احمدی نژاد برنده اصلی دیدار بوش از خلیج فارس

احمدی نژاد برنده اصلی دیدار بوش از خلیج فارس

جورج بوش امید داشت حمایت سلاطین و شیوخ خلیج فارس از عملیات نظامی علیه ایران را کسب کند

در این مقاله که با عنوان "سفر بوش، بدون اصول یا برنامه، یک برنده بزرگ داشت" و به قلم سایمون جنکینز منتشر شده آمده است که تنها مردی که می توانست محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران را از دشواری هایی که با آنها روبروست نجات دهد، جورج بوش بوده است.

گاردین می نویسد که در حالیکه قرار است در ماه مارس، انتخابات عمومی در ایران برگزار شود، آقای احمدی نژاد با فشار ناشی از ناخرسندی روحانیون مواجه بوده است اما اینک می تواند از خصومت آقای بوش تغذیه کند که در جریان سفر خود به خاورمیانه عملا به برانگیختن حمایت برای دشمن خود در ایران مشغول بوده است.

نویسنده یادآور می شود که رئیس جمهور آمریکا در هر مرحله از این سفر به محکومیت آقای احمدی نژاد و اعلام تحریم، تنبیه، انزوا و حتی بمباران او همت گماشت و از رئیس جمهور ایران به عنوان دیوی شریر و "حامی اصلی تروریسم" نام برد و بیست میلیارد دلار اسلحه را نثار عربستان سعودی و کشورهای خلیج فارس کرد تا "قبل از آنکه دیر شود" با وی مقابله کنند.

گاردین می نویسد "هنگامی که محمود احمدی نژاد در سال 2005 به ریاست جمهوری ایران انتخاب شد به این خاطر از رحمت خداوند سپاسگزاری کرد اما می بایست شکر خدا را از این جهت نیز به جای می آورد که قبل از او، جورج بوش را به قدرت رسانده بود، زیرا اگر در این منطقه با خصومت دولت آمریکا روبرو باشید، همه دوست شما خواهند بود."

دشمنی آمریکا و دوستی همگان  هنگامی که محمود احمدی نژاد در سال 2005 به ریاست جمهوری ایران انتخاب شد به این خاطر از رحمت خداوند سپاسگزاری کرد اما می بایست شکر خدا را از این جهت نیز به جای می آورد که قبل از او، جورج بوش را به قدرت رسانده بود، زیرا اگر در این منطقه با خصومت دولت آمریکا روبرو باشید، همه دوست شما خواهند بود   گاردین

گاردین می افزاید که در حال حاضر، نو محافظه کاران آمریکایی می کوشند با استناد به بهبود شرایط امنیتی در عراق استراتژی منطقه ای خود را موفقیت آمیز جلوه دهند هرچند به دلیل خطرناک بودن حضور خبرنگاران در عراق، اخبار کاهش تلفات نیروهای آمریکایی و اقدامات خشونت آمیز مبتنی بر اطلاعاتی است که منابع نظامی آمریکا در عراق انتشار می دهند.

نویسنده مقاله در عین حال می نویسد که این دستاوردها عمدتا حاصل اتخاذ تاکتیکی است که فرماندهان قبلی نیروهای آمریکایی در عراق آن را مردود دانسته بودند زیرا روش کنونی برای مقابله با خشونت در عراق شامل پاکسازی قومی در مناطق سنی نشین و مسلح کردن سنیان برای جلوگیری از عملیات شبه نظامیان و نفرات شیعه در نیروی پلیس عراقی است که اکثر آنان در استخدام وزارت کشور هستند.

پیشبرد دموکراسی و خصومت با ایران

گاردین ضمن ستایش از قابلیت های ژنرال پتریوس، فرمانده نیروهای آمریکایی در عراق، می نویسد که در عین حال، عادات قدیمی از میان نرفته و شهرهای عراق همچنان شاهد ادامه بمب گذاری و ترور بوده اند و فعالیت های روزمره به طور عادی از سر گرفته نشده است.

	رایس: دوران بد گذشته که ثبات بر دموکراسی مرجح دانسته می شد به سر آمده است

نویسنده مقاله اظهار می دارد که در حالیکه احساسات انتقامجویی و نظامیگری بعد از حملات انتحاری یازدهم سپتامبر سال 2001 در آمریکا فروکش کرده، سیاست جدید ایالات متحده در مورد کشورهای اسلامی تبلیغ برای پیشبرد دموکراسی به عنوان راهی مطمئن به سوی رفاه و صلح است و کاندولیزا رایس، وزیر خارجه آمریکا، گفته است که "دوران بد گذشته که ثبات بر دموکراسی مرجح دانسته می شد به سر آمده است."

گاردین می افزاید که حتی دوستان آمریکا مانند دولت مصر و مقامات سعودی به دلیل ناشنیده گرفتن این توصیه در معرض کلمات سرزنش آمیز، ولو بسیار ملایم، قرار گرفتند اما واقعیت این است که اگرچه نشانه هایی از دموکراسی در ایران، فلسطین، لبنان و حتی عراق و پاکستان دیده می شود، رئیس جمهور آمریکا از آنها دیدن نکرد و در عوض به ملاقات رهبران کویت، عربستان سعودی، ابوظبی، مصر و بحرین رفت و با طلا و جواهر از او پذیرایی شد.

آیا جورج بوش درک نمی کند که چگونه حمله خارجی می تواند به رهبری که تحت فشار قرار دارد کمک کند و آیا حملات انتحاری یازدهم سپتامبر سال 2001 را از یاد برده است؟   گاردین

به نوشته گاردین، اگر بتوان استراتژی خاصی را برای سفر رئیس جمهور آمریکا به خاورمیانه تصور کرد، می توان از امید به کسب حمایت سلاطین و شیوخ خلیج فارس از عملیات نظامی آمریکا علیه دشمن اصلی آقای بوش، یعنی محمود احمدی نژاد، نام برد.

این روزنامه می افزاید که واقعیت این است که رهبران این کشورها به خوبی می دانند که چگونه با رژیم های لجام گسیخته در همسایگی شمال و شرق خود کنار بیایند و آخرین چیزی که آنان می خواهند جنگ دیگر آمریکا در منطقه، این بار با ایران است.

به نوشته گاردین، جورج بوش حتی نتوانست تناقض نهایی در اقدامات خود را نیز تشخیص دهد زیرا تنها عاملی که می تواند باعث برکناری احمدی نژاد شود بهبود موقعیت نیروهای میانه رو در انتخابات ماه مارس در ایران است که ممکن است به استقرار رژیمی در این کشور منجر شود که نگرشی عاقلانه تر نسبت به مسایل مختلف، از روابط با عراق گرفته تا پرونده هسته ای، اتخاذ کند.

این روزنامه اظهار نظر می کند که در عوض، آنچه که روی داد تلاش آقای بوش برای برانگیختن آن نوع هراس بیمارگونه بود که عامل محبوبیت انتخاباتی محمود احمدی نژاد می تواند باشد و می پرسد "آیا جورج بوش درک نمی کند که چگونه حمله خارجی می تواند به رهبری که تحت فشار قرار دارد کمک کند و آیا حملات انتحاری یازدهم سپتامبر سال 2001 را از یاد برده است؟"