مردی به اتهام قتل پسر ۱۲ساله اش به پنج سال حبس محکوم شد

مردی به اتهام قتل پسر 12ساله اش به پنج سال حبس محکوم شد

مردی که به خاطر مدرسه نرفتن پسر کوچکش وی را از پنجره به پایین پرت کرده و به قتل رسانده بود، با تایید دادگاه تجدیدنظر استان تهران به پنج سال حبس محکوم شد.

به گزارش خبرنگار ما گزارش این قتل یک سال و نیم بعد از مرگ احسان به پلیس داده شد. در آن زمان مادر این کودک 12 ساله برای جدایی از شوهرش دادخواستی را به دادگاه خانواده ارائه داد و ضمن اینکه خواستار جدایی از شوهرش شد تقاضا کرد حضانت دختر پنج ساله اش هم به او سپرده شود.

مادر احسان که پس از یک سال و نیم سکوت خود را شکسته بود به پلیس گفت؛ 20 مهرماه سال 83 زمانی که تازه مدارس باز شده بود یک روز پسرم به من گفت نمی خواهد به مدرسه برود و حالش خوب نیست، اما من مخالفت کردم و گفتم اگر به مدرسه نروی از همین ابتدای سال از درس هایت عقب می مانی. ظهر که شد پسرم سر ساعتی که هر روز به منزل بازمی گشت به خانه نیامد و حدود یک ساعت دیر کرد، وقتی رسید از او پرسیدم کجا بودی؟ به من گفت خون دماغ شده و از سرویس جا مانده است.

زن جوان ادامه داد؛ پسرم تب داشت و سرفه می کرد. برایش بالش آوردم که دراز بکشد، دقایقی بعد شوهرم هوشنگ که از فرط عصبانیت صورتش کاملاً سرخ شده بود، بدون هیچ توضیحی به طرف احسان رفت و او را کتک زد. شوهرم مرد بسیار خشن و عصبانی بود. جلو رفتم که واسطه شوم احسان را کتک نزد، اما حریف اش نشدم. از او خواستم حداقل بگوید چرا احسان را می زند. شوهرم که از شدت عصبانیت صدایش گرفته بود، گفت؛ معلم مدرسه اش با من تماس گرفته و گفته است احسان از دو روز پیش به مدرسه نرفته و حالا باید جواب دهد در این دو روز کجا بوده است.

مادر کودک 12 ساله که به شدت اشک می ریخت، ادامه داد؛ احسان برای فرار از مشت و لگدهای پدرش گفت با دوستش یونس بوده است و او می تواند شهادت بدهد. پس از آن شوهرم احسان را به تخت بست و از پنجره آویزان کرد. قسمش می دادم و از او می خواستم این کار را نکند، اما هوشنگ می گفت احسان باید تا آمدن یونس به خانه ما همین طور آویزان بماند. او از من خواست به سراغ یونس و مادرش بروم و آنها را با خودم بیاورم. من دیسک کمر داشتم و نمی توانستم راه بروم. از هوشنگ خواستم احسان را رها کند اما او پاسخ داد اگر زمان را تلف کنم دستش خسته می شود و احسان را رها خواهد کرد. به سختی توانستم از پله ها پایین بروم و با التماس از یونس و مادرش خواستم که برای نجات جان احسان به خانه ما بیایند. این زن اضافه کرد؛ وقتی به خانه رسیدیم احسان همچنان از پنجره آویزان بود. هوشنگ در همان حالت به احسان گفت باید به دوستت سلام کنی، در واقع می خواست او را تحقیر کند. احسان با صدای آرام سلام کرد، پدرش گفت باید بلندتر سلام کنی. من به سمت خانه دویدم که پسرم را نجات دهم، چون می ترسیدم هر لحظه به پایین پرت شود. همین که به بالا رسیدم شوهرم به من گفت احسان از پنجره پرت شد. آنقدر ترسیده بودم که نمی دانستم چه کنم، دوباره به پایین برگشتم. همسایه ها اورژانس خبر کرده بودند. پسرم هنوز نفس می کشید اما غرق در خون بود. او را به بیمارستان رساندیم و تحت عمل جراحی قرار گرفت اما دوام نیاورد و فوت شد. بعد از آن بود که هوشنگ تازه به بیمارستان رسید. بعد از آن مرا تهدید کرد اگر شکایت کنم یا بگویم که او احسان را به پایین پرت کرده، دخترم آزیتا را هم خواهد کشت. من مطمئن بودم شوهرم این کار را می کند، چون او چندین بار مرا تا حد مرگ کتک زده بود و می دانستم تهدیدش را عملی می کند، ضمن اینکه من در کرج کاملاً تنها بودم و هیچ پشتوانه یی نداشتم، همین مساله مرا مجبور به سکوت کرد. اما حالا که خانواده ام از من حمایت می کنند می خواهم همه چیز روشن شود. البته من هنوز هم شکایتی ندارم و فقط حضانت دخترم را می خواهم.

