اصلا نمیشود گفت که کلا خوبند یا بد، باید باشند یا نباید باشند، درستند یا غلط. قضاوت درباره آنها بستگی به شرایط و موقعیت دارد. یکی از این موارد تقلید کردن است.
تقلید کورکورانه از عملکرد دیگران بدون اینکه بدانیم کارشان واقعا درست است یا نه، جز گرفتاری و دردسر سودی نخواهد داشت. نمونه بارز آن را میتوان در تقلید و بعضی چشم و همچشمیهای خانوادگی زنان مشاهده کرد. چشم و همچشمیها و تقلیدهایی که نتیجهاش سردی کانون خانواده، قطع شدن روابط خانوادگی و متشنج شدن روابط اجتماعی است.
***
همسران شاکی
امیری کارمند 38 ساله بانک دل پر دردی از تقلید همسرش از روش زندگی خواهرش دارد. او میگوید: «باجناقم وضع مالی خوبی دارد و مدام خانوادهاش را به سفرهای خارجی میبرد. همسر من هم اصرار میکند که ما هم باید مثل آنها زندگی کنیم. در حالی که حقوق من کفاف چنین خرجهایی را نمیدهد. اما او بدون رضایت من میرود و بلیت میگیرد و هتل رزرو میکند و آن وقت من مجبورم از این طرف و آن طرف وام بگیرم تا بتوانم این هزینهها را پرداخت کنم.»
امیری ادامه میدهد: «وقتی به همسرم اعتراض میکنم او عصبانی میشود و میگوید مگر من چه چیزی کمتر از خواهرم دارم که باید زندگیام این طوری باشد؟ من هم میخواهم مثل او زندگی کنم و تو وظیفه داری رفاه مرا فراهم کنی. به همین خاطر هر بار که از خانه باجناقم برمیگردیم تا یک هفته در خانهمان جنگ و دعواست و آرامش نداریم.»
همه جامعهشناسان، روانشناسان و مشاوران خانوادگی همواره از اهمیت آرامش در محیط خانوادگی و نقش آن در تربیت فرزندان صحبت میکنند و تمام تلاششان را به کار میگیرند تا راهکارهای ایجاد و حفظ آرامش در محیط خانوادگی را آموزش دهند. آن وقت کمی عجیب به نظر میرسد که کسی تنها به خاطر تقلید از زندگی دیگران این آرامش را از خود و خانوادهاش دریغ کند.میرزایی هم مغازهداری است که به قول خودش از چشم و همچشمیهای همسرش به روز سیاه نشسته است.
او تعریف میکند: «من از بچگی یاد گرفته بودم که صله رحم و دیدار دوستان و اقوام واجب است و هر هفته ساعتی را به این کار اختصاص میدادم اما از وقتی که ازدواج کردهام، روابطم روز به روز کمتر شده است. چون همسرم مدام به رفتارهای دیگران نگاه میکند و میخواهد مثل آنها باشد. مثل آنها لباس بپوشد، حرف بزند، کار کند و خلاصه همه زندگیاش را بر مبنای عملکرد آنها تنظیم کند. او اصلاً به شخصیت و شرایط زندگی خودش توجهی ندارد و تنها نگاه میکند که چه چیزی مد شده یا دیگران این روزها دنبال چه کاری هستند و بعد از چند روز آن را رها میکند و سراغ کار دیگری میرود.»
میرزایی توضیح میدهد: مثلا یک روز در مهمانی حرف از چاقی میشود، همسرم به فکر رفتن به سالن لاغری میافتد. بعد سراغ متخصص تغذیه میرود و هفته بعد که صحبت از موضوع دیگری میشود، کار دیگری را از سر میگیرد. این رفتار او باعث بیثباتی رفتار بچههایمان هم شده است و دخترم که اکنون سال سوم دبیرستان است تا به حال دو بار تغییر رشته داده است.
