مطبوعات چاپ تهران سومین سفر آقای اسد در طول سه سال اخیر به ایران را «حساس» و «ویژه» توصیف کردهاند و همین نکته برای نشان دادن تفاوت سفر اخیر با سفرهای قبلی، کاملا گویا به نظر میرسد.
مسلما اگر قرار باشد نتیجه سفر بشار اسد به تهران بر اساس اظهارات رسمی وی و طرفهای ایرانیاش مورد ارزیابی قرار گیرد، به سختی میتوان تغییری در روابط سنتی تهران – دمشق مشاهده کرد، اما در مورد کشورهایی مانند ایران و سوریه، اظهارنظرهای رسمی عموما جنبه کلیشهای دارد و لزوما هم منطبق با واقعیت نیست.
سفر آقای اسد به ایران در حالی صورت گرفت که ضربالاجل غیررسمی گروه ۱+۵ به ایران برای دادن پاسخ قاطع و شفاف به بسته پیشنهادی آنها به اتمام رسیده و آمریکا و متحدانش برای دریافت پاسخ ایران اظهار بیتابی میکنند.
آقای اسد در دیدار چند هفته پیش خود با نیکولا سارکوزی، رئیس جمهور فرانسه در پاریس با درخواست وی برای دخالت سوریه در بحران هستهای ایران موافقت کرده بود و بنابراین تردیدی نیست که وی در دیدارش با رهبر و رئیس جمهور ایران، جزئیات مذاکرات خود با رئیس جمهور فرانسه را به آنان منتقل کرده است.
البته آقای اسد در تهران اعلام کرد که حامل پیامی از سوی کشورهای دیگر به ایران نبوده است، اما دو طرف سوری و ایرانی تایید کردند که برنامه هستهای ایران در مذاکرات آنها مطرح شده است.
به سختی میتوان حدس زد که آقای اسد درباره برنامه هستهای ایران چه پیشنهاد مشخصی به مقامهای ایرانی داده است، اما میتوان تصور کرد که رئیس جمهور سوریه، رهبران جمهوری اسلامی را به آمادگی برای نشان دادن انعطاف در زمان مقتضی فراخوانده است.
در حقیقت، از زمانی که سوریه مذاکرات غیر مستقیم خود را با اسرائیل آغاز کرده و به تبع آن، برای حل بحران لبنان وارد معاملهای نه چندان آشکار با فرانسه شده است، بشار اسد خود را بر سر دو راهی سرنوشت سازی میبیند.
آقای اسد از یک سو، تمایل خود را به شناسایی رسمی اسرائیل در مقابل بازپس گیری بلندیهای جولان آشکار ساخته و از دیگر سو، نمیخواهد که روابط پرمنفعت خود را با ایران به هم بزند.
اسرائیل و متحدان غربی آن جای تردید باقی نگذاشتهاند که هدف نهایی آنها از تعامل با سوریه جدا کردن آن از محور ایران، حزبالله و حماس است و سوریه نیز ضمن آگاهی از این مساله، میداند که پیامد استراتژیک صلح با اسرائیل، فاصله گرفتن از جمهوری اسلامی است |
با این حال، رئیس جمهور جوان سوریه میداند که دو مورد فوق با هم جمع نمیشوند و به ناچار بین صلح رسمی با اسرائیل و ادامه روابط نزدیک با ایران باید یکی را انتخاب کند.
اسرائیل و متحدان غربی آن جای تردید باقی نگذاشتهاند که هدف نهایی آنها از تعامل با سوریه جدا کردن آن از محور ایران، حزبالله و حماس است و سوریه نیز ضمن آگاهی از این مساله، میداند که پیامد استراتژیک صلح با اسرائیل، فاصله گرفتن از جمهوری اسلامی است.
اظهار نظرهای مختلف مقامهای بلندپایه سوریه مبتنی بر انتخاب صلح با اسرائیل به عنوان گزینهای استراتژیک است، اما آنها به دلیل بیاعتمادی تاریخی به اسرائیل و نیز به دولت جورج بوش، رئیس جمهور آمریکا، نسبت به نیات واقعی حریف خود به شدت تردید دارند.
در واقع، هراس سوریها از این است که روابط خود را با ایران و گروههای متحد آن در خاورمیانه به خطر افکنند، اما در مقابل، آمریکا و اسرائیل شرطهای تازهای در برابر دمشق بگذارند.
از این رو، سوریه سیاست گام به گامی را در پیش گرفته که طبق آن، دوری از ایران به موفقیت در مذاکرات با اسرائیل گره خورده است.
این در حالی است که اسرائیلیها نیز به نوبه خود، فاصله گرفتن سوریه از ایران را شرط موفقیت مذاکرات صلح میدانند به گونهای که گویی دو طرف اسیر یک «دور باطل» شدهاند.
در روزهای گذشته، عماد مصطفی، سفیر سوریه در آمریکا که گفته میشود از افراد مورد اعتماد بشار اسد است، با صراحتی کم سابقه خواستار پایان وضعیت جنگی بین کشورش با اسرائیل شده و دولت اهود اولمرت، نخست وزیر اسرائیل نیز از اقدامات مثبت دولت آقای اسد نسبت به دولت یهود خبر داده است بدون آنکه به ماهیت چنین اقداماتی اشاره کند.
در بین کشورهای جهان، سوریه در شرایطی است که میتواند بیشترین تاثیر را بر ایران بگذارد، اما این فقط در صورتی است که خیال بشار اسد از جانب آمریکا راحت باشد، اما آمریکا سرسختی اسرارآمیزی در این مورد از خود نشان میدهد |
قاعدتا این نوع اظهار نظر از سوی مقامهای دو طرف، نشانه علاقه روزافزون آنها به رسیدن به صلح است و در چنین شرایطی، سفر آقای اسد به تهران ممکن است گامی در جهت خروج از این دور باطل تلقی شود.
آقای اسد احتمالا در صدد بر آمده است که به رهبران جمهوری اسلامی با ملایمت یادآوری کند که شرایط خاورمیانه و بخصوص جایگاه سوریه در آن، در حال تغییر و تحول است و بدین علت، جمهوری اسلامی هم لازم است متناسب با این تغییرات، آماده انعطاف در پارهای از مواضع خود باشد.
قاعدتا یکی از موضوعاتی که بشار اسد بر آن انگشت گذاشته، لزوم انعطاف بیشتر ایران در برنامه هستهای خود است، موضوعی که اگر از حالت بحرانی خارج شود، سوریه نیز یکی از برندگان آن خواهد بود.
مسلما نفع سوریه در این است که ایران نیز همگام با آن کشور، البته به آرامی و با احتیاط، با نظم جدید در خاورمیانه همراه شود تا دمشق مجبور به فدا کردن روابط خود با تهران در مقابل صلح با اسرائیل نشود.
مساله اما این است که آیا سوریه توان تاثیرگذاری بر جمهوری اسلامی در چنین حجمی را دارد؟
در بین کشورهای جهان، سوریه در شرایطی است که میتواند بیشترین تاثیر را بر ایران بگذارد، اما این فقط در صورتی است که خیال بشار اسد از جانب آمریکا راحت باشد، اما آمریکا سرسختی اسرارآمیزی در این مورد از خود نشان میدهد.
از این جهت، بشار اسد در انتظار تغییر رئیس جمهور آمریکا در پاییز آینده است، اما به نظر میرسد که عنصر زمان در برنامه هستهای ایران و تحولات داخلی اسرائیل به سود آقای اسد کار نمیکند.
|
|
|
|
|