با توجه به آنچه مادر احسان در مورد پسرش گفته بود، پلیس تحقیقات خود را آغاز کرد و همسایه ها را مورد بازجویی قرار داد. همه آنها تایید کردند روز حادثه هوشنگ پسرش را به شدت کتک زده و از پنجره به بیرون پرت کرده است. یکی از همسایه ها گفت؛ هوشنگ همیشه خانواده اش را کتک می زد. شنیدن صدای گریه و فریاد از خانه این مرد مساله یی چندان غیرعادی نبود. روز حادثه، من وقتی از پله ها پایین می رفتم هوشنگ را دیدم که با عصبانیت بالا می رفت و نام احسان را فریاد می زد. در ادامه یونس دوست احسان هم گفته های مادر احسان را تایید کرد و گفت؛ من نمی دانم پدر احسان به عمد او را به پایین پرت کرد یا اینکه تخت از دستش رها شد، اما چند لحظه بیشتر از رسیدن من و مادرم به خانه احسان نگذشته بود که دوستم به پایین پرت شد.

با توجه به اینکه یک سال و نیم از قتل گذشته بود، بازپرس مدارک پزشکی را از بیمارستان خواست و مطابق پرونده مشخص شد احسان بر اثر خونریزی شدید داخلی جان باخته و آثار کبودی های روی بدنش هم از ضرب و جرح این طفل قبل از مرگش حکایت داشته است. با توجه به مدارک به دست آمده هوشنگ دستگیر شد. وی ابتدا منکر همه مدارک شد اما در نهایت به قتل اعتراف کرد و گفت؛ قصد نداشتم این کار را بکنم و تخت به صورت ناخودآگاه از دستم رها شد. در ادامه با توجه به اینکه مادر احسان اعلام کرده بود شکایتی از هوشنگ ندارد و فقط حضانت فرزند دیگرش را می خواهد، پرونده به دادگاه عمومی بخش ملارد ارسال شد و قاضی دادگاه این مرد را به پنج سال حبس محکوم کرد. با اعتراض هوشنگ و وکیل مدافعش پرونده برای تجدیدنظرخواهی به شعبه 22 دادگاه تجدیدنظر استان تهران ارسال شد. مطابق لایحه اعتراضی وکیل هوشنگ مدعی شده بود آنچه شاهدان و مادر احسان گفته اند دروغ است و هوشنگ دست به قتل فرزندش نزده و گفته های اول وی مبنی بر اینکه احسان خودش از پنجره به پایین پرت شده درست است. اما این اعتراض مورد قبول قاضی شهرابی فراهانی و قاضی نصیری قرار نگرفت و حکم پنج سال حبس برای پدر احسان تایید شد.

zartosht's girl - هند - بنگلور
اما اگه مادرش اینکار رو کرده بود به اعدام محکوم می شد. اینه مساوات تو دینتون. افتخار کنید. از ترسش حتی شکایت هم نمی کنه.
دوشنبه 16 اردیبهشت 1387

azarmidokht - امریکا - میشیگان
دادگاه عدل اسلامی.....
دوشنبه 16 اردیبهشت 1387

aseman abi - انگلستان - نیوکاستل
مرتیکه رو باید از همون ساختمان به پایین بندازند.ای پست فطرت!!!!
دوشنبه 16 اردیبهشت 1387

acid_pro - اتریش - وین
هیتلر باید پیش این مرد قصی القلب لنگ بیندازه.بسیار متاسفم از وجود چنین انسان نماهایی.
دوشنبه 16 اردیبهشت 1387

