کوروش کبیر که بود؟

کوروش کبیر که بود؟

کوروش توانست با اتحاد طوایف پارس، ماد، مکران و پارت (خراسان) وحدت آریایی را پدید آورد. این وحدت به او این قدرت را بخشید که به فکر تسخیر سارد افتد و برای انجام این منظور قبل از آنکه اتحاد میان سارد و بابل پیش آید، به نواحی غربی تاخت و تا بابل خواست از خواب شهوت‌آلود خود برخیزد، سارد را در هم کوبید و کرزوس را از تخت جبروت خود پایین کشید.
پس از آن نوبت بابل بود. بابل خطه بزرگی برای ایران محسوب می‌شد، علاوه بر این یک انگیزه دیگر نیز کوروش را به فتح بابل بر می‌انگیخت و آن صیت ظلم و جوری بود که نام بخت نصر در گوش‌ها افکنده بود. پادشاهی که قلاب زنجیر را به زبان یکی از مخالفان خود کوبید و او را چون سگ به پایه تخت خود بست! حاکمی که با خنجر طلا و مرصع خود، چشمان پادشاه فلسطین را از کاسه بیرون کشید، معابد سلیمان را آتش زد و دستور بریدن زبان و چشم مردم فلسطین را داد!
در این شرایط بعضی از بزرگان بابل که متوجه روی کارآمدن کوروش شدند و از طرفی دیدند که شرق و سلاطین شرقی هم به کوروش عنایت خاص دارند، با وی مکاتبه کردند تا بالاخره کوروش وارد بابل شد و با همکاری همین افراد بابل را فتح کرد.
پس از این فتح است که کوروش اعلامیه معروف خود را که اولین اعلامیه حقوق بشر است، منتشر می‌کند و به موجب این اعلامیه چهل هزار نفر از قید اسارت بابلی‌ها آزاد شدند.
متن بابلی این فرمان که بیست‌وپنج قرن پیش صادر شده، در سال 1879میلادی در حفاری‌های بابل کشف شد و اکنون در موزه بریتانیا (لندن) قرار دارد. این فرمان از نظر اهمیت موضوع و تفویض حقوق اجتماعی و آزادی به ملل تابعه در آن عصر چنان حائز اهمیت است که در محافل حقوق‌دانان جهان به عنوان اولین منشور آزادی تلقی شده است و فرمان مزبور که به سطح استوانه‌ای از گل رس در چهل و پنج سطر حک شده، معروف به «اعلامیه کوروش» و آن استوانه نیز به «استوانه کوروش» مشهور شده است.
تاج‌گذاری کوروش
کوروش در بابل تاج‌گذاری کرده و تفصیل آن را گزنفون نوشته است. این تاریخ بر طبق سالنامه‌های بابلی «در روز سوم ماه مرهسوان» ضبط کرده‌اند که از آن تاریخ درست 2505 سال می‌گذرد.
گزنفون، طی داستانی که به نام «سیرو پدیا» نوشته و تحت عنوان «کوروش‌نامه» ترجمه شده است، خاطره‌ای از این تاج‌گذاری را آورده در آن آمده است، که چگونه سربازان، درباریان و مردم شهر برای این مراسم حاضر شده و سپس، تاجی از جواهر را بر سر می‌گذارد و پس از آن باقبایی ارغوانی که حاشیه‌ای سفید دارد، چنان باشکوه می‌شود که تماشاچیان بی‌درنگ در برابرش تعظیم می‌کنند.
مرگ کوروش
مرگ کوروش، سردار بزرگ ایران نیز مانند تولدش مرموز و شگفت‌انگیز و در پرده‌ای از اسرار پوشیده است.
مورخان یونانی داستان کودکی و پرورش کوروش را به صورت افسانه‌ای نوشته‌اند که از همه مفصل‌تر روایت هرودت است که می‌گوید: آستیاگ، پادشگاه ماد شبی خواب دید که از شکم دخترش ماندانا، درخت تاکی برآمد و آسیا را فراگرفت، معبرین گفتند: از دخترت فرزندی به دنیا خواهد آمد که سلطنت را از تو خواهد ستاند و او تصمیم گرفت طفل نوزاد دخترش را بکشد. وزیر، طفل را به دست چوپانی به نام مهرداد سپرد تا به قتل برساند. مهرداد، زنی داشت به نام «سپاکو» که در همان روزها طفلی مرده به دنیا آورده بود.
او جریان سپردن طفل و امر به قتل او را به زن خود گفت و اظهار داشت که از پدر و مادر طفل چیزی نمی‌داند، ولی از اشیای زرین و لباس‌های فاخر بچه به نظر می‌آید از خاندان شاه باشد.
«سپاکو» با مشاهده طفل، دل به او می‌بندد و مانع کشتنش می‌شود و او را بزرگ می‌کند.
بعدها که آستیاگ از ماجرا مطلع شد، هم وزیرش را سخت تنبیه کرد و هم کوروش را به نزد پدر و مادرش در فارس فرستاد، ولی کوروش در آنجا حکومت یافت و بالاخره بر آستیاگ پیروز شد.
مرگ کوروش نیز داستان پیچیده‌ای دارد و بعضا هنوز در پرده‌ای از ابهام است.
طبق روایت یونانیان کوروش که در مغرب، کارها را رو به راه کرده بود، برای یکسره کردن کار مشرق و جلوگیری از هجوم قبایل ماساگت و سکاها به مشرق تاخت. در این وقت بر این طوایف مهاجم، زنی حکومت می‌کرد که «تومی ریس» نام داشت. کوروش تا رود سیحون (آراکس) راند و از آن رود نیز گذشت و به پیغام ملکه که گفته بود «شاه ماد، رها کن کارهایی که می‌کنی، چه می‌دانی نتیجه آن چه خواهد شد» اعتنایی نکرد. اما در این جنگ سپاهیان ایران شکست یافتند و ظاهرا در همین وقت خبر توطئه‌ای در غیاب کوروش از پایتخت (پارس) نیز به گوش او رسید و وضع را مشوش‌تر کرد و پسر ملکه ما ساگت‌ها نیز که در اسارت کوروش بود، خودکشی کرد و بالاخره خشم و توحش طوایف مهاجم شدیدتر شد و در جنگ بعد، هنگام گیر و دار جنگ، به قول کتزیاس، کوروش از اسب به زیر افتاد و یکی از جنگی‌‌های هندی زوبینی به طرف او انداخت که به ران او برخورد کرد.
پس از این ماجرا، کوروش را به اردوگاه بردند، او وصایایش را کرد و پس از 3 روز درگذشت.
روایت شده است که «تومی ریس» امر کرد مشکی از خون انسان پر کردند و سپس جسد کوروش را یافته، سر او را در مشک خون فرو کرد و خطاب به آن گفت: ای پادشاه، با این که من زنده‌ام و سلاح به دست بر تو پیروز شده‌ام اما تو که با خدعه و نیرنگ بر فرزند من دست یافتی، در حقیقت مرا نابود کردی، اکنون ترا از خون خواری سیر می‌کنم.»
پاسارگاد، آرامگاه کوروش
بر اثر حمله کمبوجیه به مصر و قتل او در راه مصر، اوضاع پایتخت پریشان شد تا اینکه داریوش روی کار آمد و سال‌ها با شورش‌های داخلی جنگید و همه شهرهای مهم یعنی بابل، همدان، پارس، ولایات شمالی و غربی و مصر را آرام کرد و پس از بیست سال جنازه کوروش را از پارت به پرسپولیس (تخت جمشید) منتقل کرد.
این انتقال طی مراسم باشکوهی و طی چند روز برگزار شد و روی مقبره کوروش به زبان یونانی چنین نوشتند: اینجا است آرامگاه من، کوروش، شاهنشاه ... .

