رقابت شرکت های خارجی و داخلی بر سر پیراهن تیم ملی

رقابت شرکت های خارجی و داخلی بر سر پیراهن تیم ملی

هرچند پس از اینکه پوما از امضای قرارداد با فدراسیون فوتبال ایران قبل از جام جهانی2006 به خیری نرسید اما سود حک شدن آرم کارخانه های تولید البسه ورزشی داخلی روی پیراهن تیم ملی آنقدر هست که مدیران این کارخانه ها برای امضای قرارداد با فدراسیون فوتبال به هر دری بزنند.

در این چند سال برندهای داخلی با تقلید از نام های معتبر خارجی تلاش کرده اند که لباس های ورزشی مشابهی را برای تیم های فوتبال داخلی تولید کنند. البته بعضی مواقع این تقلید با طرح های عجیب و غریبی هم همراه می شود. دم دست ترین نمونه پیراهن تیم های پرسپولیس و استقلال در فصل 73-72 است که طراحان آن شرکت داخلی سعی کردند پیراهنی شبیه پیراهن تیم ملی هلند را برای دو تیم پایتخت طراحی کنند که البته نیازی به توضیح نیست که لباس های آن فصل پرسپولیس و استقلال آنقدر بد تولید شده بود که تولید لباس های تقلبی این دو تیم بین هواداران فروش بسیار کمی داشت. با این حال نمی توان چندان به تولیدکنندگان داخلی خرده گرفت. چه، وقتی قانون کپی رایت در ایران اجرا نمی شود هر تولیدکننده یی بدون اینکه زحمتی به طراحان خود بدهد، سعی در تقلید نمونه های خارجی می کند. در چنین شرایطی بود که مارک شرکت دایی بر سمت راست پیراهن تیم ملی ایران حک شد البته در همان زمان در نظرسنجی که سایت فیفا گذاشت اکثر هواداران فوتبال جهان پیراهن تیم ایران را صاحب یکی از بدترین طراحی های دنیا دانستند و از این به بعد پای پوما به فوتبال ایران باز شد. پوما که در کنار نایک، آدیداس و آمبرو چهار برند شناخته شده از سوی فیفاست، با رقمی سنگین به ارزش یک میلیون یورو در سال پیش از جام جهانی 2006 با فدراسیون فوتبال ایران قراردادی دوساله منعقد کرد. با حضور دادکان در راس فدراسیون فوتبال ایران تمام بندهای قرارداد پوما اجرا شد و با تغییر مدیریت در فدراسیون فوتبال بود که مشکلات پوما با فدراسیون آغاز شد. حتی با توجه به اینکه در دوره یی از تشکیل تیم ملی در دوران جدید، فدراسیون به قراردادش با پوما پایبند نبود، جریمه یی 120 هزار یورویی فدراسیون فوتبال را تهدید می کرد که با وساطت مدیران ایرانی پوما این غائله ختم به خیر شد. با این حال چنین کش و قوس هایی به تجربه یی برای برند های خارجی برای فعالیت در فوتبال ایران تبدیل شد تا اینکه پس از به پایان رسیدن جام جهانی هیچ یک از چهار شرکت معتبر خارجی برای انعقاد قرارداد با فدراسیون فوتبال ایران پیش قدم نشدند. البته همه این اتفاقات به نفع شرکتی تمام شد که مدیرش نفوذ بالایی در میان مسوولان فدراسیون فوتبال دارد؛ «مجید س.» که در جام جهانی 1998 همراه تیم ملی بود و یکی، دو روز مانده به آغاز جام ملت های آسیای اخیر هم خودش را از امریکا به مالزی رساند، مدیر یک شرکت خصوصی است. شرکتی که با استفاده از رابطه مدیر خود در فوتبال ایران اسم و رسمی به هم زده و به غیر از تیم ملی، اسپانسر تقریباً نیمی از تیم های حاضر در لیگ برتر است. البته نکته اصلی همین جاست. اینکه هرچند فدراسیون فوتبال در قبال امضای قرارداد با شرکت های داخلی سودی به جیب نمی زند اما همین شرکت ها با استفاده از تبلیغی که روی پیراهن تیم ملی انجام می دهند، می توانند سود کلانی را برای خود به دست بیاورند. با این حال طراحی لباس های این شرکت هم تعریفی نیست؛ مثلاً طرحی که این شرکت برای پیراهن های تیم ملی در نظر گرفته طرحی مشابه پیراهن تیم ملی ایتالیا است. البته اگر شما نکته بین باشید، می توانید اختلاف های وحشتناکی را بین طراحی اصلی و بدلی این پیراهن ها پیدا کنید. اگر هم چندان ریزبین نباشید می توانید با کنار هم قرار دادن پیراهن تیم ملی ایران و ایتالیا چه به لحاظ جنس و چه دوخت به تفاوت های عمده یی برسید. یکی از بدسلیقگی های مشخصی که در طراحی پیراهن فعلی تیم ملی به کار رفته، استفاده از برچسب های براق برای ستاره پیراهن بازیکنان تیم ملی است. در وانفسایی که برندهای معتبر خارجی به خود جرات حضور در فوتبال ایران را نمی دهند، شرکت های داخلی که نفوذ خوبی در میان مدیران فوتبال و حتی بازیکنان تاثیرگذار دارند، می توانند بدون اینکه تیم ملی را به سودی مالی برسانند، از پیراهن تیم ملی به عنوان بیلبوردی تبلیغاتی استفاده کنند. این در شرایطی است که گفته می شود شرکت امریکایی نایک نتوانست به دلیل وجود مسائل سیاسی میان ایران و امریکا برای امضای قرارداد با فدراسیون فوتبال ایران به توافق برسد. با این همه بعید به نظر می رسد پیش از قطعی شدن صعود تیم ملی به جام جهانی شرکتی به غیر از شرکت های داخلی اسپانسرشیپی تیم ملی ایران را برعهده بگیرد.

+0
رأی دهید
-0

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.