گفت که: من در سوییس دانشجو هستم. خواهرم چند سال قبل در یک تصادف رانندگی، فوت کرده. ما میخواهیم برای سالگرد او، در سطح شهر مثلن دور و بر حرم امام رضا، بلوار وکیل آباد و یا خیابان آبکوه عکس و پوستر بزنید و خرما برایش خیرات کنید. البته پوسترها را در سر کوچهها بچسبانید بطوری که اسم آن مشخص باشد و عکس بگیرید و برای من بفرستید، مادر من الان در حال احتضار است، دارد میمیرد و اینها را میبیند و خوشحال میشود.
من هم عِرق ایرانیگریام، گل کرد. یک هموطن در آن سوی آب، دلش برای ایران یک ذره شده، دسترسی هم ندارد که بیاید یا به هر دلیلی نمیتواند بیاید حتا سیاسی هم که باشد برایم مهم نیست. با خودم فکر کردم اگر تراکت یادبود فوت خواهرش را بچسبانیم به دیوار، مگر چه اشکالی دارد.
راستش پای اینترنت که داشتم چت میکردم، یک لحظه بغض گلویم را گرفت. دلم برایش سوخت که چرا آنقدر وضعیت ناجوری دارد که نمیتواند به ایران بیاید. میگفت:... وضع مالیام خوب نیست، من اینجا دانشجو هستم. درآمدم هم خوب نیست. کل پساندازی که کردم، حدود ۳۰۰-۴۰۰ دلاری است که میخواهم برای شما بفرستم تا اینکار را بکنید...
من هم به او گفتم که من برای خودم سود نمیخواهم ولی شرکت بازرگانی ما طوری است که نمیشود گفت مجانی کار کنند بنابراین حداقل را از شما میگیرم. شما ۲۰۰ دلار بدهید.
البته از او خواستم که عکس خواهرش محجبه باشد که وقتی فرستاد دیدیم با حجاب است. ما گفتیم که یک کار انسانی انجام میدهیم، تازه سنگ تمام هم گذاشتیم. رفتیم جعبهی خرما گرفتیم، عکس او را گرفتیم و روی قاب و سینی گذاشتیم و دادیم دست یک نفر تا دور حرم توزیع کند و برای شادی مادرش هم، همانطور که گفته بود فیلم و عکس گرفتیم و برایش فرستادیم. او هم تشکر کرد.
چندی بعد گفت که یک کار دیگر هم میتوانید برای من انجام دهید؟ گفتم چه کاری؟ گفت تولد یک عده را میخواهم برایم تبریک بگویید. برایم خیلی مفهوم نبود، اما چون چیز خاصی نبود باز هم پذیرفتم. مثلن چند تایی را برداشتیم بردیم کنار خانهی رفیقمان چسباندیم. یکی دو تا عکس گرفتیم فرستادیم.
اما قضیه که ادامه داشت یک روز نیروی انتظامی یکی از پرسنل ما را که مشغول چسباندن عکسها بود، دستگیر میکند. مرا هم احضار کردند به این نیرو. ماموری که با من صحبت می کرد گفت: آقا شما میدانید این چه کسی است؟ گفتم: نه. چه کسی بوده؟ گفت: این خواهر مسعود رجوی است، این یکی دیگر خود مسعود رجوی است و یا اینکه عکس سرش بالای این بدن مونتاژ شده، فلان آدم در سازمان مجاهدین است».
در یکی از تراکتهای تبریک که به سفارش شرکت Orient advertising studio که توسط خانم مهناز و با آدرسی در سویس است و برای عید قربان تهیه شده، عکس مسعود رجوی با لباس احرام دیده میشود. علیاکبر میگوید: تاکنون عکسی از رهبر این سازمان ندیده و کسی را هم از آنها نمیشناسد. او با تفهیم اتهام در دادگاه انقلاب به جرم تبلیغ علیه نظام، به سفارش دهنده برای این رفتارش اعتراض میکند که در پاسخ نامهای را دریافت میکند که در بخشی از آن اشاره شده:
منظورتان چیست؟ شما بنا بوده از تراکتها فیلمی کوتاه بفرستید ولی ار فیلمی که خودتان تهیه کردید هم دریغ کردید. این کار اصلن سیاسی نبوده و هر کس گفته به شما دروغ گفته است. مگر چه کارخلافی کردهاید؟ این تقریبن آخرین نامهای است که بدست او از طریق خانم مهناز در سوییس میرسد. چرا که دیگر پاسخ نامههای او را نمیدهد.
