چند روز قبل از شروع درگیریها در بیروت یکی از دوستان خوبم در بیروت دچار مشکلی روحی شد. روند این ناخوشی در ابتدا آهسته بود و ما متوجه نبودیم که او مشغول از دست دادن حالت طبیعی خود است. در نهایت وضعیت به جایی رسید که حتما باید کسی در کنارش بود، زیرا در این غیر این صورت ممکن بود از خانه بیرون رفته و دیگر بازنگردد. دوست خوبم، مشکل اقامت هم داشت و چند ماه بود که به شکل غیرقانونی در لبنان حضور داشت. ظرف دو سه روز آخر، وضعیت طوری شده بود که دیگر در خانه هم نمیتوانستیم او را نگاه داریم و مجبور شدیم به بیمارستان منتقلش کنیم.
تا اینجا مشکلی نبود، به جز اینکه خیلی برای چنین کاری دستتنها بودیم. من بودم و همسر عزیزم و دو دوست دیگر که با توجه به مشغله بی حد و حصر من، کار را به نحوی بین هم تقسیم کرده بودیم.
کار که به بیمارستان رسید، دیگر مشکل شد. درگیریها شروع شده بود و حتی نقل و انتقال و جابجاییهای ما خطرناک بود. راهها ناامن بود و در نزدیکی بیمارستان یک کمین همیشه مسلح، اعصاب برایمان نگذاشته بود.
از اینجا به بعد را دیگر نمیشد کاری کرد. به یاد آوردم که در بیروت، ساختمانی به نام «سفارت جمهوری اسلامی ایران» وجود دارد که در این سفارت بخشی به نام کنسولی هست که قاعدتا وظیفهاش حل و فصل مشکلات ناخواسته یا حتی خواسته هموطنان ماست. در تماس با سفارت خواستم که راهی برای خروج دوستم یافته و در صورت امکان هزینه و مسئولیت نگهداری دوست خوبم را به آنها بسپارم تا آنها به نوبه خود، او را به سلامت راهی ایران کنند.
کنسول سفارت در ابتدا به من گفت «او را ببرید همانجایی که بوده و این قبیل مسائل در حیطه کاری ما نیست».
بعد که ناخواسته تهدید کردم که دوستم را تحویل سازمان امنیت لبنان میدهم و آن وقت شما هستید که باید به خاطر اقامت غیرقانونی، گره از کارش بگشایید؛ کوتاه آمده و قول داد که مشکل خروجش را حل کرده و برایش در پرواز دو روز بعد به مقصد تهران جا بگیرد، منوط به اینکه در این دو روز خودمان از او مراقبت کنیم.
آن دو روز گذشت و ما دوستمان را از میان خاکریزها و آتش لاستیکها (اگر نگویم گلوله) به فرودگاه رساندیم و با چند آرامبخش قوی، راهی ایرانش کردیم.
هنوز از فرودگاه بیرون نرفته بودم که کنسول سفارت با من تماس گرفت و جویای پول بلیط شد و تلویحاً گفت اگر پول ندهید، دوستتان نمیتواند برود. من هم فقط برای اینکه در درجه اول دوستم به تهران و پیش خانوادهاش رسیده و در درجه دوم به سختی و بیخوابیهای وحشتناک آن چند روز پایان داده باشم گفتم شما اجازه دهید او برود تا بعد موضوع را حل کنیم.
بعد از آن روز از هواپیمایی و سفارت بیشتر از پنج یا شش بار با من تماس گرفتند و پول خواستند. امروز با کنسول سفارت صحبت کردم. به من گفت: «اگر شما میگفتید که پولی در کار نیست، ما اجازه خروج از لبنان را به او نمیدادیم».
