شنبه ۳۱ شهریور ۱۳۸۶ - ۲۲ سپتامبر ۲۰۰۷
زن جوان، توطئه قتل شوهرش را برنامه ریزی کرد
زنی که برای رسیدن به مرد مورد علاقه اش فرمان قتل شوهر خود را صادر کرده بود در جریان بازجویی های تخصصی از نقشه خونین خود پرده برداشت.
صبح روز دوشنبه هفته گذشته اپراتور مرکز فوریت های پلیسی 110 اصفهان با فشردن کلید برقراری ارتباط تلفنی، صدای زنی را شنید که آشفته و مضطرب از کشته شدن شوهرش در منزل مسکونی شان خبر می داد. طولی نکشید که تیمی از کارآگاهان ویژه مبارزه با قتل، متخصصان پزشکی قانونی و تشخیص هویت خود را به منطقه خوراسگان رساندند تا از چند و چون این قتل اطلاعات بیشتری به دست آورند. آنان به محض حضور در مقابل ساختمان محل جنایت زن جوانی را دیدند که در حالی که پسر دو ساله اش را در آغوش گرفته بود خود را ناراحت و شوک زده نشان می داد. شمیم پس از رویارویی با افسران جنایی ماجرای قتل شوهر 26 ساله اش را این طور شرح داد؛ غروب دیروز - یکشنبه- برای ملاقات پدر و مادرم به خانه آنها رفتم اما ساعتی بعد هنگامی که با منزل مان تماس گرفتم تا حال محمد را جویا شوم او به تلفن جواب نداد. بی پاسخ ماندن تماس های من تا پاسی از شب ادامه یافت و در حالی که به شدت نگران شده بودم و دلشوره داشتم، تصمیم گرفتم به منزلمان بازگردم تا ببینم چه اتفاقی برای همسرم رخ داده است ولی پدر و مادرم تلاش کردند مرا آرام کنند و قرار شد صبح روز بعد به منزلمان بازگردم. امروز صبح به همراه مادرم با نگرانی وارد خانه شدیم. به محض گشودن در به هم ریختگی اسباب و اثاثیه خانه وقوع حادثه یی تلخ را برایم حتمی کرد و چند لحظه بعد با جست وجو در منزل پیکر بی جان و غرق در خون محمد را یافتم. به شدت شوکه شده بودم و زبانم بند آمده بود. نمی دانستم باید چه کار کنم و تنها چیزی که به فکرم رسید تماس با اورژانس و پلیس بود. کارآگاهان پس از شنیدن اظهارات این زن 21 ساله وارد قتلگاه شدند و با جست وجو در آنجا خود را در برابر دو فرضیه متناقض دیدند. از آنجا که اثاثیه خانه به هم ریخته بود احتمال وجود انگیزه سرقت در این جنایت دور از ذهن نبود اما نحوه قتل و وارد شدن ضربات پیاپی چاقو به پیکر قربانی احتمال کینه جویی را نیز مردود نشان نمی داد. اما فارغ از اینکه نیت قاتل یا قاتلان از کشتن مرد 26 ساله کدام یک از این گزینه ها بود، یک نکته کاملاً قطعیت داشت و آن این بود که عامل یا عاملان جنایت برای ورود به آپارتمان مقتول به هیچ عنوان به زور متوسل نشده بودند و همین امر ردپای یک آشنا را در قتل شوهر شمیم قوت بخشید. پس از نمونه برداری از صحنه جرم، جسد محمد به دستور بازپرس شاه محمدی - رئیس شعبه 5 دادسرای جنایی اصفهان- به پزشکی قانونی انتقال یافت و کارآگاهان تحقیقات خود را با کنکاش در روابط خصوصی مقتول پی گرفتند و آنان در این مرحله متوجه شدند شمیم و محمد از مدت ها قبل با یکدیگر اختلاف داشتند و مشاجره ها و درگیری های این زن و شوهر برای همه نزدیکان هویدا شده بود. هرچند اختلافات خانوادگی می توانست انگیزه یی برای کشتن محمد محسوب شود اما این نکته که زن جوان هنگام وقوع حادثه در منزل پدری اش بود، می توانست سنگی بزرگ در مسیر اثبات این فرضیه باشد. به هر حال بازجویی از شمیم تنها راه پلیس برای خروج از بن بست بود به همین خاطر ماموران روند تحقیقات خود را بر این فرض استوار کردند که همسر محمد در پی اختلاف با او و به خاطر کینه جویی افراد دیگری را مامور کشتن شوهرش کرده است. شمیم زمانی که در برابر این ادعا قرار گرفت آن را انکار کرد و مصرانه از پلیس