جناب شریعتمداری! انکیزیسیون راه انداخته اید؟

جناب شریعتمداری! انکیزیسیون راه انداخته اید؟

مقاله های حسین شریعتمداری را که می خوانی ممکن است سال، ماه و تاریخ را گم کنی. شاید اگر در یک دنیای بی ارتباط [شما تخیل کنید رابینسون کروزوئه هستید] چند مقاله بدون تاریخ از شریعتمداری در اختیار داشته باشید، هرچه تلاش کنید هیچ گاه نمی توانید بفهمید کدام نوشتار از نظر معنا و مفهوم و رشد اندیشه نسبت به بقیه پیش تر است. وای به روزی که از بد حادثه در مطلب نیز ذکری از تاریخ یا موضوعات روز به میان نیامده باشد! شریعتمداری خط تولید پیکان است. یک تولید بیشتر ندارد ان هم با دو رنگ سیاه و سفید، چه معجزه ای شود که میان این همه تولیدات یک پیکان خاکستری هم پیدا کنید!

مشکل پیکان آن بود که چون در بازار مصرف تنها بود مردم مجبور به استفاده از ان بودند، درست مثل کیهان شریعتمداری! که این روزها تنهای تنهاست! کیهان مثلا نشریه ملی ایران ماست، قرار است ما را به دنیا معرفی کند، اما آقا حسین تولیدات تک بعدی، یخ و خشک خود را تحویل شما و این و ان می دهد. غیرممکن ترین ارزو ان است که شما از خط تولید پیکان ارزوی خروج بنز داشته باشید.

شریعتمداری سال هاست فکرش تغییر نکرده، همیشه حق بااوست، همیشه او درست می گوید، همیشه او امام را بهتر از همه می شناسد، همیشه خودش را وطن پرست ترین فرد می داند، همیشه اطرافیان او دوستند و ان طرفی ها دشمن. حتی اگر اطرافیانش، با هزار کلک و دغل، از جبهه دشمن جناب شریعتمداری، به جبهه ی کیهان پیوسته باشند ...  پیکان! داخلی و خارجی هم ندارد. پیکان، پیکان است، حالا چه سوئیسی پشت فرمان ان بنشیند چه ایرانی!

هیچ ادمی کامل نیست و انسان ها تمایل به تکامل دارند، لااقل در میان این همه سال من که ندیده ام شریعتمداری فرقی کرده باشد، تندروتر شده که از دید من بهتر نشده است.هیچ چیز نویی ندارد، شریعتمداری یا مطالعه ندارد یا اگر دارد بهره ای از ان نمی برد. وقتی نوشتار شریعتمداری را می خوانید [میان این ده سال] هیچ تغییری احساس نمی کنید. نه احساس روشن بینی،نه احساسی مثبت،نه احساس رشد اندیشه. شریعتمداری خیلی که به خود فشار می آورد دیگر در حد دهه شصت می نویسد. غافل مانده که نسل جوان چقدر از وی فاصله گرفته است.

مشکل دیگر نوشتار شریعتمداری ان است که همیشه در حال مدح بخشی از حاکمان همفکر است و تکفیر غیر! چطور ممکن است ادمی فکر کند او حق است، حق هم با اوست و از اشتباه هم مبری؟

یخ کیهان شریعتمداری آن قدر قطور است که می توانید روی آن با خیال راحت، مسابقات سرعت سر [مغز] روی یخ را برگزار کنید!

 در جمله ای کوتاه می توان نوشت؛ شریعتمداری یخ زده! شریعتمداری در سال های 57 تا 68 جامانده! حالا که ایشان صندلی ریاست کیهان را دو دستی چسبیده، یک شیرپاک خورده ای لطف کند برای حفظ شأن و وزانت کیهان هم که شده برود دست او را بگیرد و از ان سال ها بیاورد به تاریخ امروز. تردید ندارم شریعتمداری نه مردم را می شناسد نه او مردم را! مردم بسیار تغییر کرده اند در حالی که شریعتمداری فرصت تغییر را به خود نداده، گاهی هم که قرار است گردشی در شهر داشته باشد، بلیزر کرم رنگ مجهزی او را از مردم جدا می کند. مگر در این فاصله ها چه می بیند؟!