علی اکبر ادامه میدهد: «از اینکه ما را دور زدند خیلی ناراحت شدم. روز اول میگفت، آقا، ما میخواهیم این عکس مسعود رجوی را ببریم بزنیم در خیابان، آیا میروید بزنید یا نه؟ یا من میگفتم میروم ولی ده میلیون بده یا اینکه میگفتم نمیروم. با عقل تصمیم میگرفتم که آیا اینکار را بکنم یا نکنم. نه این که از سر دلسوزی بروم و انجام بدهم،بعد فردا نیروی انتظامی مرا بگیرد و پرونده تشکیل دهد؛ در ۳۲ سال عمری که از خدا گرفتهام، هنوز پایم به پاسگاه باز نشده. بعد به دروغ میگویید، مادرم در حال مرگ است. تو بیا، عکس تراکت تسلیت خواهر مرحومم را آماده کن و به من بده، تا آن را به مادرم نشان بدهم تا یاد ایران بیفتد.
به هر صورت سازمان مجاهدین خلق در سایت خود در بخشهایی اشاره به عکسها، تصاویر و فیلمهایی میکند که در آن هواداران داخل ایران با نصب پوستر و تراکت و پوشیدن لباس با آرم سازمان از آنها حمایت کردهاند.
از سویی دیگر سایتی موسم به ایران دیدهبان با استناد به اظهارات برخی از اعضای این سازمان که بریده اند به روشهای تبلیغاتی این سازمان در داخل کشور اشاره میکند.
اما این تنها مورد نیست. در طول ماههای گذشته چندین نفر از سوی عوامل انتظامی و امنیتی در ایران به دلیل این کار دستگیر شدهاند. اگرچه که این دستگیریها نشان از این دارد که روش سازمان برای آنها لو رفته است اما سازمان و یا طرفدارانش حاضر به تغییر استراتژی تبلیغات خود نیستند.
اکثر دستگیر شدهگان کسانیاند که عکسهای مجالس ترحیم، تبلیغ شامپو، تراکت بازگشت از حج و مواردی از این دست را نصب میکردهاند و اساسن نمیدانستند کارشان بخشی از پروسه تبلیغاتی سازمان در داخل ایران است. به هر صورت عکسهای جوانی مسعود رجوی یا مریم یا موسی خیابانی که برای بسیاری از نسل جوانها، تقریبن ناآشنا است، بخش لاینفکی از این تصویرها، پوسترها و عکسهای روی شامپوها بوده است.
در جایی نقل میشد که در یکی از تظاهراتهای دانشجویی، خانمی از یکی از سیدی فروشهای میدان انقلاب تهران میخواهد با گرفتن چهل هزار تومان عکس خواهر دانشجوی مرحومش را در این تظاهرات بالا ببرد. او نیز با گرفتن این عکس در میان دانشجویان اقدام به بالا بردن عکس میکند که با حمله دانشجویان مواجه میشود و در نهایت حین تحویل به ماموران نیرو انتظامی اظهار میکند که نمیداند این عکس کیست. او تاکنون نام مریم رجوی را هم نشنیده است.
کاظم «ک» یکی دیگر از کسانی است که با این موضوع دست به گریبان شده، او مدیر بازرگانی یک شرکت تبلیغاتی است: «... حدود یک ماه و نیم یا دو ماه پیش، یک تماس تلفنی داشتیم که از ما خواستند اطلاعات ریز را راجع به برپا کردن یک بالن بادی تبلیغاتی در یک نقطهی سطح شهر، در حد یک تا سه روز را قیمتدهی کنیم.
