پورمحمدی: نباید گذاشت هر کسی رییس جمهور شود؛ باید در حد و اندازه اش باشد
پورمحمدی:
نباید گذاشت هر کسی رییس جمهور شود؛ باید در حد و اندازه اش باشد
مصطفی پورمحمدی وزیر سابق کشور و رییس فعلی سازمان بازرسی کل کشور که اخیراً دولت از وی به علت ارائه «برخی آمار و اطلاعات غلط» شکایت کرده است در گفتوگویی تفصیلی به تشریح اقدامات نظارتی سازمان بازرسی کل کشور و دیدگاههای سیاسی خود در رابطه با انتخابات آتی ریاستجمهوری به عنوان یک فعال سیاسی پرداخت.
به گزارش خبرگزاری انتخاب، پورمحمدی اخیراً بحث ورودش به عرصه انتخابات ریاست جمهوری جدی شده و در برخی محافل به نقل از وی عنوان شده که «قصد ورود به عرصه انتخابات و رقابت با کاندیداهای مختلف را دارد»
پیش از این، «انتخاب» برای نخستین بار جدی شدن ورود پورمحمدی به عرصه ی انتخابات داده بود
متن کامل این گفت وگو در پی می آید:
● پس از خداحافظی با وزارت کشور تمایل خود را برای پرداختن به فعالیتهای علمی مطرح کردید، چطور شد که تمایل برای پرداختن به فعالیتهای علمی به حضور در سازمان بازرسی کل کشور منتهی شد؟
پورمحمدی: دعوت شدم، آن هم با اصرار. شخصا خیلی انگیزه زیادی برای فعالیت در این حوزه نداشتم. میتوان گفت خیلی اوقات تقدیر انسان بهگونهای دیگر رقم میخورد. واقعا هم مشتاق بودم که وقت اصلیام به فعالیتهای علمی اختصاص یابد و مابقی به فعالیتهای اجتماعی و سیاسی. اکنون نیز البته حداقلی از اشتغالات علمیام را دارم و روزانه آنها را تعقیب میکنم.
● حتما قبول دارید که شما شخصیتی سیاسی - امنیتی محسوب میشوید، آیا همین شخصیت سیاسی- امنیتی در سازمان بازرسی کل کشور هم بروز و نمود دارد؟ آیا این تجربیات در سازمان به کار میآید؟
پورمحمدی: طبیعی است. سازمان بازرسی، یک نهاد فرابخشی است، وظیفه فوق بخشی هم دارد. ما وظیفه خاص اجرایی نداریم و در سیر تصمیمگیری، اجرا و تعهدات اجرایی هم نیستیم. سازمان بازرسی باید فعالیتهای مختلف دستگاهها را نظارت و بازرسی کند و در این رابطه دارای تکالیف قانونی است.
طبعا افرادی که میخواهند در سازمان فعالیت کنند، اگر سوابق کاری بیشتری در حوزههای مختلف داشته باشند، این منجر به قوت حوزه بازرسی و نظارت میشود به هر حال مثل منی که در گذشته در حوزه قضایی کار کردم و بعد در حوزههای امنیتی، سیاسی و اجرایی کار کردم و همچنین فعالیتهای جانبی آموزشی تحقیقاتی داشتم، طبیعی است این برای سازمان فضای بهتری را از جهت اشراف به موضوعات به وجودآورده است و بهطور طبیعی تجربهها، دسترسی و اطلاعاتم، به تحرک و اشراف بیشتر در داخل سازمان کمک میکند.
بعضی از تحلیلگران معتقدند که حضور آقای پورمحمدی با دارا بودن تجربیات سیاسی در سازمان، سبب افزایش وجهه سیاسی سازمان بازرسی نسبت به وجهه نظارتی آن است و از سویی شاید انتصابات شما از جمله آقایان وعیدی، امیری و رهبر این نظر را تایید کند، آیا این انتقاد که سازمان سیاسی شده را قبول دارید؟
پورمحمدی: نه! وجهه اجرایی من کمتر از وجهه سیاسیام نیست که در این مورد نقصی داشته باشم. من مدیر ارشد در حوزه گسترده اجرایی کشور بودم و به همان میزان که در حوزه سیاسی فعال بودم، در حوزه اجرایی نیز فعال بودهام. فکر میکنم حضور و تحرکم در حوزه سیاسی قابلیت بیشتری را برای سازمان ایجاد کرده و از توان نظارتی و اجرایی سازمان نکاسته است.
من حدود 9-8 سال کار قضاوت و نزدیک به 11-10 سال در حوزههای مختلف امنیتی از جمله داخلی، خارجی، مطالعاتی، ستاد و پشتیبانی قرار داشتم و بعد هم در وزارت کشور. اینها تجربیات مختلف و متنوعی بوده است و مدیران انتخاب شده در سازمان نیز، مدیرانی اجرایی هستند. آقای وعیدی در حوزه سیاسی، امنیتی و بینالمللی فعالیت داشته و مدیر اجرایی است. سیاسی به چه معنا گفته میشود؟
● به این معنا که آیا نگاه سیاسی - امنیتی شما سبب برخورد امنیتیتر با گزارشهای سازمان و افزایش موارد محرمانه و... نمیشود؟
پورمحمدی: آقای رهبر سه دوره نماینده مجلس شورای اسلامی، معاون وزارت آموزش و پرورش، معاون سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور، معاون دیوان محاسبات و رییس گمرک ایران بوده است و با توجه به این موارد و سابقه برنامهریزی یا اجرایی یا تقنینی به سازمان آمده. آقای امیری نیز سابقه مفصل قضایی و اجرایی دارد و دادستان دیوان محاسبات بوده است. این افراد، مدیران ارشدی هستند که در حوزههای مختلف کار کرده و دارای تخصص هستند.
● بحث محرمانه شدن گزارشها مطرح شد، سازمان بازرسی یک نهاد نظارتی است؛ وقتی بحت نظارت مطرح میشود، واژههای مصلحت، ملاحظات و اینکه مردم چه میزان بدانند، به دنبال آن میآید، نگاه شما به این مقولات در بحث نظارتی چگونه است؟ قاعدتا نگاه شما به مقوله مصلحت یا ملاحظات در نوع ارائه گزارشها تاثیرگذار است زیرا در مقوله مصلحت همیشه اختلاف سلیقه وجود دارد و ممکن است از نظر یک فرد موضوعی به مصلحت باشد و از نظر فردی دیگر همان موضوع به مصلحت نباشد.
پورمحمدی: نظام مدیریتی کشور باید قانونمند، منضبط و شفاف باشد و اگر غیر از این باشد، ما آسیبهای بسیار جدی خواهیم خورد.
