خانم مو هونگ یان (Mu Hong Yan) دفترهای اول و دوم و ششم آقای یوآن ون کیو (Yuan Wen Qi) دفتر سوم، خانم وانگ یی دان (Wang Yi Dan) و آقای سونگ پی فانگ (Song Pi Fang) با هم دفتر چهارم و آقای زانگ هویی (Zhang Hui) دفتر پنجم را ترجمه کرده اند.
کلیات مثنوی مولوی در نیمه اول سال ۲۰۰۲ توسط انتشارات هو نان (Hu Nan) چاپ و منتشر شد و در سال ۲۰۰۳ جایزه ششمین دوره جایزه کتاب ملی چین و ششمین دوره جایزه کتاب ادبی چین را دریافت کرد.
به عقیده خانم مو هونگ یان، استاد انستیتوی زبانهای خارجی آکادمی چین که تا به امروز چندین اثر معروف کلاسیک و معاصر ایران را به زبان چینی ترجمه کرده است، "مخاطب شعرهای مولوی بجز مسلمانهای چین، کسانی اند که در دانشگاه، ادبیات، فلسفه یا علوم دینی خوانده اند".
وی که بخوبی به زبان فارسی حرف می زند و می نویسد درباره انگیزه خود از ترجمه شعرهای مولوی می گوید: "اول اینکه ما ادبیات فارسی و شعرهای مولوی را دوست داریم، دوم اینکه کار و شغل ما ترجمه و تحقیق در زمینه ادبیات است، این وظیفه ماست که بهترین و با ارزشترین آثار ادبی ایران را ترجمه بکنیم تا خوانندگان چینی با ادبیات و فرهنگ ایران آشنایی پیدا کنند، من و همکارانم خوشحالیم که توانستیم و می توانیم در ساخت ساختمان تبادل فرهنگ و دوستی بین چین و ایران، آجری بچینیم".
وی مولوی را از بزرگترین عارفان، فیلسوفان و اندیشمندان و شاعران مشرق زمین می داند و می گوید: "شعرهای مولوی میراث بشر است و در جهان مقام خیلی بالایی دارد، این افتخار من است که توانستم یکی از مترجمهای مثنوی مولوی به زبان چینی باشم".
خانم موهونگ یان درباره مشکلاتی که هنگام ترجمه مثنوی معنوی داشته توضیح می دهد: "اول کار درک اصطلاحات عرفان و تصوف برای ما مشکل بود؛ مثلاً کلمات حال، مقام، وجد، سماع، عرش، لوح، فنا وغیره، ما از فرهنگ اصطلاحات عرفان و تصوف خیلی استفاده می کردیم،
در مرحله دوم درک بعضی جملات برای ما مشکل بود؛ مثلاً بیتهای ۲۵ و ۲۶ دفتر اول مثنوی معنوی: جسم خاک از عشق بر افلاک شد/ کوه در رقص آمد و چالاک شد/ عشق جان طور آمد عاشقا/ طور مست و خر موسی صاعقا، پشت زمینه اطلاعات این دو بیت برای ما مشکل بود، من از شرح دکتر کریم زمانی کمک گرفتم و در پانوشت هم درباره آن خیلی توضیح دادم، در طول کار ما از شرح دکتر کریم زمانی بسیار کمک می گرفتیم، از شرح دکتر فروزانفر، دکتر جعفر شهیدی، شرح دکتر لاهوتی و شرح دکتر نیکلسون هم استفاده می کردیم، دیگر اینکه خود ترجمه شعر هم خیلی مشکل است، ترجمه ما به شکل شعر در آمده اما شعر واقعی نیست، وزن ندارد فقط قافیه دارد".
وی در پاسخ به اینکه آیا در روند ترجمه مثنوی معنوی از همراهی یک شاعر چینی برای رسیدن به متنی شاعرانه بهره برده اند یا خیر می گوید: "شعر هنگام ترجمه بسیاری از قوتهای خود را از دست می دهد، چونکه در ترجمه آن توسط مترجم به نوعی بازآفرینی می شود، چون ترجمه از فهم و ادراک مترجم درآمده و حتماً اثر خود مترجم در آن گذاشته می شود، در ترجمه مثنوی مولوی من تقریباً از کمک هیچ شاعر چینی بهره گیری نکردم، چون زمینه و محیط شعر چینی با مثنوی خیلی فرق می کند و به رباعی خیلی نزدیک است، من در ترجمه رباعی عمر خیام و رباعیهای دیگر از اشعار چینی خیلی بهره گیری می کردم، من در مقاله ای از دو تا رباعی مولوی استفاده کردم و ترجمه چینی آن را به دوستانم نشان دادم، گفتند عین شعر چینی است و اگر نمی گفتم نمی دانستند شعر ترجمه است".