دکتر دماوندی، متخصص روانشناسی ریشه تقلید را در عدم اعتماد به نفس میداند و میگوید: کسانی که اعتماد به نفس ندارند و از آنچه هستند احساس رضایت نمیکنند، سعی میکنند با تقلید و دنبالهروی از دیگران ضعفهای خود را بپوشانند و به اصطلاح با همرنگ جماعت شدن، از آنچه خودشان واقعا هستند، فرار کنند.
این متخصص روانشناسی اضافه میکند: علاوه بر این، بسیاری از نوجوانان در دوران بلوغ به علت مواجهه با بحرانهای نوجوانی، به تقلید روی میآورند و سعی میکنند
بدین وسیله به شخصیت خود شکل دهند که البته این وضع موقتی است و بعد از گذشتن از بحرانهای بلوغ برطرف میشود. در این دوره نوجوانان تحت تاثیر دوستانشان قرار میگیرند و از لباس پوشیدن، حرف زدن و دیگر رفتارهای دوستانشان پیروی میکنند.
به هر حال تقلید در دوره نوجوانی موقتی و گذرا، خطری برای نوجوانان ایجاد نمیکند اما تقلید در بزرگسالی اگر بدون حساب و کتاب باشد مشکلآفرین است و روابط فرد را با دیگران دچار مشکل میکند. چون چنین فردی مدام از این شاخه به آن شاخه میپرد و هر روز به شکلی درمیآید و رفتار جدیدی در پیش میگیرد.
تقلید خوب، تقلید بد
محبوبه خانمی 45 ساله و خانهدار است. او درباره تقلید میگوید: به نظر من تقلید اگر از رفتارهای خوب دیگران باشد، بسیار خوب است و باعث رشد و کمال فرد میشود و کسی از آن خرده نمیگیرد که هیچ بلکه خیلی هم باعث خوشحالی است که کسی رفتار خوبی را ببیند و آن را سرمشق خود قرار دهد. اما اگر تقلید در چیزهای بیاهمیت و روزمره باشد، باعث عذاب و ناراحتی خود مقلد میشود». او ادامه میدهد: «من همسایهای دارم که مرتب در زندگی دیگران سرک میکشد و هر کاری که آنها بکنند او هم انجام میدهد، بدون اینکه به درستی و یا غلطی آن فکر کند. مثلاً چند وقت پیش یکی از همسایهها از حج برگشته بود و ما به استقبالش رفتیم. یکی از دوستان آن خانم یک ظرف کریستال گرانقیمت به عنوان چشمروشنی آورده بود. فردای آن روز این خانم همسایه یک ظرف کریستال گرانتر را برای حاجخانم برد و بعد از آن تا یک هفته صدای داد و فریاد او و شوهرش بلند بود چون شهریه دانشگاه پسرش را برای خریدن آن ظرف خرج کرده بود».
محبوبه اضافه میکند: «البته تقلید فقط در این چیزها نیست و اگرچه بیشتر در وسایل خانه و لباس و جواهرات و خلاصه چیزهای مادی دیده میشود اما تنها در مادیات خلاصه نمیشود. بلکه خیلی از افراد بدون توجه به درستی یا نادرستی از رفتارهای دیگران نیز تقلید میکنند که بهنظر من ضرر این کار خیلی بیشتر از تقلید در امور مادی است و دوام و ماندگاریاش بیشتر است».
تقلید از رفتارهای دیگران به این علت اشتباه است که هر کسی شرایط زندگی خودش را دارد و رفتارهایش ممکن است در چارچوب مسائل خانوادگی خودش صحیح و مناسب باشد اما وقتی کس دیگری همان رفتار را در پیش میگیرد با مشکل مواجه میشود و نتیجه دلخواه را نمیگیرد. آن وقت هم خودش لطمه میبیند و دچار ناراحتی میشود و هم اعضای خانوادهاش و کسانی که با او در ارتباطند ناراحتیهای زیادی را تحمل میکنند.
|
|