دستور اعدام جوانی که در پانزده سالگی مرتکب قتل شد

دستور اعدام جوانی که در پانزده سالگی مرتکب قتل شد

این در حالی است که مقامات قضائی ایرانی بارها تأکید کرده اند که اعدام افرادی که در سنین کمتر از هیجده سال مرتکب قتل شده اند متوقف شده است.

جوانی که قرار است اعدام شود بهنام زارع نام دارد و در 33 ماه گذشته در زندان عادل آباد شیراز زندانی بوده، وکیل او ابراز امیدواری کرده که رضایت خانواده مقتول، موکل وی را از مرگ نجات دهد.

آن گونه که از محمد مصطفائی، وکیل بهنام زارع نقل شده، بهنام در اول اردیبهشت 1384 هنگامی که از محل کار پدرش به منزل می ‌رفته، در طول مسیر با سنگ کبوتری را می ‌زند و به راهش ادامه می ‌دهد، فردی به نام مهرداد که سوار بر موتوسیکلت بوده به سراغ او می رود و می ‌گوید: "چرا کبوتر من را زدی؟"، بدین ترتیب دو طرف با هم درگیر می ‌شوند، مهرداد که به پرتاب سنگ به کبوتر معترض بوده چاقویش را از جیبش در می‌ آورد اما پیش از آنکه موفق شود ضربه ای بزند، بهنام با تبرزینی که همراه داشته او را از پای در می آورد.

به گفته وکیل بهنام زارع، او قصد داشته با تبرزین دست مهرداد را هدف قرار دهد اما تبرزین به گردن او برخورد می ‌کند و باعث مرگ می شود.

به نوشته روزنامه اعتمادملی، بهنام در جلسات بازجویی گفته که مهرداد بارها و بارها او را در مدرسه کتک زده و قصد آزار و اذیت او را داشته، در مدرسه چندین مرتبه بینی او را شکسته بوده و مدام او را تعقیب می ‌کرده و هیچ کجا او را آرام نمی‌ گذاشته است.

این روزنامه به نقل از بهنام زارع نوشته است: "از آنجا که او [مهرداد] سه سال بزرگتر از من بود، مجبور بودم از دستش فرار کنم، توانایی درگیر شدن با او را نداشتم تا اینکه یک روز در حالی که من در زمین بازی حوالی منزل عمویم در حال بازی فوتبال بودم، به زمین بازی آمد و گفت بیا برویم کبوترهایم را نشانت دهم، من هم همراه او رفتم اما او باز هم قصد آزار و اذیتم را داشت، در آنجا با هم درگیر شدیم، مهرداد چاقو داشت و من هم تبرزین کوچکی همراهم بود، این تبرزین را برای کار همراه داشتم، مهرداد اول چاقویش را درآورد و خطی روی بدنم انداخت، شروع به فحاشی کرد و گفت که من توان مبارزه با او را ندارم، من هم از سر عصبانیت تبرزین را درآوردم و می ‌خواستم خطی روی بدنش بیندازم که جاخالی داد و تبرزین به گردنش فرورفت، من از ترس فرار کردم و نزد پدرم رفتم، وقتی به پدرم ماجرا را گفتم او مرا به پلیس تحویل داد".

تلاش خانواده بهنام زارع و مهلتی که از خانواده مقتول می خواهند بیش از یک سال و نیم اجرای حکم اعدام را متوقف کرده بود تا اینکه سرانجام، این حکم اخیراً و در حالی که سن بهنام زارع به هیجده سالگی رسیده برای اجرا به زندان عادل آباد شیراز ابلاغ شده است.

