رابطه دوستانه با خیانت و جنایت پایان یافت

رابطه دوستانه با خیانت و جنایت پایان یافت

مردی که به اتفاق دو برادرزنش دوست خود را قربانی یک انتقام گیری هولناک کرده بود دیروز در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.

به گزارش خبرنگار ما در ابتدای جلسه محاکمه محمدرضا حیدری نماینده دادستان تهران در جایگاه حضور یافت و گفت؛ اکبر 30ساله، مجتبی 24ساله و عبدالله 23ساله متهم هستند در سال 84 جوانی به نام قاسم را با ضربات چاقو به قتل رسانده و با اسید جسم او را سوزانده و سپس دفن کرده اند. با توجه به اقاریر متهمان و سایر شواهد موجود در پرونده تقاضای صدور رای قانونی را دارم.قاضی عزیزمحمدی پس از سخنان نماینده دادستان، اولیای دم قاسم را به جایگاه دعوت کرد. مادر قاسم گفت؛ برای هر سه متهم تقاضای قصاص دارم و تفاضل دیه را هم می پردازم. متهمان پسرم را بی گناه به قتل رساندند و باید مجازات شوند.در ادامه هیات قضات اکرم همسر متهم ردیف اول را به جایگاه فراخواند. زن جوان گفت؛ شوهرم اکبر در یک دامداری کار می کرد و من گاهی به کمکش می رفتم. ما زندگی فقیرانه یی داشتیم و به شدت در عذاب بودیم. به همین خاطر دنبال راهی می گشتیم تا از این وضعیت نجات پیدا کنیم. قاسم (مقتول) از مدت ها قبل با شوهرم دوست بود و چند بار به دامداری آمده بود و من او را دیده بودم. او به شوهرم گفته بود می تواند از کمیته امداد برای ما وام بگیرد. قاسم ادعا می کرد برای خودش 30 میلیون تومان وام گرفته و از طریق آشنایی که دارد، می تواند همین کار را برای ما هم انجام دهد.اکرم ادامه داد؛ قرار شد یک شب قاسم به خانه ما بیاید و با هم صحبت کنیم. ما هیچ پولی برای تهیه لوازم پذیرایی نداشتیم. با سختی فراوان توانستم شام مختصری درست کنم. او تا دیروقت در خانه ما بود. با شوهرم صحبت می کرد و اکبر هم آلبوم عکس ما را آورد تا عکس هایی را که او در کنار هنرپیشگان گرفته بود به او نشان دهد. قاسم آن شب در خانه ما ماند. او که جای آلبوم عکس را یاد گرفته بود نیمه شب مخفیانه از داخل آلبوم یکی از عکس های من را برداشته بود. صبح که شد اکبر و قاسم با هم از خانه خارج شدند تا سر کار بروند. من در منزل ماندم. یک ساعت بعد صدای باز شدن در را شنیدم. جلو که رفتم، دیدم قاسم وارد خانه شده است. او مرا تهدید کرد که باید از شوهرم طلاق بگیرم و با او باشم. عکس را به من نشان داد و گفت اگر به خواسته هایش تن ندهم، عکس را همه جا پخش می کند و آبرویم را می برد.زن جوان ادامه داد؛ من به حرف های قاسم گوش نکردم. او مرا با چاقو تهدید و به من تعرض کرد. از ترس آبرویم چیزی به شوهرم نگفتم اما تهدیدهای قاسم همچنان ادامه داشت. چند روز بعد دوباره شوهرم او را برای شام دعوت کرد. آنها برای انجام کاری با هم صحبت می کردند. قاسم باز هم در خانه ما ماند و صبح به اتفاق شوهرم، از خانه خارج شد. چند ساعت بعد تماس گرفت و گفت که می خواهد به منزل ما بیاید. چون در ورودی خراب بود و با یک لگد باز می شد من میله آهنی پشت آن گذاشتم و خودم مخفی شدم. قاسم به خانه ما آمد و هرچه به در کوبید نتوانست در را باز کند و بعد از چند دقیقه رفت.همسر متهم ردیف اول ادامه داد؛ چند روز بعد باز هم قاسم تلفن کرد و با تهدیدهایش از من خواست با او ارتباط برقرار کنم. قبول نکردم. چند دقیقه بعد قاسم با دو مرد وارد خانه من شد. همراهان او دست و پای من را گرفتند و قاسم من را مورد آزار قرار داد.دیگر خسته شده بودم و نمی دانستم باید چه کنم. تصمیم گرفتم به همسرم بگوییم چه اتفاقی افتاده است. آن روز وقتی اکبر به خانه آمد، گفتم قاسم من را مورد آزار قرار داده. شوهرم آنقدر عصبی شد که صورتش کاملاً سرخ شده بود. او من را به خانه مادرم برد و من شب در آنجا ماندم و نمی دانم آن شب چه اتفاقی افتاد و شوهرم هم هیچ وقت در این مورد چیزی به من نگفت. من تا زمانی که دستگیر نشده بودم، نمی دانستم شوهرم چه کرده است. در ادامه جلسه محاکمه اکبر متهم ردیف اول در جایگاه حضور یافت. وی گفت؛ اتهام مشارکت در قتل را قبول دارم، من فقط از ناموسم دفاع کردم و چاره یی جز قتل نداشتم. قاسم دوست من بود. او بار اول به بهانه اینکه می خواهد برای من وام بگیرد وارد خانه ام شد و عکس همسرم را دزدید. اکرم ابتدا چیزی از کارهای قاسم به من نمی گفت تا اینکه بالاخره ناچار شد حقایق را بازگو کند. متهم ردیف اول ادامه داد؛ من به قاسم اعتماد کرده بودم اما او به من خیانت کرد. همسرم را به خانه پدرش بردم و با عبدالله و مجتبی دو برادرزنم موضوع را مطرح کردم و قرار قتل را گذاشتیم. شب حادثه قاسم را سوار موتور کردم و با خودم به محل بردم. دو برادرزنم هنوز نیامده بودند. در آنجا با چاقو چندین ضربه به قاسم زدم، سپس دو برادرزنم رسیدند آنها هم چند لگد به قاسم زدند و او را به داخل گودال انداختیم و با خاک روی جسد را پوشاندیم.در ادامه جلسه محاکمه مجتبی و عبدالله نیز در جایگاه قرار گرفتند و در برابر اتهام مشارکت در قتل از خود دفاع کردند. پس از پایان جلسه محاکمه هیات قضات برای صدور رای پرونده وارد شور شدند.