جنایت را انکار کرد. در این بین افسران پرونده به مرتضی برادر این زن ظنین شدند و وی را برای تحقیقات به پلیس آگاهی منتقل کردند. این جوان که رفتار مشکوکی داشت در بازجویی های مقدماتی اختلافات محمدجواد با خواهرش را تایید اما این موضوع را که او به خاطر این اختلاف شوهر خواهر سابقش را کشته است، رد کرد. گفته های این جوان برای کارآگاهان قانع کننده نبود و او همچنان به عنوان مظنون در بازداشتگاه به سر می برد تا اینکه سرانجام روز جمعه گذشته از راز این جنایت پرده برداشت و گفت قتل با دستور او انجام شده است. مرتضی گفت؛ جدایی محمدجواد از خواهرم باعث سرشکستگی و آزار من شد. به همین دلیل تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم.از آنجا که می دانستم محمدجواد با شخصی به نام محمد که در بهزیستی کار می کند دوست است، از دو نفر از دوستانم به نام های محسن و وحید خواستم خود را دوست محمد معرفی و به واسطه او محمدجواد را سوار خودروشان کنند و پس از بردن وی به یکی از جاده های اطراف شهر او را آتش بزنند. من به دوستانم اطمینان دادم چون محمدجواد نابینا است و نمی تواند چهره آنها را ببیند هیچ وقت در دام پلیس گرفتار نخواهند شد. آنها نیز به حرف هایم عمل کردند و طبق نقشه با فریب دادن محمدجواد او را به بیرون از شهر کشاندند و وی را آتش زدند.به دنبال اعترافات این مرد محسن و وحید طی دو عملیات جداگانه در قم شناسایی و دستگیر شدند. این دو متهم هنگامی که تحت بازجویی قرار گرفتند خود را بی گناه خواندند و منکر آتش زدن محمدجواد شدند.

بر پایه این گزارش هم اکنون این دو نفر همراه با برادرزن انتقام جو در بازداشت به سر می برند و تحقیقات از آنها ادامه دارد.

roshaanak_alman - آلمان - برلین
چه قدر بی وجدان بودند... و دوستان محمدجواد از خودش هم بدتر بودند که به راحتی حاضر شدند آدمی رو بکشند.
پنج‌شنبه 28 آذر 1387

DERAK - انگلستان - لندن
خدای من اخه ....تا جقدر ادم چقدرمیتوانه بی وجدان باشه حتما خیلی مومن وپاک بودن مثل امثال سیدعلی وسعیدامامی
پنج‌شنبه 28 آذر 1387

bahram$hiroshima - ژاپن - هیروشیما
کشور شیرتوشیر٬کشور بی قانون٬کشور بیحساب وکتاب٬اصلامعلوم نیست کی به کیه٬همدیگرو اتیش میزنن٬به صورت همدیگه اسید میپاشن ٬عجب مملکتیه. به به به به!!!!!
پنج‌شنبه 28 آذر 1387

mitra.d - المان - هانوفر
ای وای بر ما وکشور مان.ایا اسم این جانداران ادمه یا...
پنج‌شنبه 28 آذر 1387

bluestar - ایران - تهران
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم
همان یک لحظه اول
که اول ظلم را می دیدم از مخلوق بی وجدان
جهان را با همه زیبایی و زشتی
بروی یکدگر ویرانه میکردم .
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم
که در همسایه صدها گرسته ، چند بزمی گرم عیش و نوش میدیدم
نخستین نعره مستانه را اموش آندم
بر لب پیمانه میکردم
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم
که میدیدم یکی عریان و لرزان، دیگری پوشیده از صد جامه رنگین
زمین و آسمان را
واژگون ، مستانه میکردم
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم
نه طاعت میپذیرفتم
نه گوش از بهر استغفار این بیدادگر ها نیز کرده
پارع پاره در کف زاهد نمایان
سبحه صد دانه میکردم
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم
برای خاطر تنها یکی مجنون صحرا گرد بی سامان
هزاران لیلی نازآفرین را کو بکو
آواره و دیوانه میکردم
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم
بگرد شمع سوزان دل عشاق سر گردان
سراپای وجود بی وفا معشوق را
پروانه میکردم
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم
بعرش کبریایی ، با همه صبر خدایی
تا که میدیدم عزیز نابجایی ، ناز بر یک ناروا گردیده خواری میفروشد
گردش این چرخ را
وارونه بی صبرانه می کردم
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم
که میدیدم مشوش عارف و عامی زبرق فتنه این علم عالم سوز مردم کُش
بجز اندیشه عشق و وفا، معدوم هر فکری
در این دنیای پر افسانه میکردم
عجب صبری خدا دارد !
اگر من جای او بودم
همین بهتر که او خود جای خود بنشسته و ، تاب تماشای تمام زشت کاریهای این مخلوق را دارد
وگرنه من به جای او چو بودم
یکنفس کی عادلانه سازشی
با جاهل و فرزانه میکردم
عجب صبری خدا دارد ! عجب صبری خدا دارد !
شعر از :استاد رحیم معینی کرمانشاهی.
پنج‌شنبه 28 آذر 1387

saeed6465 - انگلستان - بریستول
هر چی به اینا بگی کم گفتی ، فقط همین خدا به دادتون نرسه
جمعه 29 آذر 1387

khanoom - کویت - کویت
واقعا این کارها از ادمی سر میزند ..بلو استار ممنون ازشعر زیبای که تهیه کردی بسیار دلنشین بود .
یکشنبه 1 دی 1387

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.