در پاسخ این سوال من که «در آن صورت بعدتر مشکل خود شما زیاد میشد، چون باید او را از زندان یا جایی دیگر بیرون میبردید (صرفنظر از آبروریزی با توجه به جو فوقالعاده ضد ایرانی آن روزها در لبنان) در حالیکه اکنون تنها مشکل، دویست دلار پول ناقابل است» گفت:
«طبق بخشنامه صریح وزارت امور خارجه، سفارتخانهها هیچ مسئولیتی در قبال ایرانیان ندارند و در این قبیل موارد تا خانواده شخص در تهران به وزارت خارجه نرفته و هزینههای لازم را به شکل نقدی پرداخت نکنند و تا وزارت خارجه با نامه به ما اطلاع ندهد، ما هیچ کاری نمیکنیم».
مثالی آورد و گفت: «در استرالیا جسد یک ایرانی بیش از ده ماه است که در سردخانه مانده، چرا که خانوادهاش پول حمل و نقل جسد را پرداخت نمیکنند. ما که برای ایرانیها دعوتنامه نفرستادیم که از ایران خارج شده و به لبنان آمدهاند که حال بخواهیم این قبیل مشکلاتشان را حل کنیم»
در نهایت هم به من گفت: «من در این مورد با سفیر هم صحبت کردم و ایشان گفته که چرا قبول کردید و من توضیح دادم با ضمانت فلانی (من) این کار را کردم و اکنون هم مشغول تهیه گزارشی در این زمینه هستم».
این مطلب را به قصد توهین به هیچکس ننوشتم ولی فقط دلم به شدت برای خودمان به عنوان شهروندان ایرانی (حداقل در لبنان) سوخت که میلیاردها پیش چشممان خرج میشود ولی برای دویست دلار، آن هم برای یک ایرانی که به هر دلیل موجه یا ناموجهی به مشکل خورده باید از سفارت که خانه ما در غربت محسوب میشود بشنویم که «تا پول ندهید هیچ کاری نمیکنیم».
از ثواب و کباب نمیگویم که اگر کاری در این بین شده روی وظیفه دوستی بوده ولی ما چه گناهی کردیم که «ایرانی» شدهایم؟!
منبع : روشنای کاریز , یادداشت های علی مهتدی
twelve - آریانا - شیراز |
گناه ما ایرانی بودن نیست ، گناه ما سواری دادن با شکم خالی و پای برهنه است برادر !! (میفهمی که ؟! ) |
سهشنبه 7 خرداد 1387 |
|
I was born to be free - کانادا - تورنتو |
داداش من
تو بگو به ما که یک ایرانی غیر قانونی در لبنان که بدبخت و بیچاره هست چیکار میکنه؟ اخه ادم عاقل میره وسط جنگ.مگه اینکه یک سر و سری تو جنگ داشته باشی |
سهشنبه 7 خرداد 1387 |
|
vahid.sharifi - کانادا - ونکوور |
سفارتهای ایران بی کفایت ترین سفارتهای جهان هستند... |
سهشنبه 7 خرداد 1387 |
|
kotlet - ایران - تهران |
دوستان عزیز مقیم خارج واقعا اینجوری؟؟ |
سهشنبه 7 خرداد 1387 |
|
parmida-otrish - اتریش - وین |
گناه از خود ماست که اجازه میدهیم هر بلایی که میخواهند سرمان بیاورند و جیک هم نمیزنیم از این بدترها هم حق مان است. یک ضرب المثل قدیمی هست که میگه:
همیشه عربها را سیر نگهدارید و فارسها را گرسنه !!! |
سهشنبه 7 خرداد 1387 |
|
شیراز+دوحه+لندن - انگلستان - لندن |
حالا بیاین مقایسه کنین با بقیه....
اینجا(لندن) بچه های کشورهای حاشیه خلیج فارس مثل قطر سعودی کویت بحرین و.......از سفارتشون ماهونه پول میگیرن.....بقران مجید راست میگم...من میشناسمشون....1000پوند میگیرن...چیزی حدود 1ملیون و هشتصد هزار تومان....اگه با چشم خودم نمیدیدم باور نمیکردم....اونوقت سفارت ما....