zahra6644 - انگلستان - لندن
فقط 5 سال؟ چقدر کم. لابد بعد از دو سال عفو میگیره و ازاد میشه. بیچاره اون پسر بچه. چه عمر کوتاهی داشته.
دوشنبه 16 اردیبهشت 1387

s-morteza - ایران - تهران
اون ... که نظر اول رو نوشته . تو دین مسیحیت که اگه 15 نفر رو هم بکشی مرگ در انتظارت نیست . بحث بحث دین نیست مساله کم عقلی اون ... است . اگر مادر شکایت داشت اون مرد اعدام می شد . و اگر مادر بچه را کشته بود و پدر شکایتی نداشت همین حکم 5 سال برای زن بریده می شد . خوبه بفهمی بعد صحبت کنی .
دوشنبه 16 اردیبهشت 1387

maziear - بلزیک - کرترک
تا 1 اتفاقی می افتد میگن اسلام چه ربطی داره مثل انگلیس دایی جان ناپلئون
دوشنبه 16 اردیبهشت 1387

ARTEMIS-SW - سوئد - مالمو
s-morteza - ایران - تهران
گاهی از نا اگاهی ملت قلب به درد می اید این اقا هنوز نمی داند در مورد قدرت پدر نسبت به فرزند چه قوانین ظالمانه ای هست تازه رضایت چه کوفتی هست در ایران مد شده دریک جامعه متمدن این قانون است که تصمیم گیرنده است و هیئت منصفه... نه خانواده ی مقتول و رضایت...فکر میکنم همین ملا لایق چنین افرادی هست...//از دیو و دد ملولم و انسانم ارزوست.....
دوشنبه 16 اردیبهشت 1387

khasteh - فرانسه - استراسبورگ
اینم با اون مردک اتریشی فرقی نداره هردو حیوون نوعشون با هم فرق داره.
دوشنبه 16 اردیبهشت 1387

azarmidokht - امریکا - میشیگان
جناب مرتضی خان همه چیز دان و همه چیز فهم بجز کشورهایی مثل ایران و عربستان و چند کشور اسلامی دیگر قوانین قضایی هیچ کشوری در دنیا بر گرفته از اصول و قواعد واپس گرا متحجر غیر عقلانی و ضد انسانی مذهبی نیست. مهم نیست که مادر بزدل و احمق این کودک بی گناه از پدر دیوانه جنایتکار و بی رحم کودکش شکایت دارد یا ندارد. مهم این است که یک انسان بی گناه انهم یک کودک در نهایت بی وجدانی نااگاهی ظلم وحشی گری و بیرحمی کشته شده است. این کودک کالای متعلق به مادر نبوده که حالا به کشته شدنش رضایت داده است. در کشورهای درست و حسابی و با قوانین حقوقی و مدنی انسان دوستانه و غیر دینی اگر یک انسان بالغ حتی یک نوزاد یک روزه را هم بکشد با او به عنوان یک قاتل برخورد میشود حتی اگر این نوزاد فرزند خود قاتل بوده باشد. لذا در چنین کشورهایی خوشبختانه هرگز یک قاتل فرزند کش به پنج سال زندان محکوم نمیشود بلکه حبس ابد میگیرد چون اصولا وجود چنین موجودی در اجتماع سلامت و امنیت کل اجتماع را به مخاطره می اندازد. ازاد کردن جانیان فقط و فقط در کشورهای اسلامی و طبق قوانین مسخره ی اسلامی اتفاق می افتد. اگر در این مورد شک داری خبر ازادی قاتلین قتلهای محفلی در کرمان را در بالا مشاهده کن تا خوب حال کنی. در ضمن اقای همه چیز دان این که در مسیحیت اگر پانزده نفر را هم بکشی اشکالی ندارد را از کجایت در اورده ای. اصلا چنین چیزی نیست و خود جنابعالی باید اول فکر کنید بعد حرف بزنید. چنین مادر بزدلی که در این مدت از روی ترس یا به هر دلیل دیگر این جنایت را بر ملا نکرده نه تنها جایی برای دلسوزی ندارد بلکه حتی لیاقت سرپرستی کودک دیگرش را هم ندارد و اگر قانون درست و حسابی بود حق سرپرستی کودک دیگر را به او نمی دادند و باز هم اگر قانون درست و حسابی و در جهت حمایت و دادخواهی برای مظلومان و بی گناهان بود البته یک انسان بزدل هم شهامت پیدا میکرد که هر چه زودتر از این جنایت پرده بردارد. بنابر این فقط در پناه قوانین و دادگاههای عدل اسلامی است که چنین جنایاتی بی مکافات میمانند و بی گناهان بردار میشوند تیرباران میشوند حبسهای طولانی میگیرند سنگسار میشوند قطع عضو میشوند گردن زده میشوند از بلندی به پایین پرت میشوند چشمشان از حدقه در اورده میشود یا فقط به سادگی ناپدید میشوند. باور نمیکنید ماجرای محکوم به اعدام شدن یک ارایشگر اهل ترکیه ساکن عربستان را به جرم فحش دادن به خدا یا ماجرای سنگسار یک دختر کرد در عراق به دست خانواده اش به جرم دوست داشتن یک جوان غیر متعلق به ایین اسلامی ان قبیله را پیدا کنید و بخوانید. در ضمن هفته گذشته یک دختر مسلمان عراقی به اتهام دوست داشتن یک سرباز انگلیسی توسط پدرش کشته شد. بله این است ایین عدل اسلامی.....!!!!!!!
دوشنبه 16 اردیبهشت 1387