وکیل بهنام زارع می گوید صدور حکم اعدام برای موکل او که در زمان ارتکاب جرم سنش زیر هیجده سال بوده، با کنوانسیون حقوق کودک که ایران از امضاکنندگان آن است مغایرت دارد.

khasteh - فرانسه - استراسبورگ تو رو بخدا اگر به خانواده مقتول دسترسی دارین بهلش التماس کنین . که از انتقام بگذرند لذتی که در عفو هست در انتقام نیست . بیاین هممون کمک کنیم شاید بشه که این پسر اعدام نشه پنج‌شنبه 18 بهمن 1386

marzieh - ایران - تهران چه کمکی می توانیم بکنیم اگه راهی پیشنهاد می کنید که منطقی باشد من شخصا موافقم . یا مثلا از همه بخواهیم که پای یک نوشته ای مبنی بر درخواست عدم اجرای حکم را امضا کنند . پنج‌شنبه 18 بهمن 1386

khasteh - فرانسه - استراسبورگ مرضیه عزیز با تشکر از توجهت به مطلب مربوطه میدونی که اگر هزاران امضا هم جمع بشه اگر اولای دم راضی نباشند حکم اجرا خواهد شد تنها راه ممکن راضی کردن اولیای دم میباشد در اینمورد وکیل میتونه نقش قابل توجهی داشته باشه وباید دعا کنیم که خانواده مقتول محترم دریابند که این یک اتفاق ناخواسته وغم انگیز بوده که متاسفانه باعث مرگ فرزندشون شده وبا مرگ جوان دیگری که ناخواسته مرتکب این عمل شده فرزند انان زنده نخواهد شد وچه بسا که با این عمل روح فرزند انان نیزشاد خواهد شد پنج‌شنبه 18 بهمن 1386

بابک - ایران - سیزوار این کشت وکشتارها نتیجه درستی ندارد اعدام راه درستی نیست اینها از دین فقط کشتن ادمها را فهمیده اند قران را ملاحظه کنید همه اش رحم و مروت و بخشش است جمعه 19 بهمن 1386

mah1 - ایران - تهران بابا این بنده خدا زیره سنه قانونی بوده مگه تو ابن مملکت خراب شه زندان نیست که چپ وراست ادمها رو میکشن؟! تو اروپا یارو کلی ادم کشته به زندان محکوم میشه نه به اونها نه به ما. جمعه 19 بهمن 1386

khasteh - فرانسه - فران یک لحظه خودتونو جای این پسر 18 ساله بذارین که چه زجری داره میکشه از 15 سالگی توی زندانه با صورتی که هیچ شباهتی به یک قاتل یا یک ادم شرور نداره هر جوری میتونین بهش کمک کنین اگر وکیل محترم پرونده به این سایت دسترسی داره میتونه نقش مهمی داشته باشه اکر کسی به این سایت دسترسی داره و میتونه به نوعی موثر باشه کوتاهی نکنه خانواده محترم مقتو ل لذتیکه در عفو هست در انتقام نیست تمام کسانیکه با سایت اشنا هستن اگر بتونیم این پسر رو از مرگ نجات بدیم به سر بلندی خودمون و این سایت میتونیم افتخار بکنیم به امید نجات جان این نوجوان جمعه 19 بهمن 1386

iroony - ایران - تهران اینکه چیزی نیست چند سال پیش یه مرد 25 ساله به خاطره قتل در یازده سالگی اعدام شد...ماجرا اینجوری بود که پدرش با یک نفر در کوچه در گیر میشه طرف میفته رو پدر اون پسر و میزنه پسر بچه هم که این صحنه رو میبینه با آجر یه ضربه به سره مقتول میزنه و از اونجایی که ضربه به جای حساس خورده بود طرف میمیره اون پسر رو در سن 25 سالگی اعدام کردند....حکومت اسلامیه دیگه... جمعه 19 بهمن 1386

melodi - انگلستان - نیوکاسل دوستان خوبم منم مثل شما با خوندن سرنوشت این بچه خیلی غمگین شدم ولی از دست من و شمایی که خارج از کشوریم به اون صورت کاری ساخته نیست.مردم داخل کشور باید با راهپیمایی ٬ با تجمع با گرفتن پلاکارد به اعدام ها به قطع دست و پا ٬ حکم سنگسار ٬ دراوردن چشم و دیگر جنایات قرون وسطایی این رژیم خونخوار اعتراض کنند. وقتی با پاکت تخمه و چیپس و پفک سر صحنه اعدام ها حاضر می شوند و با هیجان و لبخند و شوخی تا آخر صحنه اعدام رو نگاه می کنند و وقتی تموم شد راهی خونه و محل کارشان می شوند معلومه که آخوند ها بدتر از این ها را هم به سرشان خواهند آورد. چرا بی تفاوت هستید چرا مبارزه نمی کنید چرا صداتون درنمیاد ؟ آخه سکوت تا کی ؟ آخه بی تفاوتی چقدر؟ آخه تا کی می خواهید توسری بخورید؟ ما فقط اینجا می توانیم در راهپیمایی هایی که بر علیه رژیم می شود شرکت کنیم و به این نهاد و آن نهاد دفاع از حقوق بشر ایمیل و عکس از جنایت آخوند ها بفرستیم . کار اساسی را شمایی که داخل کشور هستید باید انجام دهید منتظر حمله آمریکا یا رهبر و راهنما هم نباشید تک تک شما یک رهبر هستید شنبه 20 بهمن 1386

