خودکشی یا قتل داماد به دست پدر زن

خودکشی یا قتل داماد به دست پدر زن
مردی که متهم است دامادش را با وارد کردن ضربه جسم نوک تیز به قتل رسانده در دادگاه مدعی شد مقتول خودزنی کرده است.
به گزارش خبرنگار ما، صبح دیروز پیش از آنکه این متهم به قتل از خود دفاع کند، علی دلداری نماینده دادستان تهران در برابر شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت و گفت؛ ساعت 10 شب سوم بهمن ماه سال 82 به ماموران پلیس شهر ری خبر دادند پسر جوانی به نام حمید با اصابت جسمی نوک تیز به سینه اش کشته شده است. با حضور ماموران در محل رضا متهم حاضر در دادگاه که پدر همسر حمید است ادعا کرد دامادش با او درگیر شد و سپس خودزنی کرد. رضا مدعی شد دامادش وارد خانه شد و دخترش را کتک زد و سپس خودش را کشت. به رغم این اظهارات از آنجایی که شواهد حکایت از آن دارد که رضا ضارب مقتول است، به عنوان نماینده دادستان به نظر دادسرا مبنی بر مجرم بودن رضا پافشاری می کنم و تقاضای مجازات متهم را دارم. سپس پدر و مادر حمید به عنوان ولی دم در جایگاه قرار گرفتند و آنها نیز برای متهم تقاضای صدور حکم قصاص کردند. پدر مقتول گفت؛ شب حادثه دخترانم در خانه ما دعوت بودند، حمید بلند شد که به دنبال همسرش مرجان برود. پدر مرجان اجازه نمی داد حمید زیاد همسرش را ببیند و خیلی آنها را اذیت می کرد. حمید هر بار که قصد داشت همسرش را ملاقات کند به مشکل بر می خورد. آن شب من به حمید توصیه کردم به خانه پدرزنش نرود. می دانستم مشکلی پیش می آید. هر چه اصرار کردم حمید قبول نکرد. پدر مرجان تهدید کرده بود سر از بدن پسرم جدا می کند. وقتی دیدم حرف هایم در حمید تاثیری ندارد، از داماد کوچکم خواستم او را همراهی کند که دو داماد دیگرم هم همراه حمید رفتند و بعد از چند دقیقه یکی از آنها آمد و گفت پسرم در بیمارستان است. من نمی دانم در خانه رضا چه گذشته اما می دانم پسرم به دست رضا به قتل رسیده است. قاضی عزیزمحمدی این بار از همسایه رضا دعوت کرد تا به عنوان شاهد در مورد آنچه دیده است توضیح دهد. وی گفت؛ حدود ساعت 30/9 شب بود که صدای داد و فریاد شنیدم و از خانه بیرون آمدم. سر کوچه رفتم و دیدم رضا جلوی در ایستاده و حمید هم با لحنی اعتراض آمیز پشت سر هم تکرار می کند؛ دختر تو، زن من است. بعد رضا به داخل خانه رفت. حمید تصور کرد پدرزنش در را روی او بسته به همین دلیل با عصبانیت دستش را روی شیشه در گذاشت و هل داد، اما در باز بود و شیشه افتاد. مرد شاهد افزود؛ حمید وارد خانه شد و چند لحظه بعد در حالی که تلوتلو می خورد از منزل بیرون آمد. دستش روی سینه اش بود و یکدفعه روی زمین افتاد و خون از بدنش جاری شد. من بلندش کردم که کاری برایش بکنم، اما دیدم پرایدی داخل کوچه پیچید. بلافاصله حمید را روی صندلی عقب گذاشتیم و او را بردند. ظاهراً کسانی که در پراید بودند از اقوام حمید بودند. سپس یکی از شوهر خواهران مقتول که شاهد حادثه بود در جایگاه قرار گرفت و گفت؛ من و دو باجناق دیگرم در خانه پدر همسرم میهمان بودیم، وقتی حمید گفت می خواهد به دنبال مرجان برود پدرش منعش کرد، اما حمید پافشاری کرد و چون مجید باجناقم ماشین داشت قرار شد همگی با هم بیرون برویم، ما در خیابان گشت بزنیم و حمید هم به دنبال همسرش برود. وی ادامه داد؛ به حمید پیشنهاد دادیم به کلانتری برود و آنجا مشکلش را حل کند، اما افسر نگهبان به ما گفت بهتر است بدون شکایت این مساله حل شود. ما هم پذیرفتیم و از کلانتری خارج شدیم. حمید اصرار داشت همان شب با پدر مرجان صحبت کند، می گفت از این شرایط خسته شده و باید تکلیفش را روشن کند. از اینکه در خانه رضا چه گذشت من چیزی نمی دانم اما از دور حمید را دیدم که از خانه به بیرون پرت شد و روی زمین افتاد. بلافاصله او را داخل ماشین گذاشتیم و با جناق هایم او را به بیمارستان بردند. حمید پسر سر به راه و ورزشکاری بود و اهل خلاف نبود، آن شب هم چاقو همراه نداشت. ما قبل از خانه پدرزن حمید به کلانتری رفتیم و همگی تفتیش شدیم، اگر قرار بود حمید چاقویی با خودش داشته باشد، آنجا مشخص می شد. در واقع حمید فقط برای صحبت کردن با پدرزنش به آنجا رفته بود. وقتی هم من بالای سرش حاضر شدم، نتوانست حرفی بزند، چندین بار از او پرسیدم چه شده اما هیچ حرفی نزد. در ادامه قاضی عزیز محمدی، رضا متهم را به جایگاه فراخواند و اتهام قتل عمد را به وی تفهیم کرد. متهم گفت؛ من قتل انجام ندادم، حمید خودزنی کرد. شب حادثه حمید با حالت غیرعادی به مقابل خانه من آمد، فریاد زد و با فحاشی هایش داشت آبروی مرا می برد که به او گفتم وارد خانه شود و مقابل همسایه ها فریاد نزند. حمید وارد خانه که شد به سمت مرجان رفت و او را به شدت کتک زد. دخترم حالش بد بود همسرم به سراغ او رفت. من به حمید اعتراض کردم و گفتم به چه حقی دخترم را کتک زده است. حمید هم در پاسخ مطالبی گفت و بعد دستش را بلند کرد. من ندیدم در دستش چه چیزی است. چون فکر کردم می خواهد به من ضربه بزند خودم را عقب کشیدم و سرم ناخودآگاه خم شد. وقتی دوباره ایستادم دیدم حمید به سرعت از خانه خارج شد. او ضربه را به خودش زده بود من هیچ قتلی انجام ندادم و باز هم تاکید می کنم حمید خودزنی کرده است. بنابر این گزارش پنج قاضی شعبه 71 پس از پایان دفاعیات متهم برای تصمیم گیری در خصوص پرونده وارد شور شدند.
samet021 - انگلستان - لندن
میگم حالا خوب شد یکی مث احمدی نژاد ریس جمهور شد تا این ایرانی های کم بود دار هر مطلبی رو بهش ربط بدن مصلا طرف میمیره میگن تقصیره دولت یا ادم میکشه میگن تقصیره دولت یا حیوانات در جنگلهای افریقا دارن میمیرن ربطش میدن به دولت اهمدی نژاد این نظر برای کسانی هست که تمام موضوعات رو ربط میدن به دولت ایران
چهار‌شنبه 23 مرداد 1387