kouroshkabir - ایران - ایران
کورش بلندشو گندش درآمد
جمعه 3 اسفند 1386

مومنتمومنت شلنگ اباد - سوئد - لینکشوپینگ
کوروش کبیر همون ذوالقرنین!!!!!!!!!!!!
جمعه 3 اسفند 1386

iroony - ایران - تهران
کوروش افتخار ایرانیان است....
جمعه 3 اسفند 1386

mostafa_ahoora - sweden - uppsala
روحت شاد . من همیشه دوست دارام و به یادتم کوروش جان..........
جمعه 3 اسفند 1386

ali-vienna - اتریش - وین
بابا تو رو خدا نگوید کوروش کبیر!
آخه چرا شاهنشاه بزرگ ایران زمین هست را با اسم عربی مینامید؟
مگه اگه بگیم " کوروش بزرگ" چشه؟
جمعه 3 اسفند 1386

kotlet - iran - tehran
پاکزاد و یاشار کجایید که بگید کوروش و داریوش ترکن؟
جمعه 3 اسفند 1386

kotlet - iran - tehran
اقایان با خواندن تاریخ اون موقع در میابیم که کوروش ادم بزرگی بوده اما در برابر داریوش چیزی تبوده
جمعه 3 اسفند 1386

dandy - امارات - امارات
روحت شاد ... این شاهنشاه که بدنبال صلح و ارامش بود....حالا عزیز تو پارسی را پاس بدار و بجای واژه کبیر .>بزرگ بگو
جمعه 3 اسفند 1386

kiarash_82 - اتریش - وین
ای بی ناموسها و ای کسانی که ناموس خود را از وطن خود جدا میدانید بدانید که فرزندانه من در سرتاسره وسعت خاک ارییا بیدارند و ناموس و وطنشان یکیست (کورش بزرگ)
زنده باد مبارزه تا ازادی و ابادیه ایرانه ارییا.
جمعه 3 اسفند 1386

