سکوت سرد کاوه یغمائی

سکوت سرد کاوه یغمائی

او می گوید: "نوش جانشان! بهتر است از کنسرتهایم درآمدی پیدا کنم." سه سال پیش اولین آلبوم کاوه ،"پل بی عبور"، در ایران بیرون آمد. "پل بی عبور" جزو معدود آلبومهای راک ایرانی بیست و هفت شال گذشته بحساب میآید که با دشواری مجوز پخش گرفت. کاوه پس از چند کنسرت در داخل ایران به کانادا مهاجرت کرد تا که در آزادی کار خود را ادامه دهد که نتیحه اش آلبوم تازه او با همکاری هنرمندان غیر ایرانی است. کاوه با همسرش نیلوفر (موزسین) و دوقلوهایش در ونکوور زندگی می کند.

گفتگو با کاوه یغمائی - بخش اول

گفتگو با کاوه یغمائی - بخش دوم

در مصاحبه ای تلفنی در باره آهنگ آلبوم جدیدش، "اولین حرف" با کاوه گفتگویی داشتم :

کاوه یغمائی: ترانه این کار از روزبه بمانی هست وقتیکه که این شعر را برای اولین بار دیدم تاثیر عمیقی در من گذاشت و تصمیم گرفتم که از این شعر یک آهنگ کاملاً اعتراض آمیز راک بسازم. آهنگی که گویای اتفاقاتی است که برای من و نسل من در ایران رخ داده است، نسلی که دیگران برایش تصمیم گرفتند و قربانی برنامه ریزی های غلط دیگران شدند.

آیا این آهنگ حرف اول کاوه هست؟

بله. فکر کنم این "باید" اولین حرف من باشد.

که البته دانلود کردن آهنگ ها خیلی برایت ضرر مالی دارد، درسته؟

من وقتی با خواننده های قدیمی صحبت می کنم خیلی از این وضعیت ناراحت هستند، اما من همیشه به دوستانم می گویم که الان دنیا تغییر کرده و خوشحالم که موسیقی من به این سرعت به دست شنونده ها در سراسر دنیا می رسد. بنابراین امیدوارم که این هزینه در اجرای زنده تامین شود.

البته شاید چون تو از محیط قفل موسیقی ایران می آیی، این یک پاداش بزرگی برایت باشد. حالا درباره آهنگ دوم، یعنی "جاده" صحبت کنیم.

این آهنگ یک آهنگ کاملاً عاشقانه است. ترانه این کار را وحید میراحمد نوشته که اتفاقاً برای خودش در جاده اتفاقی می افتد. روزی خانمی را می بیند و از او خوشش می آید و متاسفانه آن خانم را هیچ وقت دوباره نمی بیند. وحید هم آنقدر از آن خانم خوشش می آید که همان لحظه این ترانه را می گوید. این آهنگ روی من هم تاثیر عجیبی گذاشت.

که البته ویدیوی آن هم موجوده. کاوه یغمایی، با یقه اسکی! آیا علاقه خاصی به یقه اسکی داری، چون بیشتر عکسهات ؟

یکی از دلیل هایش این بود که در جایی که ما عکس ها را گرفتیم هوا سرد بود. اکثراً اتفاقاتی هم که برای من در خارج از ایران افتاده در جاهای بد آب و هواست و یقه اسکی اجباراً همیشه همراهم هست.

موزیک ویدیوهای کاوه در شبکه های ماهواره های ایرانی پخش میشود. ویدیوها در مقدونیه ضبط شده است ! ویدیوها فضاهای متفاوتی را تجسم میکند، محیط سبز، استودیوی ضبط و غروب بارانی و سرد...

سه تا از ویدئوها تا به حال پخش شده، مخصوصاً "اولین حرف" که واکنش خیلی خوبی داشته و در سه چهار روز اول، سایت های زیادی بودند که آن را برای دانلود گذاشتند. ویدیوی "جاده" هم وقتی ضبط شد که شدیدا سرما خورده بودم و متاسفانه کارگردان اصرار داشت که من را خیس کنند چرا که صحنه هایی ازویدیو در برف و باران اتفاق می افتاد، خوشبختانه مریضی من شدیدتر نشد و ویدیوی "باتو" هم خوشبختانه در روز فیلمبرداری شد و دختری که در ویدیو شرکت کرد، از مدلهای معروف مقدونه به حساب می آید.