|
سهشنبه 7 خرداد 1387 |
|
گربه ای پرنده خواه - فرانسه - لیون |
واقعا خجالت داره! شما می تونی بری ملیتتو پس بدی! ولی حق توهین به ملیت ایرانی رو نداری که افتخاریه که نصیب هرکسی نمی شه! |
سهشنبه 7 خرداد 1387 |
|
behnam-behnam - ایران - تهران |
در عوض سفارت ایران به سوریه ای تبارهای سنی برای اینکه با فرهنگ شیعه آشنا شوند به آنها تمامی خرج رفت و آمد و هتل به ایران (تهران و مشهد) را میدهد و در محضر آفا یک چای هم مهمان هستند. در عوض آنها هم بر میگردند به کشورشان و به ریش همه مان میخندند. بله کشور دوست و رفیق سوریه این جوری ها دوست ماست. من این یه مورد را به عینه خبر دارم. |
سهشنبه 7 خرداد 1387 |
|
bobox - کانادا - تورونتو |
دوست عزیز من خیلی از کشورهای دنیا رو دیدم در تمام مسافرتهایی که داشتم با خیلی ملیتها زندگی کردم. باور میکنی تمام دولتها همین روش رو دارن حتی امریکا و انگلیس این رو خودم با چشمام دیدم. |
سهشنبه 7 خرداد 1387 |
|
alireza.ch - سوییس - نوشاتل |
کتلت جان
خدا شاهد هست که همین گونه است. دلیل آن هم واضح است، چون از دید جمهوری اسلامی شهروندانی که از کشور خارج شده اند، حتما معاند و غرب پناه و ضد اتقلاب هستند. وارد سفارت که می شوی انگار دزد وارد شده است!!! |
سهشنبه 7 خرداد 1387 |
|
zartosht's girl - هند - بنگلور |
ما تو ایران چوب وطن پرستیمون رو می خوریم خارج از ایران چوب ایرانی بودنمون رو. بعضی مواقع واقعا از بعضی برخوردها ادم دلگیر میشه اما بعد به این فکر می کنم وقتی تو کشورم هموطن من به من اهانت می کنه و بمون زور میگه اینا که هموطن هم نیستن. من اینجا یه مشکلی واسم پیش اومد تک و تنها تو کشور غریب سفارت خیلی قشنگ گفت به ما مربوط نمی شه. |
سهشنبه 7 خرداد 1387 |
|
iranppp - آلمان - دوسلدورف |
من هر بار رفتم سفارت(کنسولگری)ایران نهایت احترام و همکاری رو ازشون دیدم.البته شنیدم برخوردشون با«خود»و«وطن»فروخته ها ناملایم و با خلافکارها خیلی بده.البته می دونم الان می گید جاسوس سفارتم.اما من گوشم از این حرفا پره!!! |
سهشنبه 7 خرداد 1387 |
|
soheil 1pa - انگلیس - پلیموت |
گناه ما ایرانی بودن نیست بلکه افتخار ما ایرانی بودن و داشتن سبقه فرهنگی تقریبا سه هزار ساله است.نگارنده مطلب خلط مبحث کرده زیرا ایشان حتما از عناصر خود رژیم در لبنان هستند که با شفاعتش شخص ثالث رابه ایران برگردانده و بعد هم باتماسهای بعدی مشکل را حل خواهد کرد. مشکل ما فقط رژیمی است که به انحائ مختلف باعث هتک حرمت و انتصاب القاب مختلف به اتباع کشور عزیزمان ایران است. |
سهشنبه 7 خرداد 1387 |
|
mah1 - ایران - تهران |
I was born to be free اگه سر و سری تو جنگ داشت که به این مشکلات بر نمیخورد! یه ادم معمولی بوده حتما همه باید تورنتو باشن تا نرمال باشه؟ ایرانیها همه جا پخش هستن . این هوشه کارگاهیه یه سری ایرانیها منو کشته. |
سهشنبه 7 خرداد 1387 |
|
parviz1 - انگلستان - کترینگ |