این تلفن از سوئد با نام سرکار خانم آلاله اشرفیان زده شد. کمی جدیتر که شد ایشان به این صورت که یک خانوادهای ایرانی، مقیم سوئد هستند و در ایران کسی را ندارند، یک فرزند خردسالی دارند که حدود دی ماه به دنیا آمده و بعد از مثلن پنج – شش سال زندگی، دچار سرطان شده، که باز در سیام دی ماه، شفا پیدا کرده و حالا میخواهند به همین مناسبت برای شادیاش بالنی را در ایران هوا کنند. البته تناقضهایی هم داشت. یک بار این خانم میگفتند شوهر من مرده. یک بار دیگر میگفتند من از شوهرم جدا شدهام و دوست دارم که پسرم فکر کند، خانوادهی شوهر من در ایران به فکر او هستند، میخواهم یک بالن با متن تبریک برای او آماده کنم، هزینهاش را میدهم تا شما در ایران آنرا بالا بفرستید و فیلمبرداری بکنید. من میخواهم به عنوان کادوی تولدش، این فیلم را به او بدهم.
«سیام دیماه، بازگشت مسعود عزیزمان، مبارک باد». این جملهای بود که خانم اشرفیان از ما میخواست تا بر روی بالن بزنیم. ما هم با توجه به برآورد، حدود ۳۵۰۰ دلار قیمت دادیم. طبق قرار، مرحلهی اول ۵۰ درصد هم واریز شد. در این مرحله ایشان علاوه بر آن که آن متن را دادند، زیر آن اضافه کردند، تقدیم به اشرفیان عزیز، دی ماه ۸۶. دو تا عکس هم برای ما فرستادند، عکس یک پرندهی آبی رنگ و یک شیر. توجیه او نیز این بود که؛ پرندهی آبی رنگ اولین طرحی است که بچهی من زده و دوست دارم روی آن باشد و شیر نماد مردانگی پدرش است.
پس از تایید و آماده سازی روز ۲۷ یا ۲۸ دیماه بود که همکاران ما به پارک کوه سنگی مشهد مراجعه کردند و قصد اجرای کار را داشتند. همان روز صبح ایشان به من زنگ زدند و خواستند سریعتر فیلمها را بگیرم و برایشان بفرستم. آمدم شرکت، دیدم که شرکت حالت درستی ندارد، مدیر عامل ما هم نیست. همکاران نمیدانستند چه اتفاقی افتاده. نیروهایی که رفته بودند پارک کوه سنگی دستگیر شده بودند و از نیروی انتظامی زنگ زده بودند که مدیرعامل ما هم برود.
من را هم خواستند. رفتم و به من هم تفهیم اتهام شد. جرممان این بود که به عنوان هوادار سازمان، فعالیت سیاسی انجام میدهیم. انکار کردیم اما به ما یکسری اسناد نشان دادند که نتوانستیم خودمان را تبرئه کنیم.
ما بیخبر بودیم. به ما پردههایی را که در سطح شهر زده شده بود نشان دادند، نمیدانم مشهد بود یا تهران، ولی همین بازگشت را تبریک گفته بود. شاید از سالهای پیش بود یا مال همین امسال بود و البته به نام همان اشرفیان. بعد عکس مسجدی را به ما نشان دادند و گفتند این خارج از کشور است، یک مسجد سبز رنگ بود که جلوی آن حوضی بود و سردرش نوشته شده بود اشرفیها.
بعد یکسری عکسهایی به ما نشان دادند از آقای مسعود رجوی و خواهرشان که مانند همین را هم از من خواسته بودند تا در مجلات من چاپ کنم. ما خودمان آنجا قانع شدیم که داشتیم برای اینها، کار میکردیم.
به هر حال بعد در دادگاه انقلاب طی حکمی، هشت میلیون تومان جریمه شدیم. خب دیگر حالا شما قضیهای سوءپیشینه را ببینید، من هم موقعیت خودم در شرکت را از دست دادم، یک مدتی معلق بودم؛ حالا که تازه برگشتم سر کار، سمت قبلیام را ندارم، اعتماد قبل را نسبت به من ندارند. سه چهار نفری هم که بندگان خدا، آنجا گرفتار شده بودند، هنوز در شوک هستند، سه تا کارگر معمولی که در جریان نیستند اصلن چه کردهاند».
