اما شاید دانستن این که هنرمندان چه شغلی را دوست دارند و اگر قرار باشد شغلشان را تغییر بدهند چه حرفهای را پیش میگیرند جالب باشد.
پایگاه خبری «هنوز» بر آن شد به مناسب نوروز 87 چند گزارش کوتاه از هنرمندان تهیه کند.
اولین سئوالی که مطرح شد «اگر قرار باشد تغییر شغل بدهید چه شغلی را انتخاب میکنید» بود... جواب هنرمندان به این سئوال را به ترتیبی که تماسمان را جواب دادند برایتان منظور میکنیم.
گوهر خیراندیش: از آنجایی که این سئوال سالهاست پرسیده میشود و من هم سالهاست و سالها که میگویم پزشک میشدم!
نیکی کریمی: یا کار نویسندگی را پیشه میکردم یا کاری که مربوط به هنر باشد. البته دوست داشتم تنیسور هم بشوم که هستم.
حمید گودرزی: دوست داشتم مربی فوتبال بشوم.
شراره رخام: دوباره بازیگری را انتخاب میکردم.
نیما نکیسا: مجسمه ساز میشدم، چون خیلی مجسمهسازی را دوست دارم.
فریدون آسرایی: کارهایی مثل پزشکی که خدمت مستقیم به مردم دارد را انتخاب میکردم.
ژاله صادقیان: معلم میشدم.
نادر سلیمانی: شغلی به جز بازیگری انتخاب نمیکنم اما اگر مجبور باشم عکاسی را ترجیح میدهم.
شهرزاد عبدالمجید: توریست میشدم.
شهرام عیوضی: تحصیلاتم که در رشته اقتصاد بازرگانی است را ارتقاء میدادم و در آن رشته به فعالیت میپرداختم.
فرمان فتحعلیان: هر چیزی غیر از خوانندگی... البته شرایط طور دیگری حتماً خوانندگی را حفظ میکردم.
رضا صادقی: گلفروش میشدم. چون هم سکوت و صداقت دارد و هم همان چیزی که هست را به مردم میفروشم نه کمتر و نه زیادتر. البته در فکر هستم که یک گلفروشی بزنم.
خاطره اسدی: باز هم کار هنری مثل مجسمه سازی یا نقاشی را انتخاب میکردم.
ستاره اسکندری: شغل ثروتمندی را انتخاب میکردم. البته اگر پدر پولداری داشتم هم بد نبود که مجبور نشوم کار کنم.
فرشید شفیعی: باز هم به دنبال آفرینش میروم. آهنگسازی را انتخاب میکردم تا چیزی از وجودم خلق کنم.
امیر تاجیک: در یک جای خلوت در یک ده به کشاورزی میپردازم.
لیلا برخورداری: فکر نمیکنم هیچ وقت شغلم را تغییر بدهم.
سروش صحت: احتمالاً معلم شیمی میشدم، چون قبلاً هم معلم شیمی بودم.
احسان خواجه امیری: رشته تحصیلی من مهندسی کامپیوتری است و در همان رشته هم فعالیت میکردم.
کاظم احمدزاده: خیلی دوست دارم که معلم باشم. قبلاً هم معلم بودم. البته در حال حاضر هم معلم هستم فقط کلاسم بزرگتر شده است.
مهدی مقدم: یک آتلیه بازیگری یا نقاشی باز میکردم.
بهاره رهنما: نویسندگی را انتخاب میکردم یعنی همان کاری که در کنار بازیگری دارم.
رضا رویگری: جوانی خلبانی را دوست داشتم ولی نقاشی و خوانندگی که کمی در آن فعالیت داشتهام را ادامه میدهم.
محراب پیمانخانی: رئیس باغ وحش.
شقایق دهقان: من دستیار رئیس باغ وحش میشوم چون حیوانات را دوست دارم.
طناز طباطبایی: هیچ وقت شغلم را تغییر نمیدهم اما اگر مجبور باشم یک شغل هیجان انگیز مثل خلبانی را انتخاب میکنم چون از پشت میز نشستن و کارهای دفتری متنفرم.
مازیار عصری: اگر 4-5 بار دیگر هم به دنیا بیایم همین موسیقی را انتخاب میکنم.
آزاده آلایوب: بازیگری را انتخاب میکردم. البته پیشنهادهایی هم برای بازی داشتم اما من با خاله نرگس یک فرد محبوبم و نمیتوانم خالهنرگس را با انتخاب نادرست نابود کنم.
سام درخشانی: حتی در تصوراتم هم قرار نیست شغلم را عوض کنم.
ایرج نوذری: زبانشناسی و ترجمه حضور منسجم و فعال در فدراسیون کنگفو را ادامه میدادم.
بهنوش بختیاری: اگر بتوانم کارناب و خلاقانهای در زمینه گلفروشی انجام دهم گلفروش میشوم.
محسن طنابنده: من در حال حاضر هم دو شغله هستم هم مینویسم و هم بازی میکنم، ولی اگر بخواهم هر دو کار را تغییر دهم کارگردانی را انتخاب میکنم.
بهروز صفاریان: تجارت میکنم.
امیر جعفری: کتاب فروشی باز میکنم.
کاوه سماک باشی: باز هم بازیگری را انتخاب میکنم. کار قبلی من مهندسی ساختمان و تأسیسات برج و ساختمان بوده.
خاطره حاتمی: معلم بودن را خیلی دوست دارم، احتمالاً معلم میشوم.
نگار فروزنده: پزشکی.