او حتی صدای مردم را نیز نمی شنود با ان شیشه های همیشه کیپ و بالا کشیده مگر می شود شنید؟! یا با ان چهره عبوسی که روی صندلی پشت ماشین لم داده کسی جرأت می کند نامه ای بدست او بدهد؟! چقدر میان او و مردم فاصله است برای من قابل اندازه نیست.

به عنوان کسی که خود را متعلق به اردوگاه اصولگرایان می داند، تمایلی ندارم از جنس شریعتمداری باشم، شریعتمداری برای قدرتی که به آن تمایل دارد قلم می زند، نه برای مردم. وگرنه در این وانفسا سرمقاله های کیهان توپ و تشر به غیر نبود. اقای شریعتمداری من یکی که خسته شدم انقدر هر روز ابگوشت بدون گوشت،نخود و لوبیای شما را خوردم، چه زمانی قرار است شما خوراک دیگری به من خواننده بدهید. کیهان که مایملک شما نیست، مال تک تک ایرانی هاست، پس باید کل صداهای موافق و مخالف شما از ان شنیده شود و البته امیدوارم که رایحه نوآوری (به تعبیر رهبر معظم انقلاب) نیز در ان جاری شود. لااقل برای باور دیگران هم که شده نسخه نوآوری تان را در کیهان به کار بگیرد، شاید موثر افتاد!

مقدمه نوشته طولانی تر از اصل موضوع شد. چرا که تا یخ کهنه شریعتمداری نشکند نمی توان از وی انتظار دیگری داشت. شریعتمداری ادای قدم برداشتن را در می آورد اما همیشه سرجای خودش است. هیچگاه هم تکانی نخورده و به نظرم هم نخواهد خورد!

مقاله امروز کیهان نقدی است بر حرف های آیت الله صانعی. نقد جای خود ارزشمند است البته نه تنها به مخالفین! نقد شریعتمداری به مچ گیری شباهت دارد.

عنوان مقاله نیز جالب است "این نظریه از کجا امده" محض رضای خدا، یعنی! اقای شریعتمداری نمی داند اگر فکر همراه با نواوری داشته باشند می توانند نظریه ای ابداع کرده و ان را ارائه بدهند؟ و البته امیدوارم ایشان بداند نظریه با قانون و فرضیه فرق می کند!

حتی اگر معنای علمی ان را هم در نظر نگیریم، مگر هرکسی نظری داشت باید بیاید برای شما توضیح دهد که از کجا اورده؟! انکیزیسیون راه انداخته اید. همه برای فکر کردن و نظر دادن ازاد هستیم. اقای شریعتمداری محض اطلاع اصل 23 قانون اساسی می گوید: «تفتیش‏ عقاید ممنوع‏ است‏ و هیچکس‏ را نمیتوان‏ به‏ صرف‏ داشتن‏ عقیده‏ ای‏ مورد تعرض‏ و مواخذه‏ قرار داد.» قانون را که انشالله قبول دارید! اگر منظور تان ورود به مباحث فقهی است که ان همه مقدمه چینی کرده اید مبنی بر اینکه شما سر رشته و دانش فقهی ندارید، اما بعد هرچه دل تان خواسته نوشتید و سر اخر نتیجه هم گرفتید! برادر مگر نه اینکه دانش اش را ندارید، پس برای چه در این مورد می نویسید؟! برای اشنایی تان می گویم که مباحث اینچنینی شناور هستند و مثلا در مورد موضوع اجرای حدود در زمان غیبت معصوم نظریات متفاوتی وجود دارد. و این نیست مگر پویا بودن فقه شیعه.

