کریسمس آمد و گذشت و سال نو شد ولی کار محکمه تحقیق درباره علت مرگ پرنسس دایانا تمام نشد؛ در همین دو هفته ای که از سال نو گذشته، اظهارات شاهدان حاضر در دادگاه و نوشته های بعضی از رفتگان از این دنیا، ازجمله خود دایانا، موضوع هایی را عیان ساخت عاری از ارزش حقوقی و جنایی که فقط اسباب شرمندگی شد و بهتر بود جزو اسرار خانوادگی می ماند.
اینکه مادر متوفی پرنسس دایانا سخت مخالف روابط دخترش با دو مرد مسلمان بود و به همین دلیل یکبار او را هرجایی خوانده بود، به ادعای شاکی چه ربطی دارد که معتقد است مرگ ۱۰ سال پیش دایانا و پسرش در کنار هم در پاریس، نتیجه توطئه ای بود که همسر ملکه و دستگاه های امنیتی چیده بودند؟
موضوع دیگری که فاش شدنش جلب نظر کرد و وکیل محمد فاید، پدر معشوق دایانا آن را دلیلی برای اثبات ادعای موکلش خواند، متن بخشی از سخنان خصوصی دایانا با وکیل شخصی اش بود. در این سند که به وصیت نامه شباهت دارد، پرنسس دایانا گفته که باور دارد طرحی برای کشتن او، احتمالا در یک حادثه رانندگی، وجود دارد.
این نمایشگاه بی سابقه اسرار خانوادگی دایانا با احضار پل بارل، آخرین سر پیشخدمت او به دادگاه، به سیرکی خجالت آور بدل شد. آقای بارل که از خاطرات دوران خدمتش در دربار ۲ کتاب نوشت و به نان و نوایی رسید، زیر فشار سوال های قاضی و وکلای دو طرف آنقدر گیج شده که نمی داند چه می گوید! دست این سرپیشخدمت سابق درد نکند که تا حالا در دو کتاب چند مصاحبه و چندین مقاله مدعی شده بود که محرم تمام اسرار پرنسس دایانا است.