● دغدغهی شما این است؟
پورمحمدی: بله! اکنون بخشی بزرگ از مشکلات در کشور را متاثر از همین کاستی میبینم؛ بخشی از فعالیتها، قانونمند نیست، در بخشی ضوابط و مقررات وجود دارد اما با انضباط اجرایی و برنامه ریزی دقیق همراه نیست و در بخشی دیگر نیز شفافیت وجود ندارد، هر کدام از این موارد، سبب کاهش و آسیبزدن به ظرفیت مدیریتی و اجرایی میشود. در حوزه نظارتی نیز به دقت این فرآیند و اصول حاکم میشود؛ از این جهت شفافسازی یک اصل است؛ اصلا ما در مدیریت کشور حوزه پنهان نداریم.
● یعنی نباید داشته باشیم؟
پورمحمدی: موارد پنهان استثناست و اصل بر شفافسازی فعالیتهای اجرایی است.
● موارد پنهان نیز باید مستند به قانون باشد.
پورمحمدی: بله! دلیل میخواهد که چرا فعالیتی پنهان، اطلاعاتش پنهان و از دسترسی مردم کنار گذاشته شده باشد. به عنوان مثال شما فعالیتهای نظامی و امنیتی خود را در حوزههایی پنهان میکنید، احوالات شخصی شهروندانتان را پنهان میکنید مگر اینکه خود تمایلی به آشکار شدن آن داشته باشند و اجازه دهند ؛زیرا شما مجاز به آشکار کردن احوالات شخصی شهروندان نیستید. این موارد از استثنائات است اما اصل بر آشکار، شفاف و قابل نظارت بودن توسط آحاد مردم است. این یک اصل در نظام اداری صحیح و مدیریت مبتنی بر آن است. من به دنبال تحقق فرآیند شفافسازی در کشور هستم و فکر میکنم وظیفه سازمان بازرسی ایجاد بستر شفافیت فعالیتهای اجرایی کشور است. این اصل یک حق است و باید در جامعه محقق شود.درحال حاضر نداشتن بانک اطلاعاتی جامع ، ارائه آمارهای متفاوت، معارض و غیر مستند، و پنهانکاری و نامحرم دانستن مردم از اموری که از حقوق اولیه آنها است؛ از جمله مسایلی است که بخاطر عدم شفافسازی وجود دارد.
● ما با این تحقق این مساله چقدر فاصله داریم؟
پورمحمدی: در بخشهایی خوب پیش رفتیم، در بخشهایی متوسط و در بخشهایی هم ضعیف هستیم.
● آیا این کار در ظرفیت سازمان بازرسی هست؟ خیلیها معتقدند که اغلب گزارشهای سازمان ضمانت اجرای خاصی ندارند؟
باید برای این مساله ظرفیتسازی شود. همه چیز صرفا مبتنی بر قوانین، ظرفیت قانون و حوزه فعالیت نیست. قانون بستر را میسازد و ساختار و سازمان کمک میکند اما باید از این ظرفیتها خوب استفاده کرد. بعضی اوقات میشنوم که برخی در حوزههای مدیریتی بیان میکنند که قوانین کافی نیست. این حرفها را در مدیریت کشور ضعیف میدانم؛ بعضا قوانین نقص دارند اما نقص بزرگ ما در اجرا، تمهید ساماندهی و ساختار مناسب قوانین و قدرت اجرایی است. ما در خیلی جاها مشکل قانون نداریم بلکه مشکل اجرا، استیلای اجرا، هماهنگسازی و تعریف روشن از فعالیتها در کشور داریم.
مدیران ما در این جهت ضعف دارند، نتوانستند خوب از اینها استفاده کرده و ظرفیتسازی کنند؛ میگویند قانون دارای مشکل است، من نمیگویم قانون مشکل ندارد، اما ضابطه و فرهنگ عمومی نیز در بعضی جاها مشکل دارد. مهم این است که از ظرفیتهای موجود خوب استفاده کنیم که معتقدم ما از ظرفیتهای موجود خوب استفاده نمیکنیم. همیشه توصیهام به همکارانم این بوده که باید به نیمه پر لیوان نگاه کرد.
● احساس میکنم این صحبتها را از موضع کسی که کار اجرایی و مدیریتی در کشور انجام داده، بیان میکنید نه تنها به عنوان رییس سازمان بازرسی کل کشور؟
پورمحمدی: اکنون از موقعیت سازمان در راستای این هدف کلان استفاده میکنم. نقش نظارت و بازرسی، نقشی مکمل در فرآیند فعالیت مدیریتی کشور است و نقش منفک و مجزا به شمار نمیرود یعنی در فرآیند مدیریت و اجرا، بازرسی و نظارت این خلل و فرج، روزنهها و رخنهها و انحرافات را مشخص کرده و تذکر میدهد. بنابراین باید یک شاکله مدیریتی و اجرایی بر اساس اصول روشنی تعریف کرد و سهم و نقش نظارت و بازرسی را مشخص کرد. ما که در برهوت و فضای مبهم راه نمیرویم که بگوییم ما چه چیزی را میخواهیم نظارت کنیم.
● این احتمال نیز وجود دارد که فردی با کمی بدجنسی بگوید شما چون الان در نقش ناظر هستید، این بحث را مطرح میکنید، آن زمان که به عنوان مجری فعالیت میکردید به چه میزان پیگیر این مباحث بودید؟
پورمحمدی: اگر کسی این بدجنسی را بکند خوب است، آن زمان من به همکارانم در روابط عمومی وزارت کشور میگویم که حداقل 100 سخنرانی من را در این باب به عنوان رفرنس و کد ارائه دهند.
● شما نظارت را مکمل فعالیت مدیریتی کشور میدانید، آیا این نظارت، ضمانت اجرا دارد؟
پورمحمدی: در اصلاحات به عمل آمده در قانون سازمان که در 15 مردادماه ابلاغ شد، مقدار ضمانتهای اجرایی ما تقویت شد و افزایش یافت. برای اثربخشی بیشتر، راهکارهایی در قانون پیشبینی شده است از جمله استفاده از رسانه، فعالان تخصصی فردی و جمعی، تجمیع و هماهنگی نهادهای نظارتی که خوشبختانه دراین جهت گامهای خوبی برداشته شده است. این موارد مکملی برای اثر بخشی بیشتر دستگاه نظارتی است.