چطور است بخاطر شما بگوییم فقط اندیشه شما مورد قبول است و بقیه  نیز نظرشان را مطابق میل شما تغییر دهند؟! برای اینکه اقای شریعتمداری زیاد فکر نکنند این نظریه از کجا آمده می توانند با اطرافیان مراجعه کنند به دو کتاب السرائر الحاوی تحریر الفتاوی((ابن ادریس/جلد دوم در زمان غیبت و اجرای حدود)) و جامع المدارک فی شرح المختصر النافع((مرحوم آیت الله سید احمد خوانساری /ره)). حتما متوجه منظور من می شوند که اگر فقهای امروزی موافق با اجرای حدود در زمان غیبت معصوم هستند اکثر قریب به اتفاق فقهای سنتی با اجرای حدود مخالف بوده و هستند.[فارق از مبحث ولایت فقیه] و البته باید بدانید ان ها نیز سیاست عین دیانت و دیانت عین سیاست را باور داشتند.

از همه جالب تر اینکه ایشان نتیجه گرفته اند: «نتیجه این دیدگاه آقای صانعی دقیقا همان نظریه انحرافی «جدایی دین از سیاست» است» حال آنکه اقای شریعتمداری خودش می گوید فقیه نیست، اقای صانعی هم چیزی نگفته، مگر آنکه الهامی به اقای شریعتمداری شده باشد و گرنه این بدترین نوع نقد است که شما بنویسید فلانی چون لباسی نمی خرد یعنی انکه می خواهد عریان باشد. این بدترین نوع نتیجه گیری است.چون من طرفدار استقلال نیستم یعنی آنکه هوادار پیروزی هستم![نتیجه ای که اغلب نوجوانان در موضوعات مختلف می گیرند.] برای همین بارها در این مقاله تکرار کرده ام شریعتمداری فریز شده است. چگونه شما چنین نتیجه ای گرفتید؟ خودتان تنها؟! ایا فقط سیاه و سفید داریم؟! رنگهای دیگری موجود نیست یا شما قائل به انها نیستید؟! اقای صانعی خودشان می توانند نظرشان را ابراز کنند چه احتیاجی هست به "یعنی" شما؟! اقای شریعتمداری مردم نیازمند ترجمه شما نیستند، خودشان برداشتی دارند و اتفاقا اقای صانعی نیز فارسی حرف می زنند، نیازی به معنی کردن زبان فارسی هم البته نداریم. اگر بحث نقد است که نوشته تان پر است از این ایرادها. نقدهایتان اغلب اینگونه است، چون ایکس مداوما خربزه می خورد یعنی اینکه عسل نمی خورد یا بالعکس!

درجای دیگری نوشتید «مطابق این دیدگاه، خداوند تبارک و تعالی برای مدتی - آغاز غیبت تا ظهور حضرت صاحب سلام الله علیه- نبوت را تعطیل فرموده است» این یک خط انقدر غیر مستند و عجیب است که باید از شما پرسید شما از کجا این نظریه را در آوردید. برای اگاهی به همان دو کتاب بالا مراجعه کنید. آقای شریعتمداری می دانید شما فقیه نیستید پس لطفا درباره چیز دیگری بنویسید!!

مابقی مقاله شما انقدر اشکال مشابه و فقهی دارد که نقد آن واقعا در این حوصله نمی گنجد.

