"قطعا گرانی بد است. تردیدی در این نیست که به دلیل عدم تناسب میان درآمد و هزینه های زندگی، تمام انرژی اعضاء بسیاری از خانواده های متوسط و زیر متوسط ایرانی صرف نیازهای اولیه نظیر مسکن، خوراک و پوشاک می شود. و در سطحی پایینتر بسیاری از مردم تمام درآمدشان تنها صرف سیر کردن شکم خود و خانواده شان می شود.
ولی شاید این گرانی در کنار همه بدیها، تلنگری به جامعه به شدت مصرف گرای ما هم بزند، تا قدر داشته های خود را بیشتر بدانند و تغییری در عادات مصرفی خود ایجاد کنند.
متاسفانه بسیاری از ما ایرانیان تعداد زیادی از اقلام غذایی را فقط به خاطر اینکه به بهایی ناچیز به وفور در دسترسمان هستند کاملا نادیده می گیریم.
نمونه های زیادی را از عادات وجود دارد: به عنوان مثال نان یکی از مهمترین مواد غذایی است که در سفره ایرانی جایگاه ویژه ای دارد. در حالی که یک قطعه نان در جای دیگری در دنیا یک وعده غذایی محسوب می شود، حقیقتا کدامیک از ما تا پیش از اینکه نان گران بشود این مکمل غذایی را در سر سفره مان به حساب می آوردیم؟
متاسفانه این عادت ناصحیح را بسیار دیده ایم که برخی از نان که در فرهنگ ما همواره گرامی داشته شده به عنوان دستگیره قابلمه یا زیر قابلمه ای استفاده کنند. یا مقدار بیش از نیاز از این ماده غذایی بر سر سفره میآید و مابقی آن دور ریخته میشود.
نمونه دیگر این رفتار را می توان در مهمانی ها مشاهده کرد. ایرانی ها عادت به تهیه مواد غذایی بیشتر از مصرف دارند. مخصوصا اگر قرار باشد که مهمان عزیزی دعوت شود و بخواهند یه وعده غذایی برای میهمان تدارک ببینند، معمولا خیلی زیاد و بسیار بیشتر از نیاز غذا درست می کنند به این بهانه که میزبان با اینکار برای میهمان احترام قائل شده.
در نهایت بخش زیادی از غذا به عنوان غذای مانده دور ریخته می شود، یا بسیار بیشتر از نیاز یک مهمانی، حتی چندین برابر تعداد میهمانان میوه تدارک دیده می شود و بخش زیادی از این میوه دور ریخته می شود.
گرانی های اخیر حقیقتا سخت و غیرقابل قبول است. شکی نیست. اما شاید تنها نکته مثبت این گرانی ها این باشد که مردم به اندازه نیازشان اقدام به خرید کنند و مجبور شوند درست مصرف کردن رو یاد بگیرند و شکرگزار نعمت های الهی باشند."
سعید از تهران:
"با اوضاع اقتصادی امروز با اینکه زرنگی کردم و شغل نسبتا مناسبی در یکی از شرکت های دولتی پیدا کرده ام، با این حال آینده روشنی برای خودم متصور نیستم و احساس می کنم زندگی برای من که تا چند ماه آینده تشکیل خانواده خواهم داد سخت تر می شود.
مقایسه قیمت دو ماه پیش با قیمت کنونی (تومان) گوشت گوسفند (کیلویی) قبلا :۶۰۰۰، اکنون:۸۰۰۰ گوشت مرغ (کیلویی) قبلا: ۱۹۰۰، اکنون:۲۲۰۰ برنج (کیلویی) قبلا۱۹۰۰، اکنون۴۰۰۰ تخم مرغ (هر شانه) قبلا: ۲۲۰۰، اکنون:۳۲۰۰ نان لواش، قبلا: ۱۴، اکنون:۲۰ نان سنگک (نرخ آزاد) قبلا:۱۰۰، اکنون:۵۰۰ چای خارجی، قبلا:۵۰۰۰، اکنون:۱۰۰۰۰ توجه: قیمت های ذکر شده تقریبی است و ممکن است از منطقه به منطقه یا شهر به شهر متفاوت باشد |
از یک طرف گرانی بی حساب و کتاب مسکن، و اجاره های سرسام آور در تهران تشکیل زندگی را به تاخیر می اندازد و از طرف دیگر با مشکلات اقتصادی نمی توانم مراسم ازدواج را برگزار کنم و با اینکه شش ماه می شود که با همسرم نامزد هستیم هنوز رسما ازدواج نکرده ایم و جدا از هم زندگی میکنیم.
با این وضعیت فکر می کنم بعد از تشکیل زندگی کم بیاورم و درقبال همسرم خجالت زده باشم که برای تامین مواد اولیه زندگی باید سهم زیادی از درآمدم را به مایحتاج اولیه و کرایه خانه اختصاص بدهم.
در خانه پدری هم گرانی خودش را کاملا نشان داده و باید برای خرید و مصرف، حساب و کتاب حقوق ماهیانه را داشته باشیم.
ما که معمولا هفته ای چند نوبت گوشت مصرف می کردیم و مرغ و ماهی غذای عادی محسوب میشد تقریبا دو تا سه مرتبه گوشت مصرف میکنیم و گاهی مادرم برای صرفه جویی از سویا هم داخل گوشت استفاده می کند.