یک کارشناس انتظامی که مایل نبود نامش آورده شود اشاره میکرد: «جمهوری اسلامی چندی است که از این روش سازمان مطلع شده. به همین دلیل به تمامی عوامل در این خصوص آموزشهای لازم نیز داده است. اکثر دستگیر شدهگان کاملن از موضوع بی اطلاع هستند و بخشی نیز از طریق سرپلهای سازمان بنابر نیاز و اضطرار مالی روی به این کار میآورند. بیشک جمهوری اسلامی هم بنابر لزوم با این افراد برخورد میکند و این قاعدتن بیش از آن که به ضرر ما باشد به ضرر آبروی سازمان است. چون سازمان افرادی را به کار گرفته که هیچ گونه انگیزه مبارزاتی ندارند».
در این برنامهها عمده مانورهای این سازمان پیرامون قرارگاه اشرف، آزادی مسعود رجوی در سیام دی از زندان شاه و معرفی مریم رجوی است.
در ماه دسامبر به نقل از سایت بیبیسی فارسی در مورد آخرین وضعیت نیروهای این سازمان آورده شده: «طی چهار سال گذشته شماری از جداشدگان از مجاهدین خلق به ایران بازگشتهاند که دفتر مطبوعاتی نیروهای تحت فرماندهی آمریکا در عراق، تعداد آنان را ۳۸۰ نفر اعلام کرده است.
جواد فیروزمند، سخنگوی انجمن آریا میگوید که این افراد در شهرهای مختلف ایران به کار و زندگی آزاد اجتماعی مشغولند و خود او با تعدادی از آنان در تماس است.
به گفته وی، در داخل قرارگاه اشرف نیز که سازمان مجاهدین خلق اداره آن را همچنان در دست دارد، عده ای حدود دویست نفر از جداشدگان از مجاهدین هستند که حاضر نشدهاند به اردوگاهی که نیروهای آمریکایی برای جداشدگان احداث کردهاند منتقل شوند و در مکانی جداگانه در داخل قرارگاه از آنها نگهداری میشود».
فیروزمند میگوید این افراد نیز خواهان پناهندگی به کشورهای غربی هستند.
قرارگاه اشرف در سال ۱۹۸۶ و با انتقال رهبری مجاهدین خلق از فرانسه به عراق تأسیس شد و اعضای این سازمان با امکانات نظامی که حکومت صدام حسین در اختیار آنها قرار داد به مبارزه مسلحانه با ایران میپرداختند و در عملیات نظامی علیه ایران که در آن زمان با عراق در حال جنگ بود شرکت میجستند.
به نقل از این سایت، این قرارگاه در شهرستان خالص واقع در استان دیاله در شرق عراق قرار دارد و ائتلاف تحت فرماندهی آمریکا، تازه ترین آمار افرادی را که همچنان در آن به سر میبرند حدود ۳۳۶۰ نفر اعلام کرده است».
در نهایت گزارش با این هدف تهیه شده که جدا از اهداف ایدئولوژیک و یا سازمانی مجاهدین خلق در جهت مبارزهای که برای خود با جمهوری اسلامی ایران فرض میدانند به معضلی بپردازد که گریبانگیر افرادی شده است که اساسن هیچ نقشی در اهداف این سازمان ندارند. آنهایی که بیآنکه بخواهند قربانی میشوند.
neda5 - امارات - دبی |
خاک بر سر منافقین که با به دردسر انداختن یک آدم ساده لوح مثلا به اهداف مسخره شون دست پیدا میکنن. یک مشت کثافت که با تکه پاره کردن مردم به خیال خودشون با نظام در افتادن. برید کشکتونو بسابید. یک مشت آدم شستشوی مغزی داده شده.تا بوده یک سری آدم بازیچه امیال پلید یک سری دیگه شدن. مثل همینا |
چهارشنبه 24 بهمن 1386 |
|
parviz1 - انگلستان - کترینگ |
این مثلا مجاهدها بدتر از این ملاها هستند.اینها قدرت ندان در غیر اینصورت روی ملاها را سفید کرده بودن البته کم هم جنایت نکردن این بی همه چیزها. |
چهارشنبه 24 بهمن 1386 |
|
arashk_fara - انگلیس - لندن |
..تو زندانها حتی هم حزبی خودشون رو میکشتن که ثابت کنن توبه کردن بد میامدن بیرون دوباره همون آش و همون کاسه |
چهارشنبه 24 بهمن 1386 |
|
arashk_fara - انگلیس - لندن |
کثیف ترین حزب مجاهدین هستن |
چهارشنبه 24 بهمن 1386 |
|
ahangebiseda - سوئد - نورکوپینگ |
سازمان مجاهدین (منافقین) حتی اجبار کردند که همه زوجهای سازمان مخصوصا در قرارگاه اشرف (عراق) از هم جدا شوند و به دروغ می گویند انها (زوجها) به دلخواه خود که بیش از صدها نفر هستند جدا شدند !!!!!!
