آقای احمدی نژاد نخستین رئیس جمهور ایران است که به عراق سفر کرده است و از همین رو، این سفر از سوی رسانههای بینالمللی نیز به عنوان یک سفر تاریخی تلقی شده است.
در واقع سفر رئیس جمهور ایران به بغداد به خودی خود، تغییر عمیقی که در روابط دو کشور پس از سرنگونی رژیم صدام حسین در حمله نظامی سال ۲۰۰۳ آمریکا به عراق پدید آمده است، به نمایش میگذارد.
برخی از رهبران کشورهای عرب خاورمیانه بر این باورند که آمریکا با سرنگون کردن صدام حسین، وزنه تعادل در برابر قدرت منطقهای ایران را از بین برده و عملا باعث نفوذ فزاینده جمهوری اسلامی در عراق شده است.
رهبران جمهوری اسلامی نیز به رغم مخالفتی که با حمله آمریکا به عراق میکنند، دولت نوری المالکی نخست وزیر شیعه عراق، را متحد نزدیک خود میدانند و معتقدند که سرنگونی صدام حسین به پیشبرد استراتژی آمریکا در خاورمیانه کمکی نکرده بلکه سبب تقویت جمهوری اسلامی در منطقه شده است.
در حقیقت، آنچه از ظاهر روابط ایران و عراق برداشت میشود این است که روابط دو کشور همسایه که در دهه ۱۹۸۰ یک جنگ خونین هشت ساله را پشت سر گذاشتند، دوستانه است، اما به نظر میرسد که در «زیر پوست» روابط ایران و عراق تحولاتی جریان دارد که بالقوه میتواند منجر به مشکلاتی بین دو کشور شود.
آمریکا، جمهوری اسلامی ایران را متهم میکند که سیاستی دوگانه در برابر عراق در پیش گرفته است؛ بدین صورت که از یک سو، با دولت آقای مالکی اظهار دوستی میکند اما از سوی دیگر به شبه نظامیانی که اقتدار این دولت را به چالش گرفتهاند، کمک مالی و نظامی میکند.
به نظر میرسد سفر وی به عراق بی شباهت به سفر چند ماه پیش او به امارات عربی متحده نباشد، سفری که رسانهها و محافل سیاسی حامی آقای احمدی نژاد آن را بسیار مهم و تاریخی توصیف کردند، اما در عمل کمکی به رفع اختلافهای دو کشور در باره جزایر سه گانه خلیج فارس نکرد |
ایران این اتهامها را کاملا رد میکند، اما رهبران عراق در این مورد اظهار نظرهای متفاوتی میکنند.
برخی از مقامهای بلندپایه عراقی معمولا از کمک ایران به ثبات عراق خبر میدهند، اما برخی دیگر نیز به طور غیر مستقیم ادعاهای آمریکا را تایید میکنند.
چند ماه پیش، علی دباغ سخنگوی آقای مالکی اعلام کرد که نخست وزیر عراق در یکی از سفرهایش به ایران به رهبر عالی ایران به صراحت گوشزد کرده است که دولت ایران باید بین حمایت از دولت عراق و گروههای شورشی، یکی را انتخاب کند.
به گفته آقای دباغ، ایران از آن پس به وعده خود مبنی بر حمایت از دولت عراق عمل کرده است، موضوعی که ابتدا از سوی فرماندهان نظامی آمریکا در عراق تایید شد، اما پس از آن مورد تردید آنان قرار گرفت.
با این حال، بسیاری از تحلیلگران، تعلیق فعالیتهای نظامی سپاه مهدی به رهبری مقتدی صدر روحانی شیعه عراق را که به گرفتن کمک های مالی و آموزشی از ایران متهم است، نشانه اراده تهران برای کمک به بهبود وضعیت امنیتی عراق تلقی کردهاند.
مقتدی صدر در ماه جاری تعلیق فعالیتهای نظامی خود را برای یک مدت شش ماهه دیگر تمدید کرد و این تصمیم با استقبال دولت آقای مالکی و فرماندهان ارتش عراق روبرو شد.
با این همه، اتهام آموزش و کمک رسانی به شورشیان عراق، تنها مشکل در روابط ایران و عراق نبوده است.
در ماههای اخیر، مقامهای عراقی از ضرورت بازبینی در معاهده مرزی ۱۹۷۵ بین دو کشور (مشهور به بیانیه الجزایر) سخن به میان آوردهاند و در چند مورد نیز ایران را به «سرقت» از چاههای نفتی کشورشان در نزدیکی مرز دو کشور متهم کردهاند.
البته لحن مقامهای عراقی در مورد بازبینی در بیانیه الجزایر یکسان و واحد نبوده است، اما وزارت خارجه عراق تقریبا تردیدی باقی نگذاشته است که به دلیل آنچه تغییر شرایط نامیده، اصلاح بندهایی از بیانیه فوق را ضروری می داند.
به نظر میرسد عراقیها حاکمیت ایران بر ساحل شرقی اروند رود (شط العرب) را محل تردید قرار دادهاند و علاقمندند که شرایط را به قبل از سال ۱۹۷۵ بازگردانند.
دولت ایران هر گونه تردید و شبهه در استحکام قانونی بیانیه الجزایر را رد کرده، اما آمادگی خود را برای گفتگو با دولت عراق بر سر لایروبی اروند رود اعلام کرده است.
در روزهای گذشته برخی از سایتهای خبری از ورود یک هیئت عراقی به ایران برای مذاکره در باره اروند رود خبر دادهاند، اما در باره محتوای مذاکرات و نتیجه احتمالی آن، گزارشی منتشر نشده است.
به نظر میرسد موضوع فوق در سفر آقای احمدی نژاد به عراق مورد بحث و مذاکره دو طرف قرار گیرد، اما هرگونه توافقی در این باره کاملا بعید به نظر میرسد.
در واقع چنین به نظر میرسد که رهبران عراق با هدف استفاده از موقعیت ضعیف بینالمللی ایران از آقای احمدی نژاد در بغداد استقبال کردهاند تا بدین وسیله وی را به بازنگری در معاهده مرزی بین دو کشور متقاعد کنند. عدم مخالفت آمریکا با سفر آقای احمدی نژاد به بغداد نیز نشان میدهد که به جز آنچه سران دو کشور به طور علنی در باره آن سخن میگویند، موضوعات پشت پردهای نیز برای مذاکره وجود دارد.
قاعدتا آقای احمدی نژاد به دلیل حساسیتهای شدید داخلی، امکان نشان دادن انعطاف در باره معاهده مرزی بین دو کشور را نخواهد داشت، از همین رو، احتمال اینکه این سفر نتیجه مشخصی در پی نداشته باشد، دور از ذهن نخواهد بود.
با این حساب، آقای احمدی نژاد از سفر به عراق در شرایط فعلی چه هدفی را دنبال میکند؟
به نظر میرسد سفر وی به عراق بی شباهت به سفر چند ماه پیش او به امارات عربی متحده نباشد، سفری که رسانهها و محافل سیاسی حامی آقای احمدی نژاد آن را بسیار مهم و تاریخی توصیف کردند، اما در عمل کمکی به رفع اختلافهای دو کشور در باره جزایر سه گانه خلیج فارس نکرد.
|
|