یکشنبه ۱۸ فروردین ۱۳۸۷ - ۰۶ آوریل ۲۰۰۸
قهرمان کشتی به جرم جنایت مسلحانه به قصاص محکوم شد
قهرمان کشتی که متهم است با شلیک گلوله صاحب مغازه یی را در شهرزیبا از پای درآورده، روز گذشته پس از محاکمه در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران به قصاص محکوم شد.به گزارش خبرنگار ما در ابتدای جلسه محاکمه محمد شادابی نماینده دادستان تهران در برابر قضات قرار گرفت و در توضیح کیفرخواست گفت؛ 14 بهمن ماه سال 85 به ماموران پلیس خبر دادند جوانی به نام مسعود با شلیک گلوله مردی ناشناس به قتل رسیده و برادرش محسن نیز زخمی شده است. بلافاصله پلیس در محل حضور یافت و به دستور بازپرس پرونده جسد مسعود به پزشکی قانونی منتقل شد و محسن که به شدت
زخمی شده بود در بیمارستان مورد بازجویی قرار گرفت. وی گفت؛ با مردی به نام محمد اختلاف حساب داشتم. روز حادثه او به اتفاق دو نفر دیگر به مغازه ام آمدند و پس از به قتل رساندن برادرم، مرا هم مجروح کردند.شادابی در ادامه گفت؛ بعد از دستگیری محمد و دو همدستش مشخص شد ضارب اصلی حسین نام دارد و به اتفاق محمد و فرد دیگری به نام منصور به محل کار مسعود رفته و او را به قتل رسانده است. با توجه به اینکه حسین فراری بود، تحقیقات پلیس ادامه پیدا کرد تا اینکه 9 ماه بعد وی دستگیر شد و به قتل اعتراف کرد. از آنجا که اعترافات حسین مقرون به واقع است به عنوان نماینده دادستان تهران برای حسین به اتهام مباشرت در قتل و برای محمد که سلاح را خریداری کرده و در اختیار حسین قرار داده به اتهام معاونت در قتل تقاضای مجازات دارم.در ادامه جلسه پدر مسعود به عنوان تنها ولی دم در جایگاه قرار گرفت و برای حسین تقاضای مجازات قصاص کرد. وی گفت؛ من از ماجرای چک و اختلاف حساب پسرم با محمد خبری نداشتم. روز حادثه به من گفتند مسعود به خاطر اختلاف حساب با گلوله به قتل رسیده است. پسرم بی گناه بود و با حسین هم هیچ اختلافی نداشت. او مستحق مرگ نبود بنابراین حسین باید قصاص شود.سپس قاضی عزیزمحمدی برادر مقتول را به جایگاه دعوت کرد تا در مورد روز حادثه توضیح دهد. وی گفت؛ من یک ماشین بنز به صورت شریکی با یکی از دوستانم خریده بودم. چون بنز قدیمی بود نیاز داشت کمی تعمیر و لوازمش تعویض شود. شریکم به من گفت یک فروشنده لوازم یدکی می شناسد که با چک هم جنس می فروشد. ما به مغازه محمد رفتیم و خرید کردیم. یک چک به مبلغ 700 هزار تومان که متعلق به فرد دیگری بود به او دادم. دو ماه بعد از این ماجرا محمد با من تماس گرفت و گفت چک برگشت خورده است. من به محمد اعتراض کردم و گفتم چکی که دادم چک روز بوده چرا حالا آن را به بانک برده است. به هر حال بین ما بحث شد و گفتم پول را از صاحب چک می گیرم و می دهم. محمد تحمل نکرد و دوباره تماس گرفت. قرار شد پول را شریکم که صافکار بود، بدهد. چند روز بعد که موضوع را از شریکم پیگیری کردم به من گفت مساله را حل کرده است.