همه باید احساس توجه و حواسشان به سازمان و مسعود و مریم رجوی باشد و هر روز باید گزارش افکار بدهند به صورت کتبی که به چه می اندیشند و باید گزارش بدهند که برادر یا خواهر فلانی مرا وسوسه کرد. این سازمان مخوف و خائن بائث کشته شدن بسیاری در ترورها و بمبگذاری ها میباشد و حالا هم به روش جدید مردم ساده و از دنیا بی خبر را ترور اهداف پلید و کثیف خود میکنند. انها با خیانتهای پی در پی ایران عزیزمان را به دنیا فروختند ولی به قیمت ارزان تر از یک دانه ارزن. در زمان جنگ نیز با همکاری صدام به ایران حمله کردند و جنایتهای بسیار دیگر . . .
انها با افراد خود صادق نیستند مثلا : جوانی که در اشرف(عراق) بود به وی گفتند خانواده ات را جمهوری اسلامی کشته و به خانواده اش گفتند پسرتان کشته شده و ارتباطا انها سالیان قطع بود ولی وقتی به اشتباه این پسر را به دلیل شک و تردید خودشان شکنجه می کنند و سپس بعد از فرار این پسر به اروپا تازه می فهمد که سازمان سالها به او و خانواده اش دروغ گفته و کسی کشته نشده . کم نیستند از نمونه های متفاوت ...
خلاصه این گروه خیلی خطرناک تر و وحشتناک تر از هر رژیمی یاگروهی است. |
چهارشنبه 24 بهمن 1386 |
|
ahangebiseda - سوئد - نورکوپینگ |
مریم رجوی: نام اصلی وی مریم قجر عضدانلو است، او در سال ۱۳۵۸ با مهدی ابریشمچی از مسئولان رده بالای سازمان مجاهدین ازدواج نمود سال 62 ایران را به مقصد فرانسه ترک کرد سال 64 با فشار مسعود رجوی مهدی ابریشمچی مریم را طلاف داد و مریم بلافاصله با مسعود ازدواج کرد جالب اینکه مسعود رجوی در ایران بافیروزه بنی صدر (دختر رئیس جمهور وقت) ازدواج سیاسی کرده بود و به قول خودش : پیروی از ازدواج های سیاسی پیامبر در صدر اسلام. مریم رجوی، با این طلاق و ازدواج عجیب خود اعلام کرد برای حمایت از این رهبر باید همه مثل او بیاندیشند. او در اوایل سال ۱۳۶۴ از همسرش جدا شد و در یک ازدواج ایدئولوژیک با مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین ازدواجی عجیب نمود و اعلام کرد برای حمایت از این رهبر باید همه مثل او بیاندیشند. در بیانیه ازدواج گفته شده بود این تنها طلاق در میان مجاهدین بخاطر پیروزی بر دشمنان است و در میان مجاهدین طلاق وجود ندارد و در میان خانوادهها شکفتگیهائی رخ دادهاست ولی تنها چهار سال بعد به دلائل سیاسی تمام مجاهدین زنها و شوهرهای خود را طلاق دادند تا فقط به جنگ و مبارزه فکر بکنند و در این رابطه مریم عضدانلو در کنار مسعود رجوی برجسته ترین همکار او برای اجرای طلاقها و این مساله بود که مجاهدین عواطفشان را بدهند تا در دنیا و آخرت رستگار بشوند. مهم اینکه همه زوجهای سازمان به جز مسعود و مریم جدا شده اند. |
چهارشنبه 24 بهمن 1386 |
|
mozilla - سوئیس - زوریخ |
ندا ازدبی قبل ازاینکه بدونی این حرف اصلا واقعیت داره یا نه لطفا قضاوت نکن چرا ما ایرانیها یاد نمیگیریم بلاخره که اینقدر زود قضاوت نکنیم ودرضمن من نمیدونم چرا اکثرایرانیها فقط فحش دادن وزود قضاوت کردن بلدن ....خیلی عجیبه واقعا |
چهارشنبه 24 بهمن 1386 |
|
وطنی - هلند - روتردام |
خوب ..میبینم که هموطنام که خارج کشور هم تشریف دارند
همه هم عقیده هستیم و لازم به بحث و جدل نیست ....شکر .
