من همسر صیغه یی ام را نکشته ام
+0
رأی دهید
-0
من همسر صیغه یی ام را نکشته ام
مردی که متهم است همسر صیغه یی خود را به خاطر طلب دو میلیون تومانی به قتل رسانده روز گذشته در جلسه دادگاه منکر ارتکاب جنایت شد.
به گزارش خبرنگار ما در ابتدای جلسه محاکمه این متهم که در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد آرش سیفی به عنوان نماینده دادستان به تشریح پرونده پرداخت و گفت؛ در این پرونده احمد 55ساله که با قید وثیقه آزاد است متهم به قتل عمدی همسر صیغه یی 67ساله خود به نام فاطمه است. جسد مقتول روز 22 مهرماه سال گذشته در حالی که با گوشه های مانتویش خفه شده بود در یک زمین زراعی کشف شد و پس از آنکه دختر فاطمه اعلام کرد مردی به نام احمد به منزل آنها رفت وآمد داشته ماموران این مرد را بازداشت کردند. متهم پس از انکارهای اولیه قتل را گردن گرفت و انگیزه خود را از کشتن فاطمه طلب دو میلیون تومانی اش از مقتول اعلام کرد. با توجه به اینکه وی به قتل اقرار کرده و مقداری از طلاهای فاطمه در خانه او پیدا شده است درخواست مجازات متهم را دارم.
در ادامه جلسه دادگاه دختر و پسر فاطمه درخواست صدور حکم قصاص برای احمد کردند. دختر مقتول گفت؛ از آنجا که مادرم پادرد داشت همیشه برای رفت وآمد از آژانس استفاده می کرد و متهم به قتل در واقع راننده مادرم بود و در نهایت نیز او را کشت. پس از اظهارات این زن قاضی عزیزمحمدی - رئیس دادگاه- نوبت را به احمد داد تا به دفاع از خود بپردازد. مرد 55 ساله با انکار اتهام قتل گفت؛ حدود پنج سال پیش با «فاطمه» در بهشت زهرا آشنا شدم و با آنها رفت و آمد داشتم و چون پسرش بیکار بود من برای او در مکانیکی دوستم کار پیدا کردم و یک بار وقتی داماد فاطمه ماشین خریده بود برای آنها گوسفند خریداری کردم. بعد از آن نیز فاطمه و دخترش را برای گرفتن دعا پیش یک افغان بردم. همچنین از آنجا که برادر مقتول در حال ساختمان سازی بود چند بار نیز به او کمک کردم. من بهترین محبت ها را به این خانواده کرده ام و احتیاجی به کشتن فاطمه و سرقت طلاهای وی نداشتم.
سپس قاضی عزیزمحمدی با اشاره به بخشی از اعترافات قبلی احمد گفت؛ در بازجویی ها گفته یی فاطمه دو میلیون تومان از تو گرفت تا به مکه برود و پول را پس از مدتی پس دهد اما به قولش وفا نکرد. آن روز وقتی در رحیم آباد سر این موضوع با هم درگیر شدید، پارچه را دور گردنش پیچیدی و فشردی. الان در این باره چه می گویی؟
متهم جواب داد دو میلیون تومان به فاطمه پول دادم اما هرگز سر پس گرفتنش با او درگیر نشدم و این حرف ها را به دروغ گفتم.
در این هنگام قاضی دادگاه از متهم سوال کرد؛ اعترافت به قتل با واقعیات تطبیق دارد. در این باره چه می گویی؟ متهم گفت؛ اگر می خواستم فاطمه را بکشم پنج سال با خانواده اش رفت و آمد نمی کردم تا مرا بشناسد. من در اداره آگاهی آنقدر تحت فشار بودم که به قتل اقرار کردم. قاضی سپس از متهم پرسید چگونه ممکن است جسد فاطمه در مزارع بلال که همیشه به همراه او برای تفریح به آنجا می رفتید پیدا شود؟ متهم پاسخ داد؛ من نمی دانم، در زمان قتل در شهرستان ساوه به سر می بردم.
قاضی عزیزمحمدی در ادامه خطاب به احمد گفت؛ دو روز بعد از اعترافاتت، ماموران را به صحنه قتل هدایت کردی. در این باره چه توضیحی داری؟ متهم به قتل گفت؛ من نمی دانم قتل کجا اتفاق افتاد و فقط آنجایی را که همراه پسرش رفته بودم به ماموران نشان دادم. متهم سپس در پاسخ به این سوال که آیا همسرش از موضوع ازدواج موقت وی اطلاع داشته است، گفت؛ یک سال بعد از صیغه کردن با اکرم در جریان تماسی که مقتول با من داشت همسرم از موضوع مطلع شد.
قاضی دادگاه سپس گفت؛ طبق محتویات پرونده فاطمه محجبه بوده و با کسی غیر از تو چون محرمش بودی بیرون نمی رفته. چگونه ممکن است جسد او در مزارع بستگانت کشف شود و تو از این موضوع بی خبر باشی؟ متهم در برابر این سوال نیز ابراز بی اطلاعی کرد و این بار قاضی عزیزمحمدی از متهم پرسید؛ زمانی که جسد کشف شد در جوراب راستش 6 هزار تومان و در جوراب چپش 4 هزار تومان بود. تو که به عنوان شوهرش بودی آیا می دانی چرا به این شکل پول هایش را در جورابش تقسیم کرده بود؟ متهم بار دیگر اظهار بی اطلاعی و تاکید کرد تحت فشار در اداره آگاهی به قتل اعتراف کرده است. بنابر این گزارش پس از پایان جلسه دادگاه پنج قاضی شعبه 71 پرونده را برای رفع نقص و انجام تحقیقات بیشتر به دادسرای جنایی تهران بازگرداندند.
