دوشنبه ۱۹ فروردین ۱۳۸۷ - ۰۷ آوریل ۲۰۰۸
چاقو و تیغ موکت بری، پاداش خبرنگاری که قلم اش تیز بود
یک خبرنگار باسابقه توسط تعدادی موتورسوار ناشناس مورد حمله قرار گرفت.
به گزارش خبرنگار عصرایران ،ساعت 7.30 صبح امروز محمد خالقی نژاد خبرنگار با سابقه شهرستان تکاب هنگام عزیمت به اداره آموزش و پرورش این شهرستان توسط راکبین یک موتورسیکلت با تیغ موکت بری و چاقو مورد حمله قرار گرفت و از ناحیه پشت سر دچار آسیب های جدی شد.
ضاربین پس از ایراد ضرب و جرح پیکر خونین این خبرنگار را به رودخانه ای که از داخل شهر عبور می کرد انداختند.
به دلیل اینکه ضاربین از کلاه ایمنی استفاده کرده بودند، هویت شان در حال حاضر ناشناخته مانده است.
یادآور می شود مدتی قبل محمد خالقی نژاد اخباری مبنی بر اعتراض گروهی از مردم تکاب در رابطه با مسایل گازرسانی این شهر مخابره کرده بود که متعاقب آن از سوی فرماندار شهرستان تکاب مورد اعتراض قرار گرفت به گونه ای که فرماندار این شهرستان در نامه ای به مطبوعات ، خبرگزاری ها و سایت ها ، وی را از نظر امنیتی و اخلاق شایسته خبرنگاری ندانست و خواستار اخراج وی از رسانه ها شد که خبر این نامه در عصرایران نیز منتشر شد. همچنین از حضور این خبرنگار و فرزند وی امیر خالقی نژاد (یکی دیگر از خبرنگاران این شهرستان) در جلسه ای که توسط فرهنگیان شهرستان تکاب برگزار شده بود جلوگیری شد. طبق اظهارات این خبرنگار ضاربین در هنگام ایجاد ضرب و جرح ضمن فحاشی وی را از وارد شدن به موضوعاتی که به وی ربطی ندارد منع کردند.
گفتنی است هم اکنون پیکر مجروح این خبرنگار جهت بستری شدن به بیمارستان شهدای تکاب انتقال یافته است.
تحقیقات برای یافتن آمران و عاملان این رویداد آغاز شده است.
ماجرای گزارش شده توسط محمد خالقی نژاد که موجب اعتراض فرماندار قرار گرفته بود
در پی انتشار گزارشی در خصوص تجمع مردم تکاب در اعتراض به وضعیت سوخت و گازرسانی به این شهرستان، فرماندار تکاب طی نامه هایی آکنده از غلط های املایی و انشایی، از یک سو خبر هر گونه تجمع را تکذیب کرده و از سوی دیگر از حضور مسوولان در جمع مردم برای پیگیری مشکل سوخت و قول مساعد آنها به مردم خبر داد!
نکته جالب اینجاست که آقای فرماندار در نامه خود، خبرنگارانی که اقدام به انتشار خبر تجمع مردم کرده بودند را عوامل تشویش اذهان عمومی، تخریب ارکان نظام ، ایجاد بدبینی به افکار عمومی، عامل بهره برداری ضدانقلاب و رسانه های وابسته به آمریکا و اسراییل دانسته و نهایتا در کمال شگفتی آنها را متهم کرده است که از نظر اخلاق، امنیتی و منش رسانه ای صلاحیت نداشته اند و لذا به رسانه ها دستور لغو خبرنگاری ایشان را صادر فرموده است!
گذشته از اتهاماتی که فرماندار متوجه خبرنگاران کرده که در جای خود قابل پیگرد قانونی است، جای بسی شگفتی است که یک فرماندار نداند که در هیچ جای قانون، او هیچ گونه صلاحیتی برای آنچه "لغو خبرنگاری" می نامند، ندارد و حتی اگر به فرض مشکل امنیتی هم در میان باشد، هرگز آن را در بوق و کرنا نمی کنند و به سایت ها، خبرگزاری ها و روزنامه ها و هفته نامه ها ارسال اش نمی نمایند.
با این حال، گویا امر بر برخی مشتبه شده و تصور می کنند که می توانند به دلیل تکیه دادن بر پست های حکومتی، فراتر از قانون عمل کنند و حوزه های خارج از اختیار خود را نیز مورد امر و نهی قرار دهند!
