در این جشنواره که بههمت یاسمن تورنگ، و همکاری دو انجمن "زنان در راه صلح" و "دانشجویان ایرانی در اپسالا" برپا شد، ۱۵ فیلم از مهوش شیخالاسلامی، پیروز کلانتری، یاسمن تورنگ، ماجد نیسی، محمودرضا ثانی، هادی آفریده، مهدی قربانپور، مهناز محمدی، وحید قربانزاده، محمدرضا بحری، ناصر صفاریان و سهیلا آزیش نمایش داده شد. همه این فیلمها زیرنویس انگلیسی داشتند.
فیلمهای به نمایش درآمده در این جشنواره، بیشتر موضوعاتی اجتماعی و مرتبط با مسایل سیاسی روز داشتند.
یاسمن تورنگ، برنامهریز این جشنواره و محقق تئاتر نوین فرانسه و مستندساز ساکن سوئد، گفت: "من هر سال جشنواره فیلم زنان را در ماه مارس برگزار میکنم که در آن فیلمهایی که مسایل زنان را مطرح کردهاند به نمایش درمیآیند. بیشتر این فیلمها هم متعلق به مستندسازان و فیلمساران زن هستند. فکر کردم بهتر است در یک برنامه دیگر قدم جدیدی هم بردارم و ببینم بفیه مستندسازان به مسائل اجتماعی ایران چگونه نگاه میکنند".
وی درباره هدف خود از برپایی چنین جشنوارههایی توضیح داد: "یکی از اهداف ما حساس کردن تماشاگر است تا بداند انسانهای دیگری در اقصی نقاط جهان زندگی میکنند که اگرچه نام و ملیت متفاوتی دارند اما نیازها و احساسات مشابهی با دیگر انسانها دارند. شادی، غم، عشق، فقر و ثروت در تمام جهان وجود دارد اما برخورد با آن متفاوت است. ما میخواهیم بگوییم آزادی اولین نیاز بشر در همه دنیاست و همه برای به دست آوردن آن تلاش میکنند و ما نمیتوانیم بگوییم آزاد هستیم بدون اینکه دیگران آزاد باشند".
"کارین دال"، یکی از اعضای انجمن زنان در راه صلح نیز درباره مستندهای ایرانی نمایش داده شده در این جشنواره دو روزه گفت: "همه این فیلمها فیلمهایی هستند که ما باید ببینیم تا با مسائل ناشناخته ایران آشنا شویم و بفهمیم آنچه در روزنامهها نوشته میشود همه واقعیت آن جامعه نیست".
در اولین روز جشنواره، تحت عنوان بزرگداشت مهوش شیخالاسلامی، سه فیلم کوتاه از این مستندساز با نامهای "یوفک"، "پیر حرا" و "چارشو" به نمایش درآمد.
در فیلم "چارشو" که توسط انجمن سینمای جوان تهیه شده است، دختری در آستانه ازدواج به تصویر کشیده میشود که میخواهد پیش از ازدواج به آخرین گردش آزاد با دوستانش برود.
فیلم دیگر شیخالاسلامی، "پیر حرا" که ۳۶ دقیقه است و در سال ۱۳۸۰ تولید شده، به زندگی یک پیرمرد میپردازد که در جزیره قشم زندگی میکند.
در "یوفک" که فیلمی نیمساعته است و در سال ۱۳۷۷ توسط انجمن سینمای جوانان تهیه شده است زنی در انتظاری سهگانه بهسر میبرد؛ انتظار برای بسته شدن پیلهها، به دنیا آمدن کودکش و بازگشت همسرش از سفر.
در بیشتر فیلمهای مهوش شیخالاسلامی، نابرابریهای حقوقی زنان در جامعه ایران و رنجی که میکشند به طور مستقیم و غیر مستقیم مطرح میشود.