iroony - ایران - تهران ملودی جان نفست از جای گرم بیرون میاد اگر خیلی وطن پرستی چرا خودت نمیای ایران پلاکارد دستت بگیری؟؟؟از اونجا دستور میفرمایید بله؟؟شما خارج از کشوری ها اگر فکر کردید یه دفعه معجزه میشه ما ایرانی های داخل خونمونو میریزیم تا شما تشریف فرما بشید کور خوندید....بعدم پلاکارد ماله اروپاست اینجا جاییه که تو کوی دانشگاه دانشجو ها رو با رمز یا حسین از طبقه ی سوم پرت میکنن پایین....اینجا جاییه که اعتصاب آروم رانندگان اتوبوس شرکت واحد با زندان جواب داده میشه.....دلت خوشه به خدا....لطفا شما ایرانی های خارج افاضات نفرمایید.... مسپولین سایت با تشکر از سایت بسیار خوب و جالبتون تمنا دارم این کامنتم رو حتما در سایت قرار بدهید که حتی اگر قرار ندهید چیزی از ارزش سایت شما برای من کم نمیشه... شنبه 20 بهمن 1386

melodi - انگلستان - نیوکاسل در جواب هموطن خوبم باید بگم : من با ویزای انگلیس ازکشور خارج شدم بنابراین برای برگشت به ایران هم مشکلی ندارم چون قانونی از مملکت خارج شدم . ولی تمایلی به بازگشت به ایران ندارم به فرض اینکه دولت فعلی هم ساقط بشه و یک حکومت دموکراسی با خواست مردم روی کار بیاد باز هم به ایران برنمی گردم چون در اینجاجا افتادم و زندگی بسیار راحتی با همسرم دارم حتی اگه همین الان یه دولت مردمی روی کار بیاد یک قرن طول می کشه تا دولت مزبور کمی جا بیفته چون اونقدر اخوندها در این مملکت کثافتکاری کردند که کار دولت بعدی بسیار مشکل خواهد بود. هموطن خوبم ما نمی خوایم شما به خاطر ما خون بدید شما به خاطر خودتون به خاطر بچه ها و نسل های آیندتون بجنگید. رک بهتون بگم مرگ از این زندگی که شما دارید خیلی بهتره.نگرانید یک قطره از خونتون بریزه آخه دلتون خوشه زنده هستین. خوب خون ندید مبارزه نکنید پس لطفا آه و ناله هم نکنید شکایت هم نکنید با آخوندهای جنایتکار و فاسد هم بسازید صداتونم هم درنیاد هر بلایی هم که سرتون آوردن حقتونه. آره حقتونه آزادی بها داره حالا که حاضر نیستید بهاشو بپردازید نوش جونتون.هر چی می کشین کمتونه. وقتی با هم متحد بشید توی خیابون ها بریزید چند نفر رو می تونن به رگبار ببندن؟ آیا می تونن 70 میلیون ایرانی رو به رگبار ببندن؟ قبول کنید ما ملتی بی غیرت هستیم. چرا وقتی دانشجوهای دانشگاه تهران به خیابان ریختند و بر علیه رژیم شعار دادند مردم به جمعشون نپیوستن ؟چرا مردم حمایتشون نکردن؟ اشک ریختن برای این بچه ای که در اینجا سرنوشتشو خوندیم چه فایده ای داره؟ شما هایی که توی ایرانید منتظرید که امریکا به شما آزادی هدیه کنه ؟ چرا باید سربازان آمریکایی برای آزادی یه ملت بی غیرت که حاضر نیستن خون بدنو مبارزه کنن؛ کشته بشن. نکنه منتظر پسر بی غیرت شاه هستین در حال حاضر ایشان مشغول عکاسی از گونه های نایاب حشرات به خصوص پروانه ها هستن. برادرم ؛ خواهرم بفهمید اگر شما خودتون به داد خودتون رسیدید که هیچ و گرنه هیچ کس به داد شما نخواهد رسید. وقتی شمایی که توی اون مملکتی می گی ؛ کور خوندید ما خون نمی دیم ما مبارزه نمی کنیم ؛ منی که اینجا در رفاه دارم زندگی می کنم چرا بیام برای آزادی تو خون بدم. با اینحال ماهایی که در خارج از کشوریم با راهپیمایی علیه رژیم آخوندی خشم و نفرتمونو نسبت به این رژیم غاصب اعلام می کنیم. اگه در بعضی از موارد کمی فشار از روی شما کم می شه نتیجه اعتراضات و مبارزات افرادیست که شماهایی که داخل کشور هستید آنها را فراری می خوانید.اطمینان داشته باشید که کارها و مبارزات ما هم در خارج از کشور بر روی زندگی شما بی نتیجه نیست. شنبه 20 بهمن 1386