--------------------------------

مقاله این نظریه ازکجا آمده است ؟ (یادداشت روز روزنامه کیهان)

1- نگارنده فقیه نیست، بنابراین نباید در مسائل فقهی اظهارنظر کند چه رسد به آن که در این عرصه با نظر و دیدگاه فقهی یک مجتهد فقیه به چالش برخیزد! اما، از سوی دیگر، نمی توان و نباید همه نظرات و تمامی آنچه را که یک فقیه بر زبان و قلم می آورد، اظهارنظر فقهی تلقی کرد و چالش پیرامون آن را مستلزم آشنایی به مبانی فقهی دانست، زیرا، بارها دیده شده و می شود- و اشکال و خرده ای نیز بر آن نیست- که یک فقیه بیرون از چارچوب و بستر فقاهت در باره مسئله ای اظهارنظر می کند. تاکنون دیده نشده- و یا به ندرت دیده شده است- که فقهای محترم اینگونه نظرات بیرون از دایره فقه را در کنار نظرات فقهی خود قرار داده و خدای نخواسته درپی آن باشند که از فقاهت خویش برای اثبات یک نظر غیرفقهی استفاده کنند!
اکنون با توجه به این مقدمه کوتاه که انشاءالله «گویا» نیز باشد به سراغ موضوع اصلی این یادداشت می رویم، موضوعی که نگارنده ترجیح می داد دیگران درباره آن اظهارنظر کنند ولی...
2- مدتی است حضرت آیت الله صانعی در بستر فریبی که برخی از افراد و گروه های آلوده سیاسی پیش روی ایشان گسترده اند، نظراتی غیرفقهی، غیراسلامی و در تضاد آشکار با نظرات صریح حضرت امام(ره) مطرح می کنند و عجیب و تاسف آور آن که برخی اصرار دارند این نظرات بی پایه و اساس را به فقه و فقاهت، اسلام و امام راحل (ره) نسبت دهند که اگر چنین نبود و این اصرار غیرقابل توجیه صورت نمی پذیرفت، نوشتن یادداشت پیش روی نیز ضرورتی نداشت، زیرا نظرات بی پایه و اساس از این دست، کم نبوده و نیستند ولی ارائه کنندگان آن، برای اثبات نظر خویش از امام (ره) هزینه نمی کنند.
نگارنده پیش از این نیز، به نمونه هایی از اینگونه اظهارنظرهای آیت الله صانعی پرداخته و بی پایه و اساس بودن آنها را- نه به دلیل برتری علم و آگاهی خویش، بلکه به علت مخدوش بودن نظرات ایشان- نشان داده است و هر بار نیز به جای دریافت پاسخ منطقی و معقول با هوچی گری برخی از نان به نرخ روز خورندگان و سوءاستفاده کنندگان از موقعیت آیت الله صانعی روبرو شده است.
3- اکنون به جدیدترین اظهارنظر آیت الله صانعی که اوایل اردیبهشت ماه جاری در مصاحبه با سایت اینترنتی «آفتاب» ابراز داشته و علاوه بر سایت ها و رسانه های مدعی اصلاحات با استقبال گسترده رسانه های ضد انقلاب روبرو شده است توجه فرمائید؛
«همانگونه که بارها گفته ام ولی گوش شنوایی وجود ندارد و فریاد ما نیز به جایی نمی رسد، ایجاد تغییرات در قانون مجازات اسلامی ضروری است اما نه به دلیل نسخ، بلکه بر همان مبنایی که میرزای قمی(ره) فرموده که حدود، تنها اختصاص به زمان حضرت امام معصوم علیه السلام دارد که از چند و چون آن آگاه است.»
مطابق این دیدگاه، اجرای بسیاری از قوانین اسلام و از جمله حدود اسلامی تنها بعد از ظهور حضرت صاحب الزمان- ارواحنا له الفداء- امکان پذیر است و در دوران غیبت آن حضرت، بایستی اجرای حدود الهی تعطیل شود. توجه کنید که صاحب این دیدگاه نمی گوید این قوانین اسلامی اعتبار ندارند! و یا «منسوخ» شده اند! بلکه معتقد است اجرای آنها باید تا ظهور حضرت بقیه الله الاعظم(عج) به تعویق افتد!
