برنج، دشمن سلامتی کودکان اندونزی

برنج، دشمن سلامتی کودکان اندونزی
رفتن به مطب دکتر هیچ گاه جالب نیست، حالا تصور کنید کلینیکی که می خواهید به آن مراجعه کنید یک پناهگاه از چوب بامبو باشد و کودکان هم به صورت مداوم گریه کنند. مکانی کاملاً ابتدایی که در نزدیکی آتشفشان لومبوک در روستایی خاکی واقع است، روزانه پذیرای بیماران بسیاری است. کودکان در این کلینیک به شدت گریه می کنند و مادران سعی دارند آنها را آرام کنند. لینگسانا دختر 18 ماهه اش را برای وزن کردن به اینجا آورده است. یک به یک نام کودکان را صدا می زنند. بچه ها را به آرامی روی وزنه می گذارند و کارکنان کلینیک نتیجه آن را در یک دفترچه بزرگ ثبت می کنند.

فرزند لینگسانا تنها 3/7 کیلوگرم وزن دارد که نسبت به سنش خیلی کم است.

بنابر اعلام برنامه جهانی غذا سوء تغذیه کودکان در برخی از مناطق اندونزی به

40 درصد هم می رسد. کودکان سوء تغذیه یی در روستاها و زمین بازی مدارس به تعدد دیده می شوند. به گفته آنجلا فن رینباخ رئیس برنامه جهانی غذا در اندونزی بخشی از مشکلات مردم این کشور میزان غذایی که مصرف نمی کنند نیست، بلکه کیفیت غذایشان است.

به گفته او وعده های غذایی مردم اندونزی از مقدار اندکی برنج و سبزیجات تشکیل شده است. او می گوید؛ «البته که بدن به کربوهیدرات نیاز دارد اما باید ویتامین هم به بدن برسد.»

مسوولان برنامه جهانی غذا در تلاشند به زنان محلی آموزش دهند سبزیجات و لوبیای بیشتری به برنج اضافه کنند تا وضعیت تغذیه یی کودکانشان بهتر شود. در نگاه اول به نظر می رسد هیچ مشکلی وجود نداشته باشد. در بازار غرفه ها سرشار از میوه و سبزیجات است. این در حالی است که روستاهایی که در حاشیه آتشفشان لومبوک واقع هستند از زمین های حاصلخیزی برای کشت و کار برخوردارند. روستای کوچک سنارو یک نمونه خوب است. در اینجا هر چیزی را می توان پرورش داد. روستا با زمین هایی زیر کشت لوبیا و برنج احاطه شده و گیاه اسفناج به صورت خود رو در میان خانه ها می روید، اما از 33 کودکی که در اینجا زندگی می کنند 10 کودک سوء تغذیه دارند و وزنشان از حد نرمال بسیار پایین تر است. یکی از این بچه های سوء تغذیه یی ارسد است. او دوازده سال دارد اما حقیقتاً نمی توان بیش از شش سال سن به او داد. خواهر کوچک او هور ناواتی دو سال و نیم دارد اما از شدت ضعف اکثراً بغل مادرش است.

در شرایطی که در این مناطق بهترین انواع مواد غذایی پرورش می یابد اما چرا به کودکان این منطقه به میزان مناسب غذا نمی رسد؟ رائوهان مادر ارسد و هورناواتی در زمین خانه اش برای خانواده سبزیجات می کارد. او هر سه روز یک بار می تواند مقدار اندکی محصول از زمینش برداشت کند. میزان برداشت لوبیای اوکافی است اما او برای خرید برنج مجبور است اکثر محصول لوبیایش را بفروشد. او می گوید؛ «خریدن برنج اهمیت بیشتری دارد. برای بچه هایم بهتر است برنج بیشتری نسبت به سبزیجات بخورند. تا زمانی که برنج و نمک داشته باشیم مشکلی وجود نخواهد داشت. خوردن سبزیجات آنچنان اهمیتی ندارد.»

اما طبق گفته های متخصصان تغذیه خوردن برنج برای رشد کودکان به تنهایی کافی نیست و همین مساله است که ارسد و همسن و سالانش را در معرض سوءتغذیه، رشد کم، ضریب هوشی پایین و ضعیف شدن سیستم ایمنی بدن قرار داده است.

جایگاه برنج نزد خانواده های روستایی آسیایی به عنوان غذا و سمبلی از زندگی بسیار بالا است. مردم این مناطق هنوز به شیوه پدربزرگ هایشان زراعت می کنند، زندگی می کنند و غذا می خورند اما ارتباط آنها با اقتصاد جهانی اکنون بیشتر شده و از آنجایی که قیمت برنج در سطح جهان بالا رفته است فشار روی خانواده هایی چون خانواده ارسد برای تهیه برنج بیش از قبل شده است. آنها برای تهیه قوت اصلی شان مجبورند سبزی هایشان را بفروشند و تنها به خوردن برنج اکتفا کنند. با ادامه وضعیت موجود نمی توان به بهتر شدن وضعیت تغذیه کودکان این مناطق حاصلخیز امیدی داشت. هرچند کارکنان سازمان جهانی غذا در تلاشند رویکرد خانواده ها به مساله جایگاه برنج در برنامه تغذیه یی را تغییر دهند اما با توجه به سنت دیرینه این مردم آنها نیز امید چندانی به موفقیت خود ندارند.
vaghebin - فنلاند - تامپره
هرچند شنیدن این اخبار انسان را متاثر میکند
از مسئولین سایت خواهشمندم این اخبار را روی سایت منتشر نکنند

چون ممکن است حس انساندوستی خاعنه ای و احمقی نزاد برانگیخته بشه پول نفت را به طرف اندونزی البته به شرط پذیرش ولایت مطلقه وقیه سرازیر کنند
سه‌شنبه 1 مرداد 1387

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.