● شما در استفاده از ظرفیتهای جدید، مصلحتسنجی و ملاحظات را به چه میزان مورد توجه قرار میدهید؟
پورمحمدی: طبق قانون اساسی ما دارای دو جایگاه هستیم نخست نظارت بر اجرای صحیح قوانین که در این مورد جایی برای نگاه به مصالح و منافع کشور نیست اقتضای قانون مشخص است و باید دید که آیا طبق قانون انجام میشود یا نه. در این بخش نگاه خشک حاکم است، اطلاع رسانی این موضوع نیز فرق میکند.اینکه بیان میکنید مصلحت سنجی میشود یانه، در نوع اطلاع رسانی موضوع است. در مواردی با تذکر به واحد مربوطه، اگر موضوع به رسانه و افکار عمومی کشیده شود، تاثیر اجرایی آن کاهش میِیابد و در مواردی نیز با کشیده شدن موضوع به افکار عمومی، تاثیر اجرایی آن بیشتر میشود.
وظیفه دیگر سازمان بازرسی طبق قانون اساسی نظارت بر حسن جریان امور است. در این جا نگاه ما صرفا به قوانین و مقررات و دستورالعملها نیست. بلکه میگوییم این اهداف، مقاصدو رویکردها که ممکن است از قانون اساسی گرفته شده باشد یا از تدابیر کلی مقام معظم رهبری باشد یا از قوانین ما در هر برنامه گرفته شده باشد، به خوبی تعقیب میشود یا نه و به طور کلی، منافع و مصالح کشور تامین میشود یا خیر.
ما حتی اعلام میکنیم این قانون، تدبیر یا سیاست خطاست و ضرر آن بیشتر بوده و در نهایت در راستای مصلحت کشور نیست؛ این موضوع وظیفه مستقلی برای سازمان بازرسی کل کشور است که البته ما کارهایی را در این راستا شروع کردهایم.
● در مواردی سازمان کار نظارت خود را انجام داده و مثلا تخلف در فلان مناقصه را اعلام کرده اما انتقاداتی در این مورد بیان میشود و حتی رییس قوه قضاییه بارها بیان کرده که برای یک تخلف کوچک نباید یک پروژه اقتصادی معطل بماند، در این موارد آیا سازمان وارد مقوله مصلحت میشود؟
پورمحمدی: اصلا موضوع مصلحت نیست، تدبیر برای فعالیت بهتر و اثربخشی بیشتر است. من از شما سوال میکنم که اگر یک سازمان نظارتی با 100 واحد ظرفیت، ظرفیتهای نظارتیاش را مثلا در 50 درصد منافع مردم صرف کند بهتر است یا 20 درصد منافع مردم؟
به طور قطع مصلحت و خیر جامع، تمرکز در 50 درصد منافع و نیازهای مردم است. اینکه رییس قوه بعضا انتقاد میکند که موضوع کوچک را نباید بیش از حد بزرگ کرد، تدابیری برای افزایش بهرهوری و اثربخشی است اما اگر فردی اینگونه انتقاد کند که چرا به این مساله گیر دادهاید، منطقی نیست. در مواردی ما مورد جزئی را مورد توجه قرار میدهیم اما همین مورد جزئی، اثرات بزرگی در جامعه دارد.
مواردی وجود دارد که در جامعه عادی شده و به آن توجه نمی شود در حالی که دارای اثرات بزرگ است. مثلا برای ترویج فرهنگ صحیح مصرف و اندازه گیری رعایت انضباط و قوانین در ظاهر عدد و رقم وجود ندارد که بگوییم که چه پولی خرج آن میشود. بودجه دولتی 70 هزار میلیارد تومان و بودجه شرکتهای دولتی نیز 230-220 هزار میلیارد تومان است. اگر خوب و درست استفاده کردن را به جای صرفهجویی به کار ببریم، بهتر است و دارای بار مثبت و تاثیر سازنده روانی در جامعه است.
وزن درست مصرف کردن، رعایت انضباط و قوانین در اصلاح جامعه چه قدر است؟ وزن آن بیش از کل بودجه تعیین شده است اما برای این موارد هزینه نمیشود. پرونده تشکیل نشده و مورد تعقیب قرار نمیگیرد. ایسنا به عنوان یک رسانه با توجه به این مقولات، چه تعداد خبر تولید کرده است؟ خبر تولید نمیکنید زیرا فکر میکنید ارزش اعتباری روشنی ندارد تا عدد و رقم به شما بدهند؛ اما اگر به سراغ موردی دارای آمار و ارقام بروید و مشخص شود که در آن 500 میلیارد تومان بودجه صرف شده است، میگویند پس چرا نظارت صورت نمی گیرد؟
بخش عظیمی از منافع مردم در اجرای قانون، رعایت انضباط و درست مصرف کردن نهفته شده است، اگر بخواهیم خوب فکر کنیم، باید در آن نقاط متمرکز شویم. دستگاه نظارتی نیز باید در آن نقاط فعالیت کند به عقیدهی من مشکل کشور در این موارد است.
ما همیشه به معلولها، آن هم معلولهای دسته چندم پرداختهایم، باید ریشه اشکال و آسیب را درمان کرد. بنابراین موضوعی که انتخاب میشود باید دارای آثار مفید، ارزنده،فراگیر و تاثیرگذارتر باشد که این مساله هوشمندی میخواهد و تنها با آمار و ارقام و محاسبه سروکار ندارد.
اینکه اعلام کنم که بنده امسال 2 هزار میلیارد تومان تخلف مالی گرفتم، حالا 5 هزار میلیارد تومان هم که باشد، تا زمانی که نمیتوانم مبادی و نقاط آسیب را شناسایی کنم سال دیگر به 3 هزار میلیارد تومان تبدیل میشود و سال به سال رو به افزایش میرود. بنابراین مصلحت سنجی در مدیریت به معنای تدبیر صحیح برای افزایش بهرهوری است.
● اکنون ما دارای نهادهای نظارتی متعدد در کشور هستیم و شما از تشکیل شورای عالی دستگاههای نظارتی خبر داده بودید، تشکیل این شورا در چه مرحلهای است؟
پورمحمدی: ما گرفتار عناوین و واژهها هستیم. بحثی پیرامون وجود شورای عالی بود که قوه قضاییه مطرح کرد که نظارت طبق قانون اساسی از وظایف ماست، ادعایی مقابل آن مطرح شد که هر کجا شورای عالی وجود دارد، رییس آن، رییسجمهور است، شورا نمیتواند عالی باشد و رییس آن، رییس قوهی دیگری باشد. شورای نگهبان نیز بحث تداخل قوا را مطرح کرد. این کشمکشها وجود داشت و در نهایت با سازوکار مطرح شده در سازمان بازرسی، به این جمعبندی رسیدیم که میان دستگاههای نظارتی، شورای دستگاههای نظارتی ایجاد کنیم نه شورای عالی که اشکال حقوقی آن کاسته شود.