نتیجه این دیدگاه آقای صانعی دقیقا همان نظریه انحرافی «جدایی دین از سیاست» است که تشکیل حکومت اسلامی را قبل از ظهور حضرت صاحب الزمان علیه السلام، نه فقط غیرضروری، بلکه حرام می داند!
اکنون به نظر مبارک حضرت امام(ره) در این زمینه توجه فرمائید:
«بدیهی است ضرورت اجرای احکام که تشکیل حکومت رسول اکرم(ص) را لازم آورده ، منحصر و محدود به زمان آن حضرت نیست و پس از رحلت رسول اکرم(ص) نیز ادامه دارد. طبق آیه شریفه، احکام اسلام محدود به زمان و مکان نیست و تا ابد باقی و لازم الاجراست. تنها برای زمان رسول اکرم(ص) نیامده تا پس از آن متروک شود و دیگر حدود و قصاص، یعنی قانون جزای اسلام اجرا نشود»- کتاب حکومت اسلامی (ولایت فقیه) حضرت امام (ره) ص .29
همانگونه که ملاحظه می شود، نظر آیت الله صانعی؛
اولا؛ نه فقط مخالف نظر حضرت امام(ره) بلکه در تضاد آشکار با نظر آن بزرگوار است، بنابراین آیت الله صانعی و برخی از کسانی که ایشان را مورد سوءاستفاده سیاسی قرار داده اند نمی توانند ادعا کنند که آنچه او گفته است برخاسته از نظر امام راحل (ره) است!
ثانیا؛ نظر آیت الله صانعی با مبانی اولیه و اصول بدیهی عقل و منطق نیز منافات دارد. زیرا مطابق نظر ایشان، دین مقدس اسلام - نستجیر بالله- تاریخ مصرف محدودی دارد و بعد از رحلت رسول خدا(ص) و حداکثر دویست سال بعد از رحلت ایشان-یعنی آغاز غیبت کبری- باید بخشی از آن را کنار گذاشت و برای اداره امور به نسخه های دیگری مراجعه کرد!
مطابق این دیدگاه، خداوند تبارک و تعالی برای مدتی - آغاز غیبت تا ظهور حضرت صاحب سلام الله علیه- نبوت را تعطیل فرموده است! و این با مبانی عقلی ناسازگار است. چرا که «نبوت عامه» یعنی ضرورت ارسال پیامبران الهی و ادامه راه آنان با حضور امامان معصوم(ع)، یک اصل و آموزه عقلایی است و این اصل عقلایی بدون مراجعه به آیات و روایات و صرفنظر از آن که پیامبران و ائمه چه کسانی باشند- نبوت خاصه- نیز قابل اثبات است. بدیهی است که جناب آقای صانعی اصل «نبوت» را -نستجیربالله- انکار نمی فرمایند بنابراین چرا نظریه ای می دهند که با این اصل عقلی در تناقض است؟!
ثالثاً؛ دیدگاه حضرت آیت الله صانعی با مبانی شناخته شده و بدیهی اسلام نیز منافات دارد. چرا که آیات شریفه قرآن کریم و احادیث فراوان و غیرقابل تردیدی که از رسول خدا(ص) و ائمه اطهار علیهم السلام رسیده و جناب صانعی به یقین از آن اطلاع وافر و کافی دارند نشان می دهد که پیامبراعظم(ص) خاتم پیامبران و دین اسلام، آخرین دین خدا و برای همیشه تاریخ لازم الاتباع است. ولی نظر اعلام شده آیت الله صانعی بی آن که خود متوجه باشند این توهم را پدید می آورد که ایشان- خدای نخواسته- پیروی از قوانین اسلام و یا دستکم، بسیاری از قوانین حیات آفرین آن را، همیشگی نمی دانند! چرا که معتقدند اجرای حدود منحصر به زمان حضرت امام معصوم علیه السلام است و در غیبت آن بزرگوار می توان اجرای این حدود الهی را نادیده گرفت!
