استاد دانشگاه پسر معتادش را کشت

استاد دانشگاه پسر معتادش را کشت

استاد دانشگاهی که با ضربات متعدد چاقو پسرش را به قتل رسانده بود روز گذشته در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد

.به گزارش خبرنگار ما در ابتدای جلسه محاکمه صفر خاکی نماینده دادستان تهران در توضیح کیفرخواست گفت؛ 13 بهمن ماه سال 84 ماموران گشت انتظامی جسد پسر مجهول الهویه یی را پیدا کردند که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود. درست در همان روز مردی به نام «ن» با مراجعه به دادسرای جنایی تهران مدعی شد پسر 23 ساله اش به نام میثم گم شده است. به دستور بازپرس «ن» برای شناسایی جسد به پزشکی قانونی انتقال یافت و پس از دیدن جنازه اعلام کرد جسد متعلق به فرزندش است.خاکی ادامه داد؛ «ن» در بازجویی ها مدعی شد از آنجایی که پسرش به مواد مخدر اعتیاد داشته احتمالاً توسط دوستانش به قتل رسیده است، اما گفته های ضد و نقیض این استاد دانشگاه باعث شد بازپرس به او مظنون شود و حکم بازداشت «ن» را صادر کند. متهم پس از چندین جلسه بازجویی سرانجام به قتل پسرش اعتراف کرد و گفت به خاطر اعتیاد پسرش او را با ضربات چاقو به قتل رسانده و جسدش را در کنار اتوبان رها کرده است.پس از اظهارات نماینده دادستان «ن» متهم پرونده در جایگاه قرار گرفت. وی اتهام قتل را پذیرفت و گفت؛ من استاد دانشگاه هستم و خیلی سعی کردم فرزندانم را صالح و مفید تربیت کنم.میثم پسر بسیار خوبی بود. او تا زمانی که وارد دبیرستان شود شاگرد ممتاز مدرسه بود اما وقتی وارد دبیرستان شد بسیار تغییر کرد. میثم با دانش آموزان ناباب ارتباط برقرار کرد و دوستی با آنها به شدت رفتار وی را تغییر داده بود.وی ادامه داد؛ میثم معتاد شد و روز به روز در این اعتیاد بیشتر غرق می شد. من خیلی تلاش کردم پسرم اعتیادش را ترک کند. 15 بار او را در مراکز بازپروری بستری کردم. هر بار که ترک می کرد، بعد از چند ماه دوباره به اعتیاد روی می آورد تا اینکه مجبور شدم وی را به ژاپن بفرستم به این امید که در آنجا از دوستان نابابش دور است و زندگی بهتری خواهد داشت.متهم در ادامه گفت؛ میثم مدتی بعد از سفرش به ژاپن با باندهای مافیایی که ایرانیان خلافکار هم در آن بودند، آشنا شد و دوباره قاچاق مواد مخدر و مصرف آن را شروع کرد و چندی بعد به ایران برگشت. در ایران همچنان اعتیادش را ادامه می داد تا روز حادثه که قرار بود من و میثم با هم صحبت کنیم. من می خواستم پسرم را نصیحت کنم تا اعتیادش را ترک کند، اما بین ما درگیری اتفاق افتاد و پسرم به من حمله کرد و من برای دفاع از جان خودم مجبور شدم او را بکشم.با پایان یافتن جلسه محاکمه 5 قاضی شعبه 71 برای صدور رای به لحاظ جنبه عمومی جرم وارد شور شدند و متهم را به پنج سال حبس محکوم کردند.

I was born to be free - کانادا - تورنتو چطور اسلام اجازه میده دخترت رو اتش بزنی و مشکلی نیست و اگر پسرترو تکه تکه کنی 5 سال زندان.؟ اون حکومتی از برزیل جواب بده لطفا دوشنبه 13 خرداد 1387

ostajloo - ایران - نهرخلج اینکه روشن فکر این سرزمین وای به حال بقیه مردم. کارش رابا چاقو حل کرده .تمدن را برم دوشنبه 13 خرداد 1387

میرهاشمی - ایران - صدرآباد اعتیاد درمان نداره .تنها درمانش مرگه.با توبه هم درست نمیشه چون توبه گرگ مرگه.اگه معتاد اصلاح شدنی بود این همه معتاد تو جامعه وجود نداشت.اینا یا خودشون میمیرن یا میرانده میشن.با تمام این حرفا فقط جای تاسف باقی میمونه دوشنبه 13 خرداد 1387

dandy - امارات - امارات حالا چیزی چز پشیمانیش نمیمونه.... دوشنبه 13 خرداد 1387

navid123 - مالزی - کوالا لامپور مقصر بابای بوده . خوب بچه خودت را تربیت کن چرا بکشی؟ دوشنبه 13 خرداد 1387

khasteh - فرانسه - استراسبورگ ماجرای تاسف اور و بسیار غم انگیزی بود. دوشنبه 13 خرداد 1387

عقاب اسبیکو - ایران - خرم آباد حکومتی که استاد دانشگاهش قاتل از آب در بیاد و قداست پدر را لکه دار کند/ آخه این چه حکومتی است /همه ی ما می دانیم یک معتاد بیمار است آیا برای رهاپی از بیماری شخص را از قید حیات ساقط می کنند؟؟؟واقعن آدم یاد فیلم سنتوری می افته!!! دوشنبه 13 خرداد 1387

talkhak - ایران - تهران درتلافی این اقدام مذبوحانه پیشنهاد میشود عژ یژان مژلوم همیشه در صحنه هم الفبا را بکشند. دوشنبه 13 خرداد 1387

عقاب اسبیکو - ایران - خرم آباد dandy - امارات - امارات عزیز بلاخره پیدات شد /خیلی وقت بود ازت خبری نبود /امیدوارم تغیر عقیده داده باشی و من هم خوشحال میشم سه‌شنبه 14 خرداد 1387

parviz1 - انگلستان - کترینگ یکی را برای عشق میکشن!!یکی را برای پول!!یکی را برای اعتیاد!! یکی را برای امنیت اجتماعی!!یکی را برای مخالفت با اسلام(رهبر)!!خلاصه بکش بکش خوب راه انداختن !!اینها تازه یکی یکیهاشه!!بماند دسته جمعی هم خود رژیم میکشه!! از جنگ بگیرید تا مخالفها و ندارها و... والله این دولت مقصر اصلیست!! وقتی نه تفریح نه آزادی نه اجازه گردش کردن تو کوه و یا جنگل و نه هیچ دلخوشی برای جوانان نه شغلی نه اینده ای و ...خوب جوانها را هم معتاد کردن و از طرفی یک استاد دانشگاه هم از آبرو و شخصیت خانوادگی خودش میترسد و مغزش قفل میکنه و این عمل حیوانی را انجام میدهد!!!!واقعا برای متاسفم ولی مقصر اصلی دولت است. سه‌شنبه 14 خرداد 1387