طبق بند ب ماده 11 قانون جدید سازمان بازرسی، سازمان باید به هماهنگی بین دستگاههای نظارتی اهتمام داشته باشد. ما از این ظرفیت استفاده کردیم و اساسنامه شورای دستگاههای نظارتی کشور را که متشکل از 5 دستگاه که بیشترین وظیفه نظارتی، بازرسی و حسابرسی را در کشور دارند و عبارتاند از سازمان بازرسی کل کشور، دیوان عدالت اداری، وزارت اطلاعات، دیوان محاسبات و سازمان حسابرسی نوشتیم و به امضای دستگاههای مذکور و تایید مقام معظم رهبری و امضای سران سه قوه رسید که گام بسیار خوبی است.
در آیندهی نزدیک دبیرخانه شورای دستگاههای نظارتی کشور مستقر در سازمان بازرسی کل کشور تشکیل خواهد شد و مدیریت آن، مدیریتی باز، مدرن و دوره ای است. دستگاههای دیگر نیز میتوانند به فراخور موضوع خودشان حضور داشته باشند. 5 کارگروه موثر نیز پیشبینی شده و فکر میکنم در حوزه نظارتی، بازرسی و حسابرسی کشور شاهد تحول مناسبی برای نظام مدیریتی مطلوب باشیم که مهمترین وظیفه ما اصلاح نظام مدیریتی است.
● زمان تشکیل اولین جلسه شورای دستگاههای نظارتی مشخص شده است؟
پورمحمدی: بله؛ حداقل ماهی یکبار سازمانهای مذکور با یکدیگر جلسه مشترک خواهند داشت.
● پرسشهایی درباره گزارشهای موردی سازمان وجود دارد. پیش از این سازمان بازرسی کل کشور گزارشی را درباره کاهش تعرفه پیامک تهیه و اعلام کرد که قیمت پیامک زیاد است اما در نهایت وزارت ارتباطات زیر بار نرفت، آیا سازمان این موضوع را پیگیری میکند؟
پورمحمدی: قبلا سازمان بازرسی درباره قیمت تعرفههای پیامک گزارشی را تهیه کرد و در مقابل افزایش قیمت تعرفه اعتراض کرد. در مقابل این اعتراض، وزارت ارتباطات مصوبهای را با رویکردی مثبت در هیات دولت مطرح کرد بدین معنا که تعرفه قیمت پیامک به نفع تعرفه پیامک فارسی پایین بیاید. قیمت پیامک فارسی حدود 9 تومان و قیمت پیامک لاتین حدود 14 تومان مطرح شد.
اما براساس آخرین اخباری که به بنده داده شده، تعرفه پیامک بر این اساس محاسبه نمیشود. به دوستان در سازمان گفتهام آخرین گزارش را در این باره برای من تهیه کنند. گویا هنوز نرم افزار محاسباتی این مطلب عملیاتی نشده و به من گزارش دادند که این مصوبه به خوبی اجرا نمیشود. حرف ما این است که با حجم مبادلات ارتباطی، این قیمتها که برای مبادلات اخذ میشود، زیاد است. این موضوع در پیگیریهای ما قرار دارد. زیرا این موضوع از مصوبات دولت است و بنابراین باید اجرا شود.
● سازمان بازرسی گزارشی را از مونوریل تهیه کرده و به مراجع ذیربط نیز ارسال کرده است، نتیجه این گزارش به کجا انجامید؟
پورمحمدی: در گذشته سازمان بازرسی به مساله مونوریل ورود کرده و درباره اشکالات حقوقی مونوریل مطالعاتی را انجام میدهد و اشکالاتی را مطرح میکند، این اشکالات به شورای شهر منتقل میشود و در آن جا اشکالات مورد توجه و تامل قرار میگیرد؛ پس از آن بحث مونوریل در اختلاف نظری که میان دولت و شهرداری بود، افتاد. برخی در دولت معتقد بودند که نباید اجرا شود. زمانی که من در دولت بودم به عنوان رییس شورای ترافیک کشور، این موضوع باید در شورای ترافیک کشور تصویب میشد. سازمان بازرسی کل کشور بیشتر در جنبههای شکلی موضوع و اجرای ضوابط قانونی کار کرد. اما در شورای ترافیک بیشتر مباحث کیفیت، راندمان و اقتصادی بودن مورد توجه بود. آخرین مطالعاتم تا زمانی که در وزارت کشور بودم، این بود که مونوریل خیلی اقتصادی نیست. همچنین ظرفیت جا به جایی آن نیز در حجم و اندازهای که ما در ترافیک شهری مثل تهران نیازداریم، پاسخگو نیست.
این مساله مقداری سیاسی شده بود و من به مباحث سیاسی بها نمیدادم و تا حدودی این فضای سیاسی غیرکارشناسی را کنترل میکردم. به مجموعه همکاران فنی گفته بودم که بهترین مدل برای تهران همان قطار شهری با تنوع قطار از جمله قطار هوایی، قطار زمینی و زیر زمینی است. یعنی تنوع و کیفیت متفاوت قطار شهری با حفظ اصول،ساختارها و مبانی خود قطار شهری. پیشنهاد ما این بود که قطار را به ارتفاع بکشانیم. آوردن قطار در ارتفاع از نظر هزینهها کمتر، سرعت عملیاتی بیشتر و فضای اشغال کمتر خواهد بود. حداقل 2 خط را در تهران طراحی کردیم که به خوبی جواب میدهد و اکنون نیز در شهرهایی که خطوط مترو دارند (البته نمیخواستم اسم مترو را به کار ببرم چون معتقدم این اسم مناسبی نیست و پیشنهاداتی در این زمینه دارم)، این ایده را منتقل کردیم. در مجموع مزایای قطار موجود با توجه به تنوع به کارگیری، از مونوریل خیلی بیشتر است و فکر میکنم در شورای شهر و شهرداری همین ایده تقویت شده است.
اگر بخواهم این نظر را از سازمان بازرسی به عنوان نظارت بر حسن اجرای امور تعقیب کنم طبعا این مطالعات کارشناسی به درد این حوزه خواهد خورد.
● گفتید اسم مترو مناسب نیست، پیشنهادتان درباره اسم مترو چیست؟
پورمحمدی: کشورهای دارای هویت تمدنی، روی زبان، ادبیات، اسامی، اصطلاح و واژه سازی به خود هویت میدهند و فرهنگستانهایشان در این زمینه فعال است. در مورد مترو نیز همین است. این طور نیست که در همه جای دنیا، از اسم مترو استفاده کنند. قطار شهری در کشور ما در حال گستردهتر شدن است و در نتیجه کاربری آن رو به افزایش است پس چه بهتر که اسم مناسبی را انتخاب کنیم.