khasteh - فرانسه - استراسبورگ امیدوارم از وسط این بحث وجدلها راه نجاتی برای اینجوون بیاد بیرون ملودی عزیز رژیم ایران این قابلیت رو داره که همه 70 میلیون رو به گلوله ببنده وملودی عزیز تا زمانیکه ایرونی میاد با پرتاب سنگ هموطن خودشرو از پا درمیاره و دقیقه ای به این کاری که میکنه نمی اندیشه چیزی عوض نخواهد شد. با عرض احترام برای هموطنان از ماست که بر ماست یکشنبه 21 بهمن 1386

khasteh - فرانسه - استراسبورگ به جای بحث و جدل دعا کنید خانواده مقتول از قصاص چشم پوشی کنند. یکشنبه 21 بهمن 1386

iroony - ایران - تهران ملودی عزیز......با این حرفت که ملت ما بی غیرت هست و بخاری ازش بلند نمیشه موافقم چون تا الان هیچ قیامه مردمی تو ایران شکل نگرفته انقلاب 1978 هم یه جریان بود که مردم ناخواسته درونش افتادند و اگر شاه میخواست میتونست چند روزه سرکوبش کنه اما دید موضوع از جایه دیگه آب میخوره....در مورد تظاهرات شما در یینگه دنیا و برداشتن فشار از روی ما....دست شما درد نکنه ما که کم شدن فشاری حس نکردیم شاید به تهران نرسیده.....یه مطلب هم بهتون یاداور بشم همون انگلستان یکی از دشمن های قدیمی ایران و ملت خاورمیانه است و ما امیدی به امثاله آمریکا و انگلیس(استعماره پیر)نداریم و فکر نکن ما منتظره آنها هستیم....و پسر شاه هم که دیگه چی بگم من حتی فکره برگشتشم نمیکنم...در مورد اتحاد ما و ریختن بیرون ....شما تو ایران نیستید...اینجا کشوریه که از پایین تا بالاش دزدن...کشوریه که این ضرب المثلل ها ریشه در تاریخ ملت دارند...خرم بگذرد از پل زنم چه چه بلبل...دیگی که برای من نجوشه سره سگ توش باشه....کلاه خودتو سفت بچسب باد نبره...اینو اجداد ما گفتند و نوادهاشون با افتخار تکرار میکنن..شما تو ایران نیستید وگرنه این حرف رو(قیام)نمیزدید....یه مطلب دیگه ام اینکه شما ایکه میگید حتی آخوند هم برگرده به ایران نمیاد دیگه نشون میدید ارزشی برای ایران قاپل نیستید...من ایرانی هستم که تو ویرانه ی ایران میمونم حتی اگر کشته شم ......خطم کلام...چو ایران مباد تن من نباد بدین مرزو بوم یکی زنده تن نباد... یکشنبه 21 بهمن 1386