تو همین انگلیس خیلی سال پیش یک دانشجوی ایرانی یک شب زنگ زد فلانی من بدون گواهی نامه و کمی هم مست پشت فرمان بودم و پلیس ایست داد از ترس فرار کردم. خلاصه دنبالم کردن تا با ماشین پلیس تصادف کردم و حالا هم تو اداره پلیسم .زبان هم خوب بلد نبود .گفتم گوشی بده به آقای پلیس.اولین حرفی که زدم گفتم ایشان ایرانی است آیا شما با سفارت ایران تماس گرفتید که ایشان را نگه داشتید.من الان دارم میام اداره پلیس.خدا شاهد است قبل از اینکه من اونجا برسم کارمند سفارت با اتومبیل سفارت رفته بود اونجا و کار را تمام کرده بود و وقتیکه من رسیدم از من پوزش خواستند از اینکه دچار مشکل شدم و آنها قبل از اینکه کار به اینجا برسد چرا خودشان مشکل را حل نکردنند در صورتیکه من فقط یک شهروند بودم نه کاره ای!!!!! این یک خاطره از سفارت آن موقع و این هم یک جریان در حال حاضر.آن دانشجو هنوز هم در انگلستان هست و دارای همسرو بچه و داماد و نوه هم دارد و گاها دور هم هستیم یاد آن روزهای با افتخار که ایرانیان از چه آبرویی برخوردار بودند و پاسپورت ایرانی بمعنی کامل لغت یعنی افتخار.بزرگی. ابوهت. سربلندی.سرافرازی... و الان هم که میبینیم.....در جهان ملاها چه کردند. |
سهشنبه 7 خرداد 1387 |
|
leilajoon - رومانی - بخارست |
اینجا سالی چند تا ایرانی رو میزنند و پولهاشونو میبرن یکی مرده یکی کور شده و الان که دارم مینویسم یکی تو کما هستش سفارت هیچ کاری نمیکنه با ملیتهای دیگه هیچ کاری ندارن یکیشونو که گرفته بودن گفتند چرا فقط ایرانیها رو میزنید گفت چون کسی سفت و سخت پیگیر ماجرا نمیشه ولی کشورهای دیگه سفارتشون به پلیس اینجا فشار میاره و تا دزد رو نگیرن ول نمیکنه ولی سفارت ایران هیچ کاری نداره پلیس هم که بدون فشار سفارت دل سوخته برای ایرانیها نداره وخیلی از این دست مسائل هست که سفارت رسما میگه به ما ربطی نداره و هیچ حمایتی از ایرانیها نمیکنه |
سهشنبه 7 خرداد 1387 |
|
amirpersia - سوءد - استکهلم |
دوست عزیز/بی ارزشترین چیز در نظام جمهوری اسلامی جان وناموس مردم است. شما از یک مشت جتایتکار که در طول سالها جان دهها بلکه صدها هزار جوان کشورمان را گرفته و حیات مردم ایران را هنوز که هنوزه با بلند پروازیهای ابلهانه ی خود به بازی گرفته اند چه توقعی دارید؟ |
سهشنبه 7 خرداد 1387 |
|
saintseraph - ایران - هگمتانه |
میگه قبل از درگیری بیروت من تا اونجایی که یادمه تو لبنان و فلسطین آشغالی همیشه جنگ بوده پس باید صحبت سی چهل سال پیش باشه !که اونوقتها ایرانیها به اندازه کافی ابهت داشتن .آخه تو لبنان چیکار داشت؟لبنان نه تکنولوژی درست درمون داره نه چیزی که ارزش رفتن به اونجا رو داشته باشه (جاهای خوب هم داره ولی نه اونقدر خوب که آدم حاضر بشه جونشو به خطر بندازه)نکنه برای کسب علم و معرفت!!رفته بود یا برای معالجه!یا رفته بود از مناظر زیبای توپ و تانک بهره ببره؟یا شاید واسه خرابکاری ؟هر کسی به این جور جاها بره حقشه از این بدتر سرش بیاد.یه عده میان میرن سوریه زیارت!!!عراق زیارت!!!اونوقت شام شب ندارن بخورن دلشون خوشه بهشون میگن کربلایی گشنه !. |
سهشنبه 7 خرداد 1387 |
|
Ardalan_mar - هندوستان - بنگلور |
اینجا یک بار گروهی از جوونهای یکی از کشورهای در پیت خلیج با گروهی هندی دعواشون شد بعد سفیرشون اومد بنگلور اولا یک مهمونی شام مفصل تو بهترین هتل واسه اونا گرفت که از ملیتشون دفاع کردن و پلیس و دولت رو هم تحت فشار قرار داد که ازشون عذرخواهی بشه وشد...