...که اگر اینطور نبود ...من یکی که توبه کردم با انها همدهن شدن
متقا عد کردن و ..... خوشحالم . چو ن فکر می کردم فقط من میدانم که اینها چقدر کثیف هستند ..... البته فکر میکنم رده های پائین ادم های فریب خورده ای هستند و انها هم دو دره شده اند
|
چهارشنبه 24 بهمن 1386 |
|
ahangebiseda - سوئد - نورکوپینگ |
mozilla - سوئیس - زوریخ : نکنه تو هم از اونهائی؟ سازمانی که قضاوت نکرده ترور می کنه می دزده و . . .
مریم قبلا بی حجاب یه دفعه یاده مقنعه و روسری افتاد مگه نه؟ |
چهارشنبه 24 بهمن 1386 |
|
ahangebiseda - سوئد - نورکوپوینگ |
سازمان خطرناک منافقین حتی هم حزبی های خود را که فقط کمی مخالفت نظر با عقیده مسعود و مریم رجوی داشته باشند نابود می کنند حال ان شخص در هر مقام سازمانی که باشد. از بین نمونه های بسیار علی زرکش را مثال می اوریم شخص شماره دو و جانشین مسعود رجوی که در مرداد سال ۱۳۶۷ در عملیاتی که در جمهوری اسلامی عملیات مرصاد و در مجاهدین فروغ جاوید خوانده میشود فرمان حمله و آتش علیه ارتش جمهوری اسلامی را صادر کرد. جالب اینکه به فرمان شخص مسعود رجوی در این عملیات تسویه( کشته) شد و هزاران هزار نمونه دیگر. کثیف ترین و خائن ترین سازمان شناخته شده اینها هستند که گاه خود خارجیان از وطن فروشی و خیانت این سازمان نسبت به ایران و ایرانی متعجب میشوند مسعود و مریم رجوی کاملا به تسویه های درون سازمانی معتقدند (کشتار و قتل عام همه مخالفین اول از درون سازمان) و . . . مردم |
چهارشنبه 24 بهمن 1386 |
|
مریم- - کانادا - اتاوا |
تو بد بودن آخوندها شکی نیست ولی اگه این مجاهدین اومده بودند که خون همه رو تو شیشه کرده بودند. تو شهر ما پر از آدم های وابسته به این حزبه متاسفانه. ولی خوب شد که تو انتخاب بد و بدتر، بد سر کار اومد. |
چهارشنبه 24 بهمن 1386 |
|
nimadarbedar - سوئد - سوئد |
mozilla(( - سوئیس - زوریخ.)) .یک نظر سنجی بکنید بد نیست.منافق همیشه مناقه. اینو یادت نره.((خیانتکارای وطن فروش)) |
چهارشنبه 24 بهمن 1386 |
|
vira - ایران - تهران |
بابا جماعتی که بره با صدام رو هم بریزه تکلیفش روشنه . دیگه جانی تر از صدام که دیگه نداشتیم . داشتیم ؟ اونم صدامی که بزرگترین جنایت عمرش رو در حق ایران و ایرانی کرده بود . |
چهارشنبه 24 بهمن 1386 |
|
leila58 - رومانی - بخارست |
mozilla - سوئیس زوریخ . نکنه تو هم از اونهائی؟ کثیف ترین و وحشتناک ترین حزب مجاهدین هستن اینو همه میدونن |
چهارشنبه 24 بهمن 1386 |
|
nimadarbedar - سوئد - سوئد |
mozilla(( - سوئیس - زوریخ.)).فکر کنم دیگه روت نشه چئزی بگی.البته اگر همه این نوشتهارو بخونی که همه نوشتن بدنیست. |
چهارشنبه 24 بهمن 1386 |
|
arshia100 - ایران - تهران |
سران مجاهدین انسانهای رذل و فریبکاری هستند و تمام هوادارانشون را هم با فریب و سوءاستفاده از احساساتشون به این راه کشانده اند |