در بازدیدی که حدود 13-14 سال پیش از مترو داشتیم همان جا پیشنهاد اسم خطوط «زر» را دادم و فکر میکنم تاکنون نیز این بهترین پیشنهاد است. هم در فرهنگ ایران و هم در فرهنگ جهانی مصطلح است که میگویند وقت طلاست. بیشترین و اصلیترین خاصیت قطار شهری نیز صرفهجویی در زمان است. البته خطوط «زر» مخفف «زیر رو» است. کل اسم نیز دارای کمترین حروف است. هم به عنوان اسم فاعل کوتاه یعنی زیررونده . بدین لحاظ از نظر محتوایی، معنای غنی دارد. تا الان، اسمهای موجود را دارای غنا و قابلیت این اسم ندیدم.
● در این ایام مباحث مختلفی درباره برداشت از صندوق ذخیره ارزی مطرح است، گویا سازمان در این زمینه گزارشی تهیه کرده است؟
پورمحمدی: سازمان بازرسی در مورد برداشت از صندوق ذخیره ارزی گزارشی را تهیه کرده و به مقام معظم رهبری و سران سه قوه ارائه کرده است. ما معتقدیم که از حساب ذخیره ارزی بیش از آنچه در قانون برنامه آمده، برداشته شده، البته بسیاری از آنها با مجوز مجلس صورت گرفته است.
● بسیاری از آنها؟
پورمحمدی: دولت کسری بودجه داشته و از مجلس درخواست کرده است. این بخش خلاف قانون نیست اما این برداشت مقداری برنامه را تحت تاثیر قرار میدهد. از طرفی اتکا به نفت نیز زیاد شده است. در بعضی موارد، مصوبات دارای اشکال است. سازمان از مصوبات نیز اشکال گرفته است. اشکال بزرگ دیگر نیز این است که بر پرداختها ، نظارت صورت نگرفته است. گزارش سازمان تا نیمه سال 86 است. گزارش یک سال اخیر را ریز نگرفتیم.
● بازخوردی از ارائه گزارش داشتهاید؟
پورمحمدی: گزارش را به مقامات مربوطه ارسال کردیم. در این جهت ما تذکر قانونی خود را میدهیم؛ به مجلس شورای اسلامی نیز منتقل کردیم که نظارت قانونی خود را تقویت کند. نسخهای از گزارش را هم به دیوان محاسبات ارسال میکنیم تا آنها در آن بخش نیز نظارت خود را تقویت کنند.
● سازمان بازرسی در تیرماه سال 85 گزارشی را در مورد قرارداد کرسنت تهیه و اشکالات و ایرادات موجود را ارائه کرد. آیا اکنون سازمان بازرسی پیگیر موضوع هست؟
پورمحمدی: گزارش ارائه شده از سوی سازمان بازرسی در مورد قرارداد کرسنت منشاء مقداری دقت، مراقبت و بازرسی مجدد و توقف در عملیات اجرایی بود. سازمان بازرسی با همان نگاه و ادامه مطالعاتش در حال انجام وظایفش است. بر اساس پیگیرهای مجدد سازمان، تذکرات لازم داده شده است. تنها این قرارداد نیست ، ما قراردادهای متعددی را مورد نظارت قرار دادیم و پیگیر این موضوع هم هستیم.
قرارداد واردات گاز از ترکمنستان، قرارداد صادرات گاز به هند و پاکستان و برداشت از مخازن از پروژههایی است که بازرسی کل کشور پیگیر آن است.
● سال گذشته سازمان بازرسی گزارشی را در مورد واردات گاز از ترکمنستان و راهکاری برای تامین گاز زمستان تهیه کرده، با توجه به نزدیک شدن فصل سرما آیا سازمان امسال به این حوزه ورود کرده است؟
پورمحمدی: چندی پیش یادداشتی در این جهت برای رییسجمهور ارسال کردهایم. آقای رییسجمهور نیز به وزارت نفت و وزارت خارجه دستور موکدی دادند تا در این زمینه توجه و عنایت بیشتری شود.
● رییسجمهور با توجه به بحثهای مطرح شده پیرامون مدارک تحصیلی دستوری را در همین زمینه صادر کردند، آیا موضوع را آنقدر دارای اهمیت میدانید که سازمان بازرسی ورود کرده و گزارشی تهیه کند؟
پورمحمدی: خیر! تلقی ما این است که در کشور از این جهت تخلف وجود ندارد. اتفاقا در کشور ما در رابطه با مدرک مراقبت زیادی صورت میگیرد. گاهی اوقات خلافی اتفاق میافتد و ما آن را تعمیم میدهیم و این تصور ایجاد میشود که افراد زیادی مدرک جعلی گرفته اندو بعد هم اصل داشتن مدرک را بیاهمیت میخوانیم! بالاخره مدرک، شاخص تحصیل، تحقیق و مدارج علمی افراد است. به عقیده من با هر خلافی باید به اندازه خودش برخورد کرد. باید واقعبینی داشته باشیم. من آنقدر قضیه را حاد و فراگیر نمیدانم که بخواهم سازمان را درگیر این کار کنم.
● آیا سازمان بازرسی به موضوع آزمون اخیر سازمان سنجش که سبب نارضایتی تعدادی از داوطلبان شده بود، وارد شده است؟
پورمحمدی: خیر! ما در رابطه با این موضوع احساس تخلف از مقررات نداریم.
● شکایت مردمی نیز در این رابطه نداشتید؟
پورمحمدی: در این زمینه تخلفی صورت نگرفته است؛ مردم میگویند ما باید مثل سنوات قبل در فلان دانشگاه قبول شویم، چرا ما را محروم کردید؟ که پاسخ داده شد مقررات تغییر کرده است اما اینکه آیا مقررات فعلی به خیر و صلاح و بهتر از مقررات قبلی است، بحث دیگری است.
● سازمان این موضوع را بررسی میکند؟
پورمحمدی: در دستور بررسی قرار دادهایم.
● حالابرویم سراغ آن بخش از شخصیت شما که به عنوان یک فعال سیاسی مطرح است. شما فعال سیاسی هستید؟ یعنی فعالیت سیاسی میکنید؟
پورمحمدی: بنده در جامعه روحانیت حضور دارم، البته جامعه روحانیت به عنوان یک مجموعه سیاسی طبق اصطلاحات رایج ما نیست؛ اما رویکردهای سیاسی و تاثیرات سیاسی دارد. تا این اندازه فعال سیاسی و صاحبنظر هستم.