parviz1 - انگلستان - کترینگ
درود بر همه ایرانیان غیور و وطن پرست و آزادیخواه و ننگ بر هر کسی که خود را ایرنی مینامد و وطن فرش و مخالف آزادی ملت است.2500 سال پیش از این امکانات تاریخ نویسان و نگارش همانند امروزه نبوده ولی طی این قرنها دشمنان ملت ایران با تاخت و تازهایی که به ایران کردند و سعی بر آن داشتند که تاریخ و فرهنگ ملت را از بین ببرند و این فرهنگ آزادیخواهی ایرانی به باد فراموشی بسپارند و همانطوریکه ملاحظه میفرمایی موفق نمیشوند و فرهنگ و آزادیخواهی ملت ایران همیشه زنده میماند و ثابت میکند که ایرانی توسری بخور هیچ دیکتاتوری نخواهد بود و به هیچ دشمنی اجازه نمیدهد که تاریخ و غرور ملیش را لگد مال کند .پس دشمننان بدانند که نه تنها نمیشود حقیقت را پوشاند و فرهنگ ملتی را تعغیر داد بلکه هر چه بیشتر پافشاری کنند بیشتر حقایق فرهنگی و جوش وطن پرستی و اتحاد ملت با یکدیگر و در نهایت دشمن را سرنگون خواهیم کرد.این را تاریخ ایران قبلا هم تجربه و ثابت کرده.درود بر کورش بزرگ و آزاده خواه ملت ایران زمین و زنده باد ایرانیان آزاده خواه و مبارز و پاینده باد ایران عزیز .
جمعه 3 اسفند 1386

kotlet - ایران - تهران
رو چشم
جمعه 3 اسفند 1386

Nima 1 - سوئیس - زوریخ
کوروش همان بهتر که خوابیدی و این روزها رو ندیدی. روحت شاد.
جمعه 3 اسفند 1386

khasteh - فرانسه - استراسبورگ
با نیما موافقم.
جمعه 3 اسفند 1386

kamran1955 - ایران سرزمین جاوید - تهران شهر یاران
با سپاس از مدیریت این سایت برای این مقاله ی زیبا. کوروش بی شک آزاده ترین و نیک نفس ترین پادشاه همه ی تاریخ است. کوروش جامه ای است که بر اندام بلند ایران و ایرانی بیش از همه برازنده است. به امیدی که روزی اندیشه ی بلند و راه هنوز و تا همیشه مترقی اش سرمشق هر ایرانی شود و جهانیان از او و منشور مشهورش برای آزادی بشر پیروی کنند. جاوید ایران پاینده ایرانی. کامران بهمنی
شنبه 4 اسفند 1386

Afshin-B - ایران - تهران
من این مقاله را خیلی دیر خواندم چون مدتی فرصت نکرده‌ بودم به سایت سری بزنم.
اول اینکه از نویسنده محترمی که این مقاله را آورده‌اند خواهش می‌کنم از این به بعد سعی کنند درست همان واژه‌هایی را بکار ببرند که در کتاب تاریخ خوانده‌اند و چیزی اضافه یا کم نکنند. دوم در آن زمان، سرزمینی یا مردمی به نام فلسطین یا فلسطینیان وجود نداشته. سوم در باره کشته شدن کوروش روایتهای بیشماری است و چیزی که در بین آنها مشترک است اینکه به دست قومی وحشی به نام سکاها کشته شده و آوردن داستان مسخره‌ای که با جسد کوروش اینچنین کردند ...، و یا بعد از بیست سال!!!! جسد کوروش به خاک سپرده شد، به هیچ وجه درست نبود. اگرچه میدانم این دست مطالب ذره‌ای از بزرگی و ابهت کوروش بزرگ کم نخواهد کرد.
سربلند ایران و ایرانیان
سه‌شنبه 7 اسفند 1386

arashk_fara - انگلیس - لندن
یونانی ها همیشه دشمن ایران بودند پس به حرفهای اونا هم زیاد نمیشه اعتماد کرد در ضمن همه میدونن کوروش در صلح وحفا از دنیا رفت وگفت بدن مرا لخت بدون کفن یا مومیایی کردن دفن کنید تا بدنم ذره ذره خاک ایران رو تشکیل بده هر چیزی میشنوید قبول نکنید.....زنفون نوشته است که مرگ کوروش کبیر عادی و در پارس بوده است ولی بسیاری اعتقاد دارند که در جنگ با ماساکت ها کشته شده است به هر حال مرگ کوروش نیز خود داستانی پیچیده و مرموز دارد و هنوز در پرده ی از ابهام است.
سه‌شنبه 7 اسفند 1386

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.