هیات عمومی دیوان عالی کشور پرونده یی را که در آن مردی به خاطر مسائل ناموسی توسط همسایه اش به قتل رسیده بود بررسی و حکم قصاص قاتل را تایید کرد.
متهم 42 ساله که محمد نام دارد مردی به نام احمد را در کریم آباد تنکابن با ضربات چاقو از پا درآورده است. او که پس از ارتکاب این قتل خود را تسلیم ماموران کلانتری 12 کریم آباد کرد پس از دستگیری به پلیس گفت؛ دخترم آرزو دانش آموز کلاس دوم راهنمایی است. یک روز وقتی او برای خرید نان از خانه خارج شده بود اباذر برای وی مزاحمت ایجاد کرد و آرزو این موضوع را به من گفت. من نیز بسیار ناراحت شدم اما چون با آنها همسایه و هم محلی بودیم تصمیم گرفتم مشکل را با احمد برادر اباذر در میان بگذارم. به همین خاطر نزد احمد رفتم و از او خواستم در این باره به برادرش تذکر دهد، اما وی با شنیدن حرف هایم ناراحت شد و احساس کردم که از من کینه به دل گرفت.
متهم به قتل ادامه داد؛ روز حادثه وقتی سوار بر موتور از جلوی مکانیکی خودم می گذشتم اباذر مرا صدا کرد. به طرفم آمد و بعد از جر و بحث با من با آچار فرانسه یی که در دستش بود ضربه یی به سرم کوبید. در حالی که گیج شده بودم چاقویی از جیبم بیرون آوردم و ضربه یی به وی زدم و احمد نقش بر زمین شد.
در پی اقرار محمد، کارآگاهان جنایی به بازجویی از شاهدان این حادثه پرداختند. در این مرحله از تحقیقات مردی به نام پیمان گفت؛ روبه روی مکانیکی ایستاده بودم و با پسرعمه ام صحبت می کردم که احمد سراسیمه سر رسید و با عصبانیت یک انبردست از مکانیکی محمد برداشت. در آن لحظه محمد که سوار بر موتور بود متوجه حضور احمد در مغازه شد و از موتور پیاده شد و با هم درگیر شدند. در این دعوا محمد با چاقو ضربه یی به سینه احمد زد و او را نقش بر زمین کرد. به دنبال اظهارات این مرد، شاهد دیگری نیز با تایید اظهارات او محمد را عامل قتل احمد معرفی کرد.بدین ترتیب پس از طی شدن مراحل تحقیق و بازجویی از متهم و شاهدان، پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه 18 دادگاه تجدیدنظر و کیفری استان مازندران ارسال و اولین جلسه محاکمه عامل جنایت صبح روز 24 اسفندماه سال 85 برگزار شد.
در این جلسه پس از قرائت کیفرخواست سه شاهد دیگر قتل نیز طی اظهاراتی محمد را مقصر مرگ احمد دانستند و گفتند صحنه یی را که محمد با کارد به سینه احمد ضربه وارد کرده دیده اند.پس از اظهارات شاهدان متهم در جایگاه حاضر شد و از خود دفاع کرد. او گفت؛ کشتن احمد را قبول دارم. اباذر مزاحم دختر من شده بود و من فقط به احمد در این رابطه تذکر دادم و قصد و نیتم این نبود که این حادثه را رقم بزنم. اما با این حال این قتل را گردن می گیرم و از خانواده مقتول تقاضای بخشش دارم.
پس از برگزاری جلسه محاکمه محمد به قصاص محکوم شد. به دنبال صدور این حکم وکیل متهم به آن اعتراض کرد و پرونده برای بررسی بیشتر به شعبه 37 دیوان عالی کشور ارجاع شد، اما قضات دیوان با استناد به اظهارات شاهدان گفتند که قربانی آغازکننده درگیری بوده و محمد را صرفاً مستحق پرداخت دیه دانستند و بررسی مجدد پرونده را به شعبه دو دادگاه تجدیدنظر و کیفری استان مازندران واگذار کردند. قضات این شعبه نیز پس از محاکمه متهم بر رای اولیه یی که توسط شعبه 18 صادر شده بود اصرار ورزیدند و با توجه به اقرار متهم و اینکه عمل او نوعاً کشنده بوده، محمد را به اعدام محکوم کردند.این بار نیز پس از صدور حکم قصاص وکیل متهم به این رای اعتراض کرد و موجب شد رای در دیوان عالی به شور گذاشته شود، اما از آنجا که قضات شعبه دوم دادگاه تجدیدنظر نیز حکم به قصاص متهم دادند پرونده در نهایت از موارد اصراری تشخیص داده و به هیات عمومی دیوان عالی کشور که به ریاست آیت الله مفید - رئیس دیوان عالی کشور - و با حضور آیت الله دری نجف آبادی - دادستان کل کشور - و 50 قاضی برگزار می شود، ارسال شد. به گزارش ایسکانیوز این شورا که رای آن قطعی و غیرقابل تجدیدنظر محسوب می شود با برگزاری جلسه یی پس از طرح مباحث مختلف در این زمینه، در نهایت از آنجا که متهم هنگام حادثه شرایط دفاع را نداشته و از سویی موضوع ناموسی نیز مربوط به برادر مقتول بوده دفاع مشروع را در این پرونده وارد ندانستند و در نهایت حکم به قصاص محمد دادند.
بنابراین طی روزهای آتی در صورتی که اولیای دم همچنان بر قصاص قاتل فرزندشان پافشاری کنند او باید پای چوبه دار برود.
|