yek dust - انگلیس - لیدز
samet021 - انگلستان - لندن
شما لطفا اول دیکته تان را خوب کنید بعد مطلبی عرض نمایید دوست عزیز مثلا اینجوری نوشته می شه نه مصلا !!!!!
چهار‌شنبه 23 مرداد 1387

دالتون - ایران - تهران
samet021 - انگلستان - لندن خیلی ..............هستی.
پنج‌شنبه 24 مرداد 1387

saeed rahmani - رومانی - کاراکال
yek dust - انگلیس - لیدز
تازه احمدی نژادش هم غلط هست باید صفر بدیم بهش هه هه هه هه هه........
پنج‌شنبه 24 مرداد 1387

roshaanak_alman - آلمان - برلین
احمدی نژاد و این حکومت دیکتاتوری با شرایطی که به وجود آوردن باعث شدن مردم از شدت خفقان و نداشتن آزادی و مشکلات مالی و اقتصادی به جون هم بیفتن و اعصاب نداشته باشن. چرا میزان این جرم و جنایت ها در ایران خیلی زیاده؟
پنج‌شنبه 24 مرداد 1387

sina5814 - نروژ - اسلو
samet021 - انگلستان - لندن
اقااحمدی نژاد اینجوری نوشته میشه نه اینجوری اهمدی نژاد
پنج‌شنبه 24 مرداد 1387

alirezatarabangiz - سوئد - استکهلم
samet021-انگلستان-لندن
خیلى هم به دولت و حکومت کثیف آخوندى ربط داره ! اگر همان موقع که به ماموران انتظامى یا کلانترى رفتند , گفتند: بروید و خودتان مشکلتان را حل کنید چطور میگویى ربطى نداره ٠ بابا جان خرفتى و دجالیت و ...مالى هم حدى داره ٠ جیره خور اخوند خیلى ...پاینده ایران و ایرانى
پنج‌شنبه 24 مرداد 1387

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.