zahra6644 - انگلستان - لندن
اذرمیدخت- امریکا-میشیگان
خسته باشی. اگر همه افکار تو را داشتند غمی نداشتیم . من راجع به قتلهای اتفاقی البته بعضی موارد گذشت را پیشنهاد میکنم اما این حیوون میدونسته که احتمال پرت شدنش هست این جنایت را مرتکب شده. حقوق بشر = پنج سال حبس. واقعا مضحکه.
سه‌شنبه 17 اردیبهشت 1387

bahram1 - ایران - تبریز
فقط 5 سال؟
باید سگ کشش کنن این وحشی رو
سه‌شنبه 17 اردیبهشت 1387

گنجشک - ایران - تهران
پست فطرت نامرد آشعال
بدبخت اون زن
سه‌شنبه 17 اردیبهشت 1387

amirarsalan - امریکا - لس انجلس
خیلی ناراحت کننده است
1-فقط 5 سال برای قتل یک طفل معصوم؟
2-اون دکترای بی شعور همون 2 سال پیش نباید اثار ضرب و جرح را به پلیس ی گفتند؟
سه‌شنبه 17 اردیبهشت 1387

parviz1 - انگلستان - کترینگ
من تو همین انگلیس هم دیدم که بچه نوزاد و یا بزرگتر را پدرانی مثل این انسان نمای پست و دیوانه کشته اند آیا دینش گفته و آیا ارتباطی به دین دارد ؟خیر.مهم قانون است.در ایران چون متاسفانه همه چیز را به اسلام ربط دادند و قانون من درآوردی اسلامی (ملایی)و اختیارات بسیار هم به دلخواه قاضی (ملاها)داده شده است خوب نتیجه این میشود!!در غیر اینصورت اگر قانون شفاف و با حقوق بشر و قوانین مدنی و اجتماعی و منطق انسانی رسیدگی میشد نه این حکم صحیح بود نه کسی میتوانست به قوانین دینی ربط بدهد.ولی دلبخواه بودن و سلیقه ای بودن در احکام است که اینگونه به دین آسیب میرسانند. قتل را در هر کشوری با قوانین شفاف حکم میدهند حال در ایران هر کسی بدلخواه و یا رضایت این و آن عجیب است!!!!مگر جان را آن مادر داده که گذشت کند یا نکند.اصولا قتل را بنظر من هیچ کسی حتی پدر و مادر اجازه ای برای گذشت یا مجازات بیشتر از حد مشخص شده در قانون را ندارد.یک قانون شفاف باید باشد و چنانچه کسی قتلی انجام داد و ثابت شد که عمدی است اجرا شود. برای مثال در این کشور قتل عمد 15 سال زندان دارد برای همه یکسان است کسی در اجرای قانون دخالت نمی کند و اگر هم ثابت شود که عمدی نبوده با قوانین شفافی که وجود دارد و حکم مشخص نه بدلخواه هر ملایی مجازات خواهند شد. که متاسفانه ملاها در ایران قانون را میشکنند یا به دلخواه خود تعریف خلاصه هر کاری میخواهند میکنند آسیب هم اسلام میبیند چون همه کارهارا بنام اسلام انجام میدهند. پس نارحت نشویم اگر اشخاصی همه چیز را در نظر سنجیها به اسلام ربط میدهند چون این کار را ملاها کرده اند نه مردم بیگناه .
سه‌شنبه 17 اردیبهشت 1387