خواست به جای اتهام زدن به وی قاتلان واقعی محمد را پیدا و دستگیر کنند. انکارهای شمیم چندان دوام نیاورد و سرانجام پس از چند جلسه بازجویی لب به اعتراف گشود و جزئیات قتل همسر 26 ساله اش را تشریح کرد. زن جوان گفت؛ «محمد مردی بداخلاق بود و مرتب مرا کتک می زد. از زندگی با او به ستوه آمده بودم و نمی توانستم این وضعیت را تحمل کنم. در شرایطی که به دنبال مفری می گشتم تا خودم را از این زندگی فلاکت بار نجات دهم به صورت اتفاقی با پسر جوانی به نام رضا آشنا و به وی علاقه مند شدم. رضا مرد رویایی من بود و می توانستم در کنار وی خوشبخت باشم اما شوهرم مانع بزرگی برای رسیدن به این هدف بود تا اینکه تصمیم گرفتم محمد را بکشم اما از آنجا که خودم توان این کار را نداشتم چند بار از رضا خواستم به من کمک کند و او بالاخره پیشنهاد من را پذیرفت و با کمک یکی از دوستانش این نقشه را زمانی که من در منزل حضور نداشتم اجرا کرد.» دستگیری رضا برای کارآگاهان کار پیچیده یی نبود و حتی هنگامی که این جوان در بازجویی های اولیه قتل را انکار کرد آنان توانستند وی را با مدارکی روبه رو کنند که او چاره یی جز اعتراف نداشته باشد. رضا با پذیرفتن اتهام خود گفت؛ چند بار شمیم پیشنهاد قتل شوهرش را مطرح کرد تا اینکه بالاخره به خاطر عشقی که به وی داشتم، انجام این کار را پذیرفتم و یکی از دوستانم را متقاعد کردم تا در این جنایت همراهی ام کند. من ابتدا از شمیم کلید خانه اش را گرفتم و از روی آن یک نمونه برای خودم ساختم. سپس صبح یکشنبه نزد زن مورد علاقه ام رفتم و گفتم قصد دارم کار را تمام کنم و او باید شب را به خانه پدری اش برود. در ادامه من و همدستم هنگامی که خانه خالی از سکنه بود با کلید یدک وارد آنجا شدیم و خودمان را در گوشه یی پنهان کردیم. متهم به قتل افزود؛ ساعت از 9 شب گذشته بود که محمد وارد آشپزخانه شد و چراغ ها را روشن کرد ما نیز به وی مجال ندادیم و بلافاصله به سویش یورش بردیم و با چند ضربه چاقو محمد را کشتیم، سپس اسباب و اثاثیه خانه را به هم ریختیم تا این طور وانمود کنیم که دزدی کار سارقان است. از سویی شمیم نیز طبق نقشه چند بار با خانه اش تماس گرفت تا بعدها بتواند ادعا کند نه تنها از قتل شوهرش بی اطلاع بوده بلکه از شدت نگرانی بارها و بارها تلاش کرده است خبری از او به دست بیاورد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی عبرت در پی اعترافات رضا همدستش نیز دستگیر شد و هر سه متهم هم اکنون به دستور بازپرس شاه حسینی در بازداشت به سر می برند.
| khasteh - فرانسه - استراسبورگ |
درست مثل قرون وسطی برای رسیدن به معشوق مانع را با تبر از پای دراوردن زنک راه چاره را به خیال خود یافته بود |
شنبه 20 بهمن 1386 |
|
| khasteh - فرانسه - استراسبورگ |
درست مثل قرون وسطا برای رسیدن به معشوق مانع را با تبر از میان برداشتن و بعد هم در این قصه بدون محاکمه حلق اویز شدن |
شنبه 20 بهمن 1386 |
|
| parsian world - فیلیپین - مانیلا |
واقعا اسفناکه. بعضیها به اندازه یک نخود هم عقل ندارند. آیا سزای این جنایتکاران که جوان 26 ساله را اینچنین ناجوانمردانه از پای درآوردند جز اعدام میباشد؟
درضمن اگه ممکنه اخبار جنایی سایت را بیشتر کنید. من از خوانندگان پر و پا قرص اخبار جنایی سایت شما هستم. با تشکر |
شنبه 20 بهمن 1386 |
|
| fati1378 - فرانسه - پاریس |
زن خیلی بی فکر بوده..عقل تو کلش نبوده..حقشه که اعدام بشه..مرده هم همینطور..اخه مگه میشه ادم 1 کی رو بکشه و راحت زندگیشو کنه. |
سه‌شنبه 23 بهمن 1386 |
|