در بیشتر فیلمهای مهوش شیخالاسلامی، نابرابریهای حقوقی زنان در جامعه ایران و رنجی که میکشند به طور مستقیم و غیر مستقیم مطرح میشود |
فیلم انتقادی او، "ماده ۶۱" که فیلمی مستند- داستانی درباره زنانی است که به قصاص و اعدام محکوم شدهاند، با طرح نابرابریهای حقوقی زنان ایران و خلاءها و ابهامات موجود در این ماده قانونی، با استقبال وسیعی از سوی فعالان حقوق بشر ایرانی روبهرو شد.
پس از نمایش سه فیلم از مهوش شیخالاسلامی، کاری از "ماجد نیسی" به نمایش در آمد. او در این جشنواره با دو فیلم حضور داشت. یکی "چادر کاغذی" که در افغانستان ساخته شده و آن یکی "دوست من آقای گاو" که در امارات تهیه شده است.
فیلم "چادر کاغذی"، ۱۶ دقیقه است و به آن دسته از مهاجران افغان میپردازد که به کشورشان برگشتهاند؛ به جایی که روزی خانهشان قرار داشت و حالا فقط چند چادر بهجای آنها وجود دارد.
فیلم دیگر ماجد نیسی، "دوست من آقای گاو"، در سال ۱۳۸۴ ساخته شده و ۲۱ دقیقه است. این فیلم زندگی مردی را به تصویر میکشد که به دور از زندگی مدرن و مشکلات آن، تنها با یک گاو زندگی میکند.
"کوچنامه" که ساخته مهناز محمدی است، در ۴۰ دقیقه چند ایرانی را بهتصویر میکشد که کشور خود را ترک کرده و سرزمینهای دیگری را برای زندگی انتخاب کردهاند. او در فیلم خود این پرسش کلیدی را مطرح کرده است: "آیا ساده است کشور خود را ترک کرد."
"ماسوله" ساخته سهیلا آزیش فیلم دیگری بود که در روز شنبه به نمایش درآمد. این فیلم بهعلاوه فیلم "منم داریوش" ساخته وحید باقرزاده، جزو معدود فیلمهایی بودند که با مسائل اجتماعی و روز ارتباط مستقیم نداشتند و در واقع جستوجویی در دنیای فرهنگ و هنر ایران داشتند.
مستند "ماسوله" که در سال ۲۰۰۴ ساخته شده، در ۲۰ دقیقه، مخاطب خود را با زیباییهای شهر قدیمی ماسوله و برخی از آداب و رسوم مردم آن آشنا میکند.
مستند "منم داریوش" نیز در سال ۱۳۸۳ ساخته شده است. متن این فیلم ۳۴ دقیقهای توسط ارد عطارپور نوشته شده و اطلاعات موجود درباره مجسمه داریوش را بررسی میکند که در سال ۱۳۵۱ توسط باستانشناسان فرانسوی پیدا و به موزه ملی ایران منتقل شد.
یکی دیگر از فیلمهایی که در روز شنبه به نمایش درآمد ساخته ناصر صفاریان، مستندساز، منتقد سینما و پژوهشگر فرهنگی بود. وی در تازهترین فیلم خود، "آزادی در مه" که سال گذشته ساخته شده در۲۰ دقیقه از این میگوید که پس از انقلاب سال ۱۳۵۷، آمریکا از سوی دولت ایران به عنوان "شیطان بزرگ" مطرح شد. فیلمساز تلاش کرده در سفر به آمریکا نگاه و حس خود را به این کشور در قالب فیلمی کوتاه با مخاطب خود در میان بگذارد. فیلم ناصر صفاریان برای نخستین بار بود که در جشنوارهای عمومی به نمایش درمیآمد.
مستند "مراسم صبحگاهی" ساخته هادی آفریده در ۱۰ دقیقه اجرای مراسم صبحگاهی در یک مدرسه ابتدایی دخترانه را بهتصویر میکشید. او در فیلم خود نشان میدهد که این برنامهها برای دانشآموزان، اجباری بهشمار میآیند و هرکس که دیر به مدرسه برسد جریمه میشود.
