زن در اوستا به لقب «ریتهسیهبانو» یا «اَشَهبانو» خوانده شده، که به معنی دارنده فروغ راستی و پارسایی است. امروز واژه نخستین در زبان پارسی حذف شده و فقط بانو که، به معنی فروغ و روشنایی است برای زنان به کار میبریم. باز واژه مادر در اوستا و سنسکرت «ماتری» است که به معنی پرورش دهنده میباشد و خواهر را «سواسری» یعنی وجود مقدس و خیرخواه مینامد و زن شوهردار به صفت «نمانوپنتی» یا نگهبان خانه، نامزد شده است.
زن درایران باستان (درمتون پهلوی) مقامی بسیار والا و ارجمند داشته است. مهریکی از ایزدان مادینه بوده که به شکل زن مهر آن نیز وجود دارد. اما بعدها نماد مردانه پیدا کرد. زن ایرانی در دوره هخامنشیان در کلیه امور همچون مردان به کار و پیشه مشغول بوده است. این را کشف سنگنبشتههای گلی در تخت جمشید به اثبات میرساند. جالب این که بدانید زنان در هنگام زایمان مرخصی با حقوق داشتهاند و همچنین پس از زایمان به آنان پاداشهای گران بها نیر داده میشد. در برخی از سنگ نبشتهها شاهد آن هستیم که مردان در خدمت زنان کار میکنند و ریاست کارها به زنان است و نیز میبینیم که زنانی معرفی شدهاند که املاک وسیع و کارگاههای بزرگی داشتهاند، همچنین زنان دوره هخامنشی میتوانستند بدون هیچگونه دخالت شوهر در املاک و داراییهای خودهرگونه تصرفی که مایل بودند، بنمایند.
در ایران باستان، مقام زن در جامعه بسیاربالا بود و زن در بسیاری از شئون زندگی با مرد همکاری میکرد. بنابرنوشته کتاب نیرنگستان پهلوی، زنان میتوانستند در سرودن یسنا و برگزاری مراسم دینی حتی با مردان شرکت کننده یا خود به انجام اینگونه کارها بپردازند. زنان حتی میتوانستند درا وقات معینی به پاسداری آتش مقدس پرداخته و طبق کتاب ماتیکان هزاردادستان به شغل وکالت و قضاوت مشغول شوند. در فروردین یشت و دیگریشتها و همچنین شاهنامه و دیگرحماسههای باستانی این سرزمین، اسامی بسیاری از این زنان نامدار و پهلوان و میهن پرست دین دار- که به واسطه کارهای مفید و نیکشان در گروه زنده و روانان جاوید، درآمدهاند – نام برده شده و برروان فرهمند آنان درود فرستاده میشود. در ایران باستان زنان همچون مردان میتوانستند فنون نظامی را یاد بگیرند و حتی فرماندهی سپاهیان را بر عهده بگیرند (مانند: بانو آرتمیس که فرمانده سپاهیان ایران در برابر یونانیان بود، و گردآفرید که مرزدار ایران بود و در برابر سهراب صف آرایی کرد).
زیبایی تمدن ایران و فرهنگ انسانی اش در اینجا بیشترآشکار میشود که زنی ایرانی دارای شخصیت حقوقی و برابر با مردان بوده و میتوانسته به شغل وکالت دادگستری بپردازد و حتی بر مسند قضاوت بنشیند. بنابه گفته کتاب هزار دستان (هزار ماده قانون) زنان دانشمند و باسواد به پیشه قضاوت مشغول بوده اند. این زیبایی تمدن دیدن چهرههایی درخشان از زنان ایرانی که بر جایگاه والای ایران تکیه زدهاند نمایان تر میشود. چهرههایی همچون «هما»، «آذرمیدخت»، «پوراندخت»، «دنیاک» و نیز چهرههایی مشهوری که فرماندهی سپاهیان ایرانی را بر عهده داشتهاند: همچون آرتمیس، کردیه، بانوگشسب، گردآفرید و... نیز زنان سیاستمدار و دانشمندی که به تنهایی و یا دوش به دوش مردان خود ایستادند و از این سرزمین پاسداری کردند، زنانی چون: آتوسا (همسرکورش بزرگ)، شهربانو استر، شهربانو موزا، پروشات، آتوسا (همسرسیاستمدارو هوشمند اردشیر دوم)، پانتهآ، کتایون، سیندخت، فرنگیس، فرانک، شیرین، منیژه، ارنواز، شهرناز، رودابه، تهمینه، دوغدو، پورچیستا (چیستا دخترکوچک آشوزرتشت).