● معمولا نظرات سیاسی خود را کجا بیان میکنید؟ با چه کسانی معمولا صحبت میکنید؟
پورمحمدی: در همه سطوح، من فردی فعال در حوزه رسانه و افکار عمومی هستم. در جمعهای دانشگاهی و مردمی حضور پیدا میکنم. در میان متخصصان نیز حضور مییابم و درباره مسایل سیاسی مورد سوال واقع میشوم و نظر میدهم. نزدیک به 10 سال هم در حوزه سیاست خارجی به صورت متمرکز کار کرده ام . در حوزه داخلی نیز در بخشهای متنوعی فعالیت کردهام و به فراخور محیط به بیان دیدگاههای خود پرداختهام. هنگامی که در وزارت کشور بودم در مورد انتخابات، آزادیهای مدنی، احزاب حرف میزدم. در مدت زمان حضور در دولت در کمیته هستهایی نیز حضور داشتم . بنابراین حضور حرفه ای در بخش های سیاسی داخلی و خارجی داشته ام.
● با احزاب ارتباط غیرتشکیلاتی که دارید؟
پورمحمدی: بله! ارتباط دارم.
● شما در مصاحبهای در گذشته با ایسنا به طور صریح گفتید که معتقد به تحزب هستید. اکنون وضعیت تحزب در کشور چگونه است؟
پورمحمدی: خوب نیست.
● چرا؟
پورمحمدی: متاسفانه فرهنگ تحزب در کشور ضعیف است. رفتار حزبی ما ضعیف است و مردم درباره آثار فعالیت حزبی توجیه نیستند و فعالان حزبی نیز خیلی اوقات پایبند به تقیدات حزبی و مناسبات حزبی نیستند.
● به همین دلیل است که شما با وجود اعتقاد به تحزب فعالیت حزبی نمیکنید؟
پورمحمدی: به دلیل اینکه مانع تشکیلاتی داشتم. شاید اگر خیلی مانع نداشتم یک عنصر فعال حزبی در کشور بودم اما به دلیل اشتغالات کاریام دربخش اعظم آن منع قانونی از فعالیت تشکیلاتی داشتم و نمیتوانستم. لذاعلیرغم اعتقاد و باور شخصا مجاز به فعالیت حزبی نبودم.
● شما وجهه اصولگرایی هم دارید و همیشه بر این تاکید کردهاید. درحالی که به فضای انتخابات نزدیک میشویم، اصولگرایان را در چه شرایطی میبینید؟
پورمحمدی: الان نشاط بیشتری را در حوزه اصولگرایان شاهد هستیم. طبیعی است این خصلت انتخابات است که هر چه به انتخابات نزدیک شویم تحرک در کانونهای سیاسی افزایش مییابد. در اصولگرایان نیز این نشاط بسیار افزایش پیدا کرده است، من نیز این تحرکات را مثبت ارزیابی میکنم و به نتایج آن خوشبین هستم.
● نتایج آن یعنی اجماع بر روی یک کاندیدا؟
پورمحمدی: تلاش برای این امر دارد صورت میگیرد.
● فکر میکنید در یک شرایط واقعبینانه چقدر احتمال موفقیت وجود دارد؟
پورمحمدی: [سکوت] ... این که اصولگرایان به یک نتیجه برسند، به این خوشبین هستم.
● شما مشکل کشور را بر اساس دیدگاه خود تشخیص دادید. گفتید که باید قانونمند باشیم، شفافسازی بیشتری داشته باشیم و ضابطهها را بیشتر رعایت کنیم. این یعنی سیاست کلان، شما اعتقا دارید که هر کسی رییسجمهور شود باید این کارها را بکند؟
پورمحمدی: حتما.
● الان فکر میکنید فضای عمومی و سیاسی کشور به این سمت رفته که همه این تشخیص را داشته باشند؟ به هر حال برای اینکه این دغدغه به عمل بینجامد، نیازمند این هستیم که درباره این مشکل یک اتفاق نظری شکل بگیرد. این اتفاق نظر وجود دارد؟
پورمحمدی: فکر میکنم بر روی موضوعاتی که گفتم کسی اختلاف ندارد؛ اما نکات دیگری هم هست که باید اضافه شود که البته بنده هم به آنها معتقد هستم. برای مدیریت کلان در کشور به مباحث دیگری هم نیاز داریم . به نظرم هر کسی بخواهد مدیریتش با موفقیت همراه باشدو در جهت منفعت و توسعه کشور قدم بردارد باید این سه اصل را به صورت جدی تعقیب کند، به اضافه مسایل دیگر. مدیریت کلان مقتضیات متعددی دارد. رویکرد اقتصادی و رویکرد سیاسی و رویکرد امنیتی و بینالمللی و اجتماعی، بسیار مهم هستند اما سه مورد مذکور میتواند نقش محوری را در تمام رویکردها داشته باشد.
● حتما شما در صحبتها و رایزنیها روی این مساله تاکید میکنید؟
پورمحمدی: سعی کردم به طور جدی به آنها توجه کنم، تذکر دهم و دعوت کنم .
● اصولگرایان درفعالیتهای انتخاباتی ظاهرا چهرههای بیشتری دارند یعنی تعدد چهرههایی که قابلیت حضور در انتخابات ریاست جمهوری را دارند، در اصولگرایان بیشتر است.
پورمحمدی: نه، آن طرف هم زیاد است.
● در طرف مقابل اصولگرایان از یکی - دو نفر که بگذریم، بقیه با فاصله زیادی از آنها قرار دارند، اما این طرف اگر آقایان لاریجانی، ولایتی، قالیباف، حدادعادل، و حتی افراد مختلف دیگر را کنار یکدیگر بگذارید، فاصلههایشان مثل آن طرف زیاد نیست. اسم شما نیز مطرح شده بود. این بحث اخیرا تداوم یافته و به صورت جسته گریخته مطرح و گفته شد که شما با جمعیت موتلفه صحبت کردید، البته خود جمعیت موتلفه ظاهرا گفته که بحثی در این زمینه با شما نداشته. چه چیزی باید باعث شود که یک نفر به این نتیجه برسد که میتواند کاندید شود؟ چه شما باشید، چه فرد دیگر؟ نمیخواهم سوالی بپرسم که جوابش معلوم است؛ الان اگر از شما سوال کنم که آیا کاندید میشوید؟ احتمالا یا اصلا جواب نمیدهید، یا این که پاسخی میدهید که معنای روشنی ندارد.
پورمحمدی: این به درک و شناخت افراد بستگی دارد. برخی از این درک و شناختها دقیق و واقعبینانه است و برخی دیگر توهمی و یک میل و آرزو است. به خصوص در موضوعاتی نظیر ریاست جمهوری و امثال آن. فکر میکنم تصمیمگیری در این زمینه سه رکن دارد. این سه رکن باید با هم جمع شود تا پدیدهای شکل بگیرد.