برادر مقتول ادامه داد؛ شریکم برخلاف ادعایش پول را به محمد نداده بود. من از فروشنده لوازم یدکی فرصت خواستم تا پول را تهیه کنم. تا اینکه روز حادثه وقتی به در مغازه رسیدم، دیدم محمد و دو نفر دیگر در مغازه هستند و با برادرم صحبت می کنند. محمد به محض اینکه مرا دید به سمتم آمد و دستش را داخل ماشین کرد تا سوئیچ را بردارد. من او را به عقب هل دادم، بعد دو نفر دیگر جلو آمدند و درگیری آغاز شد. آنها اول چاقو کشیدند سپس محمد سلاح را به حسین داد. مسعود برادرم در حمایت از من وارد درگیری شد و یکدفعه حسین با شلیک گلوله به گردنش او را به قتل رساند.قاضی عزیزمحمدی این بار حسین متهم پرونده که قهرمان کشتی کشور بود به جایگاه دعوت کرد تا در برابر اتهام قتل از خود دفاع کند. مرد جوان خطاب به قضات گفت؛ اتهام قتل را قبول دارم و از اتفاقی که افتاده است متاسفم و طلب بخشش می کنم. من در یک کارگاه کار می کردم. روز حادثه محمد به دنبالم آمد و گفت می خواهد مرا برای شام دعوت کند. منصور هم با ما بود. قرار شد به فرحزاد برویم. ماشین شرکت دست من بود. پیشنهاد دادم با آن خودرو برویم. در راه محمد گفت طلبی دارد و می خواهد آن را بگیرد. ما نمی دانستیم ماجرا چیست. به جایی که محمد گفت، رفتیم. محمد پیاده شد و به طرف مغازه رفت. چند دقیقه یی صحبت کرد و سپس بیرون آمد سپس یکدفعه به سمت خودروی پراید که به نظر می رسید با صاحب مغازه در ارتباط است، رفت و با راننده آن درگیر شد. وقتی با هم دست به یقه شدند، من از ماشین پیاده شدم تا به درگیری پایان دهم، اما محسن و محمد همچنان همدیگر را هل می دادند و دعوا می کردند. منصور هم از ماشین پیاده شد و جلو آمد. درگیری بالا گرفته بود. من از کمرم چاقوی کوچکی بیرون آوردم که محسن را بترسانم، اما محسن نترسید و دست روی سینه ام گذاشت و مرا هل داد. برادر محسن هم وارد دعوا شد و حین درگیری چاقو از دستم افتاد. محمد که دید من بی دفاع هستم سلاح را به من داد. من نمی دانستم سلاح آماده شلیک است. متهم ادامه داد؛ می خواستم هوایی شلیک کنم که یکدفعه مسعود جلو آمد و گلوله به او برخورد کرد. از اتفاقی که افتاده به شدت ترسیده بودم. اگر سلاح مسلح و آماده شلیک نبود، من هرگز مرتکب قتل نمی شدم. به هر حال مسعود به دست من کشته شد و از اینکه خانواده یی را داغدار کردم، متاسفم و طلب بخشش دارم.حسین در مورد اینکه چرا 9 ماه از دست پلیس فرار کرد، گفت؛ همسرم سرطان داشت و من باید از او مراقبت می کردم، ضمن اینکه او نمی توانست از فرزند نوزادمان نگهداری کند. وقتی همسرم فوت شد پسرم را به مادرم سپردم و خودم را تسلیم پلیس کردم. من ناجوانمرد نیستم، چون ورزشکارم و دو بار هم در مسابقات کشتی قهرمان شدم. منش ورزشکاری دارم و می دانم باید در برابر دیگران گذشت کرد. اگر آن روز مرتکب قتل شدم دلیلش این بود که نمی دانستم باید با سلاح چه کنم.سپس منصور دیگر شرکت کننده در نزاع در برابر قضات ایستاد تا در مورد روز حادثه توضیح دهد. وی گفت؛ روزی که محمد ما را به محل حادثه برد نمی دانستیم او با چه انگیزه یی این کار را می کند. قرار بود با هم شام بخوریم که در بین راه آن دعوا پیش آمد. در جریان نزاع من به محسن گفتم ما برای دعوا نیامده ایم اما محمد و محسن آنچنان خشمگین با هم رفتار می کردند که محسن از شنیدن این جمله عصبانی شد و مرا به گوشه یی پرت کرد. درگیری که