چهارشنبه گذشته (ششم فوریه)، سرلشگر محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران ایران طی سخنرانی در جمع مسئولان بسیج دانشجویی، آشکارا به حمایت از جریان سیاسی موسوم به اصولگرا پرداخت و حمایت از این جریان را در انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی، ضرورتی قطعی و اجتناب ناپذیر و تکلیفی الهی خواند.
این نخستین بار بود که فرمانده کل سپاه که عملاً مهمترین مقام نظامی در ایران به شمار می رود این چنین آشکارا به جبهه گیریهای جناحی در صحنه سیاسی پیوست.
سیدحسن خمینی، نوه آیت الله خمینی طی مصاحبه ای با هفته نامه شهروند امروز، موضعگیری انتخاباتی فرمانده سپاه را مخالفت با آیت الله خمینی قلمداد کرد و به منزله ظهور "نفسانیت" در جامعه ایرانی دانست.
سیدحسن خمینی در این مصاحبه که در شماره این هفته شهروند امروز چاپ شده، به تأکید آیت الله خمینی بر عدم دخالت نظامیان در سیاست اشاره کرده و گفته است: "یکی از بزرگترین معیارهایی که می توان گفت، جامعه از راه امام خارج شده است یا نه، حضور نظامیان در عرصه سیاست است، کسانی که مدعی اند که به امام وفادارند، باید نسبت به دستور صریح امام با تمام وجود حساسیت نشان دهند ... اگر این گونه نباشد یا دروغ می گویند یا دچار تناقضند".
آقای خمینی در این مصاحبه از نظامیانی که قصد ورود به عرصه سیاست دارند خواسته که ابتدا "ترک نظامی گری" کنند، چراکه به گفته وی، "حضور تفنگ در عرصه سیاست یعنی پایان گفتمان سیاسی".
در پی انتشار این مصاحبه، سایت اینترنتی نوسازی که به هواداران محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران منسوب است، شعری با عنوان "راز لپهای گل انداخته سیدحسن خمینی" چاپ کرد که مضمون آن، حکایت از "بی اعتنائی" سیدحسن خمینی به کسانی دارد که در جنگ ایران و عراق شرکت کرده اند.
اگر این بی حرمتی تکرار شود، فرزندان انقلاب و یاران امام جوابی به اهانت کنندگان خواهند داد که هم خود آنها پشیمان شوند و هم کسانی که پشت پرده اینان را می گردانند |
سایت نوسازی علاوه بر چاپ این شعر، به ابراز تأسف سیدحسن خمینی از ردصلاحیت بسیاری از اصلاح طلبان برای نامزدی در انتخابات واکنش نشان داده و نوشته: "جناب آقای سیدحسن خمینی، شاید ما نیز اگر در زمان دولت اصلاحات قدرت آن را داشتیم که به نحوی برایمان یک ماشین ب ام و هشتاد میلیون تومانی (قیمت همان موقع) خریداری شود که بحمدالله برای شما شد و از هوای بالای شهر تهران تنفس می نمودیم و احیاناً سونای بخارمان ترک نمی شد... توفیق آن را می داشتیم که با لپهای گل انداخته درد مستضعفین و محرومین را رصد کنیم و راه حضرت روح الله را در دفاع از محرومین ادامه دهیم و مواظب باشیم خدای ناکرده حق یاران و یاوران همیشگی انقلاب مانند حزب مشارکت ضایع نگردد و بازهم خدای ناکرده لطمه ای به جمهوریت نظام وارد نشود، سخن بسیار است و مجال کم ...".
دفتر سیدحسن خمینی طی اطلاعیه ای نوشته های این سایت را فاقد ارزش پاسخگویی دانست اما در عین حال احتمال پیگیری قضائی را مطرح ساخت و اعلام کرد: "در خصوص اعطای ماشین ب ام و به یادگار گرامی امام لازم است به اطلاع عموم مردم شریف ایران و دوستداران امام راحل عظیم الشأن برسانیم جناب حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سیدحسن خمینی در طول عمر خویش هیچ نوع ماشین ب ام و و غیر آن و نه هیچ وسیله مشابه از هیچیک از دولتهای محترم و از هیچیک از نهادهای عمومی دریافت نکرده اند".
اما مهدی کروبی، دبیرکل حزب اعتمادملی، طی واکنشی تند به مطالب سایت نوسازی، هشدار داد که اگر این "بی حرمتی" تکرار شود، "فرزندان انقلاب و یاران امام جوابی به اهانت کنندگان خواهند داد که هم خود آنها پشیمان شوند و هم کسانی که پشت پرده اینان را می گردانند".
آقای کروبی با بیان این هشدار طی مصاحبه ای با خبرگزاری دانشجویان ایران گفت: "در این مدت هر چه خواستند به من و امثال من گفتند اما دیگر اجازه نمی دهیم به بیت امام بی حرمتی شود، برخی سایتهای خبری وقاحت را به آنجا کشانده اند که حتی نسبت به چهره و ظاهر حاج حسن آقا نیز اظهارنظر اهانت آمیز می کنند، ما می دانیم کسانی که چنین مطالبی را می نویسند چه هدفی دارند، آنها می خواهند کاری کنند که بیت امام دیگر راجع به هیچ مسئله ای اظهارنظر نکنند و از میدان خارج شوند".