اما آهنگ سوم "ساده"، آهنگیه که از راه راست راک! دور شده؟ و یا بهتر بگم از آنچه از آهنگ راک توقع داریم

بله. آهنگ ساده تلفیقی از سبک "هاوس" ( با علی روشن روان) و "راک". البته این آهنگ سه سال پیش در ایران ضبط شد. کار ساده و عاشقانه ای است که در آن سعی کردم، موسیقی راک را در فرم موسیقی رقص ارائه کنم. این سبکی است که آزمایشی انجام دادن و منتظر هستم که بعد از بیرون آمدن ویدیو ، واکنش مردم را درباره آن ببینم.

کاوه، روی جلد آلبومت اسم خیلی ها است. اولین نفر بدون شک پدرت کورش یغمایی که از سالهای پیش از انقلاب راک یا به قولی جاز کار می کرد. اما جالبت این که جلوی هر اسم یک پرانتز باز شده و یک جمله نوشتی. مثلاً برای کورش یغمایی نوشتی "سی دی جدید، ولی هیچ خبری ازش نیست". بعد برای اندی نوشتی "یک موسیقی دان محشره اما فوروارد بدیه".

دقیقاً ( با خنده! )

مثلا برای مانی رهنما نوشتی "مانی اگر نبود، روزبه نبود"

درسته. چون ما با روزبه ( شاعر) از طریق مانی آشنا شدیم.

البته اسم ها خیلی زیاد هستند. اما برای امتحان یادت می آید برای چه کسی نوشتی "بدون شک یک دوست"؟

بله. برای ناصر قلی زاد. ناصر در کارهای تصویری و عکس بی نهایت به من کمک کرد. اندی که در کنارش نوشتم (هنرمند محشر، فورارد بد!) چون باهاش فوتبال زدم، و پدرم کوروش یغمایی که ( سی دی عالی، از پخش خبری نیست) که هنوز منتظر دریافت جواز پخش از ارشاده!

خودت کدام یک از آهنگ های آلبومت را دوست داری؟

"نسل سوخته". شعر این آهنگ را هم روزبه نوشته. آهنگی است درباره دوران جنگ ایران و شرایطی که در آن موقعیت وجود داشت. در هنگام ساختن آهنگ در فضای زمانی بودم که موشکی در گیشای تهران برخورد کرده بود و من مادرم آنجا را از نزدیک دیدیم. دوران جنگ تاثیر عمیقی در روحیه و افکار ما در ایران داشت و من این آهنگ را برای کسانی ساختم که در خط اول جبهه حضور داشتند که واقعاً آدم های فوق العاده ای بودند.

درباره کار راک در لوس آنجلس بگو.

به من اینجور وانمود کرده بودند که مردم کار راک را نمی فهمند و فقط باید پاپ و "شش و هشت" کار کرد تا فروش کند. این طرز فکر من را آزار می داد. ولی در عمل نتیجه این جریان را برعکس دیدم، مردم کار خوب را می پسندند و کاری به سبک و ریتم آن ندارند. من زمانی به این مسئله پی بردم که ویدیوهای من در همان هفته های اول پخش جزو پر بیننده ترین ها شد. این ثابت می کند که من درست فکر می کردم و ایرانیان این نوع موسیقی را هم می فهمند.

من یکی از آهنگ هایی که خودم در این آلبومت دوست دارم "تب صفر" هست که راک خالص است. جریان این آهنگ را برایمان تعریف کن.

این ترانه را روزبه گفته که درباره یک معلول جنگی در ایران است که در شرایط بدی زندگی می کند و مردم او را د رخیابان پس میزنند، این آهنگ زندگی یک شب او را دنبال میکند، شبی که فردایش در اثر بیماری می میرد! بنابراین حرارت تب او پایین می آید و به صفر مرگ میرسد .

به خاطر آلبوم جدیدت تبریک می گویم همین طور به خاطر اینکه آلبوم را در زمانی به بازار ارائه دادی که صاحب دو دختر دوقلو شدی.

البته کار در هنگام مهاجرت و داشتن فرزند جدید و ارائه آلبوم به بهترین نحو خیلی سخت بود. ولی من از اینجا از نیلوفر همسرم و یکی از دوستانم به نام علی روشن روان تشکر می کنم که واقعاً در این مدت همراه من بودند.

بعد از مصاحبه همسر کاوه نیلوفر دوقلوها (ورونیکا و آنیکا) را به دستش سپرد تا کمی خستگی در کند، کاوه در پی ساختن ویدیوهای جدید و کنسرتی است که به روش خاصی برگزار خواهد کرد

در حال کار با یک گروه تئاتر هستم تا که کل کنسرت به یک نمایش داستانی تبدیل شود، امیدوارم که کنسرتهای تابستانی من کار جدیدی باشد که تماشاچیان ایرانی آن را بپسندند.