سپند امیرسلیمانی: سراغ چیزی میروم که دوستش دارم و در آن فعالیت میکنم... موسیقی.
آنا نعمتی: طراحی و معماری داخلی.
امیر آقایی: نقاشی میکنم.
حمید خندان: اگر بخواهم منطقی فکر کنم باید خوانندگی را کنار بگذارم ولی طبق معمول احساسی عمل کرده و خوانندگی را ادامه میدهم.
سحر ولدبیگی: بازم بازیگر میشدم. اینقدر عاشق کارم هستم و برایش ارزش قائلم و به این حرفه احترام میگذارم و میدانم چیزهای زیادی هست که باید از این حرفه یاد بگیرم حتی اگر قرار باشد یک بار دیگر هم به دنیا بیایم بازم بازیگری را انتخاب میکنم!
لیلا زارع: فیلمبردار میشدم.
روناک یونسی: خلبان. پدرم خلبان است. دنبالش تا جایی رفتم که مهماندار شوم.
بهنوش طباطبایی: مدیریت شرکت هواپیمایی را انتخاب میکردم.
نیما شاهرخشاهی: شغلی اصلی من بازیگری نیست. من مهندس عمران هستم و کاری کردم که نیازی به پول بازیگری نداشته باشم.
شهره سلطانی: سعی میکنم رشته تحصیلیام را ادامه بدهم. موسیقی و نوازندگی را شروع میکنم.
سحر زکریا: کافیشاپ میزنم.
السا فیروزآذر: من رشته تحصیلیام معماری است مسلماً رشته تحصیلیام را ادامه میدهم.
رضا یزدانی: کار سینما و بازیگری و یا کاری که مرتبط به کار هنری باشد را ترجیح میدهم.
مریم کاویانی: به حرفه خودم یعنی پرستاری برمیگردم. اگر مجبور به کار کردن هم نباشم خانهداری را ترجیح میدهم.
فرزاد مؤتمن: شغلم را تغییر نمیدهم.
حسین رفیعی: شغل اصلی من نقاشی و مرمت آثار قدیمی است که یک کارگاه هم دارم و 20 سال است در این رشته فعالیت میکنم.
ملیکا زارعی: شغلی که اولویت آن بچهها و یا مسائل مرتبط با آنها باشد. از وقتی که برای کودکان کار میکنم آنقدر علاقهام به آنها زیاد شده که بدون بچهها نمیتوانم کار کنم.
ماه چهرهخلیلی: حتماً در زمینه سینما میمانم. سه کار کوتاه کارگردانی کردهام و شاید به کارگردانی روی بیاورم.
ویشکا آسایش: مجسمه سازی میکردم.
جهانگیر کوثری: کارشناس فوتبال میشوم.
دکتر محمد صادقی: شغلی که سالهای زیادی داشتم، تدریس در دانشگاه را ادامه میدادم.
آرش سبحانی: مربی فوتبال میشدم.
شهره قمر: موزیسین میشدم.
arashk_fara - انگلیس - لندن |
منم مجسمه ساز یا بازیگر یا نقاش میشدم عاشق این کارها هستم...متاسفانه بخاطر پول(تنها کاغذ نجس) خیلی ها نمیتونن به شغل مورد علاقشون برسن |
دوشنبه 27 اسفند 1386 |
|
mah1 - ایران - تهران |
2تا از جوابها به عنوانه شغل! شهرزاد عبدالمجید: توریست میشدم.
ستاره اسکندری: شغل ثروتمندی را انتخاب میکردم. البته اگر پدر پولداری داشتم هم بد نبود که مجبور نشوم کار کنم.
توریستی و پولداری :-) |
دوشنبه 27 اسفند 1386 |
|
sarami - ایران - خرم آباد |
همه ی این هنرمندان خبر ندارند بایستی می گفتند معتاد میشدیم!!!!!!!!!!!!!! |
دوشنبه 27 اسفند 1386 |
|
k.h.s - انگلیس - لندن |
من هم یک سوال داشتم.
اگر نوکر روسیه نبودید می خواستید چه کار باشید؟
|
دوشنبه 27 اسفند 1386 |
|
parand2008 - فرانسه - نانسی |
شهرزاد عبدالمجید: توریست میشدم.یعنی چی ؟؟؟؟؟؟توریست بودن شغله
جهانگیر کوثری: کارشناس فوتبال میشوم این که الان هم همین شغل را د اره ............. |
دوشنبه 27 اسفند 1386 |
|
khasteh - فرانسه - استراسبورگ |
من اگر هزار بار دیگم به دنیا بیام بازم شغل خودمو انتخاب میکنم که عاشقانه شروعش کرده بودم و برای موفق شدن خیلی زحمت کشیده بدم ولی افسوس دهانت را میبویند مبادا گفته باشی دوست دارم ! |
دوشنبه 27 اسفند 1386 |
|
dandy - امارات - امارات |
عاشق خلبانی و معماری و نویسندگی هستم.....ولی خدا رو شکر هر سه را در خانواده داریم و موفق هم هستند و انشالله موفقیتشان هزار برابر بشه............... |
دوشنبه 27 اسفند 1386 |
|
Goharmehr - انگلستان - برمینگهام |
دوست داشتم مهماندار هواپیما بشم ولی افسوسسسسسسس |
دوشنبه 27 اسفند 1386 |
|
jimbo - ایران - ناکجااباد |
منم دوست داشتم توریست بشم مگه شغل نیست من که تو بازی اسم فامیل خیلی اینو به عنوان شغل به کار بردم ااااااااااااای بابا |
سهشنبه 28 اسفند 1386 |
|