ماجرای ردصلاحیت نوه دیگر آیت الله خمینی
علی اشراقی می گوید از همسایگانش پرسیده اند که آیا او نماز می خواند؟ روزه می گیرد؟ همسرش حجاب اسلامی را رعایت می کند؟ صورتش را اصلاح می کند؟ سیگار می کشد؟ چه ماشینی سوار می شود؟ کت و شلوار می پوشد؟ |
از جمله داوطلبان نامزدی در انتخابات که سیدحسن خمینی نسبت به ردصلاحیتشان ابراز تأسف کرد، پسرعمه او، علی اشراقی، نوه دختری آیت الله خمینی است که البته پس از آنکه رایزنیهایی برای تجدیدنظر در مورد ردصلاحیتها انجام شد، خبر رسید که صلاحیت او تأیید شده است.
سخنگوی شورای نگهبان، دلیل ردصلاحیت علی اشراقی را عدم ارائه مدارک تحصیلی مورد نیاز برای نامزدی در انتخابات (مدرک فوق لیسانس) اعلام کرده بود اما اظهارنظرهای آقای اشراقی و برخی از آگاهان، حکایت از این می کرد که آنچه باعث ردصلاحیت علی اشراقی شد، نزدیکی وی به اصلاح طلبان بود که خود او نیز هنگام ثبت نام برای انتخابات به آن اشاره کرد.
در مرحله بررسی صلاحیتها که در هیئتهای اجرائی انتخابات انجام شد، صلاحیت علی اشراقی تأیید گردید اما در مرحله بعدی، هیئتهای نظارت صلاحیت او را رد کردند و در نهایت شورای نگهبان بود که بالاخره صلاحیت او را تأیید کرد.
پس از اعلام ردصلاحیت علی اشراقی، برخی سایتهای خبری از او نقل کردند: "برخلاف آنچه آقای کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان اعلام کرده، ردصلاحیت من به خاطر نقص مدرک تحصیلی نبوده است ... کار ثبت نام بسیار دقیق انجام شد، مثلاً یکی از مدارک مورد نیاز برای ثبت نام سه کپی از هرصفحه شناسنامه بود که یکی از صفحات شناسنامه من یک کپی کم داشت و تا من این کپی را نبردم، متصدی مربوطه مرا ثبت نام نکرد، چطور می شود که مدرک تحصیلی من در پرونده وجود نداشته باشد و هیئتهای اجرایی مرا تأیید صلاحیت کرده باشند؟ فکر می کنم انگیزه های دیگری در این میان مطرح بوده است".
علی اشراقی در مصاحبه با روزنامه کارگزاران گفته که مأموران شورای نگهبان برای تحقیق در زمینه بررسی صلاحیت او به همسایگانش مراجعه کرده و از آنها پرسیده اند که آیا نماز می خواند؟ روزه می گیرد؟ همسرش حجاب اسلامی را رعایت می کند؟ صورتش را اصلاح می کند؟ سیگار می کشد؟ چه ماشینی سوار می شود؟ کت و شلوار می پوشد؟ و سؤالهایی از این قبیل.
سیدسراج الدین موسوی که در زمان آیت الله خمینی از اعضای دفتر او بوده و مسئولیتهایی همچون فرمانده کمیته و سفیر ایران در پاکستان را به عهده داشته طی یادداشتی در روزنامه آفتاب یزد نوشته است: "شاید اگر این خبر پانزده سال پیش شنیده می شد باعث بهت و تعجب می شد اما امروز باید تعجب کرد که چرا چنین خبری باعث تعجب کسی نمی شود؟ خبر برای من که به لطف خدا عمری را از نزدیک در کنار امام و بیت امام سپری کرده ام تلخ است و تعجب آور، تلخ است و باور نکردنی، تلخ است و عبرت آموز ... اگر [علی اشراقی] بپرسد می گویم عطای انتخابات را به لقای مجریان و ناظران واگذار، راستی چه شده است؟ چه کسی پاسخگو است؟ و چرا کسی نمی پرسد که اگر علی اشراقی صلاحیت ندارد پس چه کسی صالح است؟ یادم می آید سالهای نخستین انقلاب را، علی آقا در منزل امام، شوخیهای امام را، درس و مدرسه اش را، بعد دانشگاه و دوران حضورش را در شهرداری تهران، بی شک یکی از پاکترین مدیران شهرداری تهران که بـدون آنکه گرایش سیاسی خویش را در کار برای مردم دخالت دهد هم با آقای کرباسچی کار کرد و هم با آقای احمدی نژاد، اوست، دوستان می پرسند بیت امام نمی خواهد سخن بگوید؟ با خودم می اندیشم مگر این خانواده تاکنون برای خود چیزی خواسته و جدای آنچه برای مردم خواسته اند طلب کرده است؟ لابد دل آنها به حال همه فرزندان معنوی امام می سوزد و من از دوستان می پرسم آیا نباید هیچیک از ما در برابر این هتک حرمت بیت امام سخنی بگوییم؟ و آیا واقعاً کار به جایی رسیده است که باید حرمت این حریم را تنها اهل حـرم نگهبانی کنند؟"
سیدسراج الدین موسوی نوشته خود را این گونه به پایان برده است: "این روزها می نویسند میزان حال فعلی افراد است، راستی حال فعلی کسانی که تیغ به کف گرفته اند چیست؟ شاید بدرستی پاسخ این سؤال را ندانیم ولی حال قبلی آنها را خوب به یاد داریم و حال آینده آنها را هم می توان حدس زد".
به نظر می رسد چنین اظهارنظرها و هشدارهایی در تجدیدنظری که در مورد صلاحیت علی اشراقی جهت نامزدی در انتخابات صورت گرفته، بی تأثیر نبوده است.
|
|
|
|
|