در مقاله ای از دو تا رباعی مولوی استفاده کردم و ترجمه چینی آن را به دوستانم نشان دادم، گفتند عین شعر چینی است و اگر نمی گفتم نمی دانستند شعر ترجمه است |
آن دو تا رباعی مولوی این است:
با یار به گلزار شدم ره گذاری/ برگل نظری فکندم از بی خبری
دلدار به من گفت که شرمت بادا/ رخسار من اینجا و تو در گل نگری
در بندم از آن دو زلف بند اندر بند/ در نالم از آن لبان قند اندر قند
ای وعده دیدار تو هیچ اندر هیچ/ آخر غم هجران تو چند اندر چند.
مو هونگ یان و دیگر مترجمهای مثنوی معنوی به زبان چینی برای ارتباط بیشتر خواننده با اندیشه مولانا، پانوشتها و توضیحاتی نیز به نسخه چینی این کتاب افزوده اند.
مو هونگ یان می گوید: "ما جمله به جمله و بیت به بیت را ترجمه می کردیم و در هرجایی که لازم بود پانوشت و توضیحاتی پایین صفحه می گذاشتیم مثلاً من وقتی به بیت: 'سر من از ناله من دور نیست/ لیک چشم و گوش را آن نور نیست' رسیدم برای کلمه های 'سر' و 'نور' پانوشتی پایین صفحه گذاشتم و توضیح دادم که سر از اصطلاحات عرفانی است، سر شراره روح است و آدم را به راه آشنایی با خدا راهنمایی می کند، نور از اصطلاحات عرفانی است، نور اصل وجودات و موجودات است و آیه ۳۵ سوره نور قرآن می گوید: خداوند نور آسمانها و زمین است".
خانم مو هونگ یان در پاسخ به اینکه آیا درک شعرهای مولوی برای چینیها آسان است یا خیر می گوید: "خوانندگان معمولی فقط داستانها را می خوانند، فهم آن برای خوانندگانی که در زمینه های ادبیات، فلسفه یا علوم دینی کار می کنند مشکل ندارد چون اطلاعات این گروه در نکاتی که در شعرهای مولوی مطرح می شود خیلی قوی است، به این مسئله هم توجه کنیم که در فرهنگ چین هم عرفان وجود دارد، فرهنگ چین از سه ستون تشکیل شده است: کنفوسیوس، تائوییسم و بوداییسم ...".
"... تائوییسم خیلی عرفانی است و راجع به وصل انسان با آسمان صحبت می کند، این آسمان، آسمان مادی نیست که بالای سر ما قرار دارد، این آسمان، آسمان خیالی است، یعنی هستی مطلق است، به زبان اسلامی همان خداست، عرفان اسلامی راجع به وصل انسان با خدا و هستی مطلق صحبت می کند، هر دو به هم نزدیکند، بنابراین فهم شعرهای مولوی برای ما زیاد مشکل نیست، در دین و مذهبهای مختلف، هستی مطلق نامهای مختلف دارد، در دین اسلام نامش خدا، در دین مسیحی نامش گاد (GOD) در دین بودایی نامش بودا، در دین یهودی نامش یهوه، در دین زرتشتی نامش ایزد، در تائوییسم نامش آسمان، در گروه بی دین نامش نیروی طبیعی است، باوجود اینکه هستی مطلق در ظاهر نامهای مختلف دارد اما ذاتشان یکی است مثل همان مثال نور در مثنوی مولوی، نور به قرمز، نارنجی، زرد، سبز، کبود، آبی و بنفش، یعنی به هفت رنگ درآمده است، این هفت رنگ ظاهرشان فرق می کند اما ذاتشان یکی است و همان نور است، بنابراین اگر ما در ذات عرفانهای مختلف تحقیق کنیم، می توانیم ذات یکی شان را پیدا کنیم".
خانم موهونگ یان ۴۱ ساله است و ساکن پکن، او در سال ۱۹۸۲ وارد بخش ادبیات و زبان فارسی دانشکده زبانهای خاوری دانشگاه پکن شد و به مدت هشت سال در رشته زبان فارسی شروع به تحصیل کرد، در سال۱۹۹۰ مدرک فوق لیسانس ادبیات فارسی گرفت و در حال حاضر در انستیتوی ادبیاتهای خارجی آکادمی علوم اجتماعی چین کار می کند.
به گفته خودش، دلمشغولی، کار و شغلش به طور تمام وقت ترجمه و تحقیق در زمینه ادبیات است، تا به امروز علاوه بر ترجمه کتابهای فارسی به زبان چینی، مقالات متعددی نیز درباره ادبیات فارسی در مطبوعات چین نوشته است.
وی علاوه بر مشارکت در ترجمه گروهی مثنوی معنوی، در کتابی دو جلدی که در سال ۲۰۰۴ منتشر شده، به شعر معاصر ایران پرداخته است.
در جلد اول که عنوان آن تولدی دیگر؛ ققنوس است و دانشگاه پکن منتشر کرده، شعر معاصر ایران بررسی شده است.
جلد دوم برگزیده ای از شعر نو معاصر را در بر می گیرد که شامل شعرهایی از شاعرانی چون نیما یوشیج، منوچهر آتشی، مهدی اخوان ثالث، احمد شاملو، حمید مصدق، احمدرضا احمدی، سیمین بهبهانی، فروغ فرخزاد، سیدعلی صالحی و محمدعلی سپانلو است.