تنهاترین - ایران - تهران
یک سال دیگه هم عفو رهبری شامل حالش می شه و خلاص
سه‌شنبه 17 اردیبهشت 1387

azarmidokht - امریکا - میشیگان
دوست گرامی پرویز از انگلستان. لطفا بفرمایید که ماخذ یا به اصطلاح ریفرنس این اخوندها و ملایانی که قبلا سر قبرها روضه می خواندند و پنج تومان میگرفتند و حالا تبدیل به قضات و حقوقدانان اصلی کشور شده اند اگر اسلام و دستورات قرانی نیست پس چه چیز است. ایا این احکام را بر اساس منشور حقوق بشر کورش کییر صادر میکنند یا انها را از لوایح حقوق بشر سازمان ملل متحد استخراج کرده اند. واقعا ایا فکر میکنید که دستورالعمل های مربوط به مجازاتهای کیفری و انواع قوانین مربوط به قصاص و دیه و حد زدن و جریمه های نقدی و قوانین مربوط به حق ارث و حق حضانت فرزند و مالیاتها و ....... از کجا امده اند. اساس قانون جزا در ایران قران است و متاسفانه این کتاب به روشی نوشته شده که انواع برداشتها و تفسیرها از ان ممکن است. به همین دلیل است که اخوندهای مراجع قضایی مختلف ممکن است طبق برداشتها و ادراک فردی خود احکام متفاوتی را برای یک مسئله ی واحد صادر نمایند.
سه‌شنبه 17 اردیبهشت 1387

omid_dk - دانمارک - اسلس
من بهتررین دوستم که 21 سال داشت زمانی که در خواب بود پدرش با پتک زد تو سر دوستم و او را کشت و بعد از مدت کوتاهی متاسفانه ازاد شد و ما را برای همیشه غمگین کرد پدری که در خواب پسرش را بکشد باید صد بار سنگسار بشه مار ادم را تو خواب نمیزنه اخه..............
سه‌شنبه 17 اردیبهشت 1387

zahra6644 - انگلستان - لندن
با عرض پوزش از .اذرمیدخت-امریکا- میشیگان
در نظر بالا منظورم ( خسته نباشی ) بود. حرف ن چاپ نشد.
چهار‌شنبه 18 اردیبهشت 1387

پری دریائی - ایران - تهران
به نظر من کسی که بتونه فرزندشو که جزئی از وجودشه بکشه یک جنایتکار واقعیه .چطور میشه همچین حیوونی ازاد تو کوچه خیابون بگرده ؟یعنی این قضات حکومت عدل علی فکر اینو نمی کنن این جانی 5 سال دیگه توی ممکنه به دیگران هم صدمه بزنه؟ به قول معروف : با مادر خود زنا کنی با دگران چه ها کنی؟؟!!!
چهار‌شنبه 18 اردیبهشت 1387

chinamroosh - ایران - ایران
ننگ بر چنین عدالت و دادگری و دیوان باد . ماده 220ننگین قانون مجازات اسلامی تا چه زمانی از جنایتکاران بیرحمی که بیشرمانه کودکان معصوم و فرزندان بی پناه خود را میکشند حمایت خواهد کرد آیا شرع و فقاهت از چنین جنایت های شوم و نفرت انگیز شرمنده و شرمسار نمی شود؟
چهار‌شنبه 18 اردیبهشت 1387

