علت سقوط رتبه دانشگاههای ایران در جهان
+0
رأی دهید
-0
علت سقوط رتبه دانشگاههای ایران در جهان
در پی انتشار خبری با عنوان «دانشگاه تهران در میان 550 دانشگاه برتر دنیا» واکنشهای متفاوتی درباره رتبهبندی دانشگاههای کشور به وجود آمده است.

به گزارش خبرنگار «تابناک» موضوع رتبه دانشگاههای ایران در جهان، همواره یکی از بحثهای اختلافی بوده ، چرا که مراجع مختلفی با معیارهای متفاوت به این کار دست زدهاند.
بر اساس بررسی کامل فایل رتبهبندی دانشگاههای جهان در سال2007 توسط گروه QS مرکز Times Higher Education Supplement، دانشگاه صنعتی شریف 10در مکان 529 ام و دانشگاه تهران در مکان 539 ام دنیا قرار دارند. این افتخاری برای ایران است که برای اولین بار دو دانشگاه از ایران در این ردهبندی در جمع 550 دانشگاه برتر قرار میگیرند.
در همین حال محمدرضا حیدرینژاد، دانشجوی دکترای کامپیوتر از مالزی در پیامی نوشته است: بنا بر آخرین رتبهبندی انجام شده، متأسفانه، دانشگاههای ایران در عین داشتن بسیاری از توانمندیها در بین دو هزار دانشگاه ابتدای لیست جایگاهی ندارند (ببینید: https://ed.sjtu.edu.cn/ranking.htm).
به گفته عدهای، جهتگیریهای سیاسی، مهمترین دلیل این افت جایگاه بوده است. مهمترین معیارهای ارزیابی برای رتبهبندی عبارتند از:
نسبت استاد به دانشجو
1ـ سطح علمی استادان (استاد، استادیار و...)
2ـ وضعیت مقالات چاپ شده جهانی در هر سال
3ـ وضعیت اطلاعرسانی سایتهای اینترنتی
4ـ دسترسی به منابع آنلاین علمی (ژورنالها، پایاننامهها و...)
5ـ تعداد دانشجویان بینالمللی (اینترنشنال)
6ـ وضعیت آموزشی و کلاسها (بنا بر استانداردهای بینالمللی)
7ـ امکانات رفاهی و کمک آموزشی بنا بر استانداردهای روز برای دانشجویان
8ـ اختراعات، اکتشافات، همایشهای سیاسی و... .
در این معیارها، عوامل بسیار دقیقی مانند سطح زبان انگلیسی دانشجویان و مدرسان نیز ملاک است، حال آنکه هنوز عدهای در ایران پافشاری میکنند که تدریس و منابع در دانشگاهها به زبان فارسی باشد.
اجازه بدهید واقعبینانه به قضیه نگاه کنیم. در این مقایسه، بهترین دانشگاه صنعتی کشور؛ یعنی صنعتی شریف را مد نظر قرار دهیم. چند درصد استادان این دانشگاه پروفسور (استاد) هستند؟ چند درصد دانشجویان این دانشگاه اینترنشنال هستند ؟ این دانشگاه در ارایه خدمات از راه دور اینترنتی برای اهداف آموزشی، پژوهشی و کتابخانه چه بهرهای میبرد؟
من به بخش انگلیسی سایت سر زدم، اما چیز زیادی ندیدم. قبول کنیم که سهم دانشگاههای ایران از ICT بسیار ناچیز است. کسانی که در دانشگاههای خارج از کشور تحصیل میکنند، با مقایسهای ساده، متوجه این قضیه میشوند.
همین مشکلات گریبان بخشهای دیگر دانشگاههای ایران را گرفته است. هنوز بسیاری از کلاسها در دانشگاههای ایران، ویدئو پروژکتور، اورهد، کامپیوتر دایمی مختص کلاس، پرده پخش اسلاید و حتی گاه وایتبرد و ماژیک ندارند. آن وقت ما گلایه میکنیم چرا در رنکینگ جایی نداریم!
هنوز بسیاری از دانشجویان ما یا به درستی به اینترنت دسترسی ندارند و یا برای استفاده از آن، باید هزینه بپردازند (آن هم با سرعت در حد چند کیلوبیت).
هنوز دانشجویانی ایرانی اهمیت کار گروهی را درنیافتهاند و پروژه و کارورزی را نمیدانند. در دانشگاههای ایران، آزمایشگاههای و کارگاهها در حد رفع تکلیف و پاس کردن آن انگاشته میشود.
اگر یک همایش بینالمللی در یک دانشگاه خوب ایران برگزار شود، به جز شماری انگشتشمار در یک سالن بزرگ، چند نفر متوجه سخنان سخنران میشود؟
کمی راجع به سوال قبل و پرسشهای زیر بیندیشیم.
1ـ چند درصد دانشجویان ایرانی میتوانند در حد یک پاراگراف راجع به فیلد تحصیلی خود به انگلیسی توضیح دهند (با کمترین غلط املایی و گرامری)؟ همین قضیه را به نوشتن یک مقاله تخصصی انگلیسی تعمیم دهید.
