کسی که مبتلا به این بیماری ست خیلی زجر میکشد او در دنیایی بر از بدبینی و نفرت زندگی می کند و به همه چیزنگاهی سیاه و مشکوک دارد .
بیشتر از او اطرافیان او هستند که مدام در مظان اتهامات اویند . البته این
بیماران معمولا احساسات خود را بروز نمی دهند و در درون خود با آن درگیرند
اما وای به زمانی که آن را بروز دهند .همیشه بیشگیری بهتر از درمان است .
والدین باید مراقب عواطف و حساسیتهای فرزندان خود باشند مخصوصا در کودکی ونوجوانی و روحیه آنها را بشناسند سبس در صدد تخلیه فضولات روح آنها باشند در غیر اینصورت تا آخر عمر این بیماری به همراه آنها خواهد بود و
در تمام مراحل زندگی آنها تاثیر خواهد گذارد. نرسیدن قند کافی به مغز هم یکی از دلایل تشدید کننده این بیماری ست که با جلوگیری از سوء تغذیه در دوران رشد کمک به دور شدن این بیماری می کند . اما مهمترین علت آن
سرکوب احساسات و درک نشدن است . |