یک رکن، نگاه فعالان سیاسی، اجرایی، متخصصان افکار عمومی و رسانهای است؛ رکن دیگر سوژه و موضوع این حرکت است؛ که آن فردی است که انگیزه، استعداد و توان این کار را دارد و رکن سوم هم پذیرش عمومی است. این موارد باید به خوبی مطالعه، بررسی و ارزیابی شود تا به یک تصمیم و ایده برسیم. اگر این حوزه به خوبی مطالعه شود به نظر من یک فرآیند منطقی برای رسیدن به آن هدف است.
من هم صحبت کردم که فرآیندی وجود دارد و این فرآیند خارج از فضای توهمی، تخیلی و اینکه کسی میل و آرزو داشته باشد شکل می گیرد و باید در فضای واقعی حرکت شود و این مبانی باید با هم جمع و به یک پدیده واقعی تبدیل شود. برداشت خودم این است که بله! میتوانم در این فرآیند موثر باشم و بسته به شرایط، آماده ایفای هر نقشی هستم.
● اخیرا مباحثی در مورد آقای ناطق نوری مطرح شده است و ظاهرا این نیاز احساس شده که اصولگرایان باید به یک سازوکاری برسند که یک نفر همه را دور هم جمع کند، اختلاف نظرهایی هم وجود دارد که ظاهرا بیشتر به نوع نگاه آن فرد یا آن طیف به دولت برمیگردد، این موضوع تاثیرگذار است؟ به هرحال اجماع به سازوکار نیاز دارد، به نظر شما این سازوکار باید چه مولفههایی داشته باشد؟
پورمحمدی: سازوکار دارد شکل میگیرد. اکنون نه جناح چپ و نه جناح راست هیچ کدام سازوکار فراگروهی و فراحزبی در جناحشان ندارند، یعنی همه با احزاب و چهرههای فعال در جناح خودشان مواجهاند. به یک سازوکار تعریف شده فراگروهی در جناح نرسیدهاند و به دنبال تعاملات هستند و هستیم تا به یک سازوکار برسیم. هم در طرف چپ این سازوکار دارد طراحی و تقویت میشود و هم در طرف اصولگرا تعریفها و پیشرفتهایی حاصل شده است.
● فکر میکنید انتخابات دوقطبی خواهیم داشت؟
پورمحمدی: نه، تلقی من در مرحله اول این نیست.
● هر کسی که قصد کاندیدا شدن دارد باید یک تلقی از مطالبات مردم داشته باشد، مشکلاتی که شما برای کشور تشخیص دادهاید، تاحدی نخبهگرایانه است. شاید عامه متوجه نشوند که مثلا منظور شما از قانونمند شدن دقیقا چیست؟ مشکل اصلی مردم را در حال حاضر چه میدانید؟
پورمحمدی: اگر قرار باشد که این موارد را تشریح کنیم حرف خیلی خواهیم داشت که دقیقا واقعبینانه و در متن جامعه است. حداقل من از جمله آدمهایی هستم که در جای جای کشور به دلیل مسوولیتهای شغلی که داشتم حضور پیداکرده ام و تحرکاتم زیاد بوده و با طیفهای مختلف ارتباطات بسیار وسیع دارم.
نگاهی که مطرح میکنم مبتنی بر واقعیتهای موجود در کشور است. مردم ما مطالباتی دارند که مطالباتشان محقق نمیشود و از این رنج میبرند. باید با مردم به مفاهمه برسیم که اولا مطالبات شما چگونه باید مطرح و چگونه باید محقق شود. اگر مردم بدانند یکی از خواستههایشان امسال تحقق یافتنی است اما خواسته دیگرشان تا چند سال دیگر محقق نمیشود، همین موضوع را اگر به خوبی توجیه کنیم کلی آرامش پیدا میکنند.
● درست همان بحثی که مقام معظم رهبری با این مضمون فرمودند که اگر کاری را میتوانید بکنید، بگویید میتوانید و اگر نمیتوانید هم به مردم بگویید.
پورمحمدی: بله، یعنی مردم با واقعیتهای زندگی به طور شفاف روبهرو شوند. یعنی بگویند که ما امسال دو گام میتوانیم رو به جلو برداریم و با هم تلاش کنیم که به این دو گام برسیم و به پنج گام هم نمیرسیم. خودمان را مشغول و سرگرم نکنیم و به خودمان وعده و وعید ندهیم. آزردگی روانی هم در جامعه تولید نکنیم و در نهایت انتظارهای دست نیافتنی را در خودمان تشویق و تبلیغ نکنیم. اینها حرفهای جدی برای همه است.
این موارد نقاط خالی، پاسخ داده نشده و غیرشفاف در زندگی عمومی و اجتماعی جامعه است. اتفاقا این موارد را در فضای اجرایی راحتتر میتوان به مردم گفت نه در فضای نخبگی و یا شعاری و سخنرانی. اگر این نگاه در حوزه اجرا حاکم شود مدیر و کارمند ما میدانند که باید بر روی چه مداری حرکت کنند و وعدهها در جامعه جایگاه دارد. باید به گونهای عمل شود که کسی که در جامعه قول میدهد همه از او حساب بکشند که چه شد قولهایی که دادی؟ او حق ندارد بگوید نشد، نتوانستم، نگذاشتند، این ضعف فاحش یک مدیر است که بگوید نتوانستم یا نگذاشتند؛ چرا مشکل را از قبل پیشبینی نکردی که حالا میگویی نتوانستم و نگذاشتند؟ اینها را باید به جامعه یاد داد و جزو مطالبات اصلی جامعه قرار بگیرد. طرفین باید روی این مدار حرکت کنند. متاسفانه ما به اینکه بر اساس نظمی حرکت کنیم و قول و وعدههای ما برنامه روشنی داشته باشد، متعهد نیستیم. یا شعار سیاسی میدهیم و فضای احساسی را تحریک کنیم یا در فضای آرمانگرایانه پرواز میکنیم. البته جامعه بدون آرمان ابتر و ناقص است، اما در مقام اجرا و مدیریت، واقعیتهای تعریف شده و زماندار است که باید مبنای عمل قرار بگیرد.
● اگر بخواهید در مورد اصلاح قانون انتخابات در طرحی که به مقام معظم رهبری ارائه کردید، محورهای اصلی را نام ببرید، محورها کدام است که حتما باید در قانون انتخابات لحاظ شود؟
پورمحمدی: بحث انتخابات بحثی کاملا زیرساختی و تعیینکننده در فضای سیاسی و مدیریتی کشور است و تاثیرات وسیعی در حوزههای مختلف دارد. بهدلیل تجربهام در حوزهی انتخابات، حرف در این مورد زیاد دارم. بر این اساس، لایحهای جامع تهیه کردیم و بهدولت دادیم، البته هنوز تصویب نشده است.
