خبر بحث انگیز، رسیدن به مرز ۵۰ درصد موارد سقط جنین در میان دختران باردار زیر ۱۸ سال در این دیاربود. واز آن نگران کننده تر، این ادعای چند کارشناس امور بهداشتی و اجتماعی که سقط جنین در بین دختران زیر ۱۴ سال سن رو به افزایش گذاشته، چون راه های جلوگیری از بارداری را نمی دانند. آمار امسال، شمار سقط جنین در گروه سنی زیر سن قانونی را ۲ هزار مورد نشان می دهد که در میان دختران دبیرستانی زیر ۱۴ سال سن، ۲۸ مورد از سال گذشته بیشتر بوده است.
در کنار این آمار، اگر شمار دختران نوجوانی را اضافه کنیم که تصمیم به مادر شدن می گیرند و بدون تحصیلات کافی به صف روز افزون مادران مجرد این جزیره می پیوندند، جنبه اقتصادی و اجتماعی مسئله بیشتر نمایان می شود. و همراه با آن، این سئوال که برای جلوگیری از ورود زودرس و ناشیانه نو جوانان به دنیای تماس جنسی و آگاه نبودن از عواقب بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی همخوابی چه باید کرد؟
تنها موضوعی که موافقان و مخالفان اجباری کردن آموزش امور جنسی در مدارس درباره آن اتفاق نظر دارند، قبول واقعیت طبیعی بودن رسیدن به مرحله کنجکاوی جنسی در هر فرد سالمی است که با ورود به مرحله بلوغ در خود کشف می کند؛ حسی ناشناخته و آمیخته به هزاران سئوال که نه هیچ تازه بالغی جرات مطرح کردن بی پرده آنرا دارد، و نه هر پدر و مادر و یا آموزگاری دانش و تجربه پاسخ دادن به آنرا.
تکان دهنده ترین بخش از یافته های نهاد های بهداشتی وسازمان ها یاری دهنده دختران تازه بالغ و باردار، میزان بی اطلاعی آنها از ماهیت تغیرات درونی بدن در دوران بلوغ، و پیامد های انواع رابطه جنسی است. بطور مثال، در یک گزارش از دختر ۱۴ ساله بارداری که برای سقط جنین مراجعه کرده بود نقل شده است که دلیل عادت ماهیانه را نمی دانست.
مخالفان اجباری کردن آموزش جنسی، با اشاره به حساسیت های فرهنگی و اعتقادات مذهبی مردم می گویند آموزش امور جنسی باید در خانه و بوسیله والدین انجام گیرد. ولی طرفداران آموزش اجباری با این استدلال که اطلاعات پدر و مادرها درباره امور جنسی، اغلب ناقص و از فرزندانشان کمتر و غیر علمی تر است، معتقدند که مسئله خیلی جدی تر و نگران کننده تر از آن شده است که با پنهان شدن در پشت سنگر شرم و حیا و آداب و رسوم قومی و خانوادگی از آن به سادگی گذشت.
در حال حاضر، آموزش جنسی در دبستان ها و دبیرستان های انگلستان و ویلز داوطلبانه است. ( اسکاتلند سیستم آموزشی خود را دارد) و از آن بدتر، نبود کادر حرفه ای آموزش امور جنسی. تحقیقات نشان داده که این گروه بیشتر آموزگارانی جوان و مجرد هستند که فقط به تشریح تغیرات فیزیکی بدن درهنگام بلوغ بسنده می کنند.
کارشناسان امور جنسی، بزرگترین نقطه ضعف را نه در سیستم آموزشی بریتانیا، بلکه درطرز فکر و برخورد مردمان این جزیره با سکس و موضوع های جنسی می دانند. طرز فکری کهنه که ریشه در اعتقادهای مذهبی ای داشته که امروز چیزی از آن باقی نمانده است، ولی در برخورد با واقعیات علمی و آزادی های اجتماعی و قانونی، بجای متحول و اصلاح شدن، پشت پرده ای از ابهام، خجالت و ریاکاری باقی مانده است. نمونه گویای این وضع درگفته یک آموزگار بود که به خبرنگاری گفت برای نوجوان ها تجربه کردن سکس کم دردسرتر از پرسیدن از پدر و مادر و معلم است؛ بسیاری از نوجوانان اینترنت را راهنمای بهتر و آسان تری یافته اند.
و همین نقش اینترنت در دادن اطلاعات بی پایان درست و ناقص و گاه غلط امور جنسی به نو جوانان و فراهم کردن راهی ساده برای ارتباط تصویری، صوتی و نوشتاری بین آنها، و البته بدون اطلاع والدین یا آموزگاران، یکی دیگر از مشکلات مسئولان امور آموزشی در این دیار و شاید تمام دنیا شده است. بزرگترین نگرانی مسئولان، وفور سایت های پورنوگرافیک در اینترنت و سهولت دسترسی نوجوانان کنجکاو و آسیب پذیر به آن است.
مسئله بالقوه خطرناک تر از افزایش سقط جنین در میان دختران دانش آموز، گسترش سریع انواع بیماری های مقاربتی در میان نو جوانان در بریتانیا است. سال ها است که مسئولان بهداشت بعضی مدارس، حتی بدون اطلاع والدین، به شاگردانی که رابطه جنسی دارند، کاندوم مجانی می دهند؛ ولی آمار مراکز درمان بیماری های مقاربتی نشان داده است که شماری از مبتلایان جوان، دلیل استفاده نکردن از راه های جلوگیری را ندیدن کاندوم در فیلم های پورنوگرافیک ذکر کرده اند.
با بیشتر و پیچیده تر شدن مسائل مربوط به تماس های زودرس فیزیکی و برقراری روابط جنسی بین نوجوانان زیر ۱۴ سال، به روشنی پیدا است که وقت زیادی برای ادامه جر و بحث بین موافق و مخالف اجباری کردن آموزش کامل و بی پرده امور جنسی در مدارس باقی نمانده است. همه می دانند که کشش و ایجاد رابطه جنسی بین نوجوانان واقعیتی است روشن تر از آفتاب و انکار آن، سر در برف فرو بردن است و ادامه بی اعتنایی به ضرورت آگاه کردن و راهنمایی آنها، کوتاهی ای با عواقبی احتمالا غیر قابل جبران.
|
|
|
|