مثلا دو ماه پیش گوشت گوسفند را ۶۰۰۰ تومان خریدم، در کمتر از دو ماه قیمت گوشت دو هزار تومان افزایش پیدا کرد و امروز به هر کیلو ۸۰۰۰ تومان رسیده.
"با وضعیت فعلی قیمت ها، که روزانه بالا هم می رود ممکن است وضعمان از این هم بدتر بشود." |
وضعیت برنج که غذای اصلی روزانه مان است از این هم وخیم تر است. برنجی که دو ماه پیش حد اکثر هرکیلو ۱۹۰۰ تومان بود در طی دو ماه ۴۰۰۰ تومان شده است.
هر عدد نان لواش از ۱۴ تومان به ۲۰ تومان افزایش پیدا کرده و برخی نانوایی ها نان سنگک را که تا همین اواخر۱۰۰ تومان بود با این عنوان که آراد آزاد می خرند ۵۰۰ تومان به دست مشتری می دهند.
پدر و مادر من به دلیل همین گرانی ها اقدام به پر کردن زیر زمین از مواد غذایی نمودند و الان زیر زمین ما تبدیل به انبارمواد غذایی و شوینده شده است. اما نمی دانم تا کی می توانیم با این کار در برابر ورود گرانی اجناس غذایی به خانه مان مقاومت کنیم."
نظرات شما |
با تبریک به ملت غیور ایران که هنوز نیز دارند با گرانی دست و پنجه نرم میکنند.یادم میاید سالهای جنگ تحمیلی را که صف میکشیدم برای گوشت یخ زده. ملایان در وسایل ارتباط جمعی شعار میدادند که در حال دفاع مقدسیم برای اسلام و کربلا و بیت المقدس و خلاصه پخش آن در جهان. بنابراین غیرمستقیم پیامشان به ما این بود که بیخود نق نزنید و مقاومت کنید و تحمل تا اینکه سالهای بهشتوار برسد. جنگ نیز تمام شد اما دیدیم که وضعیت بدتر شد تا اینکه اواخر سالهای 1980 از ایران خارج شدیم. پس از ورود خاتمی صدای مردم را از خارج میشنیدیم که فکر میکردند که دیگر واقعا سالهای شکوفایی میرسد اما آن نیز رویایی بیش نبود. بنابراین انقلاب خمینی و رفسنجانی و خامنه ای و خلاصه اسلام حکومتی تعصبی مردم ایران را واقعا ناامید کرد.عده ای مانند ما از ایران آمدند بیرون، حال یا درس خواندند یا تاجر شده اند و راضی هستند یا اینکه نخوانده اند و وفق هم نتوانستند بدهند و ناراضی، که لعنت زیادی را به جماعت متعصب دولتی نیز هرروز حواله میکنند. از مردم درون مرزی نیز که آوایی بجز ناله و زجر شنیده نمیشود..... محسن - هلسینکی
در بعضی از کشورهای دنیای آزاد (مارکت) تعیین کننده و مسئول بالا و پائین رفتن قیمت هاست و رقابت بزرگترین عاملی است که در معقول نگهداشتن ارزش کالاها تآثیر فراوان دارد. در اکثر موارد دولت هیچ دخالتی در کنترل قیمتها ندارد و این عرضه کننده هوشیار و متقاضی آگاه و جوینده است که قیمتها را تحت کنترل دارد. این سالم ترین و آسانترین راه مبارزه با گرانی و کمبود است. بر خلاف در کشور ما و امثال آن خود دولت مستقیمآ در بازار دخالت دارد و عملآ رقابتی بچشم نمی خورد! بخاطر نارسائی در کار تولید و پخش جامعه اطمینان خاطری روی بازار ندارد، در نتیجه هر کسی به اندازه قدرت مالی خود در فکر انبار کردن مایحتاج ضروری خود میباشد. اقتداری - آمریکا
مثل سالهای گذشته قبل از عید خیلی از مواد غذایی را بصورت عمده و برای مصرف یکسال خریدیم اما امسال افزایش قیمتها حداقل 30 درصد بیشتر از سالهای گذشته بود ولی با زندگی آپارتمان نشینی ذخیره سازی مشکل است و عملا با ذخیره سازی فقط در یک مقطع کوتاه میتوان از موج گرانی فرار کرد. سعید - کرمان
خدا بداد مردم فقیر برسد. ع - تهران
خانه اجاره ای ما در خیابان امیرآباد (کارگر شمالی) در تابستان سال 2006 قیمتی برابر با 350 میلیون تومان داشت که پدر من پیشنهاد فروش خانه را، که از طرف صاحب خانه مان مطرح شده بود، به علت قیمت بالا نپذیرفت. این قیمت در تابستان امسال به رقم یک میلیارد و دویست و پنجاه میلیون تومان رسیده. با این مقدار پول، شما قادر هستید که در پاریس یک خانه ویلایی دوبلکس با شرایط عالی خریداری کنید. این از خدمات دولت نهمه که این برابری را بوجود آورده. اکثر قیمتهای داده شده توسط سعید از تهران برابر قیمت همون کالاها به یورو تو پاریسه. یعنی مردم یه ریال درمیاوردن و به یورو خ! ج میکنند. آرش - پاریس
|
|
|
|
|