قاتل آندیا و چهار مرد دیگر به دار آویخته شدند
+0
رأی دهید
-0
قاتل آندیا و چهار مرد دیگر به دار آویخته شدند
هشت مرد محکوم به مرگ که فراز - قاتل آندیا- نیز در میان آنان بود سحرگاه دیروز در زندان اوین پای چوبه دار رفتند اما فقط سه تن از آنان توانستند از اولیای دم مقتولان فرصتی دوباره بگیرند و پنج مرد دیگر به دار آویخته شدند. به گزارش خبرنگار ما، اولین اعدامی، فراز جوان 24 ساله یی بود که به جرم قتل آندیا دختر مورد علاقه اش به اعدام محکوم شده بود.فراز که 13 اسفندماه سال 82 توسط پلیس دستگیر شد در مراحل ابتدایی بازپرسی به قتل آندیا دختر 16 ساله اعتراف کرد و گفت؛ من و آندیا دو سال بود که با هم دوست بودیم و می خواستیم ازدواج کنیم. اما بعد از مدتی آندیا نسبت به من سرد شد و گفت خانواده اش می خواهند وی را به امریکا بفرستند. روز حادثه برای اینکه با آندیا صحبت کنم او را مقابل خانه مادربزرگش سوار ماشین کردم و به سمت کرج رفتیم اما در طول مسیر جر و بحث بین ما بالا گرفت. آندیا خیلی عصبی شد و سرش را به شیشه ماشین کوبید و از حال رفت، من خیلی ترسیدم و هر چه سعی کردم کمکش کنم نتوانستم سپس با سنگ ضربه یی به سرش زدم، بعد او را به باغ پدرم بردم و جسد را با موکت پیچیدم، به آتش کشیدم و آن را داخل چاله انداختم.فراز پس از این اعترافات در جلسه محاکمه منکر قتل آندیا شد و گفت؛ من عاشق آندیا بودم و او را با تمام وجودم دوست داشتم، آنقدر دوستش داشتم که حاضر بودم به خاطر او هر کار بکنم. قبول دارم که از آندیا ناراحت بودم، اما او را نکشتم. روز حادثه آندیا را مقابل خانه مادربزرگش دیدم و خواستم سوار ماشین شود، آندیا می گفت دیگر نمی خواهد با من باشد. من تلاش می کردم او را بازگردانم. آندیا دختری بسیار عصبی بود. از او پرسیدم دو پسری که در سفر کیش همراهش بودند چه نسبتی با او داشتند. آندیا ناراحت شد و سرش را چندین بار محکم به شیشه ماشین کوبید.
فراز ادامه داد؛ آندیا کاملاً بی حال شده بود و من نمی دانستم باید چه کنم، بعد از چند دقیقه بدن آندیا سرد شد، او مرده بود و من به شدت ترسیده بودم. چاره یی نداشتم جز اینکه جسد را از بین ببرم، او را به باغ بردم و در آنجا جسد را داخل موکت پیچیدم و آتش زدم و بعد هم داخل گودالی انداختم.
به رغم انکار فراز او به قصاص محکوم شد و هر چند این پرونده افت و خیزهای زیادی داشت و رئیس قوه قضائیه هم نواقصی را به لحاظ حقوقی بر آن وارد کرده بود، سرانجام با برطرف شدن این نواقص و پرداخت تفاضل دیه، پسر جوان صبح دیروز در میان هشت مرد اعدامی قرار گرفت. در لحظه اعدام در حالی که فراز و خانواده اش به پای پدر آندیا افتاده بودند و التماس می کردند تا فراز را ببخشد، این مرد خواست آنها را قبول نکرد و طناب دار را به گردن فراز انداخت و خطاب به او گفت؛ مگر تو به التماس های آندیا توجه کردی که حالا با التماس از من تقاضای بخشش داری.
چند ثانیه بعد صندلی چوبی از زیر پای فراز 24 ساله کشیده شد و با افتادن دمپایی هایی که بر پا داشت. جان سپرد.دومین اعدامی مردی به نام محمد بود که دو سال پیش جوانی به نام فیروز را در یک نزاع دسته جمعی به قتل رسانده بود. محمد بعد از محاکمه در دادگاه کیفری و تایید حکم قصاص در دیوان عالی کشور و گذراندن مراحل قانونی صبح دیروز به دار آویخته شد.