بالا گرفت محمد سلاحی به حسین داد و گفت؛ با این سلاح از خودت دفاع کن و بعد هم محسن به سمت مسعود که برای حمایت از برادرش وارد درگیری شده بود، شلیک کرد. آخرین فردی که در برابر قضات قرار گرفت، محمد متهم ردیف دوم پرونده بود. وی اتهام معاونت را نپذیرفت و گفت؛ سلاح متعلق به من نبود و خود حسین آن را همراهش آورده بود. چند ماه قبل از حادثه محسن در قبال خرید لوازم یدکی به من چک داده بود اما آن چک برگشت خورد و من هر چه سعی کردم با صحبت کردن این مساله را حل کنم، موفق نشدم تا اینکه روز حادثه به مغازه یی که محسن در آن مشغول به کار بود، رفتیم. مسعود برادر محسن گفت تا فردا صبح پول را آماده می کند و با من تماس می گیرد. داشتم از مغازه خارج می شدم که محسن آمد و ما با هم درگیر شدیم. منصور و حسین وارد دعوا شدند. در آن بین حسین سلاحی را از کمرش بیرون کشید و شلیک کرد.متهم در پاسخ به این سوال که وی دو هفته پیش از حادثه هم از این سلاح استفاده کرده بود پس چطور ادعا می کند سلاح متعلق به حسین است، گفت؛ من این اتهام را قبول ندارم و هر کس این حرف را زده دروغ گفته است.پس از پایان جلسه دادگاه حسین قهرمان کشتی به پای پدر مسعود افتاد و برای طلب بخشش التماس کرد. اما مرد داغدار حاضر به گذشت نشد و در نهایت هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند و قهرمان کشتی را به قصاص محکوم کردند.
| mina1355 - ایران - تهران |
اگه کسی تشخیص داده این کشتی گیر قهرمان کیه برای منم بگه چون دارم می میرم از فضولی ببینم کی بود .مرسی |
دوشنبه 4 آذر 1387 |
|
| محمد - ایران - تهران |
چون قهرمان ایا میتواند هر غلطی که دلش خواست بکند
اسلحه حمل کند و یا گول هیکلش را بخورد |
دوشنبه 4 آذر 1387 |
|
| roshaanak_alman - آلمان - برلین |
به خاطر هفتصد هزار تومان پول..... اون موقع ماموران ارشاد و امنیت کجا بودن؟ اینه نظمی که هی از اون قصه سر می دن؟؟؟؟ |
دوشنبه 4 آذر 1387 |
|
| jojo666 - ایران - تبریز |
mina1355 - ایران - تهران
دوست عزیز اسمش حسین و از کشتی گیرای قهرمان است |
دوشنبه 4 آذر 1387 |
|
| searider - ایران - تهران |
اگر در موارد مشابه که قتلی هم واقع نمیشود مجازات کافی صورت بگیرد دیگر کسی برای وصول طلبش راسااقدام نمیکند و از زوربازوی ورزشکاری که باید برای وطن افتخار افرینی کندبرای مرعوب کردن استفاه نمکند.ایرانایران |
دوشنبه 4 آذر 1387 |
|
| kooroshe hakhamanesh - ایران - تهران |
مرگ بر حکومت اسلامی وحشی پرور. |
دوشنبه 4 آذر 1387 |
|
| sheidaben - انگلیس - لندن |
سخته اما باید به خاطره اون بچه هم که شده رضایت بده. مادرش که مرده باباشم که اعدام کنن تکلیف اون بی چاره چیه؟ آخرو عاقبتش بدتر از باباش میشه |
دوشنبه 4 آذر 1387 |
|
| daava sare chist? - ایران - کرمانشاه |
بدی اسلام همینه دیگه سریع قصاص!!!نمیخوام از کشتی گیر دفاع کنم ولی پدر مقتول باید کوتا بیاد چونکه میتونست پدر قاتل باشه(دعواست دیگه)!!! ولی خنده دارها سازمان حقوق بشر میگه اعدام نکنید بعد ما میگیم درسته نباید اعدام کرد ولی پاش که میرسه رضایت نمیدیم! |
دوشنبه 4 آذر 1387 |
|