در این زمینه به فراز دیگری از نظر مبارک حضرت امام (ره) توجه فرمائید؛ این نظر به قول امام راحل (ره) یک قضیه بدیهی است که «تصور» آن باعث «تصدیق» است؛ حضرت امام (ره) در پاسخ به نظراتی شبیه نظر آیت الله صانعی می فرمایند؛
«برای روشنی مطلب این سؤال را مطرح می کنم: از غیبت صغری تاکنون که هزار و چند صد سال می گذرد و ممکن است صدهزار سال دیگر بگذرد و مصلحت اقتضاء نکند که حضرت تشریف بیاورند، در طول این مدت مدید، احکام اسلام باید زمین بماند و اجرا نشود؟»
آقای صانعی ظاهراً برای رفع برخی از شبهات در نظر خود تاکید کرده است که منظورش منسوخ شدن حدود نیست و عجیب آن که حضرت امام (ره) در همین زمینه و با اشاره به همین دیدگاه می فرمایند؛
«اعتقاد به چنین مطالبی یا اظهار آنها، بدتر از اعتقاد و اظهار منسوخ شدن اسلام است».
4- متاسفانه آیت الله صانعی در مهرماه سال گذشته نیز در دیدار با اعضای سازمان مجاهدین انقلاب، دست به تحریف نظر مبارک حضرت امام (ره) زده و با افزودن جمله ای به کلام امام راحل (ره)، نظر آن بزرگوار را به نفع همین دیدگاه- که شرح آن گذشت- مصادره کرده بود که نگارنده طی یادداشتی با چاپ متن نظر امام (ره) از صحیفه امام و متن اظهارات آقای صانعی از سایت شخصی ایشان به این تحریف اشاره کرده بود و البته مدعیان اصلاحات به جای پاسخگویی و دستکم پوزش خواستن از ساحت مقدس حضرت امام (ره) و عذرخواهی از مردم، به هیاهو و دشنام روی آوردند.
چند هفته قبل نیز، مدعیان اصلاحات و یک سایت اینترنتی با ساختن یک داستان جعلی و نسبت دادن آن به حضرت امام (ره) تلاش کردند نظرات حضرت آیت الله مصباح یزدی که یکی از دانشمندان مدافع مبانی اسلام و انقلاب و مخصوصاً مدافع سرسخت نظرات حکومتی حضرت امام (ره) است- دقت شود که باز هم پای مقابله با نظر امام درباره حکومت اسلامی در میان بود- را مخدوش کنند که این بار نیز در مقابل یادداشت مستند کیهان به طفره رفتن روی آوردند و... روز جمعه گذشته جناب آقای سیدمحمد خاتمی رئیس جمهور سابق کشورمان در جمع دانشجویان عضو انجمن اسلامی دانشگاه گیلان با حرارت از خطر تحریف نظرات امام (ره) سخن گفتند و نه فقط به تحریف های عجیب و غریب هم حزبی های خود اشاره ای نکردند، بلکه به گونه ای سخن گفتند که اظهارات آنچنانی ایشان در سفر به آمریکا را به خاطر می آورد. اظهاراتی که آشکارا با نظرات صریح حضرت امام (ره) در تناقض بود... آیا همه این تحریف ها که مستقیم و غیرمستقیم نظرات حکومتی حضرت امام (ره) را نشانه رفته اند، تصادفی است؟!... انشاءالله که تصادفی باشد!!
حسین شریعتمداری

دربه در - ایروووون - تهروووون
دوستان ازکسی که بازجویی و ضرب و شتم و شکنجه گر روحی روانی بوده اوونم 23 سال چه انتظاری دارین !
ازکوزه همان طراود که درواست . میخواین براتون از زیبایی های خانم هیلاری داف بنویسه !
دوشنبه 16 اردیبهشت 1387

naslesookhteh - ایران - تهران
مااصل 23 قانون اساسی هم داریم؟ جالبه!
دوشنبه 16 اردیبهشت 1387

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.