دانشجوی نسبتا محترم دکترا میآید به ولایت کانادا، ولی نمیداند که "ممه را لولو برده"، و در آسانسور، با دیدن سینههای احتمالا بلورین(ما ایرانیها معمولا نژادپرست هستیم و توجهی به سیاهان و هندیها و حتی سبزهها نمیکنیم)، از خود بیخود شده و کار دست خودش میدهد.
همین دیروز پریروز بود که داشتم مطلبی درباره سواستفاده و آزار جنسی در محیطهای کاری میخواندم، و باورم نمیشد که امشب به چنین خبری برخورد کنم.
تفسیرش، بر عهده خودتان، ولی جالبترینش سخن خود این دانشجو است:
“You can't expect all males to control themselves when the breasts are out"، به عبارت دیگر، چون وجنات خواهر کاناداییمان بیرون بوده، ایشان از خود بیخود شده و آره و اینا...
و اما نکات مهم:
لطفا از برادران متعهد و غیر متعهدی که برای ادامه تحصیل به کانادا میآیند، تعهد بگیرید که دست به نامحرم نزنند، مگر خود نامحرم طالب بوده باشد.
به برادران متعهدی که به کانادا میآیند توصیه میشود، تا قبل از عادت به فضای جدید، حسابی تلویزیون، فیلم و غیره مشاهده کنند تا کمی از عقدههای مربوطه کاسته شود، اگر هم نمیتوانند خودشان را کنترل کنند، بروند به مکانهایی که میشود آزادانه از این چیزها مشاهده کنند، اگر هم میزان تمایلشان بیشتر بود، ته روزنامههای محلی هزار و یک شماره تلفن و از این چیزها موجود است.
تعارف ندارد. ما قومی هستیم محروم از آزادیهای جنسی. همه چیز انگاری باید زورتپان باشد!
در همان ایران، مادری اگر بفهمد پسرش شیطنت کرده و حتی به دختر خالهاش هم تجاوز کرده باشد، میرود و چاره جویی میکند و عامل وصلت میشود. پسر متجاوز با قربانی سالهای سال باید زندگی کنند. چرا؟ حفظ آبرو و هزار و یک کوفت و زهرمار دیگر. اما کسی اصلا به حق خواهرزاده مورد تجاوز فکری میکند؟ مثال احمقانه ای بود، نه؟ ولی اگر از خبرنگاران حوادث بپرسید، بارها به نمونههای عجیب و غریبی برخوردهاند که ابتدا پنهان بوده و سالها بعد به خاطر اتفاق دیگری سرباز کرده.
خیلی از زنان عزیزمان، اصلا عین خیالشان نیست که برادر یا حتی همسر عزیزشان نسبت به بقیه چنین رفتاری دارد.
حالا گیرم خیلیها خود دار بوده باشند، ولی واقعا چند در صد مردان ایرانی عملا به همسران خود تجاوز نمیکنند؟ آقاجان! مساله دوطرفه است! مردهشوی قوانین و سنتها و عاداتمان را ببرند. همه چیز انگاری برای لذت مردان نوشته شده. لطفا تشریف ببرید "زهرالربیع" جزایری را بخوانید. تشریف ببرید کتاب مستطاب حضرت مجلسی را مرور کنید. پای صحبت بعضی از برادران روحانی بنشینید.
به هر حال، سر کار وقتی همکارم از من سوال کرد که مگر در ایران چه خبر است که طرف اینجا نتوانسته جلوی خودش را بگیرد و چنین بهانهای آورده، کلهام تیر کشید.
خلاصه افتخارات ایرانیان کم بود، این یکی هم رویش!
|
|
|
|
|
|
|
|