پنجشنبه 25 بهمن 1386 |
|
aynaza - ایران - تبریز |
واقعا کثیفتر از این مجاهدین بازم خود همین مجاهدین هستن .. همه چی رو تو کشت و کشتار می بینن. عین وحشی ها فکر می کنن و بدتر از وحشی ها زندگی می کنن. |
پنجشنبه 25 بهمن 1386 |
|
mozilla - سوئیس - زوریخ |
من ازمجاهدین نیستم ولی متاسفم که اینطورحرف میزنید بسیار برای همه شما ها که اینطورنوشتید متاسفم .....که اینقدر کوته فکر هستید |
پنجشنبه 25 بهمن 1386 |
|
mozilla - سوئیس - زوریخ |
من برای این متاسف هستم که هنوز که هنوز ملت ایران یاد نگرفته که هرکسی حق داره نظرش رو بده ...مثلا این همه درس خوانده و دانشگاه رفته هم داریم واین که فقط اکثرا یادگرفتن فحش بدن و توهین کنند ...یاد بگیریم که هرکس میتوونه نظرشو رو بده حتی اگر غلط باشه .......................
---------------------------------
کاربر گرامی
لطفا نام کشور و محل زندگی خود را به فارسی درج نمائید .
با تشکر از توجه شما
سایت ایرانیان انگلستان |
پنجشنبه 25 بهمن 1386 |
|
ahangebiseda - سوئد - نورکوپینگ |
mozilla - سوئیس - زوریخ : تو خود خائنی تو هم از همون گروه کثیف منافقینی در ضمن نظر غلط با خیانت و کثافت کاری و جنایت کاری و ... خیلی فرق داره تو در اولین و دومین به قول خودت نظرت به همه ایرانیها توهین کردی به علاوه دفاع از جنایت یعنی خیانت به عدالت |
پنجشنبه 25 بهمن 1386 |
|
ahangebiseda - سوئد - نورکوپینگ |
منافقین در رادیو و تلویزیون مرتب به دروغ میگن مردم عکس و تصاویر ما را در ایران بر پا میدارند ولی واقعیت اینه که در متن بالا هست منافقین مردم ساده دل را فریب میدهند و برای انها درد سر درست می کنند هنوز به قدرت نرسیده این همه فجایع و ... منافقین وطن فروش های کثیفی بیش نیستند |
جمعه 26 بهمن 1386 |
|
mozilla - سویس - زوریخ |
آقا یا خانم آهنگ بی صدا ازسوئد به من ثابت کردی که تو هم یکی ازهمون پاسداران رژیم هستی ازطرز بی حیایی وبدون شرمی که صحبت کردی فقط ازپاسداران خمینی درمیاد |
شنبه 27 بهمن 1386 |
|
arastoo - کانادا - ونکور |
سوال.اگه مج/هدین با تمام مشخصات حیوانی که همه ذکر کردند درست باشه چرا از هم نمیباچه و هر روز افشاگری بهد از افشاگری می کند و یا چرا رزیم و خود شماها ازشون وحشت دارید بابا جون اگه طرفدار ندارند و خودشونو علاف کردند این جرندیات رزیم و شماها دیگه جیه |
شنبه 27 بهمن 1386 |
|
mahtabeiran - ایران - ایران |
واقعا تاسف از این همه وطن فروش. |
شنبه 27 بهمن 1386 |
|
وطنی - هلند - روتردام |
خانم یا اقا /برای تنفر از منافقین نیازی نیست پاسدار باشی ...
فقط یکی از بمبگذاری ها شون کافیه .... یا فقط پول گرفتن در مقابل اطلا عات از صدام (که فیم هاش موجوده ) |
یکشنبه 28 بهمن 1386 |
|