اول از همه بگم که این مطلب طنز نیست و خیلیم جدیه ولی می دونم بعضی جاهاش خندتون می گیره!
دو سال پیش در یکی از کلاسهای دروس عمومی توی دانشگاه بحثی بین همکلاسیها در گرفت موضوع بحث این بود که وجود مهریه اصلا کار درستی هست یا نه و اگر درسته باید چه قدر باشه.
می دونیم که متاسفانه در جامعه ما اکثرا مهریه ها خیلی بالا و خارج از
توان داماد تعیین می شه، هدف این مطلب پیدا کردن فرمولی برای حل این مسئله هست.
برگردیم به کلاسی که گفتم، توی اون کلاس پسرای کلاس اکثرشون نظرشون این بود که این کار یک ظلم در حق پسرهاست و خانواده دختر به این شیوه به طریقه محترمانه ای دخترشون رو قیمت گذاری می کنن و می فروشن به آقای داماد. توجیهشون هم این بود که در شرایطی که خانمها هم مثل اونا می تونن کار و تحصیل کنن این بی انصافیه که با اینهمه مشکلات اشتغال و مسائل اقتصادی مبلغ کلانی هم داماد به عروس خانم بدهکار بشه اکثر پسرا می گفتن که باید شرایط ازدواج توی ایران مثل کشورهای غربی بشه که مهریه وجود نداره و حرفای دیگه...
برعکس دختر خانومای کلاس همه طرفدار وجود مهریه بودن و اینو حق خودشون می دونستن و رجوع میکردن به توجیهات اجتماعی و شرعی.
توی اون کلاس چند تا نظر دادم که اینجا می نویسم:
به اعتقاد من شروع این ماجرا بر می گرده به دورانی که امکان کار و تحصیل برای زنان وجود نداشته یا خیلی محدود بوده، زنان در صورت جدایی از همسرشون به علت عدم امکان اشتغال نیاز به پشتوانه ای برای ادامه زندگی خودشون داشتن.
درسته که امروزه در عصر مدرن امکان کار و تحصیل نسبت به عصر حجر! و دوران کشاورزی برای خانمها بیشتر شده ولی به اعتقاد من
و خیلی از فعالان اجتماعی: اولا به هیچ عنوان فرصتهای اجتماعی
و حقوقی و شغلی برای خانمها قابل مقایسه با مردا نیست و امکان اشتغال و تامین نیازهای مختلف زندگی برای یک زن به مراتب کمتر ازمرده در ثانی آسیبی که یک زن به خاطر جدا شدن می بینه خیلی بیشتره، تو جامعه ما مردانی که از زنشون جدا شدن خیلی راحتتر از زنانی که طلاق گرفتن وارد یک زندگی مشترک جدید میشن.
با این توضیحات به اعتقاد من نباید در لزوم وجود مهریه شک داشت بلکه مساله اصلی میزان اون و نحوه محاسبه مقدار مهریه است.
توی اون کلاس یه فورمول به ذهنم اومد و گفتم که الانم فکر می کنم روش درستی باشه:
میزان مهریه تابعی از دو متغیر مستقل باید باشه یکی میزان درآمد
آقا داماد و دیگری طبقه اجتماعی و ثروت خانواده عروس خانوم.
حالا چه طوری حساب کنیم؟
روش اول: محاسبه بر مبنای درآمد آقا دوماد:
پیشنهاد من این بود که در آمد همین ماه اخیر آقا داماد در 12 ماه و بعدش در 10 سال ضرب بشه:
حقوق یک ماه دوماد × 12 ماه × 10 سال = مهریه بر مبنای حقوق داماد
مثال:
500.000 تومن × 12 × 10 = 60.000.000 تومن
تو این مثال آقا دوماد حقوقش 500 تومن بوده مهریه می شه 60 میلیون تومن یا با مظنه الان بازار حدودای 300 سکه طلا!!!
روش دوم:
محاسبه بر مبنای ثروت خانوادگی عروس خانم:
روش اول به نظر من مهمتره ولی روش دوم هم کاملا درسته.
منطقی که من دارم اینه که اگه کسی از یه خونواده ای دختر می گیره، اگه ازش جدا بشه باید بتونه یه زندگی در شان دختر براش فراهم کنه، به اعتقاد من زن بعد از جدا شدن از همسرش حداقل زندگی که باید داشته باشه امکاناتیه که قبلا در خانواده پدری از اونا برخوردار بوده که عموما گرانترین این امکانات مسکن و وسیله نقلیه هست با این حساب:
قیمت خانه مسکونی پدر عروس + قیمت خودرو پدر عروس= مهریه بر مبنای ثروت خانواده عروس خانم
الحمدلله توی اکثر شهرهای کوچک توی اکثر خونواده ها مبلغ حاصل از فرمول دوم از فرمول اول کمتر می شه و با این حساب مهریه در حدود 200-300 سکه شاید مطلوب باشه.
ولی برای شهرهای بزرگ و خانواده های ثروتمند من یه فرمول سوم اختراع کردم که نظر هر دو طرف را برآورده می کنه:
مهریه=۴/{(قیمت خانه مسکونی پدر عروس+قیمت خودرو پدر عروس)+(حقوق یک ماه دوماد×12× 10)٣}
به علت اینکه اهمیت توان مالی دوماد بیشتر بود ضریب 3بهش دادم.حالا اگه این آقا دوماد کارمند فوق الذکر بره خواستگاری یه عروس خانوم که باباش خونش 100 میلیون و ماشینش 10 میلیون میارزه مهریه میشه چقدر؟
با این فرمول میشه نزدیک 75 میلیون که میشه حدود 350 سکه
ایشالله مبارکه!!!!
ضمنا این فرمول میگه اگه از خانواده خیلی ثروتمند زن می گیری
مهریه بالا طبیعیه ها ...
پس اگه نمی خوای از اول نرو دنبالش.
|
|
|
|
|
|
|
|
|