چهارشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۸۷ - ۱۶ آوریل ۲۰۰۸
من دختر جوان را از مرگ حتمی نجات دادم
مرد عاشقی که مدعی است دختر مورد علاقه اش را از مرگ نجات داده، با شکایت پدر دختر از سوی پلیس بازداشت شد.به گزارش خبرنگار ما، هفته گذشته مردی به پلیس آگاهی تهران مراجعه کرد و از ماموران خواست در پیدا کردن دخترش به او کمک کنند. این مرد گفت؛ چند روزی است دخترم گم شده است و فکر می کنم او را دزدیده باشند. وی ادامه داد؛ مدتی قبل مردی 50 ساله به نام فیروز به خواستگاری دخترم آمد، اما از آنجایی که سونا فقط 22 سال داشت، من جواب رد دادم چون می دانستم دخترم بعد از مدتی کوتاه پشیمان خواهد شد. رفت و آمد فیروز به خانه ما قطع نمی شد و او با اصرار زیاد همچنان از من می خواست با ازدواج او و سونا موافقت کنم. وقتی دید تلاشش بی فایده است دیگر به خانه ما نیامد اما به رابطه اش با دختر من ادامه داد تا اینکه فرزندم به طور ناگهانی گم شد و من تصور می کنم فیروز او را ربوده باشد. این مرد در ادامه نشانی محل زندگی فیروز را در اختیار کارآگاهان قرار داد و آنان توانستند مرد میانسال را بازداشت کنند. هنگامی که فیروز در برابر دادیار امیراسماعیل رضوانفر - دادیار شعبه 4 دادسرای ناحیه 27 تهران - قرار گرفت، گفت؛ من سونا را ندزدیدم و ادعای پدر او دروغ است. وی ادامه داد؛ من از طریق خواهر سونا با او آشنا و مدتی بعد عاشق این دختر شدم. چون یک بار در زندگی مشترکم شکست خورده بودم، خیلی احتیاط می کردم که انتخاب درستی داشته باشم. احساس می کردم سونا همسر مناسبی برای من خواهد بود و به همین خاطر به خواستگاری اش رفتم اما پدر سونا قبول نکرد. متهم در ادامه گفت؛ پدر این دختر هر بار که می خواستم صحبت کنم و بگویم لیاقت سونا را دارم و می توانم او را خوشبخت کنم، حرفم را قطع می کرد و می گفت تو دیگر پیر شدی نباید سراغ سونا بیایی. این کشمکش ها ادامه داشت تا اینکه چند روز قبل سونا با من تماس گرفت و گفت از خانه فرار کرده و قصد دارد خودکشی کند. تمام شهر را زیر پا گذاشتم و بالاخره توانستم سونا را در ترمینال غرب در حالی که رگ دستش را بریده بود، پیدا کنم. او را به خانه ام بردم و از او سه روز مراقبت کردم. تا اینکه خطر مرگ برطرف شد، بعد با پدرش تماس گرفتم و گفتم سونا پیش من است، قصد داشتم با این کارم او را از نگرانی بیرون آورم اما این مرد علیه من شکایت کرد. دادیار رضوانفر با توجه به دفاعیات متهم دستور داد ماموران پلیس تحقیقات بیشتری را از وی انجام دهند.
| sarab22 - المان - دوسلدورف |
قضاوت کمی سخته ولی از لحاظ سنی و فکری بعدا به مشگل بر میخورند. از لحاظ ربوده شدن خود دختر میتونه شهادت بده. |
شنبه 23 آذر 1387 |
|
| ali51reza - سوئد - وستروس |
sarab22 - المان - دوسلدورف
بابا کار اگاه علوی کارشناس مسائل خانواده کجا بودی تا حالا |
شنبه 23 آذر 1387 |
|
| nilufar_sadr - ایران - کرج |
سلام.کاش مثل درس ریاضی که در تمام دوران تحصیل یکی از مواد درسی مهم درنظام آموزش و پرورش ما محسوب میشه آموزش خانواده هم با تمام جزییاتش جزو همان مواد درسی مهم با الویت بالا در نظر گرفته میشد تا بینش صحیحی از ازدواج و انتخاب همسر در تارو پود فرزندان ما رشد میکرد . |
شنبه 23 آذر 1387 |
|
| mehraeen - ایران - تهران |
دختره ناقص العقله . |
شنبه 23 آذر 1387 |
|
| baba bikhiyal - فرانسه - پاریس |
بابا این همه پسر جوون و خوشگل چرا پیرمرد 50ساله ؟!بی خیالش شو میخوای خودم بیام خواستگاریت |
شنبه 23 آذر 1387 |
|
| hussain - بریتانیا - لندن |
دختر بی عقلی که خودکشی می کنه که ارزش عاشق شدن نداره. |
شنبه 23 آذر 1387 |
|
| amirarsalan - امریکا - لس انجلس |
سونا را در ترمینال غرب در حالی که رگ دستش را بریده بود، پیدا کنم. او را به خانه ام بردم و از او سه روز مراقبت کردم. تا اینکه خطر مرگ برطرف شد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بابا دروغگویی داره اپیدمی می شه تو ایران از رهبرو رییس جمهورو عش و... همه دروغ می گن |
شنبه 23 آذر 1387 |
|
| benyaminshafabakhsh - ایران - شیراز |
درد بی شوهریه.....درد بی شوهریه.....درد بی شوهریه.... |
شنبه 23 آذر 1387 |
|
| afrooz - هلند - امستردام |
اخه جه رمانتیک عشق که پیرو جوون نمیشناسه نازی |
شنبه 23 آذر 1387 |
|
| odin - بلژیک - انتورپن |
عشق پیری گر بجنبد ،،،،سر به رسوایی زند. اخه پیره مردیکه پاش لب گوره باید با دختر 22 یا 9 ساله ازدواج کنه!!!؟ الله و اکبر!!! یاد حاج اقا مشکینی افتادم که دو، سال قبل از تشریف بردن به لقا الله در یکی از دهات سمنان یک دختر خانم 13 ساله گرفتن. الله و اکبر. نظام مقدس الهی میخ اسلام را در دل کفر کوبید. |
شنبه 23 آذر 1387 |
|
| pokalu - المان - دورتموند |
البته اون آقا راست گفته چون دختر رو از خطر بی شوهری نجات داده !!
|
یکشنبه 24 آذر 1387 |
|
| ferfereh - ایران - ایران |
دخترهایی که توی بچگی از طرف خانواده به خصوص پدرشون محبت کافی دریافت نمی کنند معمولا جذب افراد مسن یا افرادی که نسبت به سنشون خیلی بزرگتر برخورد می کنند می شوند چون به طور ناخودآگاه می خواهند این کمبود محبت را جبران کنند. این آقا به جای این کارها باید به دخترش محبتش رو بیشتر بکنه. نه اینکه بیشتر به دختره فشار بیاره. به نظر من توی خانواده اگر یک مورد ازدواجی پیش می آید که خانواده با اون مخالفند نباید به جوونشون فشار بیاورند بلکه باید سعی کنند با محبت بیشتر کمبود های جوون رو جبران کنند تا او به خاطر ارضائ آن سراغ هر کسی نرود. |
سهشنبه 26 آذر 1387 |
|