تصویر دو نامه عینا در زیر منتشر می شود تا خوانندگان با مشاهده و مطالعه آنها خود درباره نگارش محترمانه و قانونی و البته ادیبانه آقای فرماندار قضاوت کنند تا شاید از این پس، گذراندن یکی دو واحد "آیین نگارش" و "حقوق" هم جزو شرایط تصدی پست های فرمانداری باشد!


| TAAT - ایران - اردبیل |
قانونی باید باشد تا خبرنگاری (به جز در مسائل خاص مربوط به افشای اسرار کشور یا افشای مسائل کاملاً شخصی افراد در موارد خاص)اصولاً حرفه ای غیر قابل پیگرد قلمداد شده و خبرنگاران امکان درج حتی اخبار دروغ را هم داشته باشند!ضمن آنکه باید بتوانند در مورد همه چیز و همه کس و به همه شکل مطلب بنویسند و دسترسی نامحدودی (البته به جز موارد خیلی خاص) به کلیه اشخاص و مراکز اطلاع رسانی کشور داشته باشند. زیرا در یک جامعه باز اطلاعاتی وقتی همگان بتوانند نظراتشان را درج کنند لاجرم به راحتی سره از ناسره تشخیص داده میشود و هیچ حرفی نزده باقی نمیماند.این موضوع باعث نهایت پختگی در تصمیم گیریهای کلان،رضایت ماهوی افکار عمومی و احساس بالندگی ملی و رفع تنش های زیرزمینی و برعکس تصوّر ما اکثراً باعث کاهش تدریجی و مطلوب افکار عمومی به اخبار جنجالی و آرامش روانی جامعه در حالت بلوغ خود میشود.به هرحال تا زمانی که خبر دورغ نوشتاری را به جای پاسخ نوشتاری با چوب و چماق جواب دهیم ،راه حلهای زیادی را برای رفع مشکلات امروزمان از دست میدهیم. |
سهشنبه 5 آذر 1387 |
|
| barbud_daneshmand - بلزیک - گنت |
به به چه ادبیاتی ...چه نثری... اگر بارم نمره را 20 بگیریم ایشان منهای3میگیره...لول فرماندار چه میکنه. |
سهشنبه 5 آذر 1387 |
|
| filak22000 - ایران - شیراز - ارسنجان |
با ارزوی سلامت و طول عمر با عزت برای رهبر انقلاب
چرا خبر ها تاریخ گذشته هس ؟ |
سهشنبه 5 آذر 1387 |
|
| شهرام ایران - ایران - تهران |
روزی مردی، عقربی را دید که درون آب دست و پا می زند. او تصمیم گرفت عقرب را نجات دهد، اما عقرب انگشت او را نیش زد. مرد باز هم سعی کرد تا عقرب را از آب بیرون بیاورد، اما عقرب بار دیگر او را نیش زد. رهگذری او را دید و پرسید:" برای چه عقربی را که نیش می زند، نجات می دهی؟ "
مرد پاسخ داد:" این طبیعت عقرب است که نیش بزید ولی طبیعت من این است که عشق بورزم. "
چرا باید مانع عشق ورزیدن شوم فقط به این دلیل که عقرب طبیعتا نیش می زند؟
عشق ورزی را متوقف نساز. لطف و مهربانی خود را دریغ نکن حتی اگر دیگران تو را بیازارند. |
سهشنبه 5 آذر 1387 |
|
| pokalu - المان - دورتموند |
گیرم که میزنید گیرم که می کشید
با رویش بی امان جوانه چه می کنید!!! |
سهشنبه 5 آذر 1387 |
|
| jakopo - ایتالیا - میلان |
ننگ به رژیم وح...ی اسلامی |
سهشنبه 5 آذر 1387 |
|
| ShiraziolAsl - امریکا - واشینگتن |
من غلط املایی نمی بینم. یکی نشونم بده لطفا! |
سهشنبه 5 آذر 1387 |
|
| SHAYAN-MJ - ایران - شیراز |
( گویند که دوزخی بود عاشق و مست )
گویند که دوزخی بود عاشق ومست/ آن نیست خلاف،دل در آن نتوان بست
گر عاشق ومیخانه به دوزخ باشد/فرداست ببینی که بهشت،همچون کف دست
این چه حرفی است که در عالم بالاست بهشت/هر کجا وقت خوش افتادهمانجاست بهشت
دوزخ از تیرگی بخت درون تو بود/گر درون تیره نباشد همه دنیاست بهشت |
سهشنبه 5 آذر 1387 |
|
| parang - سوید - سوندسوال |
اگه امریکاواسراییل نبودن این س... میخواستن پاچه کی رو بگیرن؟؟؟ |
سهشنبه 5 آذر 1387 |
|
| bluestar - ایران - تهران |
واقعا متاسفم. یعنی یک نفر از مردم شهر اونجا نبوده تا به کمک خبرنگار بیچاره بیاد؟؟ یا بودند و محل نگذاشتند؟؟ انسانیت و دفاع از مظلوم و اخلاق از بین رفته؟ |
چهارشنبه 6 آذر 1387 |
|
| hamed...98 - هلند - امستردام |
شیراز امریکا ... من یکیشو نشونت میدم بقیه رو پیدا کن.