azarmidokht - امریکا - میشیگان
دوستان عزیزی که این قبیل جنایتکاران را حیوان مینامید من دوستانه از شما یک سوال دارم. ایا حیوانی را سراغ دارید که همنوع یا فرزند خود را بکشد؟ ایا حیوان بجز برای بقا و تبعیت از غرایز خود که همانا جستجو برای یافتن غذا یا حفظ مرزهای سکونت خود (باز هم طبق غریزه) است حیوان دیگر و بخصوص همنوع خود را نابود میکند؟ حتی گربه ها و سایر گربه سانان هم که یکی یا چند توله ی خود را پس از تولد نابود میکنند به این دلیل است که بر طبق غریزه تشخیص میدهند که این موجود به دلایلی ضعیف و معیوب است و قادر به حفظ بقا ان گونه نیست. این عمل از وحشی گری نیست. با هیچ تفکری هم همراه نیست بلکه صرفا سرشتی و غریزی است. جنایاتی که انسانها برای کسب قدرت ثروت و ارضا شهوات نفسانی انجام میدهند در هیچ موجود زنده ی دیگری نظیر ندارد و انچه انسانهایی از این قبیل را به مراتب پایین تری از رذالت سوق میدهد این است که انسان دارای قدرتهای غیر غریزی مثل قدرت تفکر و تجزیه تحلیل و انتخاب اگاهانه است. واقعا ایا درست است که با جنایاتی که در طول تاریخ بشری انسانها به یکدیگر روا داشته اند خود را اشرف مخلوقات بنامیم و جنایتکاران را حیوان صفت خطاب کنیم. به نظر من حیوان خطاب کردن چنین انسانهایی خوار شماری انان نیست بلکه نوعی احترام گذاشتن به انهاست که به هیچ عنوان شایسته اش نیستند.
چهار‌شنبه 18 اردیبهشت 1387

azarmidokht - امریکا - میشیگان
دوست عزیز زهرا از انگلستان. من متوجه شدم که شما ن را جا انداخته اید. از حسن نظر شما سپاسگزارم. پیروز باشید.
چهار‌شنبه 18 اردیبهشت 1387

ensan - ایران - تهران
دوستان ضمن احترام به همتون بیاید باور کنیم که ما اخلاق انسانیمون رو از دست دادیم.دین یک باوره و در هیچ دینی به ما اجازه جنایت داده نشده حال بهتره برای این مادر بیچاره و بی دست و با ارزوی ارامش کنیم.این مرد نا مرد هم تاوان کارش رو خواهد داد باور کنید که خدا هست.
چهار‌شنبه 18 اردیبهشت 1387

parviz1 - انگلستان - کترینگ
آذز میدوخت-آمریکا-میشیگان.سلام عزیزم.عرض بنده هم همین است .این ملاها قوانین اسلام را بدلخواه خود تعریف و تازه در همان هم برای خودشان که قاضی هستند و تا دیروز سر قبری میخواندند آنقدر دستشان را باز گذاشته اند که هر غلطی را میتوانند بکنند.مثلا اگر روسری یک جوان کمی عقب رفت امنیت اجتماعی بخطر افتاده و ملا میتواند با در نظر گرفتن خطر برای امنیت ملی حکم اعدام آن جوان را صادر کند ولی وقتی دکی 100 میلیارد میدزدد و با ملاها همه جور جنایت میکند آنقدر قدرت دارند که حتی چنانچه روزی به دادگاه هم بروند مثل شهردار سابق تهران و یا رفیق دوست و از این نمونه ها بسیار است قانونا آزاد تا بتوانند باز به دزدی و جنایت ادامه بدهند.اینها همه خلاف قوانین اسلامی است.و همه جهان میدانند و نیازی به توضیح نیست.
چهار‌شنبه 18 اردیبهشت 1387

zartosht's girl - هند - بنگلور
s-morteza - ایران - تهران
اول پوزش می خوام از بقیه. دوم شما حتی شهامت ندارین که اسم منو بنویسین . شما که به من میگی بفهم . فهم شما اونقد که نه می فهمین وقتی کسی را خطاب قرار میدین اسمش رو بگین نه می فهمین با یه خانم چه جو صحبت باید کرد . شما که مدعی عدالت هستید عدالت شما می گه فرزند به پدر تعلق داره و در صورت قتل قصاص شاملش نم شه اما واسه ی زن چرا. و پدر باید رضایت بده. مودب باش. از بقیه معذرت می خوا م اینطور صحبت کردم.
شنبه 21 اردیبهشت 1387

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.