عدد چهار با بوی توطئه عجین شده است.23 اردیبهشت78 ناصر حجازی در رختکن به پرویز برومند زل زد و 23 فروردین 86 مهم ترین اتفاق در رختکن استقلال، زل زدن فیروز کریمی به چند بازیکن بود. کار حجازی با شکست 4 بر 3 تمام شد.4 بر3 به سایپا باخت و در رختکن هم چند جمله اساسی از برومند شنید تا از «رفتن» مطمئن شود. فیروز هم 4گل از پگاه خورد.در رختکن اما تجربه 9سال پیش حجازی را تکرار نکرد. کسی را متهم نکرد، اما بوی توطئه در اتاق پیچیده بود؛ همان بویی که در اهواز به مشام افشین قطبی می رسید.
چهار، عدد بدجنسی شده است.قطبی نمی توانست «چهار» گل را تحمل کند پس خلاف چهره آرامی که مقابل دوربین ها نشان داد، رختکن را با واژه های درشت به آتش کشید. چند ثانیه پس از آنکه حمله لفظی لیدرها به بازیکن ها تمام شد، حمله قطبی آغاز شد؛ «همه شما... و نامردید.» واژه اول آنقدر تند بود که شیث رضایی بلند شد و با ضربه دست پاسخ سرمربی را داد. واکنش محسن خلیلی، حمایت از قطبی بود و عکس العمل نیکبخت، حمله به خلیلی. حالا همه ایستاده اند. حبیب کاشانی که طبق خواسته لیدرها پشت رختکن مانده، صداهای عجیبی می شنود. چند دقیقه بعد با شنیدن یک جمله از قطبی متوجه اصل ماجرا می شود؛ «اینجا یا جای من است یا جای شیث.» همان شب کاشانی پیغام مهمی به قطبی می رساند؛ «تو برای پرسپولیس زیاد زحمت کشیدی. اگر دوست داری، برو. من اخراجت نمی کنم.»در تهران هم ارتباط با مشترک مورد نظر برقرار است. هر چند ناصر حجازی با خاموش کردن تلفن همراهش می خواهد ظن خوشحالی را از بین ببرد؛ اما خبرنگارها شماره همراه آتیلا را دارند و حجازی هم کنار پسرش نشسته است. مدیر فنی استقلال با موبایل آتیلا پیام مهمش را رسانه یی می کند؛ «فیروز اصلاً به حرف های من گوش نکرد.» وقتی شکست سنگین متولد می شود، واژه ها اهمیت استراتژیک پیدا می کنند. واژه در مسیر تبرئه حرکت می کند. پس استیلی هم می گوید؛ «مسوولیت نتایج پرسپولیس با قطبی است.» فیروز کریمی از معدود چهره های بازنده دو بازی تاریخی جمعه بود که سکوت مطلق را انتخاب کرد؛ سکوتی که علیرضا منصوریان در رختکن از همه خواست تاکتیک اصلی بازنده ها باشد. کاپیتان استقلال که با «همه» رفیق است و بارها طی چند ماه اخیر از فیروز کریمی به عنوان ناجی استقلال یاد کرده بود، حالا به سمت اپوزیسیون فیروز میل کرده است. تا جایی که برخی نزدیکان باشگاه، منصوریان را از عوامل تضعیف و حذف تدریجی کریمی می دانند. بازوی اجرایی این پروژه مدافع با سابقه یی است که با آمدن فیروز، نیمکت نشین شد و اوایل هفته گذشته حرف آخر را از سرمربی استقلال شنیده بود؛ «دیگر برایم فرقی ندارد چطور تمرین می کنی چون در برنامه های من جایی نداری.» شوک اصلی هم با انتشار فهرست فروش استقلال در پایان فصل، به مخالفان فیروز وارد شد؛ شوکی که حالا سرمربی استقلال را از رسانه یی کردن برنامه های بلندمدتش پشیمان کرده است. شاید اگر آن لیست منتشر نمی شد، نه طالب لو آن طور گل می خورد، نه قربانی مهاجمان پگاه را با اشتباهات خود سیراب می کرد و نه منصوریان و مجیدی چهره شان مرموز به نظر می رسید. همان ها که نام شان را در فهرست فروش دیده اند.