به گزارش خبرنگار ما در ابتدای جلسه محاکمه این متهم که در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد آرش سیفی به عنوان نماینده دادستان به تشریح پرونده پرداخت و گفت؛ در این پرونده احمد 55ساله که با قید وثیقه آزاد است متهم به قتل عمدی همسر صیغه یی 67ساله خود به نام فاطمه است. جسد مقتول روز 22 مهرماه سال گذشته در حالی که با گوشه های مانتویش خفه شده بود در یک زمین زراعی کشف شد و پس از آنکه دختر فاطمه اعلام کرد مردی به نام احمد به منزل آنها رفت وآمد داشته ماموران این مرد را بازداشت کردند. متهم پس از انکارهای اولیه قتل را گردن گرفت و انگیزه خود را از کشتن فاطمه طلب دو میلیون تومانی اش از مقتول اعلام کرد. با توجه به اینکه وی به قتل اقرار کرده و مقداری از طلاهای فاطمه در خانه او پیدا شده است درخواست مجازات متهم را دارم.
در ادامه جلسه دادگاه دختر و پسر فاطمه درخواست صدور حکم قصاص برای احمد کردند. دختر مقتول گفت؛ از آنجا که مادرم پادرد داشت همیشه برای رفت وآمد از آژانس استفاده می کرد و متهم به قتل در واقع راننده مادرم بود و در نهایت نیز او را کشت. پس از اظهارات این زن قاضی عزیزمحمدی - رئیس دادگاه- نوبت را به احمد داد تا به دفاع از خود بپردازد. مرد 55 ساله با انکار اتهام قتل گفت؛ حدود پنج سال پیش با «فاطمه» در بهشت زهرا آشنا شدم و با آنها رفت و آمد داشتم و چون پسرش بیکار بود من برای او در مکانیکی دوستم کار پیدا کردم و یک بار وقتی داماد فاطمه ماشین خریده بود برای آنها گوسفند خریداری کردم. بعد از آن نیز فاطمه و دخترش را برای گرفتن دعا پیش یک افغان بردم. همچنین از آنجا که برادر مقتول در حال ساختمان سازی بود چند بار نیز به او کمک کردم. من بهترین محبت ها را به این خانواده کرده ام و احتیاجی به کشتن فاطمه و سرقت طلاهای وی نداشتم.
سپس قاضی عزیزمحمدی با اشاره به بخشی از اعترافات قبلی احمد گفت؛ در بازجویی ها گفته یی فاطمه دو میلیون تومان از تو گرفت تا به مکه برود و پول را پس از مدتی پس دهد اما به قولش وفا نکرد. آن روز وقتی در رحیم آباد سر این موضوع با هم درگیر شدید، پارچه را دور گردنش پیچیدی و فشردی. الان در این باره چه می گویی؟
متهم جواب داد دو میلیون تومان به فاطمه پول دادم اما هرگز سر پس گرفتنش با او درگیر نشدم و این حرف ها را به دروغ گفتم.
در این هنگام قاضی دادگاه از متهم سوال کرد؛ اعترافت به قتل با واقعیات تطبیق دارد. در این باره چه می گویی؟ متهم گفت؛ اگر می خواستم فاطمه را بکشم پنج سال با خانواده اش رفت و آمد نمی کردم تا مرا بشناسد. من در اداره آگاهی آنقدر تحت فشار بودم که به قتل اقرار کردم. قاضی سپس از متهم پرسید چگونه ممکن است جسد فاطمه در مزارع بلال که همیشه به همراه او برای تفریح به آنجا می رفتید پیدا شود؟ متهم پاسخ داد؛ من نمی دانم، در زمان قتل در شهرستان ساوه به سر می بردم.
قاضی عزیزمحمدی در ادامه خطاب به احمد گفت؛ دو روز بعد از اعترافاتت، ماموران را به صحنه قتل هدایت کردی. در این باره چه توضیحی داری؟ متهم به قتل گفت؛ من نمی دانم قتل کجا اتفاق افتاد و فقط آنجایی را که همراه پسرش رفته بودم به ماموران نشان دادم. متهم سپس در پاسخ به این سوال که آیا همسرش از موضوع ازدواج موقت وی اطلاع داشته است، گفت؛ یک سال بعد از صیغه کردن با اکرم در جریان تماسی که مقتول با من داشت همسرم از موضوع مطلع شد.
قاضی دادگاه سپس گفت؛ طبق محتویات پرونده فاطمه محجبه بوده و با کسی غیر از تو چون محرمش بودی بیرون نمی رفته. چگونه ممکن است جسد او در مزارع بستگانت کشف شود و تو از این موضوع بی خبر باشی؟ متهم در برابر این سوال نیز ابراز بی اطلاعی کرد و این بار قاضی عزیزمحمدی از متهم پرسید؛ زمانی که جسد کشف شد در جوراب راستش 6 هزار تومان و در جوراب چپش 4 هزار تومان بود. تو که به عنوان شوهرش بودی آیا می دانی چرا به این شکل پول هایش را در جورابش تقسیم کرده بود؟ متهم بار دیگر اظهار بی اطلاعی و تاکید کرد تحت فشار در اداره آگاهی به قتل اعتراف کرده است. بنابر این گزارش پس از پایان جلسه دادگاه پنج قاضی شعبه 71 پرونده را برای رفع نقص و انجام تحقیقات بیشتر به دادسرای جنایی تهران بازگرداندند.
|