تو نامه اول زده عواملین عوامل خودش جمع بازم این بیسواد جمعش کرده |
چهارشنبه 6 آذر 1387 |
|
| babaktoronto - کانادا - تورنتو |
خانم شیرازی الاصل
البته این متن انقدر ابتدایی نگارش شده که هیچ یک از ایین نگارش و قواید جمله بندی در ان رعایت نگردیده و این مسیله انقدر پررنگ است که غلط های املایی دیگر کمرنگ میشود .اما بهرحال غلط هایی چون:
بدیهیی ( سه خط مانده به اخر) و بالفو ( خط اخر که نمیدانم چیست و منظورشان چی بوده من که نشنیده ام تابه حال) و عواملین که خود عوامل جمع است و اسم جمع دیگر علامت جمع نمیگیرد و علامت جمع ین اضافه بوده.
در کل نگفتید نظرتان راجع به اصل خبر چیست( البته لطفا) |
چهارشنبه 6 آذر 1387 |
|
| aram2006 - ارومیه - ارومیه |
رئیس جمهور مون کیه که فرماندار کی باشه.در ضمن مردم تکاب همشون قمه بدست هستند.یه جورایی رسم اونجاست. |
چهارشنبه 6 آذر 1387 |
|
| jojo796 - ایران - تهران |
مطبوعات درسته نه وتبوعات |
چهارشنبه 6 آذر 1387 |
|
| holya - آمریکا - نیویورک |
غلط املایی نه علط بودن زمانبندی فعلها.در ضمن کدامیک از اینها سواد داشتند که توقع سواد از این یکی دارید؟شهرستانی که قانون تدوین میکند خودش حکم می دهد خود ش اعدام میکند من اینها را واقعا مطالعه کرده ام که مینویسم در مورد همین شهرستان بله شهرستان تکاب که زمانی از هرکی خوششان نمی آمد براش تهمتی وبهانه ای درست میکردند وطرف را توزندان میکشتند ومیگفتند خودکشی کرده .از اینترنت جنایتهای این شهر کوچک را بخوانید تا به شهرهای بزرگ وپایتخت برسید.خدا ریشه شان را بخشکاند وبسوزاند. |
چهارشنبه 6 آذر 1387 |
|
| payamak - انگلستان - منچستر |
شایان ام جی .بابا خیام رو حسابی تو قبر لرزوندی.ادبیاتتم |
چهارشنبه 6 آذر 1387 |
|
| jojo796 - ایران - تهران |
مطبوعات درسته نه وتبوعات |
چهارشنبه 6 آذر 1387 |
|
| pokalu - المان - دورتموند |
holya - آمریکا - نیویورک
از کجای اینترنت میتونم جنایتهای شهرستان تکاب رو بخونم؟
لطفا راهنمایی کنید
ممنون
|
چهارشنبه 6 آذر 1387 |
|
| roshaanak_alman - آلمان - برلین |
گفتن حرف حق = مرگ
خودشیرینی کردن پیش دیکتاتورهای آخوندی = لذت دنیا
کپی کردن مدارک تحصیلی = سکان حکومت رو به دست گرفتن
داشتن چادر و قیافه کثیف و استشمام بوی بد از لباس خانمهای بسیجی= نماد ایمان و اسلام
قلچماقی = ترفیع مقام و رتبه
ارشاد به روش وحشی ها = اسلام ناب محمدی |
چهارشنبه 6 آذر 1387 |
|
| نهفت - ایران - تهران |
واقعن مضحک نیست ؟
|
پنجشنبه 7 آذر 1387 |
|