از عصر جمعه، زمانی که خورشید غروب کرد، استیلی و حجازی نقشی مشابه گرفتند؛ نقشی با بوی سایه. هر جمله آنها با هدف دفع توپ از زمین خودی بیان شد. فیروز و قطبی اما تاکتیک یکسان انتخاب نکرده اند. کریمی که یازده سال قبل در بهمن با سناریویی عجیب جای خود را به دستیارش فرهاد کاظمی داد، سکوت کرده و پیگیر اقدامات رضا مهاجری و چند دوست دیگرش برای خرید امتیاز یک تیم لیگ دسته اول است. فیروز از تحرکات جبهه مخالف برای نزدیک کردن قلعه نویی به استقلال هم جا نخورده است. قطبی اما صبح دیروز بار دیگر ناتوانی خود را در مدیریت مجموعه پرآشوب پرسپولیس نشان داد.
تمرین دیروز پرسپولیس در سکوت سرد زمین شرکت واحد و در غیاب نیکبخت، کعبی و ماته برگزار شد اما اتفاق مهم، اظهارنظر قطبی بود؛ «واکنش شیث کنار زمین اصلاً خوب نبود و امیدوارم جوان های تیم ما حرکت شیث را ندیده باشند.» سرمربی پرسپولیس در حالی از موضع قاطع عصر جمعه اش در مورد شیث عقب نشینی کرده که این بازیکن با اظهارنظری دو پهلو کماکان به راه خودش ادامه می دهد؛ «درگیری با قطبی را تکذیب می کنم اما تیم ما نیاز به شوک دارد.» شوکی که کاپیتان دوم پرسپولیس از آن حرف زده، چندان دور نیست و حتی افشین قطبی که نمی خواهد با نوشتن استعفا بخشی از قرارداد خود را از دست بدهد، منتظر آن است؛ «تصمیم با بزرگ ترهای باشگاه است. من هم تا هر وقت بخواهند با تیم کار می کنم.»
داستان دیگر پیچیده نیست. افشین قطبی که پس از ثبت گل چهارم استقلال اهواز لبخندی معنادار تحویل تصویربردار تلویزیونی داده بود، کاملاً مطمئن شده که توان تغییر دادن شرایط کنونی را ندارد. فیروز کریمی هم متوجه تفاوت اساسی کار در تیم های کوچک و متوسط با استقلال و پرسپولیس شده است. بار تراژیک اتفاق عصر جمعه آنقدر بالا بود که نیازی به حس طنز فیروز ندارد. او که در روابط اجتماعی خود به ندرت درگیری تن به تن و بازی نزدیک را انتخاب می کند، این بار هم نه علیه بازیکن خاصی جبهه گرفته و نه پاسخی برای حجازی دارد. آن هم در حالی که به منصوریان، قربانی، فرهاد مجیدی و حتی نوازی، تحت تاثیر توصیه های مدیر فنی استقلال بازی می رسد. افشین قطبی که زیاد حرف می زند و ادبیات تهاجمی اش را تغییر نداده، زیاد هم اشتباه می کند؛ اشتباهاتی که بوی خط پایان می دهد. فیروز اما با سکوتش ذهن همه را به در پیش بودن تغییرات سوق داده است. هرچند فتح الله زاده دیروز تاکید کرد هیچ کس از استقلال اخراج نمی شود اما او همان کسی است که تئوری مدیریت تیمش بر مبنای تاریخ مصرف داشتن هر مربی قرار دارد. فتح الله زاده همان کسی است که دو سال پیش در دفاع از تغییرات زیاد نیمکت استقلال در دوره مدیرعاملی اش گفت؛ «وقتی یک دونده امدادی کارش تمام می شود، باید چوب را به نفر بعدی بدهد.»چوب؛ چوبی که جای ضربه اش روی سر قطبی و کریمی مانده، به چه کسانی می رسد؟ در پرسپولیس، حمید استیلی همچنان «سایه» را ترجیح می دهد و البته چند عضو هیات مدیره هم اعتقادی به او ندارند. پس نگاه ها به محمد مایلی کهن است. در استقلال هم کاندیدای بالقوه هر مربی ناکام، امیر قلعه نویی است. چوب مربی خراب کن اما شاید تا پایان فصل در دست فیروز و افشین بماند. آنها حالا راز عدد «چهار» را فهمیده اند؛ عددی که میان حجازی و استقلال فاصله 8ساله انداخت و امروز بوی توطئه یی دیگر می دهد. همان طور که حجازی تا پایان عمر، چهره پرویز برومند از آرشیو ذهنش بیرون نمی رود؛ چهره شیث رضایی و پیروز قربانی هم در ذهن قطبی و کریمی ماندگار شده است.
|
|
|
|