سومین اعدامی مردی به نام محسن بود که در یک درگیری همکارش را در کارخانه ایران خودرو به قتل رسانده بود. محسن در جلسه محاکمه و در حالی که از قتل به شدت پشیمان بود گفت؛ من و علی با هم دوست بودیم اما پدر علی نمی گذاشت با هم رابطه داشته باشیم و حتی علی را وادار کرده بود برای مدتی سرکار نرود. آنها فکر می کردند من می خواهم علی را معتاد کنم. روز حادثه هم علی به من حمله کرد و در دفاع از خودم او را کشتم.رمضان مردی که لیلا همسر جوان و باردار برادرش را به قتل رسانده بود چهارمین اعدامی صبح روز چهارشنبه بود. رمضان انگیزه خود از قتل را ظن به ارتباط نامشروع همسر برادرش عنوان کرده بود.
آخرین مرد اعدامی محمد نام داشت که در سال 77 حین سرقت مردی به نام حسن را به قتل رسانده بود.
فرصتی دوباره
در میان هشت مرد اعدامی تنها سه نفر بودند که موفق شدند از اولیای دم مهلت بگیرند. علاوه بر مردی به نام غلامحسین که حین سرقت از طلافروشی مرتکب قتل شده بود متهمی به نام عباس هم که متهم به قتل برادرزنش بود توانست از اولیای دم برای پرداخت دیه مهلت بگیرد.سومین مرد نجات یافته جوانی به نام سعید است که صاحب یک هتل را در استانبول ترکیه به قتل رسانده است.سعید متهم است با همدستی همسرش فائزه در تاریخ 29 تیرماه سال 79 لطیف لاکانی مرد ثروتمند ایرانی را در محله اورمامچو در استانبول به قتل رساندند. ماجرای این قتل زمانی فاش شد که یکی از ساکنان بلوک A محله اورمامچو از مقابل آپارتمان مرد ایرانی گذشت و متوجه سر و صدای مرموزی از داخل آپارتمان شد. وی پس از ورود به آپارتمان جسد غرق در خون مرد ثروتمند ایرانی را یافت و بلافاصله موضوع را به نگهبان ساختمان خبر داد. با حضور پلیس مشخص شد لطیف با وارد آمدن ضربات متعدد چوب به قتل رسیده است. این در حالی بود که مرد نگهبان مدعی شد زن و مرد قاتل را دیده است. او گفت زنی با موهای زردرنگ و مردی قدبلند حدوداً 25 ساله دقایقی قبل از آپارتمان خارج شدند و در حالی که به شدت مضطرب بودند به سرعت فرار کردند. تحقیقات پلیس ترکیه نشان داد این زوج ایرانی فائزه و سعید نام دارند و در یک فروشگاه کار می کنند. در این میان 24 ساعت بعد از قتل، فائزه از فرودگاه استانبول به تهران بازگشت و سعید نیز از مرز خاکی وارد ایران شد.
با ارسال نامه یی از سوی پلیس ترکیه مبنی بر اینکه دو متهم وارد ایران شده اند پلیس ایران تحقیقات خود را آغاز کرد و سرانجام موفق به دستگیری این زوج شد.
در جلسه محاکمه سعید متهم ردیف اول پرونده گفت؛ من از سوی فائزه اغفال شدم، می پذیرم که ضربه چوب را به سر قربانی زده ام، اما هیچ کس با یک ضربه نه چندان محکم به قتل نمی رسد. فائزه بعد از اینکه لطیف روی زمین افتاد با چاقویی که در دست داشت چند ضربه به پیرمرد زد و با سرنگی که همراه داشت به او هوا تزریق کرد.سپس فائزه در جایگاه حاضر شد و گفت؛ من با لطیف در فروشگاهی که کار می کردم آشنا شدم و سعید هم از طریق من با او آشنا شد و برای اینکه بتواند کاری پردرآمد داشته باشد تصمیم گرفت از وی پول قرض کند. ما چند بار این خواسته را با لطیف مطرح کردیم، اما جواب درستی به ما نمی داد. سعید که بر سر دوراهی مانده بود چند بار به شوخی گفت می خواهد لطیف را بکشد، تا اینکه روز حادثه به خانه لطیف رفتیم و سعید بار دیگر خواسته اش را مطرح کرد، اما لطیف از پرداخت پول به او سر باز زد. لطیف برای انجام کاری به اتاق رفت و در این هنگام سعید با چوب از پشت به او حمله کرد بعد هم با چاقو چندین ضربه به او زد و با طناب وی را خفه کرد.پس از پایان محاکمه سعید به قصاص و فائزه به حبس محکوم شد.
روز گذشته بعد از 7 سال قرار بود سعید اعدام شود، اما اولیای دم به او فرصتی دوباره برای زندگی دادند و حاضر شدند در ازای دریافت دیه از قصاص وی بگذرند.