2ـ چند درصد درسها، اسلایدها، تکالیف، پروژهها و... از سوی استادها روی وبسایتها منعکس میشود و آیا اصولاً وب سایتهای دانشگاهی چنین امکانی را به استادها میدهد یا خیر؟
3ـ اگر من این مطالب را به انگلیسی مینوشتم، چند دانشجوی ایرانی حال و حوصله خواندن آن را داشت؟ (همین قضیه را به خواندن دروس از روی منابع انگلیسی تعمیم دهید)
این در حالی است که نه تنها دانشگاه صنعتی شریف، بلکه بسیاری از دانشگاههای کشورمان، استحقاق جایگاهی بسیار بهتر از این را دارند. به نظر من مشکل با مدیریت درست و برنامهریزی رفع خواهد شد.
پس اجازه دهید به محض هر انتقاد و یا شکستی، بلافاصه جهتگیریهای سیاسی را بهانه نکنیم، زیرا این ترفند دیگر قدیمی شده و مختص افرادی است که میخواهند بیکفایتی مدیریتی خود را به گردن استکبار جهانی بیندازند.
به گفته عدهای، جهتگیریهای سیاسی، مهمترین دلیل این افت جایگاه بوده است. مهمترین معیارهای ارزیابی برای رتبهبندی عبارتند از:
نسبت استاد به دانشجو
1ـ سطح علمی استادان (استاد، استادیار و...)
2ـ وضعیت مقالات چاپ شده جهانی در هر سال
3ـ وضعیت اطلاعرسانی سایتهای اینترنتی
4ـ دسترسی به منابع آنلاین علمی (ژورنالها، پایاننامهها و...)
5ـ تعداد دانشجویان بینالمللی (اینترنشنال)
6ـ وضعیت آموزشی و کلاسها (بنا بر استانداردهای بینالمللی)
7ـ امکانات رفاهی و کمک آموزشی بنا بر استانداردهای روز برای دانشجویان
8ـ اختراعات، اکتشافات، همایشهای سیاسی و... .
در این معیارها، عوامل بسیار دقیقی مانند سطح زبان انگلیسی دانشجویان و مدرسان نیز ملاک است، حال آنکه هنوز عدهای در ایران پافشاری میکنند که تدریس و منابع در دانشگاهها به زبان فارسی باشد.
اجازه بدهید واقعبینانه به قضیه نگاه کنیم. در این مقایسه، بهترین دانشگاه صنعتی کشور؛ یعنی صنعتی شریف را مد نظر قرار دهیم. چند درصد استادان این دانشگاه پروفسور (استاد) هستند؟ چند درصد دانشجویان این دانشگاه اینترنشنال هستند ؟ این دانشگاه در ارایه خدمات از راه دور اینترنتی برای اهداف آموزشی، پژوهشی و کتابخانه چه بهرهای میبرد؟
من به بخش انگلیسی سایت سر زدم، اما چیز زیادی ندیدم. قبول کنیم که سهم دانشگاههای ایران از ICT بسیار ناچیز است. کسانی که در دانشگاههای خارج از کشور تحصیل میکنند، با مقایسهای ساده، متوجه این قضیه میشوند.
همین مشکلات گریبان بخشهای دیگر دانشگاههای ایران را گرفته است. هنوز بسیاری از کلاسها در دانشگاههای ایران، ویدئو پروژکتور، اورهد، کامپیوتر دایمی مختص کلاس، پرده پخش اسلاید و حتی گاه وایتبرد و ماژیک ندارند. آن وقت ما گلایه میکنیم چرا در رنکینگ جایی نداریم!
هنوز بسیاری از دانشجویان ما یا به درستی به اینترنت دسترسی ندارند و یا برای استفاده از آن، باید هزینه بپردازند (آن هم با سرعت در حد چند کیلوبیت).
هنوز دانشجویانی ایرانی اهمیت کار گروهی را درنیافتهاند و پروژه و کارورزی را نمیدانند. در دانشگاههای ایران، آزمایشگاههای و کارگاهها در حد رفع تکلیف و پاس کردن آن انگاشته میشود.
اگر یک همایش بینالمللی در یک دانشگاه خوب ایران برگزار شود، به جز شماری انگشتشمار در یک سالن بزرگ، چند نفر متوجه سخنان سخنران میشود؟
کمی راجع به سوال قبل و پرسشهای زیر بیندیشیم.
1ـ چند درصد دانشجویان ایرانی میتوانند در حد یک پاراگراف راجع به فیلد تحصیلی خود به انگلیسی توضیح دهند (با کمترین غلط املایی و گرامری)؟ همین قضیه را به نوشتن یک مقاله تخصصی انگلیسی تعمیم دهید.
2ـ چند درصد درسها، اسلایدها، تکالیف، پروژهها و... از سوی استادها روی وبسایتها منعکس میشود و آیا اصولاً وب سایتهای دانشگاهی چنین امکانی را به استادها میدهد یا خیر؟
3ـ اگر من این مطالب را به انگلیسی مینوشتم، چند دانشجوی ایرانی حال و حوصله خواندن آن را داشت؟ (همین قضیه را به خواندن دروس از روی منابع انگلیسی تعمیم دهید)
این در حالی است که نه تنها دانشگاه صنعتی شریف، بلکه بسیاری از دانشگاههای کشورمان، استحقاق جایگاهی بسیار بهتر از این را دارند. به نظر من مشکل با مدیریت درست و برنامهریزی رفع خواهد شد.
پس اجازه دهید به محض هر انتقاد و یا شکستی، بلافاصه جهتگیریهای سیاسی را بهانه نکنیم، زیرا این ترفند دیگر قدیمی شده و مختص افرادی است که میخواهند بیکفایتی مدیریتی خود را به گردن استکبار جهانی بیندازند.
|
|
|
|
|
|
|
|