امیدوارم هیچ ایرانی هیچ کجا دچار مشکل نشه. و دم ایرانی هایی که هوای هموطناشون رو دارن گرم... |
سهشنبه 7 خرداد 1387 |
|
sepahan - ایران - اصفهان |
من که رفتم بخوابم |
چهارشنبه 8 خرداد 1387 |
|
zartosht's girl - هند - بنگلور |
iranppp - آلمان - دوسلدورف
چرا بدون فکر چیزی می گین؟ من نه خودفروشم نه وطن فروش نه خلافکار. اما هیچ کس کمکی بم نکرد نه سفارت نه ایرانیهای محترم اینجا. به من گفتن اگه جرم سیاسی داشت به ما مربوط میشه اما این کیس نه. خودم یکه و تنها مشکلم رو حل کردم. به نظر من یه ایرانی باید یاد بگیره همیشه تنهاست چه تو ایران چه خارج از ایران.لطفا نظر خودتون ژنرالایز نکنید و خواسته یا ناخواسته به بقیه توهین نکنید. |
چهارشنبه 8 خرداد 1387 |
|
Belfi - ایران - تهران |
دهقان فداکار پیر شده؛ چوپان دروغگو عزیز شده؛ شنگول و منگول گرگ شدن؛ کوکب حوصله مهمون نداره؛ کبری تصمیم گرفته دماغش رو عمل کنه؛ روباه و کلاغ دستشون توی یه کاسه است؛ حسنک گوسفنداش رو ول کرده رفته توی یه شرکت آبدارچی شده؛ شیرین فرهاد و خسرو رو پیچونده با دوست پسرش رفته اسکی کنه؛ آرش کمانگیر معتاد شده؛ رستم و اسفندیار اسبشون رو فروختن و موتور خریدن میرن کیف قاپی؛
وای که چه بر سر ما ایرانیها آمده........... |
چهارشنبه 8 خرداد 1387 |
|
xerox - ایران - شیراز |
iranppp - آلمان - دوسلدورف
شما لیاقت جاسوسی رو هم ندارید شما چاپلوس سفارتید شاید هم دربان |
چهارشنبه 8 خرداد 1387 |
|
Mahrad - ارمنستان - یروان |
جمهوری اسلامی در کل ایرانی ستیز است. نوکر اعراب و کشورهای ضعیف و بدبخت کمونیستی سابق از روسیه گرفته تا ارمنستان. |
چهارشنبه 8 خرداد 1387 |
|
shad - فرانسه - نیس |
iranppp - آلمان - دوسلدورف
گوشهایت از حرفای جاسوسی پره یا جاسوسی و گوشهایت از همان حرفها پره؟! حتما بورسیه دولت ایران هستی که برات احترام قائلند! نفست از جای گرم می یاد! مراقب باش نسوزی! |
چهارشنبه 8 خرداد 1387 |
|
گربه ای پرنده خواه - فرانسه - لیون |
zartosht's girl - هند - بنگلور ایشون که اسمی از شما نبردن به خودتون گرفتید!
چرا همه ورمی دارن همه زندگی یک نفرو با اطمینانی توضیح می دن که من این قدر از اوضاع زندگی دوستم اصمینان ندارم چه برسه به غریبه! با این که توهینی بالاتر از این تیتر وجود نداره ولی بیچاره به هر دلیل رفته لبنان شما از کجا می دونید حرفاتون درسته؟
parviz1 - انگلستان - کترینگ
خب این طوری که می گید بود ولی دیگه نیست شما خودتون انقلاب کردید (البته منظورم شخص شما نیست بلکه مردمه اون موقع هست) به هر حال بازم من که به ایرانی بودن افتخار می کنم.