مستند "من انرژی هستهای نیستم!" در ۳۶ دقیقه موضوع پرتوهای رادیواکتیو در شهر رامسر را همزمان با انتخابات شورای شهر بررسی میکند. مهدی قربانپور سازنده این اثر که جشنواره بینالمللی فیلم "وارش" را در سال ۷۸ پایهگذاری کرده، در زمان ساخت فیلم متوجه میشود کتابی با عنوان "فرار از جهنم سبز"، در شهر باعث شایعه وجود پرتوهای رادیو اکتیو شده و نویسنده آن یکی از کاندیدای انتخابات شورای شهر است. او برای تبلیغ کتابش اطلاعیهای منتشر کرده بوده مبنی بر این که شهر در حال منفجر شدن است، باید شهر را ترک کرد.
کارگردان در این فیلم روایت این فرد را در تقابل با کاندیدای دیگری که تئوری متفاوتی نسبت به وجود پرتو رادیواکتیو در رامسر داشته قرار داده و با بهرهگیری از قالب گفتوگو، مستندی پرکشش آمیخته با طنزی ظریف ساخته است.
"بم در چشمان تو" ساخته یاسمن تورنگ با مدت زمان ۴۹ دقیقه بلندترین فیلم جشنواره دو روزه فیلمهای مستند در اپسالا بود. این فیلم که سال گذشته ساخته شده به کودک ۱۱ سالهای بهنام یاسین میپردازد که کارگردان فیلم او را در سال ۲۰۰۴ در شهر زلزلهزده بم میبیند در حالیکه هیچ فامیلی نداشته و در زیر چادر با فردی دیگر زندگی میکرد.
کارگردان به یاسین قول داده بوده تا کمکش کند اما بعد از مدت کوتاهی او را گم میکند. در مستند "بم در چشمان تو"، تلاش و جستجوی کارگردان برای یافتن یاسین و کمک به او، به تصویر کشیده شده و در این مسیر برخی از ناهنجاریهای اجتماعی مطرح شده است. کارگردان فیلم، پسر نوجوان را پس از دو سال در شهر کهنوج پیدا میکند.
فیلم دیگری که در این روز به نمایش درآمد، مستند "زندگی همین است" از پیروز کلانتری بود که در عرصه هنر و سینمای مستند نام شناختهشدهای است. فیلم "همین است زندگی" در سال ۱۳۸۰ و در ۴۳ دقیقه ساخته شده و در قالب گفت و گو به چند دانشجو و دیدگاه آنها درباره مسائل سیاسی و اجتماعی ایران میپردازد. او در این فیلم با پنج دانشجو ، ۴ پسر و یک دختر صحبت میکند که از هیجان سیاست و کار گروهی فاصله گرفتهاند و روی فعالیتهای سیاسی و اجتماعی خود در سالهای اخیر و آنچه هستند تأمل میکنند.
مستند "سیامو" ساخته محمودرضا ثانی فیلم دیگری بود که در ساعت پایانی این جشنواره دوروزه به نمایش در آمد. "سیامو" در ۲۷ دقیقه جست و جوی کارگردان در افغانستان است برای یافتن "سیامو". دختری که او را در خواب دیده و تلاش میکند تا او را در افغانستان پیدا کند. این جست و جو، نقبی میزند به مشکلات روزافزون مردم و زنان در افغانستان امروز.
آخرین فیلم به نمایش در آمده در جشنواره دوروزه سینمای مستند ایرانی در اپسالا "با عصای سفید دور دنیا" ساخته محمدرضا بحری بود که در قالب فیلمی ۲۷ دقیقهای که در سال ۲۰۰۴ ساخته شده یک گروه ۱۷ نفره از نابینایان آلمانی را نشان میدهد که به ایران سفر کردهاند.