چنین بحثهایی البته تازگی ندارد. معمولا پس از هر مانور نظامی اسرائیل و یا اظهار نظر مقامهای آن کشور در باره احتمال یا ضرورت برخورد نظامی با ایران، بحث حمله اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران نیز به طور گستردهای در رسانههای جهانی مطرح میشود و پس از گذشت مدت زمانی، فروکش میکند.
از این جهت، مانور نیروی هوایی اسرائیل در شرق مدیترانه را که وزارت دفاع اسرائیل آن را رد نکرده است، نمیتوان به خودی خود تحول چشمگیری در رویکرد دولت عبری در برابر برنامه هستهای ایران به شمار آورد، اما این به معنای بیاهمیت تلقی کردن مانور مذکور نیست.
پیگیری اظهار نظرهای رسمی مقامهای نظامی و سیاسی اسرائیل به روشنی نشان میدهد که دولت اسرائیل در درجه نخست ترجیح میدهد که برنامه هستهای ایران از طریق اعمال فشارهای اقتصادی و سیاسی جامعه جهانی متوقف شود، اما اگر این شیوه موفق نشد، ترجیح دوم اسرائیل شکل گیری یک ائتلاف نظامی به رهبری آمریکا برای ضربه زدن به تاسیسات اتمی ایران است و اگر این مورد هم ممکن نشد، اسرائیل برخورد نظامی یکجانبه علیه ایران را ضرورتی برای حفظ امنیت و موجودیت خود میپندارد.
از این رو، اسرائیل عمده تلاش خود را در جهت ترغیب جامعه بین المللی به افزایش تحریم علیه ایران و کسب اطمینان از اراده ایالات متحده برای رویارویی نظامی با جمهوری اسلامی در صورت موثر نبودن تحریمهای بینالمللی متمرکز کرده است، اما در عین حال خود را برای رو در رو شدن با سناریوی "ناگزیر" حمله نظامی یکجانبه به خاک ایران نیز آماده میکند.
از این رو، مانورهای نظامی اسرائیل که تصور میشود به منظور حمله به ایران انجام میشود، به معنای قطعی شدن تصمیم اسرائیل برای ضربه زدن به ایران و یا قریبالوقوع بودن چنین ضربهای نیست، بلکه نوعی آماده سازی برای "روز مباداست".
آنچه تا اندازهای سبب سردرگمی مقامهای دولت عبری در برابر ایران شده، عدم اطمینان آنان از میزان تاثیرگذاری تحریمها بر جمهوری اسلامی و تردید در باره اراده آمریکا برای حمله احتمالی به ایران است |
چنین مانورهایی محدود به دریای مدیترانه نیز نمیشود. آنطور که روزنامه راستگرای جروزالم پست گزارش داده، نیروهای هوایی اسرائیل پیش از این مانورهای مشابهی نیز در خاک ایالات متحده، اروپا و کانادا هم برگزار کرده است.
با این حال، آنچه تا اندازهای سبب سردرگمی مقامهای دولت عبری در برابر ایران شده، عدم اطمینان آنان از میزان تاثیرگذاری تحریمها بر جمهوری اسلامی و تردید در باره اراده آمریکا برای حمله احتمالی به ایران است.
این سردرگمی چند هفته پیش در اظهار نظر شائول موفاز معاون نخست ویر و وزیر امور حمل و نقل اسرائیل خود را نشان داد. آقای موفاز طی سخنانی با بی اثر توصیف کردن تحریمهای بین المللی علیه جمهوری اسلامی، حمله نظامی به تاسیسات هستهای ایران را "اجتناب ناپذیر" دانست.
سخنان شائول موفاز با واکنش منفی دولت اسرائیل روبرو شد. مقامهای دولت اهود اولمرت نخست وزیر اسرائیل، سخنان آقای موفاز را به منازعات سیاسی درون حزب کادیما نسبت دادند و از موضع او در برابر ایران فاصله گرفتند.
با این نوع تحرکات، ظاهرا دولت اسرائیل علاقمند است که ایران را نسبت به رفتار خود در برابر آن کشور، در ابهام و سرگردانی نگه دارد به طوری که ایران نسبت به حمله یا عدم حمله اسرائیل به خاک خود هیچ اطمینانی نداشته باشد.
شائول موفاز، زیپی لیونی و اهود اولمرت |
این وضعیت، قاعدتا دولت ایران را در تردید دائمی قرار میدهد و ممکن است آن را از برنامه ریزی روشن برای برخورد مناسب با اوضاع باز دارد.
با این حال، یک نکته در سیاست اسرائیل در برابر ایران کاملا واضح است.
تقریبا تمام احزاب اسرائیلی با تکیه بر سخنان محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران مبنی بر "لزوم حذف اسرائیل از صحنه روزگار"، جمهوری اسلامی را تهدید منحصر به فردی علیه موجودیت خود از زمان تاسیس اسرائیل تا کنون میدانند وخواستار متوقف کردن برنامه هستهای ایران به هر وسیله ممکن هستند.
در واقع، همین یک نکته کافی است تا ایران مجموع اقدامهای پیدا و پنهانی که اسرائیلیها برای متوقف کردن برنامه هستهای ایران دنبال میکنند، جدی بگیرد، اما به نظر میرسد برخی رهبران جمهوری اسلامی با بیاهمیت شمردن قدرت اسرائیل، شجاعتی در دولت عبری برای دست زدن به یک اقدام جدی علیه ایران نمیبینند.
|
|
|
|