|
چهارشنبه 8 خرداد 1387 |
|
iran zamen - نروژ - روگنان |
iranppp - آلمان - دوسلدورف.جاسوس خود فروخته سفارت ... ایران ان دستمال ابریشمی ات را برای انسانهای بی مایه تر از خودت خرج می کنی.بادمجان دور قاب چیدن هم لیاقت می خواهد که تو نداری وطن فروش. توجه توجه ...دوستان محترم ... سفارتخانه ها و کنسولگی های جمهوری اسلامی ایران که با پول شما ملت همیشه در صحنه دایر شده برای مراجعه شما نیست.بیگانگان بخصوص عربهای عزیز در الویت هستند لطفا مزاحم وقت عزیز ما نشوید........با تشکر وزارت امور خارجه (عربها). |
چهارشنبه 8 خرداد 1387 |
|
zartosht's girl - هند - بنگلور |
گربه ای پرنده خواه - فرانسه - لیون
شما یه بار دیگه کامنت ایشون رو بخونید متوجه می شین چرا نوشتم. گفتن سفارت کمک می کنه بجز به این دسته از ادمها. در ضمن همه اونهایی که دوروبر من بودن کاملا از مشکل من اطلاع داشتن فکر می کنم منی که در بطن مشکلم بودم این رو بهتر می دونم و کسی که به من کمک کرد ایرانی نبود. |
پنجشنبه 9 خرداد 1387 |
|
علیرضا اراک بزرگ - ایران - اراک |
گناه ایرانی بودن را ما بدبختا که داخلیم داریم تاونشو پس میدیم شما که اونور آب رو ابرا سیر میکنید دیگه چرا می نالید |
پنجشنبه 9 خرداد 1387 |
|
parviz1 - انگلستان - کترینگ |
گربه پرنده خواه -فرانسه.عزیز جان بحث ایرانی بودن و افتخار به ملیت نیست بلکه نوع خدمت و وظیفه و مسئولیت پذیری سفرای جمهوری اسلامی و کارکنان و به گفته مسئولین سفارت تغییر شرح وظایف کارکنان سفارتهاست!!!!عزیز جان متوجه ای!! |
جمعه 10 خرداد 1387 |
|
sepid.irooni - انگلستان - لندن |
alireza.ch - سوییس - نوشاتل موافقم اینجا تو (تو لندن) وقنی میری یه کاری داری که جونه ادمو ..اصلا ادم حالش به هم مبخوره که اینجا سفارت خونه ایران هستش یا به قولی عروسک اون وسط!!اقا جون فقط می خوان بخورن کارمنداش فقط دیگه یعنی همین کار مردم رو که انجام نمیدن دیگه جدیدن اینجاهم پارتی بازی شده از ایران یاد گرفتن.
من یه بار رفتم پاسپورتم رو تمدید کنم یارو بهم گفت شما ایرانی هستی ؟ گفتم نه افغانیم این پاسپورتم هستش و دارم باهات مرتیکه فارسی حرف میزنم خلاصه بعد از یه هفته که جوابش نیومد رفتیم گفت ایران هنوز تایید نکرده !!جالا بماند که طرف میخواست بخوره منو به خدا !!انگار ارث بابا شو بلند کردم خلاصه بعد 2 ماه جوابش اومد!!که اره..واصلا میگم اینا فقط مفت مفت بمونن همون بهتر اصلا نباشه..همشون عقده ای هستن و بیسواد و کارم برای مردم یه قرون انجام نمیدن!!علیرضا اراک بزرگ - ایران - اراک لووووووووول بابا این جاهم مشکلات خودش داری ببینین اصلا ایران دولت برای ایرانی هیچش حالا هی بگید ما همیشه پشت حزب الله میمانیم!!و به 4کر عرباهم هستیم بعد اوناهم به نسشهمون بخندن و بگک خلیج عربی یوزشش اینجاست عین یه مادری که یه بچه تو بغلش باشه و بچه خودشه بهش شبر نده و اون رو ول کنه بگه برو بابا برم بچه تو مردم رو رو شیر بدم فرقشان این است!!
|
شنبه 11 خرداد 1387 |
|