وقتی در وزارت کشور بودم، آن را دو بار بازنگری کردیم؛ هنوز هم اصلاحاتی بر روی آن در حال انجام است. خدمت مقام معظم رهبری نامهای نوشتم و از ایشان خواستم که نگاهی جامع به انتخابات داشته باشیم و باید تحول اساسی در بحث انتخابات در کشور ایجاد شود. مواردی را بهعنوان شاخص در آنجا ذکر کردم و از ایشان خواستم که آن را به مجمع ارجاع دهند که بحث شود و موضوعی فراتر از نهادهای متعارف قانونی مثل مجلس است. قانون انتخابات، قانون مادر است؛ ما باید قانون اساسی انتخاباتی تهیه کنیم که کسی نیاید و در هر دوره و زمانی قانون و آییننامهای را عوض کند. چون همه آحاد شهروندان روی بحث انتخابات و سرنوشت کشور حساس هستند و تاثیر آن هم در همهی بخشها تعیینکننده است، این است که به یک قانون جامع و قانون مادر انتخابات نیاز داریم.
مجموعه تجربهها از دولتهای گذشته و مدیریت انتخاباتی گذشته تا دورهی خود را جمع آوری و از کارشناسان زیادی استفاده کردم و در نهایت محصول جامعی استخراج و نتیجه را به حضرت آقا منتقل کردم؛ در نتیجه، مقام معظم رهبری آن را به مجمع تشخیص ارجاع دادند و جلسه کمیسیون مجمع تشکیل شد و تقریبا آنچه که پیشنهاد داده بودم مورد قبول آنها واقع شد و قرار شد به صحن مجمع توضیح دهم و نظرات خود را بیان کنم. اگر مجمع به جمعبندی برسد و نظر پیشنهادی را تایید کند، خدمت مقام معظم رهبری ارسال میشود و حضرت ایشان در مورد آن دستوراتی میدهند. یعنی ما فرآیند آن را تعریف کردیم و تا حدودی هم پیش رفتیم.
در طرح پیشنهادی برای قانون انتخابات آمده است که قوانین انتخاباتی باید ثابت باشند. مثلا بگوییم قوانین انتخاباتی از 10 سال زودتر قابل تغییر نیست؛ ما باید دورهی زمانبندی انتخابات را مشخص کنیم. مجلس پیشنهاد تجمیع را پذیرفت و در یک مورد مجمع تشخیص آنرا پذیرفت اما این باید بهصورت قانون ثابت درآید و هر مجلسی در آن تغییر ایجاد نکند و موضوع دیگر اینکه مجری و ناظر انتخابات باید مشخص باشد. در سه انتخابات، مجری، وزارت کشور و ناظر، شورای نگهبان است و در یک انتخابات مجری وزارت کشور و ناظر، مجلس است. این دوگانگی مشکلاتی را در اجرا و نظارت ایجاد کرده است که باید یکدست شود. قوانین نظارتی باید از شفافیت برخوردار باشند. روش نوین در برگزاری انتخابات باید تعریف شود چون روشها بسیار متنوع هستند و حساسیتهای زیادی هم در اطراف خود ایجاد میکند که مثلا روش جدید رایانهیی در حوزهی انتخابات در نظر گرفته شود.
بنابراین موضوعات اساسی وجود دارد که باید در یک مرجع عالی نهایی شود و از تغییر مصون بماند. من محورهای 9گانه اساسی را منتقل کردم که خوشبختانه کار هم پیش رفته است از این جهت از مجلس و دولت خواستم که فعلا در رابطه با انتخابات ریاستجمهوری قوانین را تغییر ندهند چون فایدهای هم ندارد؛ عنوان کردم اجازه دهید این مرحله هم مثل دفعات گذشته طی شود و همه کارهای خود را طبق روال گذشته انجام دهند و بعد ما به سراغ تغییر اساسی، زیربنایی و ماندگار برویم.
مثلا در قانون جامع برای مجلس، شوراها و ریاستجمهوری شاخصهایی را برای کاندیدا گذاشتیم که افراد باید این شاخصها را احراز کنند تا بتوانند کاندیدا شوند؛ مرجع تایید این شاخصها را هم مراجع تخصصی غیر دستگاههای اجرایی گذاشتیم و مثلا گفتیم که یکصد استاد دانشگاه صلاحیت فلان آقا را برای کاندیداتوری تایید کنند. 50 قاضی و 50 عالم برجسته در کشور صلاحیت آن را بررسی و تایید کنند. طبعا کسی که میخواهد ریاستجمهوری کشوری را برعهده گیرد، از 5 هزار قاضی باید 100 قاضی او را قبول داشته باشند. از 15هزار استاد دانشگاه باید 100 استاد دانشگاه او را قبول داشته باشند. 50 مقام ارشد او را تایید کنند و بگویند که او میتواند کشور را اداره کند. از اول انقلاب تاکنون ما چندهزار نماینده مجلس داشتیم باید مثلا 200 نمایندهی مجلس بگویند که فلان فرد میتواند کشور را اداره کند و در اندازهی او میبینیم. و اگر کسی نتواند تاییدیه این افراد را کسب کند برای چه کاندیدای ریاستجمهوری میشود؟ و بهطور طبیعی در این شرایط کاندیدای ریاستجمهوری تقلیل مییابد و نمیگویند شورای نگهبان حذف کرده است. ما میگوییم رجال سیاسی و مذهبی که مدیر و مدبر است، نخبگان تشخیص میدهند اینها نگاه جامع انتخاباتی است.
● احزاب و گروههای سیاسی همواره در مورد انتخابات خواهان سطحی از نظارت بودهاند، همانطور که در انتخابات قبل، میز احزاب شکل گرفت، آیا در طرح شما این مورد مدنظر بوده است؟
پورمحمدی: احزاب نمیتوانند نظارت موثر کنند. ما باید فضا را به حوزههای نظارتی تاثیرگذار بدهیم. قدرت رسانه قویتر از سایرین است. حضور فعال رسانه در انتخابات به شفافسازی، سلامت و نظارت کمک میکند. نهادهای مستقل مثل تشکلهای غیردولتی و دستگاههایی که میتوانند نظارت عام داشته باشند مانند مجلس، دستگاه قضایی و سازمان بازرسی هرکدام میتوانند یک حوزه نظارتی را پوشش دهند و امر نظارت را نهایی کنند تا مردم اطمینان پیدا کنند که از هر لحاظ این نظارت کامل است.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|